تاریخ انتشار: ۰۸:۳۶ ۱۴۰۰/۱/۲۳ | کد خبر: 166811 | منبع: | پرینت |
توضیحات اشرف غنی در مورد نقشۀ یک صفحهای او برای رسیدن به صلح از تلویزیون ملی نشر شد. نقشۀ غنی برای صلح در واقع همان برگهای است که در شبکههای اجتماعی منتشر شده و سه مرحله را برای رسیدن به آنچه که «صلح عادلانه و پایدار» خوانده شده است، پیشبینی میکند. غنی میگوید که برای رسیدن به صلح فرصت بیپیشینهای بهوجود آمده است تا جنگ و ناآرامی در افغانستان پایان داده شود. به نظر میرسد غنی به این نتیجه رسیده که احتمالاً نشست استانبول، راهی برای حل قضیۀ افغانستان خواهد یافت و مقاومت در برابر این روند با عنوان صیانت از قانون اساسی ممکن نیست.
غنی میگوید، فرصتی فراهم شده تا «جنگ نامحدود» به پایان برسد، اما نقشۀ او گویا در چارچوب قانون اساسی کنونی راه حل منطقی و قانونی را برای «رسیدن به حالت مطلوب» پیشبینی کرده است. استدلال او این است که انقطاع و دورزدن قانون اساسی میتواند «مقدمهای برای جنگ دیگر باشد.» این نوع نگاه شیک و به ظاهر آیندهنگرانه است، اما در حقیقت تلاشیست برای تسلط بر قانونبازی صلح. برخلاف ادعا و اصراری که میشود، این نقشه آنچنان به رعایت بلاقید و شرط قانون اساسی کنونی وابسته نیست؛ زیرا در مرحلۀ دوم نقشۀ «حکومت صلح» برگزاری انتخابات زودهنگام، قید قانون اساسی کنونی را نادیده میگیرد.
اگر این نقشه عملی شود که بسیار بعید به نظر میرسد، بازی صلح طبق قوانین غنی به پیش خواهد رفت و در پساصلح رتقوفتق امور زیر سایۀ میراث غنی انجام خواهد شد. حکومت صلح در واقع تداوم حکومت کنونی با مشارکت طالبان تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری احتمالی که در نقشۀ غنی آمده، است.
نقشۀ غنی با طرحی که از سوی خلیلزاد ارایه شده، تفاوت بنیادین دارد. در طرح خلیلزاد «حکومت انتقالی صلح» پیشبینی شده که جایگزین حکومت کنونی میشود و پس از تصویب قانون اساسی جدید، قدرت به حکومت دایمی منتقل میشود.
از سویی دیگر، طرح خلیلزاد برای نوشتن قانون اساسی جدید اعتنایی به قانون اساسی کنونی ندارد و تا حدودی بخشی از مطالبات طالبان را بازتاب میدهد. نقشۀ راه غنی نقطۀ قابل طرح خلیلزاد است و توافق صلح در امتداد نظام کنونی پیشبینی شده است.
آنطوری که گفته شد، نقشۀ غنی در ظاهر نقشۀ مطلوبیست، اما توهم پاشنهآشیل آن است. غنی در توضیح نقشۀ خود به تکرار از مفاهیمی مانند وحدت ملی، رعایت قانون، مشروعیت و انتخابات استفاده میکرد. این مفاهیم برای افغانستان پایدار و دموکراتیک مهم است؛ اما این مفاهیم هیچگاه مصداق عینی در تاریخ افغانستان و ۲۰ سال گذشته نداشتهاند. حتی غنی که بیش از هرکسی به این مفاهیم تأکید دارد، خود ایمان به مردمسالاری و تحقق قانون ندارد. در دوران حاکمیت او ضربههای سنگینی به وحدت ملی و حاکمیت قانون رسید.
