سیاست کهنه انگلیس بداد آمریکا در افغانستان رسید
آمریکایی ها اوضاع را بگونه ای رقم زدند که امروز هم موافقان حکومت پشتون ها هستند، هم محالفان حکومت پشتون ها هستند و هم میانجی بین مخالفان و موافقان نیز پشتون ها هستند 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۳۲    ۱۳۹۸/۱۲/۱۷ کد خبر: 162505 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) چهره مخالف گرفته اند تا مخالفان واقعی را موافق بسازند.
در سیاست مزورانه انگلیسی این یک اصل همیشه سرلوحه اصول سیاسی بوده است که موافق و مخالف هردو را میسازند تا هم موافقان را پوشش دهند و هم مخالفان را در کنترول داشته باشند.
این سیاست انگلیسی در بسیاری از کشورهای تحت استعمار جواب داده است. در افغانستان نیز چنین کردند.

از جانب دیگر در تقسیمات جغرافیایی انگلیسی بر اقتدار قوم پشتون در منطقه ای بنام افغانستان تاکید شده است. همانگونه که بیش از شصت درصد ترک زبانان ایران را فارس ساختند و حدود بیست و پنج درصد اردوزبانان پاکستان را بر دیگر اقوام مسلط کردند، منطقه ای بنام افغانستان را نیز به پشتون ها واگذار کردند.

بر اساس همین سیاست، دیگر اقوام باید تحت سلطه قوم پشتون قرار داشته باشند و سران این قوم در طول تاریخ دست پرورده های قدرت های بزرگ بوده اند و همین سیاست سبب گردیده تا اقوام پشتون را در سراسر افغانستان پراکنده ساخته و مرزهای کشور نیز در اختیار و اقتدار همین قوم باشد.

با آغاز جنگ های داخلی در افغانستان و رویارویی آمریکا و انگلیس با شوروی، دیگر اقوام مسلح شدند و تا حدودی به استقلال رای و تصمیم رسیدند که این برای قدرت های بزرگ بخصوص آمریکایی ها ناگوار بود. اینجا باز همان سیاست کهنه انگلیسی به داد شان رسید و یکبار دیگر به پیاده کردن دقیق همان سیاست روی آوردند.

اینجا وارد جزییات نمی شویم اما در کل آمریکایی ها اوضاع را بگونه ای رقم زدند که امروز هم موافقان حکومت پشتون ها هستند، هم محالفان حکومت پشتون ها هستند و هم میانجی بین مخالفان و موافقان نیز پشتون ها هستند. اینجا است که دقیقا همان سیاست کهنه انگلیسی جامه عمل پوشیده که هم موافقان را از خود بسازید و هم مخالفان را تا دیگر از همه جهت با خیال آسوده به غارتگری و استعمار ادامه بدهید.

قوم پشتون از آن جهت میتواند مورد اعتماد قدرت های بزرگ از جمله آمریکا باشد که هیچ اتکایی به دیگر کشورها و همسایه ها ندارد بجز پاکستان و پاکستان نیز از یکطرف تلاش دارد تا از شر پشتون هایی که حدود پانزده درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و همیشه برای حکومت پاکستان دردسر بوده اند، خلاص شود و آنان را به سوی جامعه پشتون گرای افغانستان سوق دهد. اینجا است که حضور پشتون های پاکستانی بنام هلمندی و... در نقاط مختلف افغانستان معنی پیدا می کند.

از طرف دیگر، عدم تثبیت قوانین و نبود اقتدار و وجود ناامنی در افغانستان، باعث شده است تا پاکستان هم از شر پشتون های وحشی قبایلی با اعزام آنان به افغانستان خلاص شود و هم با کمک های جهانی و مشغولیت ذهنی آنان بسوی افغانستان، خود به سلاح هسته ای و قدرت نظامی و اقتدار سیاسی در منطقه برسد.

