یازده قانون زندگی از بیل گیت
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۵    ۱۳۹۹/۱۰/۳۰ کد خبر: 166070 منبع: پرینت

آقای بیل گیت، مغز متفکر در عقب امپراطوری مایکروسافت، اخیرا در یک مکتب در امریکا با شاگردان صحبت کرد و به آنها گفت که چگونه سیستم تدریسی به آنها از حقایق زندگی چیزی ارایه نمی دارد، و او یازده قانون زندگی را به آنها اموخت تا باعث سرخوردگی و ناامیدی انها از زندگی نگردد.

قانون اول: زندگی عادلانه نیست، تعدادی همیشه بهتر از دیگران خواهند بود، بهتر است آنرا قبول کرد و به زندگی ادامه داد.
قانون دوم: برای دنیا اعتماد به نفس شما مهم نیست، دنیا از شما انتظار دستاورد را دارد و شما را بر اساس ان محک میزند.
قانون سوم: شما بعد از ختم مکتب مستقیما پولدار و دارای معاش خوب نمیشوید، راه درازی را باید برای کسب استقلال مالی قبول کنید
قانون چهارم: اگر فکر میکنید معلم تان سخت گیر است، صبر کنید تا در محیط کار به روسا برخورد نماید.
قانون پنجم: اگر فکر میکنید کار در یک کباب پزی از شان شما پایین است، به نیاکان تان فکر کنید و از انها بیاموزید که در هر کاری یک فرصت طلایی و یک دستاورد میدیدند
قانون ششم: اگر در زندگی کار اشتباهی کردید، تقصیر والدین تان نیست، بنا شکایت را در مورد اشتباهات به کناری گذاشته و از ان بیاموزید
قانون هفتم: قبل از انکه شما به دنیا بیاید، والدین شما این گونه خسته و پیر نبودند، انها در نگهداری و فراهم اوردن معیشت شما چنین شدند، بنا قبل از انکه بفکر نجات جنگل های امازان باشید، الماری خانه خود را پاکیزه کنید و اتاق تان را، تا کمکی به والدین تان محسوب گردد
قانون هشتم: شما شاید بدلیل سیستم برخی از مکاتب که نمرات ناکامی را از بین برده اند، نظریه بازنده و برنده را دست کم گرفته باشید، ولی زندگی واقعی این گونه نیست، باید قبول کرد که بازنده و برنده دارد.
قانون نهم: زندگی مثل مکتب، رخصتی تابستانی ندارد، بنا خود را بیابید، خواسته ها و اهداف خود را و موثرانه روی ان عمل کنید، زندگی مثل مکتب تقسیم اوقات ندارد، شما خود باید تقسیم اوقات خود را تعین کنید تا عقب نمانید.
قانون دهم: برنامه های تلویزیون، فلم ها و انچه بر پرده سینما می بینید، زندگی واقعی نیست، در زندگی واقعی مردم کار دارند، مشکلات دارند، بیاموزید تا واقعیت زندگی را درک کنید
قانون یازدهم: با آنهایی که در کتاب شما عجیب و "لوده" هستند با احترام برخورد کنید، کسی چی میداند، روزی آنها هم مثل من که زمانی تعدادی مرا لوده فکر میکردند.

احمد سعیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بیل گیت
زندگی
نظرات بینندگان:

>>>   عرض أدب دارم سعيديصاحب !
مطلب آمورنده را ارايه نموديد جهان سپاس اميد است صحت كامل داشته باشيد .
ب،م از كابل

>>>   مه یک قصه بیل گیت را برایتان بگویم.
در دهه هفتاد میلادی قرن گذشته بیل گیت در یک گاراچ کرایی اساس سافت ویر مایکروسافت خود را گذاشت.
در همان سالها استیف جاب نیز اساس کمپیوتر اپل خود را گذاشت.
یک روز بیل گیت سری زد به گاراچ استیف جاب و دید که آنها در پروگرام های کمپیوتر خود،علاوه بر حروف و کلمات و اعداد،از علایم مخصوص نیز برای سافت ویر خود استفاده میکنند.
بیل گیت نیز شروع کرد از استفاده کردن ازین علایم و با کمپتی ها ارتباط گرفت و این را منحیث اختراع خودش با آنها در میان گذاشت و کمپنی ها نیز وعده سرمایه گزاری های بزرگ را برایش در ساخت سافت ویر وی به وی دادند.
زمانی که ستیف جاب خبر شد که این پروگرام سافت ویر وی را بیل گیت دزدی کرده است،زیاد عصبانی شد و به همکارش گفت که عاجل بیل گیت را پیدا کن ،مه همرایش کار دارم که چرا پروگرام سافت ویر ما را دزدی کرده است.
هردو کمپنی در رقابت بایکدیگر کار میکردند،با آمدن بیل کلینتن منحیث رییس جمهور امریکا،به بیل گیت امتیازات زبادتر داده شد و کمپنی اپل پس ماند و ستیف جاب نیز رهبری کمپنی را رها کرد و رفت.
بعد از رییس جمهور شدن جورج بوش رهبری اپل دوباره از ستیف جاب خواستند که به کمپتی بیاید و رهبری کمپنی را بدست بگیرد.
استیف جاب دوباره به کمپتی آمد و بننیاد ساخت گوشی های هوشمند اپل را گذاشت و هر سال یک گوشی جدید به بازار می آورد و به مراتب از شرکت مایکروسافت کرده از نگاه سرمایه ارتقا کرد.
اما ستیف جاب بیچاره بعداً به سرطان دچار شد و وفات نمود و حالا یک کس دیگر رییس این کمپتی مقرر شده است.اما هنوز هم از نگاه فروشات و سرمایه،به مراتب بیشتر از مایکروسافت است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است