افغانستان پس از 11 سپتامبر 2001 (36)
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۳۳    ۱۳۹۹/۷/۳۰ کد خبر: 165233 منبع: پرینت

افغانستان میدان کشمکش قدرت ها؛
قضایای چندجانبه نامتجانس پیچیده سیاسی کشورمان هم اکنون وارد مرحله فاز سرنوشت سازشده است که کل ساختار نظام آینده سیاسی افغانستان در گرو آن است: در بعُد خارجی قضیه سیاسی افغانستان در دوحه هم اکنون خلیلزاد دلال مشهور فرزند ناخلف قبیله که تمام همت و انرژی جسمی-فکری و علم و دانش فتنه سیاسی تکنوکراتی دانشکاهی آنچنانی را در خیانت به مردم افغانستان و خدمت به منافع امریکا و انگلیس مصرف قمار روزگاران فتنه سیاسی می سازد، با نمایندگان پاکستان{طالبان} و همچنان با میزبانان قطری وابسته به سیا و ام 6 آی چند طرفه معامله گری های پشت پرده دارد که هدف اش نیرو آزاد کردن در پروسه حکومت موقت به نفع طالبان روکش بیرون مرزی لشکر آی اس آی است و در همان حال که شعار کاهش خشونت را سرمی دهد با کرزی و سیاف و همچنان عبدالله و غنی در چند رویه گی فتنه سیاسی نقش قوم پرستانه بازی می کند.

البته، ترامپ، که خدا داند، راست و دروغ آنرا که مورد حملات کروناکوید19 قرار گرفته بود که مدتی در بیمارستان تحت مراقبت بود هم اکنون صحت یاب شده و به صحنه کمپین انتخابات ریاست جمهوری برگشته تا با برچسپ زدن اتهام سوسیالیست بودن به جو بایدن که با چپ افراطی کمونیست های سندز متحده شده، ذهنیت مهندسی شستشو شده ضدسوسیالیسم-میلیون ها امریکایی که عقل منفعت جوشان تیز شده و خردشان زایل گردیده در زرق و برق فرهنگ دوپولی سرمایه داری امپریالیستی بدمعاش زمین و آسمان و دریاها بر 820 پایگاه در چهره خداوند میخ ها در زمین، را برضد جو بایدن و دموکرات ها و کمونیست ها و سوسیالیست بر گرد ستاد انتخاباتی اش دور حزب سفید پوستان نژادپرست بچرخاند چرخاندی و این که ترامپ، فعلاً، مشغول زد و خورد درونی با حریفان دموکرات است که لیست دروغ های وی را با اسناد رونمایی می کنند و ترامپ، با حملات متقابل جانسوز بر جو بایدن که نزدیک به هشتاد سال داردکه گاه گاهی حرف نطق اش از یادش می رود و با چین کرونایی در هم آغوشی سیاسی بسوی ایران روان است و با طالبان از قدیم زمان بیل کلینتون خندان{1992-جنوری2001} و اوباما برنده صلح که حکم افتتاح دفتر سیاسی طالبان را در جنوری 2012، صادر کرد، چینل اندازی های قدیمی دارند، در پی بسیج جمعی لشکرها به اضافه رای نهایی بانکداران بین المللی است تا بر جو بایدن و دموکرات ها و سوسیالیست ها غلبه گند و باز به قضیه افغانستان در تجدید نظر دور جدید دروغگویی شرط بندی های جدیدبه هدف معامله گری های سودای سود و زیان ها کند. ترامپ، پیشگویی ناشدنی است.

از سوی دیگر، روسیه، چین، پاکستان، ایران، عربستان ترکیه، هندوستان، ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان در عین قسمی اجماع جهانی و منطقه ای بر سر سرنوشت سیاسی افغانستان، هریک برای خودشان فلسفه های اقتصادی سیاسی و امنیتی و ژیوپیلتیکی دارند که در این میان در میدان کشمکش های منطقه ای قضیه پیچ خورده افغانستان، اسلام آباد و تهران که مفرزه های طالبان و همچنان نیروهای شبه نظامی در داخل ارتش، پولیس، امنیت ملی و پارلمان و بدنه حکومت پادرهوای اشرف غنی دارند، در مرکز رقابت های منطقه ای گیر افتاده اند که پاکستان با دور شدن از عربستان سعودی در قسمی تبانی با ایران و جهادیان سابق از جمله گلبدین حکمتیار که دوهفته بعد از سفرهای منطقه ای عبدالله عبدالله، قصاب کابل، بسوی پاکستان رخت سفر سیاسی بست که یاران قدیم بچه خوانده جنرال ضیالحق را به گرمی به آغوش فتنه سیاسی گرفتند گرفتنی تا گلبدین روی سیاه این دنیا و آن سرای آخرت که آمدنی است در پس پیری نقش شوم اش را در تفرقه اندازها و ترورها و آدمکشی ها به نفع لالای کلان انجام دهد.