این روزها کار را بجایی رسانده اند که دیگر تمامی خواسته های خود را نیز از زبان دیگران جاری می سازند. مثلا بجای اینکه عبدالله مخالف آزادی زندانیان طالبان باشد، موافق است و غنی بجای اینکه موافق آزادی آنان باشد خود را مخالف جلوه می دهد تا در آینده تمامی عوارض این آزادی ها به اصل حاکمیت پشتون ها برنگردد و دیگر اقوام را نیز در این جنایات شریک ساخته باشند.

بیشتر این نکته جای تعجب دارد که تمامی مردم کوچه و بازار این روزها به دسیسه های قومگرایی حاکمیت کنونی و اصل سیاست فریب آمریکایی پی برده اند اما همین کسانی که خود را سران احزاب و بزرگان قومی و سیاستمدار معرفی می کنند، شعور و فهم شان کمتر از همین مردم عادی است و هنوز فکر می کنند از همه بیشتر میدانند در حالیکه اصلا نمیدانند...!
خداوند بزرگ مردم ما را از شر این جاهلان (به اصطلاح سیاستمدار) در پناه خودش نگهدارد.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آمریکا
انگلیس
افغانستان
پشتون
نظرات بینندگان:

>>>   شما در تحلیل های تان همیشه دقیق مینویسید و به نکات اصلی در جامعه ما اشاره می کنید.
ایکاش همه یان درک و فهم را داشتند که فریب خوردند و اینک هیچ پشتوانه محکم بیرونی و درونی ندارند.
زمان آن فرارسیده است تا بفهمند به مردم روی آورند و خود و مردم خود را بشناسند و به آمریکا و ایادی شان تکیه نکنند و به آنان اعتماد ننمایند.
شیما کابل

>>>   پشتون پشتون پشتون به خدا خسته و هلاک شدیم از بس که پشتون پشتون گفته و همه جا آن را می بینیم. جنگ پشتون؛ انتحاری پشتون؛ خونریزی پشتون؛ آمریکایی پشتون؛ روسی پشتون؛ عربستانی پشتون؛ پاکستانی پشتون؛ صلح پشتون؛ وهابی پشتون؛ طالب پشتون؛ رئیس جمهور پشتون؛ کمونیست پشتون؛ وطن فروشی پشتون؛ نا امنی پشتون؛ بچه بازی پشتون؛ تخریب پشتون؛ بی فرهنگی پشتون؛ تعصب پشتون؛ تحجر پشتون؛ زورگویی پشتون؛ تمام خواهی پشتون؛ تقلب پشتون و.... جرا تمام نمی شود این صدای گوش خراش و دل آزار.

>>>   در ایران با اینکه فقط زبان فارسی به عنوان زبان همه ملت به رسمیت شناخته میشود اما در ایران علاوه بر فارس اقوام لر, کرد, اذری, بلوچ, ترکمن,گیلک و... زندگی می کنند. اما همه انها خود را با افتخار ایرانی معرفی می کنند. علت هم روشن است, وجود یک رهبر که خود را از ان همه ی ملت می داند باعث شده همه اقوام مانند پیر مرشدی جا پای او گذاشته و به فرامینش عمل کنند و اختلافات را کنار بگزارند.

>>>   هرات تا پشتون نشده شورش كنه و ب ايران برگرده من ايران به دنيا اومدم اما پدر مادرم هراتي هستند اونها هم خودشان را ايراني ميدانند ما افغاني نيستيم آتيش بزنند مردم هرات پرچم افغانستان را

>>>   این داغش همانهای است که اتمر صاحب تولید واکمال میکرد حالا یک گروپ مافیائی وظالم درچوکات امنیت ناملی موجود است که هر جنایتی را خواسته باشندسازماندهی وانجام میدهند وبعد آن داغش خودی را دستور میدهند تا مسئولیت را بدوش بگیرد .آن جنایتکاران وحشی هم چون پول میگیرند فورا دین وایمان نداشته خودرا زیر پا کرده وقبول مسئولیت میکنند،
گروپ ترورست ریاست امنیت ناملی درمقابل پاکستانی ها هیچ کاری کرده نمیتوانند اما درکشتن افراد ملکی هموطن خود با استفاده از امکانات که امریکائی ها در دسترس این ریاست یا کمپنی خصوصی پنشیر وردک قرارداده اند استفاده میکنند
اگر یک هیئت با صلاحیت وصادق نعین گردد صد فیصد ثابت شده میتواند که این کار عنماصر خائن درامنیت ملی است
ر

