كابل، چه زمانى امن خواهد شد؟
ماداميكه به ريشه هاى عميق جرم و جنايت پرداخته نشود، دستگيرى چند خس دزد و موبايل ربا و راه گير و اختطاف گرِ بى پشتوانه و بى واسطه، هيچ گرهى را نخواهد گشود 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۲۳    ۱۳۹۹/۷/۲۷ کد خبر: 165187 منبع: پرینت

كابلِ ناامن در اين اواخر ناامن تر شده. دامنه ناامنى و بدامنى بجايى رسيده كه خس دزدان قانع پايتخت به موبايل مستعمل و پول ناچيز جيب مردم هم چشم دوخته اند.
پاسخ به اين سوال، كه راه حل ناامنى و بدامنى چيست، در اين پرسش نهفته است كه دلايل ناامنى كدام است و چرا اوج گرفته؟
براى بررسى اين معضل عميق و پيچيده اجتماعى، بيشتر از دو گزينه فراراه ما وجود ندارد:
- تجربه غربى
- تجربه دينى

تجربه كشور هاى متمدن و قانونمند غربى نشان داده كه سير صعودى رفاه و عدالت اجتماعى و اقتصادى، سير نزولى جرم و جنايت را در قبال دارد. چرخش سرمايه و امكانات در جامعه و توزيع امكانات اوليه تا لايه هاى پائين اجتماع، محروميت و تبعات روانى ناشى از آنرا كه منجر به جرم و جنايت ميشود، منتفى مى سازد. ماداميكه نياز هاى فرد مرفوع گردد و نابرابرى اقتصادى در جامعه وجود نداشته باشد، دليل و انگيزه ى باقى نمى ماند كه فردى عقده مندانه در پى كسب حقِ تلف شده خود از ديگران باشد و به خلافكارى متوسل شود.

در صدر اسلام كه نظام نوپاى دينى بر معيار هاى عدالت اجتماعى و قسط اقتصادى مبتنى بود. مواهب و امكانات بطور عادلانه به تمام احاد جامعه توزيع ميشد. تفاوت اندك و ظاهرى هم مورد، اعتراض و بازخواست جامعه بيدار قرار مى گرفت. چنانكه باديه نشينى، خليفه قدرتمند و با صلابتى چون عمر فاروق را متوقف مى سازد تا قبل از خطابه، پاسخ استفاده بيش از حد از سهمش را از بيت المال بدهد. رفاه اقتصادى در حدى بود كه برخى از متمولين، بمشكل كسى را مى يافتند، تا زكات و صدقات شانرا به او دهند. ماحصل اين برابرى و مساوات اقتصادى، امنيت روانى و اجتماعى بود كه ميزان بزهكارى و جرم را به حداقل آن رسانده بود. سخنى از على مرتضىٰ نقل شده كه: فقر اگر از در بيآيد، دين از پنجره مى رود.

اين حقيقت مبرهن و معقولى است كه رفاه و امنيت دو شرط زنده گى مادى و معنوى بشر است.
كلام الهى، حتىٰ رفاه و امنيت را، دو شرط پرستش خداى يگانه قلمداد نموده: فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَٰذَا الْبَيْتِ • الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ •
ترجمه: پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند: همان کس که آنها را در گرسنگی، طعام داد و از ترس به امنيت آورد.

اين دو مقوله نه تنها از پايه هاى اساسى يك جامعه ى با ثبات شمرده ميشود، بلكه در كشور هاى قانونمند و توسعه يافته از مكلفيت هاى اصلى دولتها محسوب ميشود.
مراد از رفاه، فراهم بودن زنده گى مادى و منظور از امنيت، داشتن سلامت روحى و روانى است. در نبود اين دو فاكتور اجتماعى، امكان تعالى و تكامل فرد و جامعه ناممكن است.

عليرغم برداشت غلط و وارونه ى جنبش هاى تندرو مذهبى و دولت هاى نامنهاد اسلامى كه مى كوشند به هر وسيله ى مردم را متمايل بدين و آخرت ساخته، وارد بهشت نمايند. در حقيقت رسالت بنيادين حكومت اسلامى تأمين معيشت و فراهم آورى شرايطى است، تا مردم با فراغت از دغدغه هاى دنيايى، به آخرت شان بيآنديشند و خود، مسير شانرا بسوى الله طى نمايند. يعنى حكومت دينى مكلفيت دارد، مشكل دنياى مردم را طورى حل نمايد، تا آنها مشكل آخرت خود را، خود حل كنند.

حقيقت آن است كه هيچكسى بالفطره، مجرم و جنايتكار از مادر زاده نميشود. بلكه اين جامعه منحط و نابرابر، و مناسبات ظالمانه حاكم بر آنست كه افراد را بسوى بزهكارى و خلافكارى مى كشاند. كاملاً طبيعى است، زمانيكه گروه قليل مافيايى، همه امكانات جامعه را در انحصار خود درآورند، برخى از مردم، خود را ناگزير مى بينند كه براى تداوم حيات شان، يگانه راه حصول حق و سهم شان از امكانات اجتماعى را، متوسل شدن به جرم و جنايت بدانند.

