یکی از مشکلات که بسیاری از جوانان در روابط عاطفی خود با جنس مخالف آن را تجربه می‌کنند بلاتکلیفی است. در این روابط معمولا یکی از طرفین خواستار روشن شدن تکلیف و وضعیت زندگی با فرد است و دیگری به بهانه‌های مختلف آنرا به تعویق می‌اندازد.

به برخی ازعلل زیربنایی این مشکل اشاره می کنیم:
1_ در بسیاری از موارد افراد با فکر کردن به مسوولیت‌های مرتبط با زندگی زناشویی و ازدواج دچار ترس و نگرانی می‌شوند. این افراد معمولاً برای کنترل احساسات خود تلاش می‌کنند از مواجه شدن با موقعیت مورد نظر اجتناب کنند و در نتیجه دایماً رابطه را در وضعیت بلاتکلیف قرارمی‌دهند.

2_ افرادی هستند که می‌دانند فرد مقابل شخص مورد نظر آن‌ها در زندگی نیست اما با این حال ترس از دست دادن باعث می‌شود که به گونه‌ای ارتباط خود را ادامه دهند و ناخودآگاه تصمیم بگیرند رابطه خود را قطع نکنند وبا وجود آگاهی از مشکلات اساسی رابطه خود نمی‌توانند به جدایی فکر کنند.

3_ افرادی هستند هنگام قرار گرفتن در یک رابطه ممکن است دائماً در مورد انتخاب فرد مورد علاقه خود به شک و تردید بیفتند و به طور وسواسی به معیارها و ملاک‌های خود بیاندیشند. این مساله در صورت حل نشدن می‌تواند به طولانی شدن ارتباط منجر شود.

4_شاید فکر کنید حرف زدن در زندگی یکی از ساده‌ترین کارهایی است که ما انجام می‌دهیم. اما مطالعات و تجربیات بالینی نشان می‌دهند اکثر مشکلاتی که افراد در زندگی خود تجربه می‌کنند از نبود ارتباط و گفت‌وگوی مؤثر بین افراد ناشی می‌شود. برای مثال بسیاری از زوجین هرگز نمی‌توانند به طور واضح در مورد مشکلاتی که در طول رابطه با یکدیگر تجربه می‌کنند صحبت کنند.

ترس از تنش، درگیری، جدایی و مسایلی از این دست باعث می‌شود بسیاری از افراد هنگام برخورد با مشکلات مختلف از حرف زدن مستقیم با یکدیگر طفره بروند. همین امر باعث می‌شود که در وضعیتی بین ماندن و رفتن گرفتار شوند و ندانند که چگونه باید برای ادامه رابطه خود تصمیم بگیرند.
در پست بعدی به یکی از راهکارهای موثر برای خلاصی از این معلق بودن اشاره میکنم.

بتول سید حیدری

>>>   روابط جنس های مخالف در جنگل های آمازون چطور است؟
مردان وزنان و طفل و پیر و جوان ،همه از زمان تولد تا هنگام مرگ ،لخت مادر زاد زندگی میکنند.
برای آنها چیزی بنام شرمگاه زن و مرد وجود ندارد.برای آنها نگاه کردن به شرمگاه مرد و بینی شان و شرمگاه زن و دهان شان،یکسان است و اصلاً رغبت و میل جنسی و رابطه جنسی در میان شان وجود ندارد و هیچ کس به کسی نه تنها تجاوز نمی کند،بلکه چشمک هم نمیزند.
روزانه مصروف شکار و جمع آوری میوه جات و حبوبات و پخت و پز غذا هستند.
شبانه آتش میکنند و دور آتش رقص و پایکوبی میکنند.
پسران بالغ میان هم کشتی میگیرند و دختران بالغ میان هم.
برنده پسر با برنده دختر،مراسم عقد شان بجا میشود و باهم زن و وشوهر میشوند.
حتی آنها نمیدانند که مراسم زفاف و روابط جنسی چیست؟
برای آنها از طرف کهنسالان گفته میشود که چه باید کنند.
در طول زندگی شان دوبار باهم روابط جنسی،غرض تولید مثل انجام میدهند و بس.
از صد ها هزار سال بدینسو،بدینطریق زندگی میکنند و نه ازدیاد نفوس وجود دارد و نه کمبود نفوس و نه خرابی محیط زیست و زباله های پلاستیکی و زباله های نیروگاه های اتمی و نه جنگ و غیبت و بدگویی و دشنام و نه دیگر پروبلم ها.
متأسفانه با گذشت هر سال.دولت برازیل جنگلات آمازون را قطع میکند و به زمین های زراعتی تبدیل میکند و ساحه زندگی این مردمان بومی جنگل های آمازون را محدود میکند .

>>>   مهم این است که اول نوع رابطه مشخص شکد.
رابطه ازدواج
رابطه نامزدی
رابطه عشق و عاشفی
رابطه جنسی خارج از ازدواج
رابطه دوستی گرم ، نورمال ، سرد
در هریک از روابط فوق و شاید هم انواع روابط دیگر دلایل بلا تکلیفی فرق میند و فرد اول باید نوع رابطه خود را تشخیص کند و بعد در پی رفع بلاتکلیفی شود.

>>>   نظر دهنده دوم را در جنگل های آمازون با نظر شهوانی خود رها کنند،شاید اورا منحیث یک فرد شهوانی گفته از جنگل خارج کنند.
مردم در قاره افریقا نیز چنین زندگی داشتند و اصلاً بنام شهوت جنسی هیچ چیزی در میان شان وجود نداشت.
این مبلغین مذهبی بودند چه مبلغین مسیحی و چه مبلغین مسلمان که آنها را لباس پوشاندند خدا و دین و مذهب و میل و رغبت جنسی و چشمک زدن و ثواب و گناه و جنت و دوزخ و تجاوز و حور های بهشتی و شراب و غیره ثواب ها و گناه ها را برایشان یاد دادند.

>>>   به نظردهنده دوم!
اگرراست عرض کنم مخلص تان مشتاق همه انواع این روابط است،اما درنصیبم هیچ چیزی وجودندارد.لعنت به این طالع.
دربدر

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است