>>>   محمدولی درکتاب(توطئهٔ انگلیس درسقوط دولت امان الله) می نویسد: « ازسال۱۷۸۹ پلان تجرید افغانستان توسط بریتانوی هاعملی گردید… انگلیسها طی همین مدت با مهارت تبلیغاتی شان افغانها را به جهانیان به حیث یک قوم ...، نامتمدن، غرق درخرافات، جنگجووبی اتفاق معرفی میکردند. آنها علاقمندی نداشتند تا افغانستان باجهان خارج در تماس باشد. رقابت بریتانوی ها بافرانسوی ها درمورد هند ورقابت انگلسها و روسها در بازی بزرگ باعث این تجرید گردید.
شاهان افغان تا دوران امیرعبدالرحمن (که مستعمره خورانگلیس بود)، بخاطر حفظ وامنیت خود و «آرام ساختن » مردم بخصوص سران اقوام وقبایل که همیشه باهم درجنگ ونزاع بودند، توجه شان را به خارج کشور جلب نموده، دست به تجاوز به خصوص به کشور پهناور وغنی هند می زدند. دراین لشکر کشی ها اسلام واسلامیت تاثیر زیاد داشت، زیرا مسلمانان شمال هند بخصوص قبایل پشتون نشین که هنوز پاکستان تشکیل نشده بود، به طرفداری مسلمانان متجاوز افغان درامر«جهاد» یکجا میشدند واز دست درازی به مال ومقدسات مذاهب غیرمسلمان و تجاوز به مال وناموس مردم بنام «غنیمت »هم هیچ دریغ نمیکردند. «…، احمدشاه، فیودالهای بزرگ قبایل را دور ازقبیلهٔ شان، در دربار نگهمیداشت ودرجنگ ها سوق مینمود، اما نمیگذاشت که درپایتخت قطعات مسلح قبیلوی داشته باشند.»
ر

>>>   ترور بیت المال در وزارت معارف در جریان است
وزیرمعارف باید از صلاحیت و مسوولیت خود یک تعریف بدهد؛ درغیرآن، تعریف وارونه و مستند داده خواهد شد.
یافته های گزارشنامه افغانستان نشان می دهد که در قرار داد های چاپ کتب درسی وزارت معارف با چند چاپخانه درکابل، درسال های اخیر و همچنان همین حالا، خیانت های بزرگی صورت گرفته است که در نتیجه، به میزان صد ها میلیون افغانی از بودجه دولت به جیب قرارداد دهنده ها و قرار داد گیرنده ها واریز گشته است. سازوکار این غارتگری، برعادت نا ترسی از بازخواست قوانین استوار است و از سال ها به این سو، بدون بازرسی مسوولانه درجریان است.
افشای این خیانت، یک وجیبۀ ملی است. خیانتی که ظاهراً سیستماتیک شده اما اشکال آن با کاغذ پاره های عُرفی سروکله می زند.
ارگان های امنیت ملی و جنایی موضوع را در تیررس و ارزیابی خویش قرار داده اند. ما سعی می کنیم جزئیات این خیانت خاموش را آشکار کنیم.
این جریانات در واقع ترور بیت المال است و کمتر از ترور طالبانیزم نیست.

>>>   درکتاب زندگی امیر دوست محمد خان نوشته موهن لال هندی دیده میشود که :
مابا سیما وچهره های وطن فروش وخاینان ملی آشنا میشویم که می بینیم بخاطر پول ومنافع شخصی چگونه برای بیگانگان ومتجاوزین حاسوسی میکنند تا مردم وطن دچار ذلت وزبونی ، سلطه وعمر استعمارگران درکشور بیشتر گردد ،
این افراد مانند حاجی خان کاکر سرلشکر سرداران قندهاری وملا نصوح پیشکار بلند مرتبت سردار کهندل خان قندهاری نایب شریف خان ،جان فشان خان پغمانی ، ملا احمد برنج فروش ، غلام خان پوپلزائی ، مهر علی خان ، عباس خان شاغاسی ،غلام حسن خان قزلباش ،مستو.فی عبدالوهاب درانی سردار غبدالرشید محمد زائی ،که عاقبت شومی گرفتار شان شد وبرخی ازینها حتی بعد از فرار به هندوستان به حال زار وابتر زندگی میکردند و روی بازگشت به کشورخودرا نداشتند ،

