حقایقی تلخ در افغانستان که کتمان آن مشکل است
واقعیت این است که قدرت دولتی در افغانستان در جهتی غیر از منافع ملی بکار گرفته می شود.تصامیم و عملکردهای دولت در عرصه سیاست خارجی و مساله مصالحه با مخالفان در هـاله ای از ابهام قرار دارد 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۳۳    ۱۳۸۹/۹/۲ کد خبر: 16679 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، نه سال از سقوط حاکمیت طالبان و انتقـال قدرت دولتی افغانستان به دست های ناتوان عناصر آزموده شده تنظیم های سابق جهادی و عوامل خارجی سپری شده است اما بجای اینکه نظام حاکم سیاسی به طرف قانونیت و دموکراسی، عدالت و رفاه اجتماعی در حرکت باشد، برعکس رژیم ریاستی به سوی نقض حقوق بشر، خشونت سیاسی، بیرحمی اقتصادی، قبیله سالاری، سلطه گرایی و دیکتاتوری در گردش است.

درگیریها و بمبارانهای مستمر نظامی، خونریزی و برادرکشی، نرخ بلند بیکاری، حق تلفی، مهاجرتهای دسته جمعی، بی سرپناهی، فقر و گرسنگی توده های عظیم مردم افغانستان را به امراض گوناگون روحی و افسردگی روانی مبتلا ساخته و در آستانه مرگ اجباری تدریجی قرار داده است.

اینها مصدق و مبین این واقعیت انکارناپذیر است که طیف وسیعی از مردم افغانستان از عملکردهای ریاکارانه و وعده های عوام فریبانه حکومت افغانستان و جامعه جهانی به شدت ناراحت و ناراضی هستند و به ستوه آمده اند.

ملت مظلوم افغانستان باید این واقعیت را پذیرا شوند تا زمانیکه مفکوره قبیله گرایی و تفوق طلبی قومی و تا هنگامی که اندیشه غرب گرایی در جامعه از ریشه خشکانیده و از بنیاد کنده نشود محـال است که ملت رنجدیده و ستم کشیده افغانستان روی سعادت، عدالت و مسرت را در کشور مشاهده کنند.

با تاسف فراوان که از دیر زمان فرهنگ لجام گسیخته فساد مـالی، خانواده سالاری، تنظیم گرایی، حمایت سیاسی، زورگویی و قانون شکنی به یک امر پذیرفته شده و به یک عادت مفتضحانه قانونمندانه در جامعه افغانستان مبدل شده است که با سرعت بی سابقه ای مردم و کشور را به طرف مرز نابودی می کشاند.

بسیار خجالت آور است که امروز شماری از جنایتکاران دیروز، ستم پیشگان شناخته شده و غارتگران امروز با چهره های منفور و مسخ شده شان، بی شرمانه تلاش می ورزند تا خود را در نقش دایه مهربان تر از مادر متظاهر بسازند و به مثابه ناجی ملت خود را معرفی کنند.

درحـالیکه براساس نوشته های روزنامه آرمان ملی، همین ها هستند که برای گریز از بار مسئولیت، حقیقت را کتمان و واقعیت را تحریف می نمایند و رویدادهای جامعه را از پشت عینکهای سیاهشان ارزیابی می نمایند.

آنانی که از دیر زمان در کانون اصلی قدرت سیاسی افغانستان قرار گرفته اند و به سرنوشت ملت و مقدرات مملکت حاکم هستند، برای ارضای خواهشات نفسانی و دستیابی به رویاهایشان، فضای سیاسی، نظامی و اوضاع اقتصادی، اجتماعی افغانستان را در مقیاس ملی و بین المللی چنان ظلمانی ساخته اند که همه روزه متاسفانه از هر گوشه و کنار آن بوی خون و خاکستر به مشام می رسد.

ناگفته نباید گذاشت که بعد از توافقات کنفرانس بن درسال 2001 میلادی، رئیس جمهور حامد کرزی با مشورت دستیاران و مشاورانش در تحت نام مصلحت اندیشی و مشارکت ملی، افراد بی کفایت وابسته به کشورهای غربی را در مشاغل سیاسی خارج کشور و در اهرم های کلیدی قدرت دولتی داخل کشور شریک ساخت که در تاریخ معاصر افغانستان بی سابقه بوده است.

به همین خاطر است که اختلاسگری، رشوه ستانی و فساد مـالی و اداری در افغانستان همواره در حالت فوران است.

