دسته ها و گروه هاي فكري جامعه افغان!
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۸    ۱۳۹۸/۱۲/۲۹ کد خبر: 162685 منبع: پرینت

اوغانها از نظر فكري به سه دسته تقسيم مي شوند.
١- اوغانهاي تجدد گرا كه باور به دنياي مدرن دارند مانند كرزي، غني، خليلزاد و...
٢- اوغانهاي سنت گرا كه باور به حفظ ارزشهاي سنتي دارند مانند گل آغا شيرزي، الكوزي، فرزند حاجي قدير، سرمايه داران و نمايندگان كوچي ها و...
٣- اوغانهاي اسلام گرا مانند متوكل، حكمتيار، هيبت الله و ديگر ملاهاي كه در داخل نظام يا زير پرچم طالبان در بيرون نظام هستند.
اين سه دسته اوغانها از نظر ساختار فكري متفاوت اما همه در يك چيز مشترك هستند در دشمني و سركوب غير پشتونها را متفق هستند.

گروه اولي كه تجدد گرايان اوغاني هستند
از آنها به عنوان "پشتونيست ها" ما ياد مي كنيم بسيار بي رحم وحشي وخشن در لباس دموكراسي پنهان هستند خواستار يك اوغانستان يا پشتونستان بزرگ هستند برنامه ها و دسيه ها را مشتركاً بادشمنان داخلي وخارجي برعليه ما اجرا مي كنند از جمله اعزام سربازان غير پشتون به جنوب و قتل عام سيستماتيك آنها، ترورها، نا أمني شمال و... از برنامه هاي آنها است.

گروه دوم سنت گرايان هستند در لباس دوست پنهان هستند و در ميان غير پشتونها براي گروه اولي و سومي جاسوسي مي كنند
افراد مهم غير پشتونها را به گروه هاي تروريستي مي فروشند و در دسيسه با ارگ نيز شريك هستند آنها بيشتر با عربهاي حوزه خليج فارس در ارتباط هستند.

گروه سومي در لباس اسلام پنهان هستند و بنام برادر هستيم، مسلمان هستيم، زير نظر اطلاعات پاكستان به قتل عام، غارت زمين و اموال مردم عادي ما مي پردازند.

افغانيت خواهان و پشتونيست طلبان هر دو زير نام هاي شيرين جنايت هايشان پنهان است يا در واقع بايد گفت؛ همه پشتونها در جرم، قتل عام و جنايت بر عليه غير پشتونها شريك هستند.
داستان اوغانها با غير افغانها مانند موريانه ها در يك درخت زيبا مي ماند كه از داخل آهسته آهسته مي خورند بدون اينكه متوجه باشيم به پايان حيات خود با اين عظمت مي رسيم.!

گل امیری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جامعه افغان
پشتون
نظرات بینندگان:

>>>   محترم گل امیری
دقیق است و عمیق
حقیقت است و واقعیت
اما متوجه خودت باش که قربان بیانات خود نشوی
اوغان ها قتل در مسجد را جایز
انتحار را شهادت
و زیر سایه اسلام دست به جنایتی می زنند

>>>   خدا کند همه طالبان در سال آینده در وطن ما بیاید و در چوکی های بزرگ وطن ما کار کند و یک دولت اسلامی که مطابق شریعت اسلامی باشد روی کار اید

>>>   عین حقیقت را گفته اید آقای گل امیری. کاش در باره راه نفوذ این سه دسته افغان ها در بین ازبیک ، تاجیک و هزاره را هم توضیح می دادید هر چند همه مردم راه نفوذ این به ظاهر دوستان را در بین خود میدانند اما متاسفانه گرفتاری های زندگی برای شان اجازه تعقل ، تفکر و دقت بالای وقایع روزمره را نمیدهد و از طرف دیگر همه ای ما عادت کرده ایم تا موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی را خوب حلاجی نمایند و بعد به خورد ما بدهند تا شیر فهم شویم .لذا ضرور است تا اشخاصی مانند شما موضوعات حادث را همراه با عوامل بروز آن و راه بیرون رفت از آنرا واضح بیان کنند تا ثمر بخش واقع گردد.
اما به نظر من دریچه های نفوذ عبارت است از 1. قوم گرایی ( عوامل دامن زدن به آن، مزدوران معمولی افغانها) 2. تعصبات مذهبی ( عوامل آن، ملا های نادان ، ملا های مزدور افغانها و ملا های وهابی مزدور عربها ا 3. علاوه بر اینها تعدادی رهبران سازشکار ( عوامل آن ثروت اندوزی و شهوترانی آنان است که سبب وابستگی شان به افغانها میشود ) 4. بزرگام خود باخته و ترسو (عوامل آن جبن ذاتی از آفغانها و خود کم بینی و احساس حقارت ) . بنا بر این اگر اقوام ستمدیده این دریچه های نفوذ دشمن را مسدود نکنند خواهی نخواهی با هم اختلاف و دشمنی خواهند داشت آنوقت مطمئن باشند که برای 3 قرن دیگر هم افغان ها بالای شان آقایی و اربابی خواهد کرد.

>>>   خداوند همه ما را از شر هر شریر نگاه دارد.

