کرونولوژی تاریخ کثیف افغانستان از شروع تا امروز
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۶    ۱۳۹۹/۳/۱۴ کد خبر: 163647 منبع: پرینت

ذهنیت ایجاد افغانستان بحیث یک مملکت حایل (Buffer State) بین انگلیس ها و روس ها برای اولین بار در اواسط قرن ۱۹ بوجود می آید که لکه ننگی برای ساکنین این کشور تاریخی می باشد. در ایجاد افغانستان دو قدرت وقت بریتانیا و روسیه نقش اساسی ایفا کردند. در قالب بازی های بزرگ، افغانستان بحیث حوزه نفوذ انگلیس ها برسمیت شناخته می شود. انگلیس ها برای ایجاد این مملکت بحیث یک غده سرطانی تلاش هایی را صورت می دهند که در تاریخ افغانستان بنام جنگ های افغان و انگلیس سجل گردیده است.

در جعل تاریخ، افغان ها تاریخ افغانستان را پنج هزار سال ادعا می کنند ولی گفته نمی توانند که زمامداران افغان پیش از احمد ابدالی کی بود؟ احمد ابدالی در سال ۱۷۴۷م بعد از قتل نادر شاه افشار ترکتبار ظهور می کند. اگر ما احمد شاه ابدالی را افغان هم قبول کنیم ، روی کار آمدن وی به معنی تاسیس افغانستان و وی موسس افغانستان شده نمی تواند. امروز هیچ قومی باندازه افغان ها علیه افغانستان نیست. افغانستان با کشیدن خط دیورند تشکیل شد که افغان ها قبول ندارند. عدم قبولی خط دیورند عدم قبولی افغانستان است.

اهم تحولات این تاریخ شوم ذیلا معرفی می گردد:
- ۱۸۳۹-۱۸۴۲
مصادف است به تلاش اول انگلیس ها برای تسخیر حیطه برای ایجاد افغانستان اما انگلیس ها در این تلاش شکست می خورد و می خواهد افغانستان را ترک کند ولی در طول راه بین کابل و جلال آباد حدود شانزده هزار سربازان و متعلقین از بین می روند و صرف یک تن بنام برایدن بشکل نیمه جان خود را به جلال آباد که در تصرف انگلیس ها بود می رساند. برای تلافی این شکست، انگلیس ها طی عملیات بیرحمانه به انتقامجویی دست زده و کشت و خون فروان را باعث می گردد.

- ۱۸۷۸-۱۸۸۰
مصادف است به تلاش و جنگ دوم انگلیس ها برای ایجاد افغانستان. این جنگ در منطقه ای بنام میوند صورت می گیرد. در این معرکه امیر عبدالرحمن بارکزایی در دفاع از منافع انگلیس ها با پسر کاکا بنام محمد ایوب که مخالف ایجاد افغانستان بود و در دفاع از منافع ایران برای تصرف قندهار در ماه سپتمبر ۱۸۸۰ مقابل می گردد. در نتیجه انگلیس ها پیروز می گردد و عبدالرحمن بارکزایی بحیث مزدور انگلیس ها امارت افغانستان را در دفاع از منافع انگلستان بدوش می گیرد.

- ۱۸۹۳
سر هنری مارتمر دیورند، مسوول سیاست خارجی حکومت انگلستان در شبه قاره هند، و امیر عبدالرحمن بارکزایی طی امضاء معاهده ای بنام معاهده دیورند بتاریخ ۱۲ نومبر مرز افغانستان تازه ایجاد شده را تعیین می نماید. امروز آنانی که از جمله حامد کرزی و غنی غلزی این مرز را برسمیت نمی شناسند، باین معناست که موجودیت افغانستان را قبول ندارند. رد خط دیورند بحیث مرز رد افغانستان است.

- ۱۹۱۹
جنگ سوم افغان و انگلیس صورت می گیرد که بتاریخ هشتم آگست منجر به امضاء معاهده استقلال می گردد که افغانستان برای اولین بار از زیر استعمار انگلیس خارج گردیده و این کشور صلاحیت برقراری روابط با دنیای خارج را کسب می نماید. در حالیکه افغان ها مدعی اند که افغانستان هرگز تحت استعمار انگلیس نبوده، استقلال افغانستان در هشتم آگست ۱۹۱۹ بهترین ثبوت جعلیات تاریخ در افغانستان است. اگر افغانستان مستعمره انگلیس نبود پس استقلال افغانستان از انگلیس ها به چه معنی شده می تواند؟

- ۱۹۲۹
امان الله خان توسط امیر حبیب الله کلکانی سرنگون و فراری ایتالیا می گردد. در همین سال شخصی بنام محمد نادر که بنام نادر غدار قرآن خور مشهور است، امیر حبیب الله کلکانی را شکست داده و زمام افغانستان را زیر نام و نشان قوم پشتون در ضدیت با اقوام غیر پشتون افغانستان عهده دار می گردد.

