تاریخ انتشار: ۱۵:۰۷ ۱۴۰۰/۳/۲۵ | کد خبر: 167386 | منبع: | پرینت |
نقش فکر و اندیشه در رشد و تعالی بشر، همین طور در زمینه توسعه و پیشرفت زندگی انسان کاملا روشن است و فارغ از استدلال پردازی.
اینکه چطور شد جهان پیشرفته و توسعه یافته در اوج رشد و پیشرفت قرار گیرد، در مقابل جهان توسعه نیافته ای مثل کشور ما در حضیض ذلت و نکبت قرار گیرد، شرح داستان و استدلالش طولانی است و مفصل و چند بُعدی.
در اینجا فقط به یک "گزینه" یا "عامل" اشاره میگردد و آن "اندیشیدن" و "فکر" کردن است. به طور مثال گفته اند در سال 1963 در امریکا فیلسوف کمکاری بنام گتیه نوشته ای منتشر کرد در (2/5) صفحه با عنوان "آیا معرفت همان باور موجه صادق است؟". این مقاله منتشر شد و به کلی معرفت شناسی را زیر و رو کرد. در انگلیسی (18) هزار مقاله در رد و شرح این مقاله نوشته شده است و تحولات عظیمی صورت گرفت. (طوری که) این رشته (معرفت شناسی) دوصد برابر رشد کرد. (منبع مصطفی ملکیان- معرفت شناسی باور دینی).
اما سهم ما و نقش ما در اندیشیدن و فکر کردن چقدر است؟ در دایره دین و مذهب احادیث و روایات همه چیز را مشخص کرده است و هیچ نیاز به فکر کردن نیست! در دایره مسایل روز نیز دانشمندان جهان زحمت ما را کم ساخته اند! در عرصه زندگی و اقتصاد نیز تکنولوژی جهانی نگذاشته اند که عرق بر جبین ما جاری شود و... تنها زحمت ما "خوردن" است و "بلغور"کردن و "افتخار" بر نوع بشر از آدم تا خاتم!
شکور اخلاقی
>>> ما این را میدانیم که نمیدانیم.
لذا فکر کردن و اندیشیدن پایانی نه دارد. قرآن ، احادیث صحیخ بر فکر کردن و اندیشیدن نقطه نه گذاشته .
فسالو اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون .
چون به اساس فکتور بالایی فهمیدن را پایانی نیست و فوق کل ذی علم علیم.
تغییر ،تضاد و حرکت نقش در تکوین به سوی تکامل دارد و توقف نیست
نسل آینده و آینده ها پیشرفت ها و توسعه ای را پیاپی شاهد خواهد بود که جینیریشن موجود فکر آنرا کرده نمیتواند.
ازین مختصر به مفصل راه است .
م.ش.ف کابل
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است