>>>   خود کوزه و خود کوزه گر و خود گِل کوزه
حکومت پشتون طالب پشتون و میانجی پشتون 🐫🐪🐫🐪🐫🐪

>>>   تو همیشه مخالف به اصول همزیستی مسالمت آمیز سخن میگویی و هرکس این نوشته را تائید کند از دایره انسان های با حرمت بدور اند مگر نمیشود بخاطر همزیستی درست وبا عزت وشرافت ومروت سخن بگویی ،اینکه نفاق را دانن بزنی و اقوام را به هم بیندازی کار نامعقول و سخن فاحش است ،چرا امروز ما بنامهای پشتون و تاجک وازبک و. هزاره از هم دور شویم ،همه اقوام افغانستان گلهای یک باغ اند و دارای بوی مختلف و اما اینکه اشتباهات را مرتکب میشوند به این معنی نیست که تمام آن قوم خراب است تبیعض لسانی و قومی و غیره از نظر انسان های با حرمت و. با عزت وبا شرف مردود است و هرکس این موضوعات را دامن میزند انسانی قابل اعتماد. نیست و هرکس از او پیروی میکند هم آلوده به اعمال شیطانی است ،خداوند هدایت نیکی برایتان بدهد
عبدالله ریحان

>>>   خوب وطن شان است ديگه

>>>   افرین بر این قوم که با وجود اینقدر ظلم وستم مردم بیگانه ازین سرزمین توانست 800 سال بر این سرزمین حکومت کند ! نمرد و زنده ماند!افرین بر این قوم که 250 سال با در دفاع ازین سرزمین میرزمد و به هیچ ظالم تسلیم نشد!و در ّّپهلو خود اقوام مسلمان این سرزمین را نگزاشت مثل تاجیکستان تسلیم تزار شود و دوبارهبرنخیزد!

>>>   تازمانیکه هزاره اوزبیک تاجیک ترکمن پشه ئی بلوچ و بقیه غیر اوغانها باهم متحد نشوند این ظلم اوغانهای وحشی بالای همه آنها یکجا ویا جدا جدا ادامه خواهد یافت تا اولاد اولاد آنها را زبون کنند، هویت و اصلیت شانرا از بین ببرند، و همه را برده اوغان بسازند.
به هوش بیاید مردمان غیر اوغان و متحد شوید و قدرت را متحدانه در دست خود خود بگیرید و این اوغانهای تمامیتخواه و جاهل را سرجایشان بنشانید.

>>>   احمد شاه درانی نام کشور را تغیر نداده۰
نام اوغانستان چه وقت و از کجا پیدا شد؟

احمد خان ابدالی که یکی از کارمندان دربار نادر افشار بود پس از آنکه نادر افشار بقتل رسیده بود در سال ۱۷۴۷ میلادی (حدد ۲۷۰ سال قبل) در قندهار اعلان سلطنت نمود و خودش را امیر خراسان اعلام کرد۰
او یک دیوان اشعار (شعر های فارسی و پشتو احمد خان درانی)، و یک کتاب تاریخ بنام تاریخ احمد شاهی دارد که زیر نظر خودش در دربارش نوشته میشدند۰
درهیچ یکی از این آثار تاریخی نامی از افغانستان نرفته و همیشه خراسان ذکر شده۰

شهاب ترشیزی شاعردربار تیمورشاه درانی در مورد انتقال پایتخت از قندهار به کابل در تجلیل از این عمل شاه آورده:
کابل امروز به آئین کیان جشن گرفت ء که نهد تاج بسرشاه خراسان تیمور