سال ها است كشور ما در بحرانى غوطه ور است كه ابعاد مختلفى دارد. مافياى سياسى، نظامى و اقتصادى، چون اختاپوس در تار و پودِ كشور ريشه دوانيده و هست و بود مردم را مى بلعد. از جنگ، وابستگى و مواد مخدر تغذيه و فربه شده اند. رهبران چپ و راست و مُهره هاى دموكرات و تكنوكرات، از خون ملت سرمايه هاى انباشته، قصر ها برآفراشته و غلامان را براى محافظت خود و سرمايه هاى غارت كرده شان، گماشته اند. بيكارى، تورم، فساد ادارى، تعصب قومى و نگرانى از آينده، سايه شومش را بر زنده گى مردم گسترانده. حتىٰ آنانيكه با قيافه هاى ظاهراً شريفانه در رسانه ها ظاهر ميشوند و از درد مردم مى نالند، صاحب ميليونها دالر، چندين شهرك و تانك هاى تيل و بلند منزل و شركتهاى تجارتى با نام مستعار و اسامى زن و فرزندان شان اند.

چنين وضع آشفته است، كه بخت برگشته گانى را وارد وادى جرم و جنايت مى سازد كه از دست نارسى به زورمندان، لقمه نان شانرا در جيب مردمِ فقير تر از خود و يا در ربودن موبايلِ جوانى مى بينند. بدون شك اين كار ها جرم است و مرتكبين آن ها، مجرم اند. اما عامل و مسبب اصلى جرم اينها، دزدان مافيايى و اژدهاى هفت سرى است كه عطش زراندوزى شان، اشباع شدنى نيست.

ماداميكه به ريشه هاى عميق جرم و جنايت پرداخته نشود، دستگيرى چند خس دزد و موبايل ربا و راه گير و اختطاف گرِ بى پشتوانه و بى واسطه، هيچ گرهى را نخواهد گشود. بلكه دزدان ديگرى رابا شيوه هاى جديد ترِ بزهكارى توليد و به صحنه خواهد آورد.

محمد عارف منصوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کابل
امنیت
نظرات بینندگان:

>>>   برادر صاف و ساده،
در زمان جهاد هر قوماندان عمومی حد اقل از ۱۰۰ تا ۵۰۰ مجاهد تحت امر خود داشت.
بعد از ایجاد حکومت کرزی تنها قوماندان و حد اکثر ۵ تا ۱۰ حواریون اش به جاه و مقام رسیدند و باقی ۹۰ تا ۴۹۰ مجاهد راه خدا در سرک ها سرگردان رها شد.
خوب آنزمان آن مجاهدان تا حد ممکن خود به یافتن یک لقمه نان کمر همت بستند اما در اواخر یک تعداد عقدهمند شدند چون دیدند که کسانی فرعون و قارون گشتند و حتی حاظر نیستند تا همراهان مجاهد خود را بادیگارد استخدام کنند ، در نتیجه بحران امنیت ایجاد شد .
اما حالا
ارگ و غنی و چند مادر خطای همرایش صاحب قدرت و ثروت هستند و ۳۰ ملیون نفوس جامعه سرگردان پشت یک لقمه نان ، پس توقع داریم که امنیت باشد؟
حال درخواست من از این دزدان محترم و معظم و صاحبان جرئت این است که در تفاهم و همکاری با هم سران قدرت و ثروت را مورد تاراج و حمله قرار بدهند نه مردم بیچاره را.
مثلا"
زاخیل وال
مثلا" بیات
مثلا"لالی قندهاری
گل آغا شیرزی
ایوب سالنگی
قانونی
بسم الله
تمام اعظای پارلمان
تمام اعظای سنا
تمام کابینه
تمام ارگیان
تاجران تیل
صاحبان تانک های چند گانه
صاحبان آسمان خراش ها
گلبیدین
سیاف
خایلی
محقق
طالبان کون پاره
و امثالهم
تا هم مردم خوش شوند و هم خود شان صاحب یک در آمد به درد بخور.
میدانم که خدا جان از همه ما ناراض است که هیچ کدام ما بنده خوب خدا نیستیم
لعنت به طالب و غنی و پاکستان

>>>   زمانیکه یک طالب در افغانستان نباشد

>>>   وقتى كه طالب ها بيايند .

>>>   مقاله تحلیلی رسایی است .
اما تا زمان تداوی درد که راه آن دراز است و علت های این معلول زیاد . آیا بر علیه خس دزدان و ره گیران و روباه صفتان مبارزه و اقدام اثر گذار
ر شود یانه ؟؟؟ تا همشهریان به زندگانی روزانه و غریبانه خویش به آرامش خاطر
و امنیت پرداخته بتوانند یا نه ؟
بی شک طوریکه در متن هم اشاره شده جواب بلی است. باید با این تحرک جدید
که به رهبردی معاون رییس جمهور به راه انداخته شده خوشبین بود و همکاری کرد
تا اگر درد و ریشه ای آنرا از بین برده
نمیتوانیم پندیدگی های آن گم شود.
م زمین بوس


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است