>>>   وقتیکه طالبان از نظام اسلامی و امارت خود ساخت پاکستان حرف میزنند خنده انسان می اید که حکومت اسلامی طالبان همان چیزیست که ما در زمان اشغال کشور توسط نظامیان پاکستان و رفتار خلاف دستورات اسلامی و انسانی و اخلاقی که طالبان جاسوسان پاکستان واله دست انکشور مردم را نزدیک بود که از اسلام خدا نا خواسته دور سازد هر قوماندان و سر گروپ های طالبان یک پسر بچه مقبول بدون ریش با کالای مفشن را با خود در موتر های دادسن و غیره با خود داشتند اما زنان رانظامیان مذهبی انها بنام امر به معروف با بهانه های گونا گون شان خلاف عرف اسلامی و انسانی و افغانی در محضر عام مفابل محرم ان مورد لت و کوب دره و قمچین شان قرار میدادند اشخاص بی غیرت خود فروخته شده به پاکستان هستند که ایجاد دوباره امارت اسلامی طالبانی پاکستان را در کشور ما می خواهاهند نه کسی دیگری که تعداد انها به یک فیصد هم نمیرسد بنظر بنیاد گرایان دینی طالبان امیر المومنین شان چوپان و ملت گوسفند هستند که این فکر غلط شان نه در دین و نه در اخلاق و دستورات اسلامی و نه در قانونی بشری مطابقت دارد و نه در نصصوص اسلامی و سنت نبوی از امارت و امیر المونین یاد شده بلکه این امارت وامیر المومنین دست ساخت انسانهای پس از اسلام است .

>>>   این آقای گل امیری مرا تازه متوجه چند نکته ساخت که تا به حال خود از آن اطلاع نداشتم.
اول اینکه من اوغان نه افغان هستم.
دوم اینکه خود ندانسته خدا میداند چندین نفر و یا ممکن صد ها هموطن تاجک،هزاره و ازبک و غیره را کشته و تباه کرده ام.
سوم اینکه چون یک افغان پشتونتبار هستم باید حتما یا جاسوس پاکستان، آمریکا و یا انگریز باشم.
باید عرض کنم که خدا و راستی من هیچ یک از سه صفت بالا را ندارم و به حیث یک افغان وطنم را از تمام دنیا کرده زیادتر دوست داشته و تمام دیگر مردم دنیا را به چپلک کهنه یک وطندار خود چه تاجک، هزاره ، ازبیک و پشتون برابر نمیکنم.دلتان که باور می‌کنید یا خیر!! من را پدر و مادر افغان پشتونتبارام همین قسم تربیه و بزرگ کرده اند.

>>>   تمام تاریخ معاصر افغانستان مملو از جنگ های خانوادگی اوغان های درونی و غلزوی است.
از تیمورشاه درانی به بعد جنگ برای کسب قدرت در خانواده باقیمانده از احمدشاه ابدالی آغاز شد و کار را به جایی رساند که با کمک انگلیس ها سلطنت از خاندان ابدالی به برادران بارکزایی و و در راس دوست محمد خان که بعدن لقب امیر برایش داده شد برسد.
از شروع حکومت دوست محمد خان تا به سلطنت رسیدن امان الله خان جنگ و گریز بین فامیلی دوام داشت و تاوانش را مردم افغانستان میپرداخت تا اینکه امان الله خان با در بند کشیدن کاکایی نصرالله خان حکومت خود را تثبیت کرد و با یکه نازی ها و عاقبت نیندیشی های شاهانه باعث شد که بساط حکومت برادران بار گزاری و احفاد شان به حدی از ظرف برسد که یک عیار شمالی با سیصد نفر بساط این سلطنت با ریشه بیشتر از صد سال را یک شبه برچیند همه رشته ها را پنبه کند.
و بعد ۹ ماه باز هم تبار دیگری از اوغان های درانی این بار از دود مان سلطان محمد طلایی و آل یحیی به سردمداری نادر غدار به قدرت رسید و تنش های داخل فامیلی این دودمان باعث بدبختی دوامدار کشور شد و زمینه را برای سقوط قدرت و انتقال آن از تبار درانی به تبار غلزوی به سر کردگی تره کی غلزوی مساعد ساخت که تا امروز حماقت های این گروه غلزوی که فعلن غنی غلزوی در راس آن قرار دارد کشور را به تباهی و بر بادی کشانده و یگانه راه نجات قرانطین این دو قوم درونی و آرزوی در محلات بود و باش خودشان است تا این ویروس حماقت همه گیر نشود.
و چه نسخه یی بهتر از ایجاد یک دولت فدرال با مرکزیت کابل است.
و این است راه حل در غیر آن فعلن دو گروپ دیگر غلزوی یکی به سر کردگی ملا هیبت شیطان و دیگری به سر کردگی غنی نوکر بزرگ شیطان مقابل هم قرار گرفته اند و نتیجه این رویا رویی در نهایت تجزیه و اضمحلال افغانستان خواهد بود و بس.
پس ملت های غیر اوغات باید در یک اتحاد با هم سر نوشت این وطن را به دست بگیرند و این ویروس ها را برای مدتی قرانطین کنند .

>>>   و هزاران بار لعنت به تاجیک ، هزاره و ازبیک جاسوس ، جبون ، معامله گر و خود فروش که با فاشیستان و قبیله پرستان بخاطر نفع شخصی خودش ، قومش و نزدیکانش وارد معامله با اشرف غنی احمدزی کوچی این متقلب اعظم و مغز متعفن قرن 21 شده اند ، مانند : پوچک پال قیچ نا صالح ، مالم عطا چور ، دانش ملی مانند و بی صلاحیت ، الماس معامله گر و آدم کش ، میرداد دزد و پول پرست ، پسر شهید مطلب بیک که پدرش را کرزی کشت ولی حالا خودش نوکر قبیله شده و پشت پشت متقلب اعظم زنده باد و مرده باد میگوید و ده ها خود فروخته و معامله گر دیگر.
کوه کن


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است