استانبول؛ آخرین فرصت برای پایان انحصار قبیله‌ای
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۴    ۱۴۰۰/۱/۲۱ کد خبر: 166797 منبع: پرینت

نشست استانبول، آخرین فرصت برای پایان‌دادن به حکومت متمرکز و انحصاری است. اقوام غیرپشتون، ابتدا بهترین فرصت را برای پایان‌دادن به انحصار قومی و قبیله‌ای در زمان ببرک کارمل از دست دادند و سپس در کنفرانس بن و بعد از سقوط امارت طالبانی که تمام قدرت در اختیار غیرپشتون‌ها، به‌ویژه تاجیک‌ها قرار داشت، بار دیگر فرصت را از دست دادند.

در نشست استانبول، اقوام غیرپشتون باید متحدانه و دوراندیشانه عمل کنند و اجازه ندهند که حکومت انحصاری قبیله‌ای هم‌چنان تداوم یابد، باید بر یک نظام غیرمتمرکز که حقوق همه‌ی اقوام ساکن کشور را تأمین و از افتادن قدرت در دست یک قبیله جلوگیری کند، تأکید نمایند، اگر این بار فرصت از دست برود و قدرت بین طالبان (۱۰۰درصد پشتون) و حکومت (۹۰ درصد پشتون) تقسیم شود، آنگاه حکومت انحصاری یک قوم ۳۰ یا ۳۵ درصدی بر دیگر اقوام که ۶۵ تا ۷۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، هم‌چنان تداوم خواهد یافت.

محمد نسيم جعفری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
استانبول
انحصار قبیله‌ای
نظرات بینندگان:

>>>   خیال پلوبیش نیست

>>>   تا وقتی داکو ها(دبل "ع"، محقق، نور، دوستم، خلیلی و.....) که باتاسف در رهبری این اقوام خود را جا زده اند و در رکاب مافیای ارگ مستقیم یا غیر مستقیم خدمت میکنند، این آرزو تنها خیال و خواب خوش خواهد بود.
آتش خاوری

>>>   استامبول یعنی تسلیمی قدرت به قبیله! وندبازان بجزای شام می رسد!

>>>   اقوام غیر پشتوم یکی دوستم است که در ... غنی آویزان است دیگر محقق است که مشاور شده و دیگر هم صالح است که خود را به صد در میزند تا از چوکی خطا نخورد

>>>   من که فکر میکنم وضعیت افغانستان خراب می شود زیرا غنی و صالح از قدرت دست نمی کشد و طالبان هم اگر صلح نتیجه ندهد انتحاری های زیاد در کابل صورت خواهد گرفت و در آنصورت مسولیت همهکشتار غنی و صالح خواهد بود