- ۱۹۳۳
محمد نادر کشته می شود و پسرش بنام محمد ظاهر در سن ۱۹ سالگی به جانشینی پدر تعیین می گردد. طی سی سال وی بنام پادشاه بود و حکومت در دست کاکاهایش بنام های محمد هاشم مشهور به هاشم جلاد یا هاشم سنده (۱۹۳۳-۱۹۴۷) و شاه محمود (۱۹۴۷-۱۹۵۳) و محمد داود مشهور به داود دیوانه پسر کاکایش (۱۹۵۳-۱۹۶۳) بود.

- ۱۹۶۳
محمد ظاهر محمد داود را از مقام صدارت کنار زده و شخصا قدرت را بدست می گیرد و دوره ای را که بنام دهه دموکراسی شهرت دارد معرفی می دارد.

- ۱۹۷۳
بتاریخ ۱۷ جولای (۲۶ سرطان ۱۳۵۲) محمد داود طی یک کودتای نظامی محمد ظاهر را از مقام سلطنت برکنار و خود قدرت را بدست می گیرد. محمد داود نام نظام را از دولت شاهی افغانستان به دولت جمهوری افغانستان تغییر می دهد. در حالیکه نام نظام تغییر کرد ولی هیچ تغییری در ماهیت نظام وارد نشد.

- ۱۹۷۸
بتاریخ ۲۷ اپریل (۷ ثور ۱۳۵۷) محمد داود بحیث آخرین زمامدار خاندان بارکزایی و بعد از ۲۳۰ سال سلطه سدوزایی و بارکزایی ها طی یک کودتای خونین نظامی همراه با اعضای خانواده از بین برده می شوند و قدرت به شخصی بنام نور محمد ترکی از قوم و قبیله غلزایی افغانستان انتقال داده می شود. نام نظام از جمهوری افغانستان به جمهوری دموکراتیک افغانستان تغییر داده می شود.

- ۱۹۷۹
نور محمد ترکی توسط حفیظ الله امین، همرزم و شاگرد وفادارش، بشکل فضیحت بار بتاریخ ۲۷ سپتمبر از بین برده می شود. با روی کار آمدن امین وضعیت در افغانستان بحرانی گشته و قشون سرخ بتاریخ ۲۷ دسمبر بخاطر حفظ قدرت در دست حزب دموکراتیک خلق افغانستان بحیث یک باند طرفدار شوروی، افغانستان را اشغال نظامی می کند. طی اولین ساعات حفیظ الله امین توسط این قشون کشته می شود و بجایش ببرک کارمل از جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان نصب می گردد. نور محمد ترکی و حفیظ الله امین از جناح خلق این حزب بودند.

اشغال افغانستان توازن نسبی در سیاست بین المللی را برهم زد. غرب برهبری امریکا با استفاده از هر وسیله ممکنه باید علیه اشغال شوروی اقدام می کرد. این اقدام نه بخاطر دفاع از افغانستان بلکه از ترس پیشروی های بیشتر شوروی بسوی بحر هند و اشغال ایران و تصرف میادین نفت شرق میانه بود. وقتی حفیظ الله امین در بیانیه خویش در تجلیل از اولین سالگرد کودتای ثور در کابل اعلام کرد که این سالگرد سال آینده در پشاور تجلیل خواهد گشت، مزاق نبود. این بیانیه گوش های متحدین پاکستان بسرکردگی امریکا را اوج ساخت.

- ۱۹۸۶
میخاییل گرباچوف، زعیم شوروی، آمادگی خروج قسمی سربازان شوروی از افغانستان را اعلام می کند. وی برای تحقق برنامه هایش ببرک کارمل را از مقام رهبری افغانستان سبکدوش و مقرری داکتر نجیب الله را منظور می نماید.

- ۱۹۸۹
بتاریخ ۱۵ فبروری (۲۶ دلو ۱۳۶۷) آخرین سرباز شوروی با عبور از پل ترمز، افغانستان را ترک و اشغال شوروی پایان یافت.

- ۱۹۹۲
در ظاهر امریکا به حمایت نظامی و تهیه اسلحه خویش برای مجاهدین خاتمه می دهد ولی عملا از پاکستان و عربستان برای سرنگونی رژیم کابل برهبری داکتر نجیب حمایت بعمل می آورد. مجاهدین بعد از اشغال کابل بتاریخ ۲۸ اپریل ۱۹۹۲ (۸ ثور ۱۳۷۱)، شهر کابل را مطابق برنامه آی اس آی پاکستان بخاک و خون کشاندند و قتل حدود صد هزار کابلی مسلمان بی دفاع را در شرایطی صورت دادند که یک سرباز یا شهروند شوروی در کابل نبود.

- ۱۹۹۴
در ماه اکتوبر گروه تازه تاسیس توسط آی اس آی پاکستان بنام طالبان شهرک سپین بولدک قندهار را اشغال می نمایند و در ماه نومبر طالبان قندهار را با حمایت فعال سربازان آی اس آی پاکستان اشغال می نمایند.