در بعُد داخلی قضیه سیاسی در داخل کشور جزایر قدرت خورد و بزرگ در قسمی هراس از آینده و عدم اعتماد بر همدیگر و عدم اعتماد به طالبان قمچین بدست شریعت دیوبندی نه شریعت قرآنی «لِیِنفَقّه الدین» با نزدیکان محارم راز نگهدار پیچ در پیچ گوشکانی های چینل هایی ارتباطی دارند که با قدرت های منطقوی نیز تماس های رایزنی در میدان کشمکش ها دارند. تیم غنی و بکس داران تکنوکرات های بی ریشه و بی خاصیت و ضد انقلابی و ضد مردم افغانستان هستند قسمی که تاریخ شهادت می دهد. این تیم فساد که شعار تقلبی«جمهوریت» را روکش فریب کرده و از حاکمیت قانون {چیزی که در افغانستان وجود ندارد مگر برای ضعیفان دربدر در تارهای زهری مار عنکبوت های سرخ جهره زهرکشنده دار} سخن به بی حیایی ها می گویند همچون دلقک های عروسک های خیمه نیمه شب بازی های فتنه سیاسی. این تیم علیرغم همه تلاش ها و زد و بندها و حمایت لابی های یهودی و انگلیس و امریکا از اشرف غنی و بی بی گل چادر سفید انداخته بر سر زلف مسیحا، هیج جای پای مردم نهاد ندارند در افغانستان و گروه گک های بی ریشه هستند که در یک تندباد مردمی بی ریشه فراری سوار هواپیماهای شخصی دزدی بیت المال می شوند و بسوی کشورهای ولی نعمت می روند و حق به آنها از پول های دزدی شده که حسابش را دارند به قوی های شرکت سالاران می پردازند تا در امان شوند از خشم دوسره.

از سوی دیگر تیم کرزی نیز بی ریشه و بی خاصیت ضدمردمی تکنوکرات و بخش اصلی آن خان های زمین دار و باغ دار دورانی قندهار است که غرق در انواع فساد هستند. این تیم نیز بی ریشه و اکثرا دلال سیاسی مافیایی خاین به مردم افغانستان و سیاه در تاریخ خون و شهادت گلگون کفنان را آزادی هستند.
سایر جزایر قدرت سیاسی و نظامی احزاب جهادی و همچنان حزب جنبش ملی اسلامی و احزاب اپوزیسیون ملی گرا و چپ و راست هستند که با قسمی مخالفت با همدیگر و طالبان در پشت پرده در عین حال با طالبان و پاکستان و ایران و ترکیه و هند و سایر کشورهای ذیدخل در ثروت مردم افغانستان به شمول روسیه و چین تاردوانی های هوش روز مبادا دارند قسمی که با امریکا و انگلیس هم کله شور دادن ها در سکوت روزگاران شام غریبان خودشان را به کوچه حسن چپ می زنند و قیافه حسن غم اش را بخود می گیرند از بر فریب فریب خوردگان. البته، گلبدین، پس از دو هفته از سفر داکتر عبدالله به پاکستان که پذیرایی شاندار به رسم سلامی رژه نظامی نثارش کردند، رخت سفر بسوی قبله سیاسی پاکستان کرد که در آغوش گرم جنرال قمر باجوا رییس ستاد ارتش پاکستان فرو رفت به رسم وفاداری به راه و رسم جنرال ضیاءالحق که در آسمان ها بر سر مساله کش دار افغانستان در اپریل 1988، با جنرال اختر و سایر جنرال های پاکستانی و سفیر امریکا، بقتل رسید.

پاکستان از بدو تولد نقش دوگانه در دشمنی با مردم افغانستان را بازی می کند که بدون گفتن برای هرکس که یک جو عقل دارد روشن است داستان دو رویه پاکستان و گلبدین حکمتیار قصاب پاچه سرخ افغانستان به خون خفته در پنجه ظلم ظالمان بانکدارن شرکت سالاران توطئه گران امپراتور جهانی در حال افول که غول زرد خودش را برای بلعیدن جهان آماده می کند، در سینه تاریخ سیاسی افغانستان روشن و شفاف است که گلبدین ... زنجیری آی اس آی و قاتل مردم افغانستان و یکی از فرزندان اسلامیست آدمخوارانی است که به شهادت تاریخ دستش به خون مردم افغانستان رنگین است، این ... که ریش اسلامی گذاشته و حدیث روایات لول می دهد و برضد موسیقی و تار و دهل و آواز و دشنه هنر و ادبیات و فلسفه است و در حماقت های تفسیری خیالات خام خیالی مفسد فی الارض سلامی زن به سفارت خانه امریکا است.

