بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فـیه صِیـام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.

خدایا قرار بده روزه مرا در آن روزه داران واقعى وقیام وعبادتم در آن قیام شب زنده داران وبیدارم نما در آن از خواب بى خبران وببخش به من گناهم را در این روز اى معبود جهانیان ودر گذر از من اى بخشنده گناهکاران.

کد (5)

>>>   نثر ذیل را لامارتین فرانسوی نوشته است . آنانی راکه ما فکر میکنیم خداوندایشان را برای هیزم دوزخ افریده است :
ای خدای پنهان ! سراسرعالم خلقت معبد وخانه تُست وجمله تصاویر مظاهر طبیعت تصویری ازعظمت بی پایان تو .
هنگامیکه برصحنه گیتی نظر افگنی مهر رخشنده آغاز تابش میکند وزمانیکه به چهره کاینات تبسم میکنی ( زیبائی ) پای به وجود می گذارد .
وقتیکه با قدرت بی پایانت فرمان میدهی همه دلها ازحس تعظیم واحترامت اگنده میشود ودر پیشگاه با عظمتت به زانو می افتند
تووجود جاودانی وبی منتها وقادرمطلق وتوانائی . لیکن هیچ یک ازین صفات نمیتواند ذره از حقیقت وجودت را توصیف کند وروح بشری نیزکه در زیر بار جلال وعظمتت کمر خم کرده است برای وصف قدرت بی منتهایت بجز خموشی چاره ئی نمی یابد
معذا ای خداوند بزرگ این روح اسمانی که به مقتضای قانون ابدی تو پیوسته سراغ عشق میگیرد درعشق شناسائی تو میسوزد وره به سرمنزل مقصودنمیبرد!
از آن پس برای او هراشاره وصفی از قدرت بی پایان تست وهر کلام رازی از عظمت بی منتهای تو هر صدا سرودیست که توانائی پایان ناپذیرت را توصیف میکند وهر ناله اهنگیست که اقتدار لایتناهیت را تذکر میدهد !
محبت چیست ؟ درینجا قلم می شکند ودفتر بسته میشود ودهان من که برای انکار گشوده شده بود از ترس کفر گوئی خاموش میگردد
برای این کلمه توصیفی در دست نیست باید از خودش کمک خواست تا خویشتن را به اسمی بستاید .
عشق چیست؟
برقی که خرمن وجود بشر را آتش میزند نیروی که ارابه روح مارا به حرکت می آورد جرقه ئی که از کانون عظیم اسمانها درقلب ناچیز انسانها فرود می اید گردونه آتشینی که مارا به منزلکه خدایان رهبری میکند صاعقه ئی که تاروپود وجود را درهم می ریزد
نوری که صحنه تیره حیات را روشنی می بخشد شعله خاموشی ناپذیری که دوقلب فنا شدنی را در هم می آمیزد وازان میان جز یک روح بیرون نمی اید .
ر

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است