- ۱۹۹۵
طالبان طی پیشروی های سریع در ماه سپتمبر شهر هرات را اشغال نموده و به پیشروی خویش بسوی کابل ادامه می دهند. تاکتیک طالبان در این پیشروی این بود که در یک دست قرآن و در دست دیگر کله شینکوف روسی را حمل می کردند.

- ۱۹۹۶
ملا محمد عمر مجاهد طی یک حرکت بی سابقه چپن پیغمبر را در ملای عام از صندوقی در خرقه شریف کشیده و خود را چپن پوش می نماید. وی خود را امیر المومنین اعلام نموده و طی اولین فرمانش به پیروی از عبدالرحمن جهاد علیه پروفیسور برهان الدین ربانی، رییس دولت اسلامی افغانستان، و یکی از برجسته ترین سردمداران جهاد افغانستان را اعلام می نماید. پیش از عبدالرحمن پدیده جهاد توسط امیر دوست محمد و پسرش بنام محمد اکبر علیه کفار و جلوگیری از اشغال انگلیس ها صورت می گرفت ولی عبدالرحمن بارکزایی و ملا محمد عمر غلزایی جهاد علیه رهبری جهاد افغانستان و مسلمانان غیر پشتون افغانستان را صادر کرد.

بتاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ (۵ میزان ۱۳۷۵) طالبان کابل پایتخت افغانستان را فتح کرد. احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان و وزیر بالفعل دفاع افغانستان، که افتخار شکست قشون سرخ و آزادی افغانستان از اشغال ابر قدرت شوروی را یدک می کشید، بدون مقاومت در برابر مزدوران آی اس آی پاکستان فرار را بر قرار بسوی دره پنجشیر محل بود و باش آبایی ترجیح داده و هیچ کاری در دفاع از کابل در برابر این لشکر آی اس آی پاکستان صورت نداد.

- ۱۹۹۸
در ماه آگست طالبان شهر مزار شریف را اشغال و در پهلوی قتل دیپلمات های ایرانی تا توانست هزاره کشی و بی ناموسی در حق زنان هزاره بدون هیچ دلیل موجه کردند. ایران حدود دو صد هزار سرباز خویش را در مرز غربی افغانستان جابجا نمود تا با طالبان وارد معرکه گردد. از اثر وساطت ملل متحد این بحران خاموش گشت و طالبان از کرده خویش بخاطر قتل دیپلمات های ایرانی عذرخواهی کرده و رهبری طالبان آن را کار طالبان اوباش و خودسر قلمداد کرد.

امریکا در تلافی به حملات گروه تروریستی القاعده بالای سفارت خانه های این کشور در تانزانیا و کینیا، مراکز تربیوی القاعده در خوست را مورد حملات راکت کروز قرار می دهد.

- ۲۰۰۰
طالبان با فتح تالقان تقریبا اشغال کامل افغانستان را صورت می دهند.

- سپتامبر ۲۰۰۱
بتاریخ نهم سپتامبر نفری های القاعده احمدشاه مسعود را در خواجه بهاالدین ترور می نمایند. دو روز بعد بتاریخ ۱۱ سپتامبر امریکا مورد حملات نفری های القاعده قرار می گیرد.

- اکتوبر ۲۰۰۱
بتاریخ هفتم اکتوبر افغانستان تحت اشغال طالبان مورد حملات هوایی طیارات بمب افگن ب – ۵۲ قرار می گیرد

- نومبر ۲۰۰۱
بتاریخ دهم نومبر مخالفین طالبان شهر مزار شریف و بتاریخ ۱۱ همان ماه شهر تالقان و بامیان، بتاریخ ۱۲ نومبر شهر هرات، بتاریخ ۱۳ نومبر شهر کابل، بتاریخ ۱۴ نومبر شهر جلال آباد، و بتاریخ ۲۶ نومبر شهر قندوز از اشغال طالبان خارج می گردد. با سقوط سریع شهر ها و فراری طالبان، امریکا باین خیال و خواب اشتباه آمیز می افتد که کار طالبان تمام شد و در آخر نومبر همان سال برنامه حمله بالای عراق را سرشته می گیرد.

- دسامبر ۲۰۰۱
بتاریخ پنجم دسامبر سران جهادی افغانستان در شهر بن آلمان زیر نظر زلمی خلیلزاد بحیث نماینده خاص رییس جمهور امریکا در مورد نظام سیاسی آینده افغانستان تشکیل جلسه می دهند. شهر قندهار بتاریخ ۵ و ۶ دسامبر بحیث آخرین مرکز طالبان سقوط نموده و سلطه طالبان بالای افغانستان ختم می گردد. ولی تلاش کوماندوهای امریکایی در گرفتاری و کشتن اوسامه بن لادن در کوهای توره بوره با ناکامی می انجامد.
=
- مارچ ۲۰۰۲
امریکا برای قلع و قمع افراد القاعده عملیات خویش را بین ۲ الی ۲۶ مارچ در منطقه شاهی کوت راه اندازی می کند.