از چند سال بدین سو، سیاست خارجی عنعنوی افغانستان در مقابل همسایگان و در برابر کشورهای ثروتمند منطقه و کشورهای نیرومند غربی و شرقی رنگ و بوی سنتی خود را از دست داده است و در یک حـالت سردرگمی و نوسانی قرار دارد.

واقعیت عیان این است که امروز سیاست خارجی دولت افغانستان نه اراده ملی را تمثیل می نماید و نه تفکر نوین سیاسی را در صحنه بازی های جهانی منعکس می سازد، چنانچه گردانندگان اصلی چرخ های سیاست خارجی حکومت افغانستان، یک روز سیاست ها و عملکردهای کشورهای همسایه را در قبـال بحران افغانستان مورد تحسین و تایید قرار می دهند و روز دیگر، همان عملکردها و پالیسی های همسایگان را به شدت نکوهش می نمایند.

متاسفانه امروز یک تعداد افراد فاقد تبحر علمی و بصیرت سیاسی، سیاست خارجی کشور افغانستان را بدون مشارکت نمایندگان پارلمان با توجه به احساسات سلیقه ای و قومی اتخاذ می نمایند و امروز ملت ستمدیده افغانستان قیمت سنگین آنها را می پردازند.

واقعیت عیان این است که قدرت دولتی در افغانستان در جهتی غیر از منافع ملی و مصالح همگانی به کار گرفته می شود. تصامیم و عملکردهای دولت در عرصه سیاست خارجی و مساله مصالحه و مذاکره با طالبان و مخالفان در هـاله ای از ابهام قرار دارد.

این حقیقت تلخ را نباید کتمان کرد که زمامداران و دولتمردان کشورهای امریکایی و اروپایی که در افغانستان حضور فیزیکی نظامی دارند و همه روزه متحمل تلفات شدید جانی و متقبل خسارات هنگفت مـالی می شوند نیروهایشان به خاطر عرضه خدمت به ملت افغانستان به کشورمان پای نگذاشته اند بلکه برای حفاظت منافع حیاتی منطقه ای و جهانیشان به افغانستان آمده اند.


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   گفته های تان کاملا درست است.
اما راه چاره چه؟؟؟؟
اروپاییها و امریکائیها بخواطر منفعت خودشان در افغانستان است.
اینها کار شان تفرقه افگنی دزدی چور و چپاول تروریست تولد کردن است. من مدت 20 سال است که در اروپا هستم. بخدا
قسم از این مردم خسته و مانده شدم. این مردم ده چور چپاول کردن بسیار مهارت دارند. و همچنان کشیفترین فرهنگ دارند.
عادت شان مشل حیوانات است . خواهر و مادر خودرا نمیشناسند.
به امیدی ارامی افغانستان عزیز.
اروزویم اینست که افغانستان ارام شود .
اروزویم اینست که در افغانستان زنده گی کنم و در افغانستان خاک شوم.
زنده باد تمامی اقوام افغانستان عزیز.
مرگ بر اشغالگران.
دوستت داروم افغانستان. زنده باد افغانهای عزیز.

>>>   افغانستان بجز از تجزیه هیج راهی ندارد زیرا اندیشه های برتر ی خواهی و سلطه طلبی برادرای پشتون درقرن بیست ویک نه تنها چیزی جز مزخرف نیست بلکه هیج فردی بجز رهبران فروخته شده شایر ملتهای ساکن افغانستان زیر بار نخواهد رفت جالب است پارسال یکی از دوستان پشتون در خارج از کشور در مورد صفت ممیزه ساکنین افغانستان پایان نامه داشته و درانجا بدون کدام ماخذ اظهار داشته که شواهد نشان میدهد که پشتون های افغانستان از نظر ذکاوت و اندیشیدن و خلاقیت و برخورد انسانیت و فزیکی بمراتب بهتر از سایرین اقوام است و این درحالی است که هم کلاسانش میپرسد نظر به کدام شواهد ودلایل ویا تحقیق علمی وتوسط که صورت گرفته است و دوست ما درحالی که سکوت مانده فقط تمام دلیل اش حکومت 300 ساله این قوم بر سایرین بوده است و این باعث گردیده که سمنار خودرا باید دوباره اراییه نماید ان هم به خاطریکه استاد دلش سوخته دراغیر ان سمنارش مردود بوده است .
وقتی ما درسطح ماستری جامعه شناسی اینقدر بی عقل و بی منطق باشیم از بیسواد ما چه گلایه درکار است ویا از هم چو دوستان چه توقعی در اینده درارتباط هم زیستی ووحدت ملی داشته باشیم .
تشکر