بنابر این، دشوار است که انظار داشت کسی به سخنان چوپان «دروغگویی» باور کند. اما پرس این است که غنی چرا به این نکته اصرار دارد؟ یافتن این پاسخ چندان دشوار نیست، او در جریان توضیح نقشۀ راه خود گفت که «زندگی من دو توت نمیارزد، من از قضاوت ۲۰۰ سال بعد مردم میترسم؟» غنی در سودای تاریخ است، او هراس دارد که در کنار چهرههای بدنام تاریخ نامش ثبت شود، به همین دلیل تلاش میکند در قامت مردی که برای مردمسالاری رزمید، از او در تاریخ نامی باقی بماند. اما الگوهای خوب این مرد از تاریخ افغانستان چهرههای قومگرا و ضد مردماند.
از جانب دیگر، دشوار است که انتظار داشته باشیم کسی غنی را با عملکرد سیاسیاش به نیکی در تاریخ یاد کند؛ مگر جماعتی که آجندای قومی داشته باشند. غنی بر ریشۀ مردمسالاری در افغانستان تیشه زد و تاریخ او را به عنوان مردی یاد خواهد کرد که از طریق انتخابات گوسفندی به قدرت رسید.
آنچه روشن است، طالبان هرگز به نقشۀ غنی تن نخواهند داد و امارتخواهی طالبان با جمهوریخواهی غنی قابل جمع نیست. در صورتی که غنی روی موضع خود اصرار کند، احتمال بنبست در نشست استانبول وجود دارد. غنی در مواجهه با رقبای سیاسیاش از خود ارادۀ آهنین نشان داده است. به همین دلیل او در منازعات سیاسی با عبدالله عبدالله، عبدالرشید دوستم، عطامحمد نور و دیگران توانست ارادۀ خود را به آنان تحمیل کند. اما در مواجههها با خارجیها ارادۀ غنی مانند موم نرم بوده است. آزادی انس حقانی از زندان و ۵۰۰ زندانی دیگر طالبان از خطوط سرخ او بودند، اما زیر فشار خارجیها مجبور شد کوتاه بیاید.
او در آخرین مورد گفت که به هیچ وجه از موضع خود کوتاه نخواهد آمد «هیچکس این فکر را نکند که رییسجمهور استعفا میدهد یا تن به یک معاهدۀ ننگین میدهد.» غنی با اشاره به ارتش گفت که میتواند از موقف خود دفاع کند و در صورت شکست این نقشه و عدم پذیرش طالبان جرگه را فرا خواهد خواند. اگر غنی به حرفهایش صادق باشد، شکست روند استانبول از همیناکنون روشن است.
سلام وطندار
>>> نخیر غنی کسی نیست که 200 سال بعد را احساس کرده بتواند غنی صرف و صرف از زندان و زندان بان های پلچرخی میترسد خدا میداند که غنی که و چه هست جهان هم میداند اما مهم تر از همه خون یک ملیون انسان بیگناه افغانستان غنی را به سرنوشت پرویز مشرف . نجیب دچار مینماید غنی از ریسمان دار میترسد و اگر چوکی را از دست دهد از رولا غنی میترسد
>>> این مملکت از دست همین "دیره مجلس" خراب شد. چار تا بی سرو پای بی سواد جمع میشوند تا چند روزی پلو های مفت را خورده و پول های بودجه را هم غارت کنند. فابریکه تفدانی چرکستان از همین حالا نمک آب میخورد.
آتش خاوری
>>> درمورد قضاوت تاریخ در مورد شاه شجاع و یعقوب حان ،مردم افغانستان ،بدون داشتن تصویری از آنها،قبلاً در مورد آنها قضاوت کردند و در تاریخ نوشته شده است.
اما در مورد اشرف غنی ناریخ قضاوت نمی کند و صرف تصویر او را در پایگاه نظامی بگرام که هنگام بیانیه دونالد ترامپ،اشرف غنی در پهلوی سربازان امریکایی،تیار ساید ایستاد است،در کتاب تاریخ چاپ کنند و باقی قضاوت را به مردم بگذارند.