- جون ۲۰۰۲
جلسه اضطراری لویه جرگه دایر و حامد کرزی بحیث رییس موقت حکومت انتقالی منصوب می گردد.

- آگست ۲۰۰۲
برای اولین بار شورشیان حملات خویش در قندهار و خوست را از سر می گیرند. این اولین اغتشاش علیه زمامداری حامد کرزی بشمار می رود.

- مارچ ۲۰۰۳
بتاریخ اول مارچ خالد شیخ محمد بحیث یکی از طراحان حمله ۱۱ سپتمبر در پاکستان دستگیر می گردد. بتاریخ ۲۰ مارچ امریکا اشغال عراق را آغاز می کند.

- جولای ۲۰۰۳
قوای افغان در همکاری با سربازان امریکایی اولین عملیات تصفیوی را در ولایت پکتیا راه اندازی می کند.

- آگست ۲۰۰۳
سربازان امریکا در تبانی با سربازان افغان درگیر جنگ های شدید در دی چوپان و ولایت زابل با طالبان می گردند.

- نومبر ۲۰۰۳
سربازان امریکایی و همکاران افغان شان عملیات نظامی را در نورستان و کنر آغاز می نمایند.

- دسمبر ۲۰۰۳
لوی جرگه تدوین و تصویب قانون اساسی نظام جدید دایر می گردد و بعد از هفته ها جار و جنجال و ساخت و بافت های پشت پرده این قانون اساسی تصویب می گردد.

- اپریل ۲۰۰۴
پاکستان طالبان و سران قبیلوی پاکستانی توافقنامه شاکی را امضا می کنند. طی این توافقنامه طرفین تعهد می دارند که علیه همدیگر عملیات نظامی را صورت ندهند. ولی رنگ امضای این توافقنامه خشک نشده، توافقنامه نقض می گردد.

- جون ۲۰۰۴
قوای پاکستانی عملیات علیه طالبان چچنی و ازبیک و حامیان عرب شان را در در وادی شکی صورت می دهد.

- جولای ۲۰۰۴
بخاطر نامنی، سازمان صحی داکترهای بدون مرز فعالیت های خویش را به حالت تعلیق در آورده و خاک افغانستان را ترک می نماید.

- اکتوبر ۲۰۰۴
انتخابات ریاست جمهوری تحت حفاظت شدید امنیتی برگزار گشته و حامد کرزی بحیث اولین رییس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان انتخاب می گردد.

- سپتمبر ۲۰۰۵
انتخابات ولسی جرگه برگزار می گردد و شورا شروع بفعالیت می نماید.

- مارچ ۲۰۰۶
قوای امریکایی و سربازان امریکایی عملیات تصفیوی در ولایت کنر را صورت می دهند.

- می ۲۰۰۶
قوای امریکایی و افغان عملیات تصفیوی را در ولایات قندهار و هلمند انجام می دهند.
مار
- جولای ۲۰۰۶
قوای ناتو در جنوب افغانستان خلای ایجاد شده از انتقال سربازان امریکایی به عراق را پر می سازند. کانادا مسوولیت تامین امنیت قندهار و بریتانیا مسوولیت تامین امنیت ولایت هلمند را بدوش می گیرند.

- سپتامبر ۲۰۰۶
سربازان کانادایی عملیات تصفیوی را علیه طالبان در ولایت قندهار راه اندازی می کند. شمار محدود سربازان امریکایی و هالندی در این عملیات سربازان کانادایی را همکاری می نمایند. در شرق افغانستان سربازان امریکایی عملیات تصفیوی خویش را در ولایات پکتیکا، خوست، غزنی، پکتیا و لوگر راه اندازی می کند. همزمان حکمران پشاور در شهر میرام شاه با سران قبایل منطقه توافقنامه ای را امضاء می کنند که بر اساس آن طالبان از خاک پاکستان علیه افغانستان عملیات خویش را متوقف سازند. علیرغم این توافقنامه فعالیت های نظامی طالبان طی چند ماه بعدی از این مناطق علیه افغانستان چهار چند افزایش یافت.

- اکتوبر ۲۰۰۶
ناتو به پیروی از دوران اشغال شوروی، افغانستان را به چهار حوزه تقسیم کرد: فرماندهی مرکزی قوای شمالی، غربی، جنوبی و شرقی.

- نومبر ۲۰۰۶
در جلسه سران کشورهای عضو ناتو در ریگا مرکز لتویا اختلافات بالای افغانستان بین آنها تبارز کرد. فرانسه، آلمان، هسپانیه و ایتالیا از اعزام سربازان خویش به جنوب افغانستان سرباز زدند. کشورهایی از قبیل هالند، رومانیا، سلوانیا و لوکزمبورگ به این تقاضا لبیک گفتند.

- جنوری ۲۰۰۷
سربازان بریتانیایی عملیات تصفیوی خویش را در مناطق مختلف هلمند آغاز می نماید.