>>>   صرف یاددهانی از دوره ببرک کارمل در رابطه به حل مساله ملی و تساوی حقوق خلق‌ها کافی نیست.. این مبارز نستوه نوشته ها و مقالات بیشمار در این رابطه در جراید خلق و پرچم به نشر رسانیده است که مطالعه آن صرف نظر از تعصبات ایدیالوژیکی و سلیقه یی غنای تیوریکی برای دوستان میبخشند. ببرک کارمل قبل از رسیدن به قدرت سیاسی سال‌های دراز از طریق تدویر تظاهرات و میتینگها و استفاده از تریبون پارلمان دوره ظاهر شاه بحث های جدی را در رابطه به تساوی حقوق ملیتها براه انداخته بود. بعد از ششم جدی ۱۳۵۹حزب و دولت گامهای عملی را در این رابطه برداشته است که تاریخ نمیتواند از آن چشم بپوشد.بر مبنای ماده هفتم اصول اساسی ج.د.ا. :”سیاست تساوی حقوق دوستی برادرانه و رشد همه جانبه تمام ملیتها اقوام و قبایل ...عملی کرده به همبستگی زحمتکشان تمام ملیتها ...حقوق قانونی ایشانرا تامین و تضمین می‌کند.”به همین ترتیب در ترکیب دموکراتیک قومی و ملی شورای انقلابی ج.د.ا. توجه مسوولانه به خرچ داده شد. وزارت امور ملیتها ایجاد شد و دارای چند معینی بود که هر معین از ملیت و قوم مختلف نمایندگی می‌کرد.در وزارت متذکره بار اول شورای مرکزی ملیت هزاره و “مرکز انسجام ملیت هزاره “اساس گذاری شد.در همین زمان است که تدویر “ جرگه” برای همه ملیتها و اقوام کوچک و بزرگ ولی برابر و برادر رواج داده شد.طور مثال :جرگه سراسری ملیت هزاره . در همین مقطع زمانیست که ملیت هزاره به حیث یک ملیت متساوی الحقوق رسما متبارز شد.
دکتور سید عسکر موسوی مینویسد:” مهم‌ترین عنصر در جذب اخیر ، کابل نه تنها به عنوان یک پناه گاه در نجات از فقر و نا امنی محسوب می‌شود بلکه محیط عادلانه تر و کمتر تبعیض آمیز تر به نظر میرسید.”
یکی از دستاورد های درخشان اندوره تحت زعامت ببرک کارمل توجه دقیق و مسوولانه به رشد و ارتقای فرهنگ و زبانهای اقوام و ملیتها ی مختلف به خصوص اقلیت‌های قومی میباشد.دستاورد بزرگ اندوره ایجاد قانون ارگان‌های محلی ،شورا های محلی در ولایات شهر ها ، ولسوالی ها و قریه ها با آرای مستقیم مردم بود ، بنیاد این قانون در حقیقت گامهای نخست در راه فدرالی شدن کشور طور تدریجی نه عجولانه بود که متاسفانه جنگ‌ها مانع تطبیق بسیاری از این اقدامات شد.ببرک کارمل که به جهان بینی علمی و جامعه شناسی باور خدشه ناپذیر داشت با دیدگاه وسیع فراملی و انترناسیونالیستی ارتجاع سیاه مذهبی استبداد ، استثمار و امپریالیزم ، اینها را منبع اصلی جنگ ، عقب ماندگی ، فقر ، مصیبتها و تمام نا هنجاری ها بر شمرده و هر گز سر سازش و تسلیم را پیش نگرفت.
محترم پروفیسور «جاوید» طی صحبتی گفته اند:«ببرک کارمل با هنرمندی تمام هم پشتونها را نرنجانید و هم بنیاد قبیله سالاری را به صورت اساسی بر کند ،او مبارزه طبقاتی را حتی از حنجره پارلمان فریاد زد و حل مساله ملی را از تریبون نظام کودتا به گوش های نا شنوا ی فعالین تک تباری و تک تازان قبیله رسانیده و هر دو اقدام به معنی هوشمندی و داشتن فرهنگ شهری در شالوده اهداف سیاسی او بود.»
اکادمیسین دستگیر پنجشیری در نوشته ای زیر عنوان ببرک «کارمل» و نقش آن در رشد فرهنگ و برابری حقوق اقلیت‌های ملی افغانستان مینویسد:«کارمل یکی از دولتمردان استثنایی تاریخ نوین افغانستان بوده هیچ شاه ، امیر و رییس جمهور در رشد فرهنگ ، زبان‌ها ، ادبیات ، هنر ها ، آگاهی سیاسی ، بیداری شعور ملی ، اجتماعی و در برابر حقوق اقلیت‌های ملی و مذهبی و قومی افغانستان برابر ببرک کارمل دلسوزی ، توجه ترقی آفرین و کیفی نداشته است.» در حقیقت اندوره ها چراغ روشنی برای تمام اقوام و ملیتها ی کشور بود...برای درک بیش‌تر و برداشت خوب به آثار و نوشته های ببرک «کارمل» مراجعه گردد زیرا گنجانیدن همه مسایل در این جا ممکن نیست.
نشست استانبول یک گردهمایی به منظور نزدیک ساختن طرفین و رسیدن به یک توافق صلح است. کسانیکه در چنین اجلاس شرکت داشتهه و دارند افراد متعهد و دلسوز به وطن نبوده اند.اینها حاضر به مطالعه دقیق از وضعیت ناهنجار فعلی در کشور نیستند. رنج خلق های افغانستان ناشی از تفاوت‌های عمیق طبقاتی که در بر گیرنده نابرابری های اقتصادی و اجتماعی است میباشد. در دوران زعامت ببرک کارمل رشد اقتصادی و اجتماعی
همگون تمام ملیتها کوچک و بزرگ ولی برادر و بذرایی در نظر گرفته شده بود... اگر افغانستان در نشست ترکیه به صلح دایمی هم دست یابد و تساوی حقوق ملیتها نیز روی کاغذ بیاید ولی تطبیق و تحقق آن سال‌های متمادی و داشتن رهبران نستوه را ایجاب می‌کند تا حد اقل کارهای انجام شده تحت زعامت ببرک کارمل بتواند دوباره تحقق یابد. برای تحقق چنین هدف عالی و بزرگ رهبران دلسوز صادق، وطنپرست ،پاک ، عاری از هر نوع فساد ، معامله گری باید در رهبری باشند نه این رهبرانیکه بیش از هزار بار عقیم بودن و ناتوانی خویشرا در برابر مردم ثابت کرده اند.
فخر اهنگر

>>>   فخر آهنگر پر گویی کردی. فراموش کردی که کارمل کد تاجیک و از کمری کابل بود خودش را پشتون معرفی کرد تا در رأس حکومت قرار بگیرد. چرا اینکار خام را کرد، چرا در همانجا که قدرت و امکانات در دستش بود تابو شکنی نکرد و چرا در همانجا این طلسم دروغین قبیله را نشکست؟؟؟
آیا روس ها نمی‌خواستند یا خود کارمل مشکل داشت؟