نام کشور تا زمان امیر محمد افضل خان، پدر عبدالرحمن خان هم خراسان بود۰ امیر محمد افضل خان بنام خودش بحیث امیر خراسان سکه ضب زده بود، وآن سکه ها در موزیم ها موجود هستند۰
سپاه مشرق و مغرب بهم مفصل شد
امیر ملک خراسان محمد افضل شد

نام افغانستان در ابتدا توسط یک انگلیسی بنام Mountstuart Elphinstone و شاه شجاع در مورد این کشور گرفته میشد۰

واژه افغانستان بصورت رسمی نخستین بار در معاهده مثلث لاهور میان شاه شجاع، مکناتن و رنجیت سنگه، توسط انگلیسها بکار برده شد.
سپس این واژه در نخستین قانون اساسی بنا برخواست انگلیس توسط امان الله تأیید گردید.

تعیین حدود افغانستان امروزی در حدود ۱۳۰ سال قبل در زمان امیر عبدالرحمن خان در نتیجه یک سازش بین برتانیه کبیر و روس تزاری آنوقت صورت گرفت۰
هردو دولت بزرگ استعماری دنیا این کشور جدید التاسیس را در بخشی از خراسان کهن بکمک دست نشانده های خود ایجاد کردند چون در آن زمان به یک منطقه حايل بین قلمرو هایشان ضروت داشتند۰
افغانستان یا افغانلند یک نام جعلی است که توسط انگلیس به این کشور داده شده۰ اسم اصلی این دیار خراسان است

>>>   به هرحال شما هرچه فکرمیکنید ولی سه صد سال اخیربنام افغانستان مسماگردیده وتمامی باشنده گان ان افغان اند وماافتخاردارم که افغان هستیم ولی تعداد محدود که هم نظر پدرام ایرانی است میتواند به تاجکستان کشور ابایی شان برود مشکل حل است.

>>>   افغان افغان است هرکس افغان شده نمیتواند ونه شود

>>>   اوغان را که بدبخت ساخت رهبران و فروخته شده گان خود اوغانها اما تاسف در این است که اوغان هنوز هم به عیوب خود پی نبرده و سران اوغان از جهالت اقوام اوغان استفاده سو نموده و هنوز هم این درامه ادامه دارد.

>>>   پشتونها خود باعث عقب افتادگی قوم خود شده و اند و پیوسته بر طبل آدم کشی و تحجر کوبیده و در ضمن اینکه کشور را به باد فنا داده خود شان را بدنام ساخته اند. تاریخ پشتونها در افغانستان بسیار روشن است و بیش از 300 سال قدمت ندارد. آنان به تدریج و یا به صورت گروهی توسط احمدشاه درانی و فرزندانش و نیز بعد از آن توسط عبدالرحمن خان از پاکستان وارد خاک افغانستان شده و مناطقی از افغانستان را با کشتن و کوچیدن ساکنان اصلی و بومی آن اشغال نموده و حالا که اقوام غیر پشتون هیچ حساسیتی با تمام ظلمهایی که در حق آنان کرده نسبت به این قوم ندارند اما اینها باز هم زیاده خواهی نموده و ساکنین اصلی ایم مرز و بوم را مهاجر و خود شان صاحب این کشور قلمداد می کنند. آنان با این کار خود هم قوم خود را زیر سؤال برده و هم احساسات غیر پشتونها را علیه خود تحریک می کنند. آنان گویا دوست ندارند برادر وار زندگی کنند و همیشه عادت کرده اند که بکشند و اشغال کنند و علیه تمدن و تاریخ کشور قد علم کنند.

>>>   پشتونها را درك كنيد و دريابيد!
جامعه پشتون با دو نيرويي خطرناك افراط گرايي قومي و مذهبي در درون خود روبرو است كه هردو جامعه پشتون را مديريت و رهبري مي كنند؛ يكي مديران طالبانيسم ديگري رهبران پشتونيسم هردو نه تنها براي جامعه پشتون خطرناك است بلكه همه اقوام ديگر و كشور نيز با اين دو نيرو درگير است.