- جولای ۲۰۰۷
شورای امنیت ملی امریکا گزارش امنیتی خویش در مورد تهدیدات تروریستی متوجه امریکا را علنی می سازد. در این گزارش گفته می شود که بزرگترین تهدید امنیتی از مناطق پشتون نشین پاکستان متوجه امریکاست.

- دسامبر ۲۰۰۷
بتاریخ ۲۷ دسامبر بی نظیر بهوتو نخست وزیر پیشین پاکستان در یک مراسم انتخاباتی ترور می گردد. رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا، شرکای اروپایی ناتو را به غفلت در مورد افغانستان متهم ساخته و با لحن تند انتقاد می نماید.

- اپریل ۲۰۰۸
بتاریخ ۲۷ اپریل حامد کرزی از یک سوء قصد در محفل تجلیل از پیروزی مجاهدین بالای نظام شوروی سالم بدر می شود.

- جون ۲۰۰۸
بتاریخ دهم جون قوای امریکایی دها سرباز پاکستانی را که از مرز بالای امریکایی ها انداخت می کرند از بین می برد.

- جولای ۲۰۰۸
بتاریخ هفتم جولای سفارت هند در کابل مورد حمله تروریستی قرار می گیرد که سبب کشتن بیش از پنجاه تن گشت. اطلاعات استخباراتی نشان داد که این کار کار پاکستان بود. بتاریخ ۱۳ جولای یک مرکز سربازان امریکایی در وانت مورد حمله قرار گرفت ولی حمله دفع گشت.

- آگست ۲۰۰۸
بتاریخ ۲۲ آگست شماری از مردم ملکی در منطقه سبزوار ولایت هرات طی یک حمله هوایی بصورت اشتباهی تلف می گردند. حامد کرزی برای دلجویی قربانیان به آنجا سفر کرده و علنا امریکا را محکوم می کند. بتاریخ ۱۸ آگست پرویز مشرف، رهبر نظامی پاکستان، استعفا می دهد.

- سپتامبر ۲۰۰۸
کوماندوهای امریکایی عملیاتی را در وزیرستان پاکستان صورت می دهند. بتاریخ ۲۰ سپتامبر یک لاری بمب پیش هتل مریوت اسلام آباد منفجر گشت و سبب قتل بیش از پنجاه نفر بشمول دو امریکایی گشت.

- نومبر ۲۰۰۸
بتاریخ ۲۶ نومبر حدود ده تروریست از گروه لشکر طیبه پاکستان شهر مومبایی را مورد حملات تروریستی قرار دادند. حامد کرزی طی پیام همدردی عنوانی من موهن سینگ صدراعظم هند، خواستار همکاری هند در قلع و قمع تروریست های پاکستانی می گردد.

- فبروری ۲۰۰۹
پرزدینت بارک اوباما بعد از احراز کرسی ریاست جمهوری امریکا با باز نمودن فصل جدید در جنگ افغانستان که بنام جنگ اوباما مشهور گشت، تصمیم می گیرد هفده هزار سرباز امریکا را راهی افغانستان سازد. همزمان تروریست های طالبی حملات انتحاری خویش بالای اهداف ملکی را افزایش می دهند.

عبدالحمید


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تاریخ کثیف
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   واقعا بسیار مفصل توضیح دادید.
موفق وشادباشید

>>>   تاریخ تمام اوغان ها مملو از خیانت و جنایت است از ابتدا تا امروز
به خاطری همین است که هرچه کوشش میکنن که دیگران در این لکه ننگ دخیل سازند و نام همه را درتذکره اوغان بگذارند اما دیگراقوام قبولدار نیستند
وگرنه که بدش می آید که خود را از یک قوم برتر و خوب حساب نکند
مردم برای چه رفته پاسپورت اروپایی یا امریکایی میگیرند چون میدانند که اروپا و امریکا مردمان بهتر و بالاتراند و با گرفتن سند شهروندی به نام انها افتخار میکنند
اما از نام اوغان بودن ننگ و عار دارند که مبادا دنیا انها را به عنوان قوم جاهل انتحاری و قاچاقبر مواد مخدر و وطنفروش بشناسد
شما ببنید اوغان در کارنامه تاریخی خود به غیر از خوبی دیگه چی که ندارد
در برادرکشی
در انفجار
در قاچاق
در انتحار
در دهشت افگنی
در تعصب
در نظافت نسواری
در ریش و موی
در بچه بازی
در جهالت
در بیگانه پرستی
در نوکری بیگانه

>>>   این گروهی از رهبران شورای نظار تاجکتبارهای خودمان بود که با گرفتن دالر از بیگانه ها دعوت کردن که داخل کشور شوند و وطن را فروختن ،وطنفروش قوم نمیشناسد و هرکس از هر قوم میشه بفروش وطن با اخذ امتیاز و پول دست زند ، بهترین وطنپرستها در تاجک و در پشتون و ازبکها داریم و برعکس ان وطنفروشان را ، این بی انصافی است که شما یک قوم را متهم کرده اید، من تاجکم و برخلاف نظریات پوچ و تفرقه افگنانه شما، بگزار اقوام برادر باهم متحد باشند ،
تخاری