>>>   دوست گرامی و بینام ما که بر فخر اهنگر ایراد گرفته و باید بدانید که رسم عادات زور گویی های قبیلوی نقض حقوق سایر ملیتها و شکستاندن این طلسم کار یک روز و یک سال نیست. کارمل مسوولیت مجموع افغانستان را داشت او مسوولیت یک قوم نه بلکه یک کشور را داشت و انهم در شرایط جنگ فرسایشی اگر شما میتوانید این طلسم را بشکنید دا گز و دا میدان. تعصبات و حق تلفی ها و سرکوب ملیتها همه و همه ناشی از خصلت جامعه طبقاتی میباشد . تفرقه بیانداز و حکومت کن. درک چنین مسایل از صلاحیت و ظرفیت شما ها خیلی بدور است.کارمل هر چه در توانش بود انجام داد و امروز انهاییکه همیشه مخالف او بودند ولی عقل سلیم دارند درک کرده اند که چرا به جای خصومت با حکومت او راه همکاری را در پیش نه گرفتند...فخر اهنگر سعی کرده است تا برای نسل جوان که از درک واقعیتهای تاریخ معاصر کشور بدور مانده اند چیزی بنویسد اینکه جاغور هضم انرا ندارید و انرا پرگویی تلقی میکنید به حال تان باید گریه کرد...
ارین میوند

>>>   در شکست جمهوری دموکراتیک افغانستان و در ناکام شدن پروگرامهای وسیع اندولت در مهار کردن تبعیض و مبارزه در راه تساوی حقوق ملیتها که حزب و دولت بعد از سقوط حفیظالله امین رویدست گرفته بود خود تاجیکها نقش اساسی داشتند. در کنفرانس بن نیز تاجیکها نقش اساسی داشتند ولی انچه انها فاقد ان بودند خرد سیاسی بود. برای انها فقط گرفتن چوکی معنی حل معضلات قومی وملیتی بود.ببرک کارمل اگر خود را پشتون یاهزاره یا هرچه قلمداد کرده بود معنی انرا نداشت که او از برنامه های خویش در راه تساوی حقوق ملیت ها عقب نشینی میکند اسناد مکفی در دست است که این شخص تا چه سرحد با در نظر داشت حفظ افغانستان در چهارچوب جغرافیای کنونی و خدشه نه شدن روابط میان همه توده های ساکن کشور کار و پیکار کرده است.کسانیکه خود را در کوچه حسن چپ میزنند و نمیخواهند حقایق را عمیقا درک کنند مشکل خود شان است...
عبدالصبور میهن پرست
شهر کابل

>>>   ببرک کارمل در افغانستان در شرایطی به قدرت رسید که حفیظالله امین اقلیتهای کشور را پرت و پست کرده بود حتی به ملیت خویش رحم نه کرد. کارمل باید هم خلقی ها و پشتونها را در کنار خود میداشت . موصوف از رنجدیدگان دوره امین دلجویی کرد و هم توازن میان ملیتها را برابر ساخت و انهم در شرایطیکه جنگ ویرانگر که از جنوب با شدت ان به کمک پاکستان اغاز گردیده بود ...اما کارمل گام به گام سعی میکرد تا انچه را شاد روان طاهر بدخشی احمد شاه مسعود و دگران میخواستند یعنی ختم ستم ملی برای همیشه پایان بخشد . البته تاکتیک و شیوه های کار فرق میکند. کارمل شرایط عینی و ذهنی را در نظر گرفته گام بر میداشت.رهبران تاجیکان بعد از سقوط طالبان برای ده سال در شرایط ارام در قدرت سیاسی شریک بودند ولی به جای کار برای تامین حقوق ملیتها در فکر چپاول شدند...انها به فقر دانش سیاسی دچار بودند نتیجه همین است که امروز ما میبینیم
سلیمان