در هرصورت، در میان جزایر احزاب سیاسی جهادی سابق: جمعیت اسلامی، حزب وحدت اسلامی{شاخه استاد خلیلی}، حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان{شاخه استاد محقق}، حزب جنبش ملی اسلامی{شاخه مارشال دوستم} در متن رویدادها توان هایی دارند و ریشه هایی در میان اقوام تاجیک و هزاره و ازبیک و ترکمن و با پاکستان از دهه 80 و به ویژه از دهه 90 تا امروزه در قسمی مخالفت و مدارا از حالی به حالی دیگر می روند. در صحنه تقابل سیاسی مردمی احزاب جمعیت اسلامی، حزب وحدت اسلامی، در هردو شاخه، حزب جنبش ملی و اسلامی و حزب حرکت مرحوم آیت الله محسنی در صف اول در برابر طالبان و بنابر این، پاکستان، قرار دارند در قسمی تاردوانی ها. این احزاب سیاسی صرفنظر از گذشته ها، در دور جدید کشمکش ها در میدان پایه مردم نهاد دارند.

البته، احزاب ملی گرا و چپ و راست و لیبرال ها و اسلامیست های میانه و تندرو طرفدار دموکراسی و قانون اساسی و این داستان های هزار و یکشب فساد سیاسی در افغانستان، نیز در حاشیه قضایای سیاسی چرخ های معامله گرانه می خورند و نیروهای آزاد می سازند در قسمی معامله ها. علیرغم این آشفته بازار سیاسی چیزی که است آرمان های جوانان پاک نهاد و پاک سیرت مردم نهاد انقلابی عصیانگر جنبش به خون کشیده شده رستاخیز برای تغییر است که هنوز در خون نسل روشنفگر انقلابی وطن دوست ضد خاینین ملی و تجاوزگران خارجی سرخورده از ملاسالاری طالبان امتحان خود داده در وحشت کابوس های مافیایی و دموکراسی بینی بریده غرق در انواع فسادها و مافیایی دولتی و مافیایی پارلمانی جریان دارد.

آرمان هایی راهروان راه آزادی جهادی های سربکف پاسداران راه آزادی وطن و سرفرازی مردم افغانستان و آرمان های جنبش رستاخیز برای تعییر که بوسیله فاشیست های ارگ و گل نبی قوماندان گارنیزیون کابل خونین شد و جوانان پاک نهاد جان شان را در راه آرمان های شان: آزادی، عدالت، حاکمیت قانون و حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان بدست خودشان فدا کردند-همیشه در خون و رگ نسل جدید روشنفکران افغانستانی جریان انقلابی دارد.

این مایه امیدواری است که در پیچیده ترین اوضاع و احوال ها که دشمنان مردم افغانستان از جمله شوروی سابق و پاکستان و امریکا و انگلیس شیطان مردم ما را از چهار طرف قلاع بند در انواع فشار ساخته اند همیشه در سینه تاریخ خون و شهادت برای آزادی و عدالت و حکومت قانون و حفظ دین و ارزش های فرهنگی و ارزش های اخلاقی در افغانستان نسل برومندی یافت می شود که تسلیم نمی شوند.

آرمان جنبش رستاخیز برای تغییر آرمان های همه ی مردم افغانستان ماتم زده است آزادی، عدالت، حکومت قانون، حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان بدست خودشان. راه آزادی از گذرگاه های پیچ وخم دار در نبرد با دشمنان آزادی می گذرد. مردم افغانستان به شهادت تاریخ پرخون کشورمان که هنوز در خون آتش می سوزد، شهادت می دهد بر ایمان و آزادی و حضور و هستی دلاوران سربکف مادر وطن که در هر عصر و زمانه های شیاد سینه ها را سپر آزادی و عدالت و برابری و سرفرازی مردم افغانستان ساخته اند و می سازند. طالبان درشعله خشم نفرت مردم افغانستان راه برای فرار ندارند.

سیمای سیاسی جهان و منطقه قسمی تغییر یافته است که آزادی خوان مردم نهاد در سراسر جهان خودشان را برای پیکار با توطئه گران و زورگویان جهان که ثروت های مردم جهان را از راه تجارت نامشروع نابرابر ظالمانه در قراردادهای فساد دزدی می کنند قسمی ثروت های سه هزار دلاری مردم افغانستان را همراه با ثروت افسانوی مواد مخدر افغانستان یکصد میلیارد دلار را سالانه دزدی می کنند و مردم ما را به این سرنوشت اسنفناک گرفتار در گرسنگی ها و فقر و تفرقه های چند جانبه در فرهنگ غیبت که از اعراب بادیه و فلات ایرانشهر است گرفتار حکومت مافیایی کرده اند و حالا خیال دارند که مردم ما را تحویل حکومت مافیایی طالبان دین خویان مافیایی مزدوران پاکستان دهند که کور خوانده اند این اهل شیطان که در دور جدید بازی ها در برابر آسیا مغلوب به حکم تاریخ می شوند. عصر فروپاشی امپریالیسم غرب و امریکا فرا رسیده است. مردم افغانستان با آرمان هایی والا در کنار آزادیخواهان جهان برای رستاخیز تغییر علیه انواع ستم ها و منجمله ستم حکومت طالبان که حکومت اسلامی نیست، پیکار دلاورانه خواهند کرد.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ترامپ
افغانستان
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است