>>>   نوسنده مشکل روانی دچار است
واقعیت های عینی را پنهان نموده است
نقش همسایه ها در حوادث جاری کشور را کاملا نادیده ګرفته است
حکومت به اصطلاح مجاهدین را هیچ ابراز نظر نه نموده است
شبکه هم هدفمند است که. منحث یک نشریه اهمیت خودرا از دست میدهد حد اقلتلاش شود تا موضوعانی که بیست فیصد واقعیت باشد نشر نماید
احمدی

>>>   چنین مباحث علمی طبقه بندی شده - از نظر علم تاریخ سازنده است و به ویژه اگر از دیدگاه های گوناگون و پذیرش نى بلکه خود را به جاى ادعاکننده ديگرى قرار دادن او را درک کردن با و توانايى دیدگاه و فهميدن ديدگاه نفر مقابل را پوست و جلد همان نفر حس کردن و با چشم نفر و نويسنده طرف بازنمایی عینی از وقایع گذشته قابل درک است. توانایی و توانمند یکه خود را در موقعیت سایر قرار دادن است.
بلى عدم توازن قدرت و يا عدم تقسيم قدرت نتيجه جزء ناکامى ودرماننده گى يک قدرت دولتى است.من ميخواهم ثابت کنم که چرا کمبودى اعتدال چارگانه مثلا در سياست:
عدالت - آزادى و استقلاليت و خوداراديت
سرحد ىک نفر را بدون چون چرا قبول و احترام نمودن چرخه ابليسه کامياب و چرخ تکامل ناکام مى باشد.
از اين رو سه بخش تاريخ اجمالى پشتون را ارسال مى کنم. و حق شان حکومت دارى براى قوم ملت و مليت و هر قوم ملت و مليت حق دارد حکومت خودمختار خود باشد.در سر همين مضوع مواضع جنجالى مى شوداست. يکى از نکات جنجال برنگايز معادلات غير زيستى و طبعيى است معادله ريا ضى که چارده ملت ها با چارده زبانها= افغان شوند-
1- افغان لقب پشتون بوده و است و خواهد بود - اين يک چال است و فريب وبازى دادن.
2- افغان کلمه ستانى ندارد مانند پاکستانى و يا ايرانى چند مدتى اوغان پاکى به پاکستانى گفتند
3- نام کشور افغان نيست بلکه افغانستان است . اسم منسوبى مکانى شروند افغانستانى مى باشد. اين حل را حاکمان عمده افغانستان قبول نمى کنند

4- کلمه افغان معنى مملکتى ندارد بلکه معنى فرياد و افغان و فغان وفغ ونق وداد غالمغال. از اين رو نام براى شروند نامناسب و منحوس است . مرا فرياد زدن و دادزدن خوشم نمى آيد . و کسانيکه خود را افغان تبار مى داند گفتار و رفتار و کردار پرخاشی - تعرضی- حمله اى دارند يعنى در ناخود آگاه خود