>>>   دوست گمنام:
کارمل نه شوق چوکی و نه شوق موتر سوار شدن داشت. او از فامیل مرفه حال بود و مثل برادران جهادی ما که حتی لنگ حمام هم نداشتند نادیده روزگار نبود چور و چپاول نکرد.وزیر شدن و گرفتن چوکی های بلتد برای او در زمان ظاهر شاه و داود خان کار مشکل نبود زیرا مقام سلطنت از هیبت سیاسی و عزم راسخ او در راه مبارزه بخاطر مردم همیشه در هراس بودند. ده ها بار مقامات سلطتنی از طریق جنرال حسین پدر کارمل برای وی مقامهای بلند را پیشنهاد کردند ولی او بخاطر تعهد خود در برابر مردم به چنین پیشهادات پشت پا زد.کارمل مثل عبدالله و گللبدین غنی و کرزی اسماعیل خان و عطا نور معامله گرنبود.کارمل زمانیکه به حیث سفیر به چکوسلواکیا رفت میتوانست به کمک افسران پرچمی که تعدا زیاد در اردو بود بر ضد امین کودتا کند که ایکاش میکرد ولی این شخص تسلیم اصولگرایی بود. او میتوانست علیه نجیب مقاومت کند زیرا در اردو و حزب از محبوبیت فراوان برخوردار بود ولی بخاطر حفظ وطن و حزب باز هم به اصولیت تن در داد ورنه مثل شهنواز تنی میتوانست ماجراجویی کند...امید دوست ما چیزی از این سطور گرفته باشند و برای معلومات بیشتر به اثار و نوشته های مورخین متاخر کشور و هم تحلیل گران خارجی و خبرنگاران ایتالیایی که قدم به قدم از کارمل اسناد تهیه کرده اند مراجعه کنید ...حالی شدید.
و من الله توفیق
زابلی

>>>   به کامنت نمره هشتم . دوست گرامی :
برای همه اشکار است که پاکستان طی هفتاد سال اخیر اندیشه تک قومی را به گوش امریکا زمزمه کرده است و در چهل سال اخیر و جنگهای داخلی کشور پاکستانی ها صد فیصد امریکاییان را معتقد ساخته اند که پشتونها یگانه نیرویی است که میتواند افغانستان را رهبری کند.
روسها به مسایل ملی دیدگاه دگر داشتند و برای انها مشارکت همه ملیتها در ساختمان جامعه ای جدید مهم بود البته حالا قضیه طور دگر است.. شما از تماسهای تنگاتنگ شوروی ها و احمد شاه مسعود اگاه استید.پس چنین نتیجه گیری میشود که روسها در حل مسایل ملی با دولت وقت همکار بودند و شخص کارمل خیلی در این بخش حساس بود. برای کارمل این مهم نبود که خود را پشتون مینامید و یا بر عکس انچه برای او مهم بود حل مسایل ملی از ریشه باید حل میگردید.امروز استند افراطی که از ابتدا نظر به بی تجربگی های سیاسی شان قضایای قوم و قوم بازی را به شکل افراطی ان مطرح کردند که در نتیجه تضاد ها و اختلافات قومی چنان اوج گرفته است که حل ان به سادگی ممکن نیست و جناب شما هم در همین ردیف قرار دارید....
ماما شکور

>>>   آرین میوند
سوال را درست جواب ندادی که چرا کارمل تاجیک کابلی از کمری برای اینکه در راس قدرت قرار بگیرد یک دروغ تاریخی میگوید و خودش را اوغان معرفی میکند؟
سوال را در پایین تکرار میکنم.
آیا روس ها نمی‌خواستند یا خود کارمل مشکل داشت؟
کمری وال کابلی

>>>   من ار این دوست عزیز میپرسم رهبران شما چه کرد... بعد از سقوط طالبان به جای اینکه مرحله به مرحله در فکر تحقق طرحها در راه تساوی حقوق اقوام میبودید به یکبار ه گی از پته ای اول زینه به اخر بلند شدید و گفتید که ما ایرانی استیم خراسانی استیم و غیره و غیره کاری از دست تان نیامد به جز اینکه خصومتها بین تاجیک و پشتون را زیاد تر ساختید. یکتعداد تان به شمول پدرام تان عاجل خود را وکیل شورا انتخاب کرد و کسانی دگر هم در پی معامله گری با متعصبین پشتون شدند و دست بدست هم دادند تا کشور را به روز سیاه رساندند.جز لاف و پتاق کاری از دست تان ساخته نیست...
شکرشاه

>>>   محترم کمری وال کابلی...نام مستعار ولی خیلی دلچسپ...این نام متشکل از پشتو و فارسی است...پس معلوم میشود که کارمل هم میخواست نیم پشتون باشد و نیم تاجیک و انهم برای خیر و فلاح افغانستان.
از این حرفها که بگذریم من نمیدانم که کارمل چرا مثل مسعود یا پدرام عمل نکرد و یا مثل حفیظ الله امین .جواب سوال تانرا ندارم.خود تان سعی کنید تا در اثر تحقیق و جستجو جوابتانرا دریافت کنید. من منحیث یک عضو ساده و پیاده حزب در زمان کارمل و نجیب و اکنون شهروند سالخورده در گوشه ای کابل همینقدر میدانم که انچه را کارمل برای ملتش میخواست سعادت و خوشبختی و زندگی ارام برای همه مردم ساکن کشور بود.اینکه جناب شما و هم فکران شما چه فکر میکنید برای من و انهاییکه کارمل را واقعا میشناختند فرقی ندارد...
ارین میوند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است