تاریخ انتشار: ۱۳:۴۲ ۱۳۹۹/۷/۲۴ | کد خبر: 165162 | منبع: | پرینت |
غنی که پیش از این خود را نخستین رییس جمهور منتخب مردم عنوان کرده بود، بر علاوه خود را طلایهداری رهبری غلزاییهایی نیز میداند. هرچند او حزب و پیشینهی سیاسی ندارد ولی در مدت دو دروهی ریاست جمهوریاش تغییرات زیادی در چیدمان قومی داشته است از جمله حذف درانیها، غیر پشتونها و کنار هم گذاشتن همتیرههای قومیاش در مناصب کلیدی و تصمیمگیری کشور.
آنسوی سکه چه در داخل بعنوان اپوزیسیون/ داخلی و چه بعنوان مخالف مسلح/ بیرونی، درانیها حضور پر رنگی دارند. طالبان پس از مرگ ملا عمرِ هوتکی شاهد تغییرات بنیادی در رهبریشان بودهاند، چه در زمان ملا منصور (که سر سازگاری با صلح نشان نداد و از میان برداشته شد) و چه در زمان ملا هبت الله آخنده زاده که از نورزاییهای درانی بود، نورزاییها تیرهی ناراضیِ درانیهای حاکم در دو نیم صد سالهی اخیر (پوپلزاییها، الکوزیها، اچکزاییها) بودهاند. به نحوی با روی کار آمدن هبت الله نشانهشناسیهای قومی/سیاسی به سمت درانیزه شدن طالبان حرکت کرد.
با حضور ملا غنی برادر، فرد شماره دوم طالبان درانیزه کردن رهبریت طالبان به اوج خود رسیده است، ملا برادر که بعنوان مغز متفکرِ نظامی طالبان یاد میشود از قوم «پوپلزایی» و همتیرهی قومی حامد کرزی است، او برای فعلا قدرتمندترین چهرهی سیاسی تاثیرگذار در سیاست کشور از تیرهی احمدشاه درانی (پوپلزایی) میباشد.
غلزاییهایِ سیاسی، خود را پشتونهای خالص تلقی میکنند و درانیها را (خصوصا از کرزی به بعد) متهم به خیانت در سهمدهی دیگر اقوام در قدرت، میکنند.
رهبری طالبان تنها با حضور ملا برادر تغییر نکرده است، درانیها که خوی و خواص خراسانی داشته و به دیگر اقوام نگاه انعطافپذیری و بازتری نسبت به نگاه انحصار طلبانهی غلزاییها دارند، در رهبری مذاکرات صلح یک تیم متشکل از اقوام مختلف را تشکیل دادهاند، از جمله دانهدرشتهای طالبانِ غیر پشتون عبارتند از:
۱_دین محمد حنیف (تاجیک)
۲_عبدالسلام حنفی (ازبک)
۳_شیخ محمد قاسم راسخ (ترکمن)
رهبری تیم مذاکره کننده نیز به دوش مولوی عبدالحکیم حقانی از قوم درانی (اسحاقزی) میباشد.
آقای غنی نیک میداند که تنها گزینهی قدرتنماییاش حفظ ریاست جمهوری است، او این ریاست را به آسانی بدست نیاورده است که دو دستی به رقیب قومیاش تقدیم کند.
یادداشت:
۱_از نگاه سیاسی خارجی، غلزاییها با انگلیسها رابطهی خوبی داشتهاند و دارند و با روسها نیز روابط تنگاتنگ و نزدیکی داشتهاند و دارند. اما درانیها تعامل بهتری میتوانند با آمریکاییها داشته باشند.
۲_ جنگ هلمند بی ارتباط به ادامهی جنگهای قومی بین الدرانی نیست، چه در زمان مجاهدین، چه در زمان طالبان و چه در زمان کرزی که بین پوپلزاییها، اسحاقزاییها و اچکزاییها (مخصوصا جنرال رازق) و نورزاییها و علیزاییها انتقامجوییهای خونینی وجود داشته، با حضور طالبان این کینهها تازهتر میشود.
رسول عبدی
>>> با ارز ادب. یغنی این همه جدال و کشتن سربازان افغانستان در ولایات ختلف توسط گروهای مختلف به رگبار بسته میشوند به دلیل نا اتفاقی قوم هایکه شما نامبردید میباشد؟ پس معاوین های ریسس جمهور وزرا و سیاسیون غیر پشتون و همان اقوام پشتونکه باهم درگیر هستند خاموش اند؟
ممنون
>>> آقای عبدی!
معلومات شما در بارهٔ اختلافات غلجائی-درانی قابل توصیف است. از آن جائی که سابقهٔ تاریخی غلجائی ها صحرا نشینی و حیات کوهی است، ایشان از شیوهٔ زندگی شهری و رفتار مدنی دور مانده و اندیشهٔ قشری و انحصار طلبی را در بین خود زنده نگهداشته اند. حکومتداری این قوم عقب مانده و بدوی همیشه با بحران توأم بوده و با فاجعه به پایان رسیده است. از شاه محمود هوتک تا ترکی و امین و نجیب همه از تدبیر و حس همکاری ملی بی بهره بوده و در نهایت قربانی تکروی و انحصار طلبی قومی خود شده اند. دلقکی که امروز این طرزدید را به میراث برده است، از عمق فقر سیاست و قحط الرجال در تیرهٔ غلجائی ها حکایت می کند.
اگر بنا باشد مردم سالاری و صلح در افغانستان نهادینه شود، لازم خواهد بود که سایر اقوام افغانستان با درانی ها که اکثراً با سیاست آشنا بوده و در امر حکومتداری با حوصله تر و مدبر تر اند، همکار شوند و شر انحصارطلبی و کوتاه فکری علجائي ها را از سر خود کم کنند.
داور یاری
>>> به اساس مشوره های خانم وزیری ۳۰۰ کمره در شهر کابل جابجا شده اما هم آهنگی بین این ۳۰۰ کمره وجود دارد یا نه ؟ آیا کارمندان فنی که بتوانند جانیان را در این کمره ها تعقیب کنند و به یکی دیگر پاس دهند و پولیس متحرک در نهایت آنها را دستگیر کند وجود دارد یا نه؟
منتظریم که نتایج کار را در یک هفته بعدی ببینیم.
زیر پل سوخته هم باید ۴ تا کمره نصب شود تا آمرین جنایی را در حال جنایت گرفتار کند.
>>> بسیار خوب تحلیل نموده اید نصف قوم ها در افغانستان در بین خود دشمنی میکند یکدیگر را میکشند و نصف دیگر قوم ها بدون درد سر به خود فروشی شروع کرده دیمکراسی گفته و ....یکدیگر خود را ....و از زنده گی لذت میبرند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است