>>>   بخش دوم گذشته نسل سدوزائى
با وجود این کاهش شان، گفته می شود که ابدالى ها در آغاز قرن ۱۸ از ۶۰۰۰۰ خانواده تشکیل شده بودند. و به همین ترتیب تعداد دلایل اصلی احمدخان ابدالى به عنوان پادشاه خراسان کشور خورشيد که آسان مى تابد يامى برايد. بدون موافقت قبایل پشتون تبار تشکيل و ساختن اولين سلطنت مملکتى سراسرى بدون جنگ و صلح آميز از سوى نسل آينده سدوخان ناممکن بود .
سدوخان خان به عنوان يک سيـاستمداربا مهارت های نظير مذاکره، صلح خواه و اعتمادى هم در دربار حمايت کننده اش جلال دين اکبر شاهنشاه ممالک راج هاى هندوان بويژه راجپوت و مناطق اسلامى هند و هم در نزد خان هاى تورانيان و هم در دودمان هاى شاهنشاهى "ممالک ايران" مورد احترام بى سابقه٬ تحسين و ستایش قرار داشت.
سدو خان براى اولين بار مى خواست سنگ تهداب يک کشورکاملا پشتونان را بمانند. اولین پسرسدو خان خواجه خضر خان بود که عموماً توسط اقوام سدوزایی یا ابدالى لقب "خواجه" داشت . يک رگ نزديک وى به ياران پيامبر اسلام شخصيت مقدس لقب "مير" هر دوشان داشت : هم سدوخان و هم پسر بزرگ اش. يعنى توانايى و صلاحت مديريت رهبرى دنيايى ودينى يک مملکت را داشت.
سدوخان زمينه هاى اتحاد اقوام و قبيله هاى گوناگون و حتى باوجود اختلافات وجنگهاى خانوادگى و برپايه دشمنى هاى ديرينه و حل ناپذيردوامدار با خودآگاهی ملی توسط شاعران زبان و ادبيات پشتو مانند عبدالحميد "ماشوخېل" ( حميد بابا 1664-1724 ) خوشال خان خټک شاعر "شمشير زن" ( (1689- 1613 عبدالرحمان(1632–1706) نامدار ترين شاعر عارفانه و پدر زبان و ادبيات پشتو رحمان بابا آماده گى و تدارکات گرفتن مسووليت براى قدرت سرتاسرى حاکمان پشتون را ميسر وامکان پذيرساخت. مير مانند پادشا منطقه و امير مانند شاه مملکت وشاهنشاه يا شاه شاهان ممالک بود . من نمى دانم چر انام اين شخصيت تاريخى وسياسى وصلح و سفا از پر (قلم مداد) تاريخ دانان شمشير پرست پشتونان يا افغانان افتاده است آيا " در کاسه دال کدام دانه دال سياه يا سياه دانه است" (متل هندى بفارسى نيم کاسه اى زير کاسه است )
نواده گان اقوام پشتون مانند حبيب زى، ابدالى ، باركزی ، پوپلزی نسل به نسل ازسدوخان ريشه گرفته اند که نسل وى رانسل "سدوزائى" سدوزى مى گويند يعنى زاده سدوخان به يا "زاد" پارسى و يا زوى پشتو ويا زون پسر انگليسى وآلمانى بلند و يا "پلت دويچ" (آلمانى بلند نه٬ بلکه آلمانى نيدرلندى يعنى ستانهاى پايين تر از سطع آب يا دويچ يا دچ هموار گويش يا ديالکت آلمانى بلند در ودرگاه و دربار شاهان جايگاه بلند واعظان کليسا شهرنشين گوتنبرگ زمانيکه مارتين لوتر پنجصد سال پيش اعتراض کرد "پرو" " تست" - براى امتحان" انجل را ديگر به زبان رومى نخواند بلکه به زبان آلمانى بلند (هوخ - "خشت هوختیف" کابل- شرکت ساختمانى هوخ تيف تيف پايين) درگا ه محراب (التار ) و منبر (کانسل) به آلمان و دربار (هوف ) کانسل لغت است که از آن کنسلر ) بصورت پراکنده بودند.
اتحاد سدوخان و پسراول اش تا دولت خان که پدر بزرگ احمدخان بود اولين سلطنت پشتون را در بين هند وتوران وايران راتاسيس کرد. زمان خان که پدر احمد خان بود شاه مملکت هرات بود. آزاد خان شاه مازندران ايران بود . يک پشتون ديگر شاه سيتان و بلوچستان بود.
ميرويس و پسران اش برخلاف سدوخان ازجنگ وکشتن و قتل عام و چالبازى استفاده نمونددر يک ضيافت مهمانان صفويان خود را در خواب گردن بريدند که خلاف امر پشتونيت اند . اسناد امروزى نمايان ساخت که ريشه ميروس خان از تاتارها ى شمال درياى خزر آمده اند. باوجود که شاهنشاه طهماسب تاج خود را سر محمود پسر مير ويس گذاشت. وى روان خود را از دست داد ومريضى عايد حال اش شد. ميرويس زى ها باعث سقوط سدوزايان و سرنگونى زمان خان و پسر اش ذوالفقارخان حاکمان در غرب قندهار شدند.
احمدشاه ابدالى (۱۷۲۲- ۱۷۷۲) زاده هرات بجاى که خود را سدوزايى تخلص کند چون از مستقما از نسل سدوخان يعنى سدوزايى بود در سال ۱۷۳۶ در دربار قعده خود تا قتل نادر افشار به عنوان سردار سپا ه شاهنشاهى ايران زير رکاب نادر شاه افشار خدمت نمود .پس از مرگ نادرشاه در ۱۷۴۷ ، بانو حامله دار خود را با فرزند هنوز تولد نشده را احمد در مشهد پايتخت شاهنشاهى ايران درکاخ افشـاربه خانه خشو و خسر آينده اش ماند و با چهار هزار سپاه شاهنشاهى ايران سواره نظام با طلاهاى هندوان و گنج و خزانه سپاه شاهنشاهى ايران نادر صاحب قران وبا کوه نور و زر و سيم و دُر هاى گران شان بسوي قندهار حرکت بر تخت نشست وتاج اش را يک قزلباش شيعه بر سراش گذاشت. به اين ترتيب نواده سدوخان بدون کشتن وجنگ وبدون خونريزى وحشيانه شاهنشاه خراسان خاورى ايران شد. سالها به ميلادى اند. تاريخ نويسان خارجى ها آلمانى و انگليسى (کمتر) سالهاى شاهان پشتون را غلط مى نگارند. به گمان اغلب از سوى خود مردم افغانستان تاريخ پرشى و سال قمرى همسان با سال خورشيدى نيست.
بخش افشار یکی از بخش‌های شهرستان خدابنده در استان زنجان ایران است.
تنها چهار هزار سپاه شاهنشاهى دودمان افشار از غرب ايران به قندهار نيامدند بلکه مشاوران و معماران کاشى کاران از تبرز کاشان و اصفهان مانند نقاشان شاگردان سبک کمال‌الدین بهزاد که همراه با بستگان نزدیکش به تبریز نقل مکان نموند وسال‌های زندگی خود را در تبریز در دربار صفوی به‌ عنوان سرپرست کارگاه هاى هنرستان و نگارستان در زمان شاه طهماسب متولد هرات بود . نادر افشار معماران آموزش ديده درتبريز و اصفهان را واپس به مشهد آورد مشهد که يک گهواره تيموريان هرات بود و پايتخت کل هرات و صفويان از نسل امير تيمور شاهنشاه ايران بودند و فقط سنى نبودند
آرامگاهان و قصرهاى شاهان درانى با همين معماران و معمارباشى هاى ايران زمين ساخته شدند. و چون تيمور شاه پايتخت را از قندهار به کابل کوچيد و در پهلوى شان معماران و کاشى سازان و خشت پزان و گنبدسازان غرب ايرانز مين به شرق خراسان و کابل آمدند. کاپورا (کابل ) و کهندژ (قندوز ) در زمان دارا بزرگ ودر زمان استوره اى داستانى در زمان اسپنديار تهدابگذارى شد.
ناحیه افشار در دامنه کوه‌های افشار قرار دارد .وزیر آباد افشار کابل ٬افشارتپه و افشار نانکچی و افشاريان در بخشهاى "ا فشار پايان" و "افشار بالا" يا افشار عليا و افشار سفلی منطقه در غرب کابل قرار دارد به افتخار نادر شاه صاحب قران ضرب کابل ناميده شد. در غرب کابل تعداد زياد ساکنان افشاربه آذرى کابلى سخن مى گويند:
Afshār-e Bālā
https://mapcarta.com/de/14644386
Qal‘ah-ye Now Afshār
https://mapcarta.com/14644384
http://www.maplandia.com/afghanistan/kabul/afshar-e-bala/
بیشتر جمعیت مردمان افشار افشاريان مشهدى اند . افشار سيلو مسجد جامع صاحب الزمان افشار
ایرانیان پلازاافشارى
http://www.getamap.net/maps/afghanistan/farah/_afshar_kuhe/
نقشه ابراهیم متفرقه افندی از «ممالک ایران»، استانبول –
https://daftareyaddasht.files.wordpress.com/2013/09/mamaliki_iran_ibrahim_muteferrika.jpg
نقشه ممالک ايران از کتاب جهان نما کاتب چلبی : «شاهان صفویانین مالک اولدوقلاری ایرانین رسم اجمالیسی دیر»،
https://daftareyaddasht.files.wordpress.com/2013/09/katib-celebi-map1-e1380011644198.png
بخش سوم به زودى در اين برگ پايان بخش دوم خاندان سدوزايى .
بخش سوم به زودى در اين برگ