>>>   سلام عرض می شود به مدیرمحترم سایت ، این مطلب شما واضح است که دارین بسوی یک روش بی همتا نه بلکه خاص حرکت می کنید قابل زکر است بگویم هر شخصی برداشتی آزاد از هر مطلبی دارد لاکن هر مطلبی آن پیام خاص را به مخاطب خاص نمی رساند اینکه بنده متوجه شدم مسیر تحلیل و برسی شما به سمت سوی واقعیت نه بلکه تعصب گرایش پیدا کرده است و امید این می رود در آینده نیز اشاره های غیر مستقیم به وضع کشور و مردم فلک زده ما بنمائید هر چند باید واقعیت تلخ امروز افغانستان را نمی شود نادیده کرفت اما مطمئن هستم که دست اندرکاران شما تمام سعی خود شان را خواهند کرد می کند :
بهلول

>>>   کامالاً طبیعی است که آمریکا همانند دیگر کشورها در خاورمیانه منافعی دارد ولی به نظر من این مقاله کاملاً تحریف کننده و غیر واقعی است. بودجه نظامی و تلفات آمریکا در افغانستان خیلی هنگفت تر از آن است که حتی تمامی منابع مادی افغانستان بتواند مخارج نظامی و مادی آمریکا را در افغانستان تاًمین و یا تغذیه کند. هر چند که بنده اعتقاد دارم آمریکا حتی یک سرباز خود را با کل منابع مادی افغانستان تعویض نمی کند. آمریکا نیک میداند که اگر افغانستان را به حال خود رها کند، بزودی تبدیل به منبع و مرکز تعلیم و اعزام ترور و ترو ریست القاعده و طالبان خواهد گشت و سود آن را چپیهای ورشکسته و همسایگان خواهد برد. شعارهای ضد استکباری و یا ضد آمریکایی تولید شده و محصول حاکمان دیکتاتوری است که قادر به تغییر و انطباق خود با جامعهً ازاد را ندارند و در نهایت تمامی گناهان و تقصیر و ضعف خود را با این شعارها به خارج ربط میدهند و بس.

>>>   نویسنده عزیز
این حقایق را همه مردم افغانستان تا اندازه زیاد میدانند لطفاً راه حل بنویسید.

>>>   مردم شریف افغان سلام:
فکر میکنم انتقاد ،کنایه وپرخاشگری ها دیگر جا ندارد.بیاهید که اولآ به هر کس اجازه اندیشه اش را بدهیم احتمالآ افکار واندیشه دیگران طرف قبول ما نباشد مگر جلو خواست طرف گرفته نمی شود ما وشما بخواهیم یا نخواهیم طرف حرفش را میزند کس خوش مبشود یا خفه دلش؟ ولی ما چه کرده میتوانیم؟ یکی ودیگر اینکه با خصوصیات دیمکراسی وحقوق انسان ما مانع گفتار اشخاص شده نمی توانیم. ولی بیاهید که خود را از جنگ عصاب با خود نجات دهیم والحان ایجاب میکند که خصوصآ وقتی در برخورد
هایی نوشتاری ورادیویی و تلویزیونی قرار میگریم اولآ که باید
عفت کلام را مراعات کنیم وباز هم حد اقل خصو صیت دیپلو ماسی رارعایت نمایم.اگر برادران چیز فهم ما قهر نشوند باید
خواهیش کنم که هر کدام مسولیت دارید که ضمن هر نوشته وگفتار یتان لطفآ از همچون رهنمایی ها هم پرهیز نکنید چون واقعآ ضرورت است تا همه در یک خط رعایت قانون هر چه باشد قرار بگیریم
یک برادرم خواسته است که راه حل چیست؟ سوالی به جا یی است.عزیزی دلم ، راه حل فقط اتحاد وهمفکری وهم
نطری من و تو؟البته واضح است که این من و تو، تنها من وتو
نیستیم. بلکه هرکسی نام افغان بلایش گذاشته و میگذارد
همان منو تو است.از همین جهت در بالا نوشتم ک بیاهد تا
انتقاد ها راکنار بگذاریم.بیاهید با فشردن دستان یکدیگر با
بوسیدن روی های ییکدیگر به اتحاد ویک دلی همدیگر را همرایی کنیم و الآ ماری بسیار خطر ناکی با حمایت انگلیس
در کمین ، انتطار و دهن نجسش را باز کرده تا همان من و تویی را ببلعد،بیاهید تا یکجا باشیم تا چنین اتفاقی نیفتد
چون واقعآ دولت دست نشانده است وارگان دولت اکثرا فروخته شده وعمال خارجی هستند. بااحترام
عبدالا افغان