>>> جلو اسپ مجلس استانبول به دست بادار غنی است غنی هیچ نقشی در استانبول نخواهد داشت . غنی باید بداند که با اعمال غیر قانونی و راسیستی خود بنیاد مردم سالاری ، ملت سازی و قانون شکنی در افغانستان را که کرزی توانسته بود ایجاد نماید تخریب و از خود در تاریخ یک شاه شجاع ثانی بجا گذاشته است. همه چیغ و فریاد های غنی در مورد وحدت ملی و حاکمیت قانون تصنعی بوده اما در عمل غنی طی چند سال حکومت تقلبی خود ضد وحدت ملی و ملت سازی در افغانستان بوده است. اگر روز حساب بیاید غنی مانند دزدان خودمجبور ترک وطن نماید دیگر راهی برایش وجود ندارد.
>>> مثل گربه تا دم کاهدان
>>> من نمی دانم کجای افغانستان کشور اسلامی است ایا ورزش رزمی اسلامی است یا خیر جواب برایم بدهد اگر اسلامی است خو خیر و اگر غیر اسلامی است چرا منع قرار نمی گرد
>>> نام همی ولسی جرگه موجوده را لویه جرگه بگذارند تا از مصارف بیجا وهدر دادن وقت وپول جلوگیری شود هر زمانی حکومت لازم دارد همی مجلس را دایرکند وبگوید لویه جرگه( مهمانی کلان) دایر شد.
آیا افرادی که بنام لویه جرگه خواسته میشوند از آسمان می آیند؟؟ یا نماینده های فوق العاده خداوند هستند؟؟
در طول همین چهل سال همی مفسدین جنگ سالار ومجاهلین بر سرنوشت مردم وکشور حاکم هستند هرنامی را که برمجلس بگذارید بازهم همانها می آیند ، اگر هدف نماینده های مردم است پی این کمیشن کاران موجوده نماینده کی هستند؟؟؟
ر
>>> بیچاره غنی تازه ختنه شده و هزیان میگوید.
>>> غنی تلویزیون ملی را در انحسار انحصار خود قرار داده است وهرچه بخواهد میگوید. اما مردم دیگر از چهره اش خسته شده اند درمدت دوره کاری اش چه گل ها را به اب داده است که حالا بدهد بجز بدبختی وبیچارگی دیگر هیچ ارمغان برای مردم نیاورده است تمام دارو ندار این حکومت بالای سه نفر که حکومت را در انحصارخود گرفته میچرخد وبس
>>> غنی تلویزیون ملی را در انحسار انحصار خود. قرار داده است وهرچه بخواهد میگوید. اما مردم دیگر از چهره اش خسته شده اند درمدت دوره کاری اش چه گل ها را به اب داده است که حالا بدهد بجز بدبختی وبیچارگی دیگر هیچ ارمغان برای مردم نیاورده است تمام دارو ندار این حکومت بالای سه نفر که حکومت را در انحصارخود گرفته میچرخد وبس
>>> مهره های اصلی در نشست ترکیه اگر برگزار شود سه جانبه است: امریکا طالبان و پاکستان.باقی همه به حیث ناظر در اینده خواهند بود لذا همه باید منتظر یک نبرد بزرگ مسلحانه باشند .طوریکه مشاهده میگردد طالب در برابر دشمنان گذشته اش از دوستم تا جمعیتی ها به شمول یک تعداد دگر همچنان عقده مند است و برخورد ملا فاضل با دوستم گواه این ادعا میباشد. طالبان تحمل هیچ نوع عقب رفتن و تمکین در معادلات سیاسی اینده افغانستان را ندارند. برای انها کشته شدن در جهاد علیه کفار منظور امریکاییان جمعیتی ها و در مجموع همکاران دولت کنونی یک افتخار است و شهادت در این راه اروزی شان است چنین برداشت را چهل سال قبل شورشیان علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان و روسها داشتند و امروز طالبان در لباس مجاهد و جهادی بر علیه کفار که در ذیل ذکر شد دارند. منطق طالبان از زاویه خود شان با منطق چهل سال قبل تنظیمهای اسلامی کاملا همگون است و حامیان انها کشور هایی استند که چهل سال قبل بمب و راکت و ماین را به تنظیمها غرض کشتن و تخریبات پل و پلچلک میدادند و امروز همان خارجیان در دفاع از طالب قرار دارند و طالبان را تمویل و تسلیح میکنند فرق بین اهداف تنظیمها و طالبان نه چندان موجود است.
ارزگانی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است