>>>   همه دم از نقش همسایه ها در حوادث کشور می زند
اما یک بار هم یاد نکردن که ما هم از خود اراده داریم تا دیگران را اجازه ندهیم که در امور داخلی مداخله کنن
چرا این ادعا را همسایه ها ندارند
از پاکستان شروع تا تاجکستان دو روزه تولد شده یک روز نگفت که همسایه ها در امور داخلی ما مداخله میکند
جهالت قوم اوغان مثل افتاب روشن روشن است نیاز به پنهان کردن نیست افتاب به دو انگشت پنهان نمی شود
این اوغان است که وطن را گاهی به شوروی گاهی به امریکا گاهی به پاکستان و بعدش معلوم نیست که به که می فروشد
تمام مرداری های خوده به دامن همسایه ها می مالند

>>>   تا اوغان در راس است روز این خاک به نمیشود
نگفتم کشور گفتم خاک
چون تا کشور شدن این خاک خیلی فاصله دارد
قوم جاهل اوغان که بقیه همه اقوام را بیگانه و مهاجر دراین خاک میداند

بگوید که کدام قوم که کشور به نامشان است از اوغانستان بدحالتر است
تاجکستان
ازبکستان
ترکمنستان
ایران

اینها کور خود بینای مردم است
تمام قتل و کشتار و انتحار را انجام میدهند به نام داعش ختم میکنند
راز دار بیگانه تا دم مرگ باقی می مانند اما یک روز وفادار به خاک و مردم خاک خود نمی ماند

مطمین باشید این قوم اوغان ادم بشو نیست
پس راه چاره را خودتان جستجو کنید

>>>   بنام تخاری
امریکا را هم سگ شوی های امریکا چون خلیلزی، کرزی، احدی، جلالی، غنی کوچی، وردکی، و یک چند تا اوغان دیگر آوردند و تاحال غلامی او را میکنند۰
جبهه مقاومت متشکل از گوپ های مختلف پیش از آمدن امریکا هم با طالب در جنگ بودند بعد از امریکا هم، بیتفاوت از آمدن یا نه آمدن امریکا۰

>>>   او تخاری نیست
به تخاری توهین نکنید
او زیر نام تخاری خود را پنهان کرده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است