>>>   تجزیه یگانه راحل این کشور هست و اینرا هم فراموش نکنید که تجزیه 10 تا 15 جنگ و خونریزی به همراه خواهد داشت ولی یک امید هست که بلاخره غیر پشتون های پیشرفت می کنند و زندگی بهتری خواهند داشت.
اگر همینطور پیش برویم تا روز قیامت با این برادرانی ناتنی ما در جنجال خواهیم بود و هیچ وقت هم روی خوشی و امنیت و ترقی را نخواهیم دید.
این یک حقیقت هست خواهی کسی خوش می شود یا قهر می شود.
حقیقتگو...

>>>   نصیحت از دشمن پذیرفتن خطا است و لیکن شنیدن روا است تا بخلاف آن کار کنی که عین صواب است!! تجزیه و تسخیر نصیحت دشمن است ما نباید کور کورانه از افکار افیون آمیز دشمن خون خوار ما پیروی کنیم. ما باید متخد شویم، ما مطلبم از 54 کشور های اسلامی است، آیا شرم آور نیست که آمریکا با پنجا و دو ایالتی که هر یکی بزرگتر از خیلی کشور هاست بعنوان کشور واحد عمل میکند و امروز به فکر آقایی بر همۀ دنیاست و ما افراد یک امت و سر نشینان کشور بزرگ اسلامی به پیجا و پنج کشور تقسیم شده ایم و بسوی تقسیم بیشتر جلو می رزیم؟

>>>   ملل جهان دارند زیر چتر دموکراسی و حول محور قوانین حقوق بشر جهان با هم متحد می شوند ولی به اصطلاح آقای حقیقتگوی ما دنبال تجزیه است.!! آقای محترم پاکستان یک بار از هندوستان جدا شد حالا آیا به آرامش رسید؟ هندوستان با هزار مذهب و دین و آئین با قوانین دموکراتیک به صلح و ثبات رسیدند ولی ما کی؟ افغانستان فقط زیر باران فتنهً و تفرقه و کشاکش همسایگان به آرامش نمی رسند، مردم مظلوم افغانستان چه گناهی کرده است؟

>>>   دوست عزیز راه حل این است که قوم پرستی را حکومت افغانستان به کنار بگزاد پشتون پرستی را کنار بگزارید دیگر اقوام هم در این سرزمین زندگی میکنند و حقی هم دارند اگر راه حل میخا اید
وطن پرست

>>>   درد شناخته شده است،درد مندان قوم باید راه حل نشان بدهند!

>>>   حقیقت ...!
یکبار بفرماید به نقشه افغانستان مراجعه کنید مناطق داخلی ولایات کوچک انقدر است که هر یک میخواد مستقل باشد و هر کس نمیخواهد به کسی دیگر اطاحت کند.
و خود شما و من و دیگران حتی گپ یک دیگر را نمیخواهیم بشنویم پس چطور با تجزیه شدن ان به دو سه و یا چار منطقه این اتفاق ببار اید .هیچ قوم به یک دیگر احترام ندارد هیچ قوم سر خود را پیش یک دیگر خم نخواهد کرد و در جریان سال های بعد از نجیب انها به یکدیگر انقدر بی رحم بودن میخ کوبیدن سر پوست از سر جدا کردن کتن مردم بیگناه را کردن این همه بدبختی ها ما را وادار میسازد که اتفاق کنیم یگانه راهی حل اتحاد بین یکدیگر است.

>>>   برادر محترم اولتر از همه سلام عرض میدارم خدمت شما و تمام ملت افغانستان!
نظر بنده در باره با هم وصل شدن، برادر شدن و کوتاه ساختن دست اجنبیان خارجی اینست.
1. هر تاجکی، پشتوزبانی، هزاره ای، ازبکی و........ که با ملییت های دیگر ازدواج کند چه مرد باشد و یا چه زن رئیس جمهور باید اعلان کند که یک اپارتمان رهاییشی برای هر کدام اهدا میشود.
عبدالحسیب (آذرخش)، دانشجوی طب معالجوی در دانشگاه دوستی ملل شهر مسکو

>>>   باتشکر ازشبکه اطلاع رسانی افغانستان به خاطره چنین شبکه ای ازاد افغانی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است