اقوام غير پشتون تفاوت قایل باشند ميان طالبانيسم-پشتونيسم با جامعه پشتون، مبادا تفكرات قومي تاجيكزم،هزاره ايسم، پان تركيزم ديگري متولد شود همه در سنگر جنگ قومي قرار گيرند و جنگ هاي وحشتناك قومي-مذهبي شديد و غير پيش بيني شده و بدون پايان را در پيش بگيرند...
مبارزه براي آزادي و عدالت مستلزم اصولي است كه بايد در شناخت آنها دقت صورت گيرد.

يكي از خواست هاي مهم اين وطن فروشان پشتونيسم مانند؛ كرزي،غني،احدي، يون، اصولي، خليل زاد و... كه از شركت هاي غربي وارد شده اند جنگ قومي است تا بتوانند جاي پاي در ميان مردم پشتون باز كنند چونكه اينها را حتي اقوام شان در مناطق پدري شان نمي پذيرد...
طالبانيسم ها كه تفكر مذهبي دارند باورهاي و دستورات ديني و... خود را از پاكستان در يافت ميكنند براي منافع آن كشور مي جنگند در دام ناداني اسير هستند مانند پشتونيست ها عمدي و دانسته جنايت نمي كنند...

اگر مشكلاتي ايجاد شود پشتونيست ها به غرب طالبانيست ها به پاكستان فرار مي كنند اين جامعه پشتون مي ماند ستيزه جويان ديگر اقوام آيا آنگاه ما هم مانند طالبانيست ها و پشتونيست ها وحشي گري كنيم تا آنها باز سنگر ديگري براي رسيدن به حق خود باز كنند؟! هرگز نبايد اين نفرت هاي قومي، بي عدالتي ها، و ظلم ها از اينطرف به آنطرف، از آن مناطق به اين مناطق، از آن قوم به اين قوم انتقال پيدا كند يك جا بايد توقف كرد گذشته را فراموش كرد همه را بايد بخشيد اما بخشيدن نبايد مانند اجلاس بن باشد كه طالبانيسم را نابود پشتونيسم را بر خود مسلط كرديم بلكه نظام نويني را بايد ساخت تا همه بدون در نظر داشت قوم و مذهب، ثروت و قدرت در سايه عدالت خود را بيابند و زندگي كنند، آرامش و امنيت در كشور برقرار نميشود مگر اينكه عدالت قرار شود و اين عدالت هم زماني بر قرار ميشود همه اقوام براي بدست آوردن آن مبارزه كنند از جمله پشتونها بر عليه مكتب خطرناك طالبانيسم و پشتونيسم قيام كنند....

گل امیری

>>>   تا جایکه معلوم است یگانه نیروی وطنپرست که همیشه از اسلامیت انسانیت ‌وطن دفاع میکند و دایم در مقابل دشمن داخلی و خارجی مقاومت نموده همین نیروی پشتونیزم است و اگر این نیرو نباشد باید همه بداند که افغانستان به یک فاحشه خانه بین المللی تبدیل خواهد شد که مادیدم یک فرد منفور بیکفایت به نام مسعود بخاطر قدرت از هیچ نوع جنایت دریغ نکرد و بخاطر اینکه از کولی گری خود را کشیده و بنام تاجکیسزم یک فدراسیون بسازد ولی از این خبر نداشت که این کولی را همه میشناسد و یک فرد عادی افغانستان هم این بداخلاق را قبول ندارد که بلاخر این موش از طرف عقاب های آزادی خواه که دایم بخاطر استقلال وطن جان فشانی نموده اند به سزایی اعمال خود رسید وفعلا چند کودن بنام تاجکیسزم که از طرف خریداران کولیزم اداره می‌شوند مانند ولی مسعود بی بنیاد ضیایی کور عطایی چور اسمعیل خشتک کشال عبدلله ایزک قانونی پنچرمین پدرام همجنسگر و چند کولی دیگر که هنوز در خیمه های دشت مزار مصرف جمع نمودن پولهای چتل هستند میخواهند که یک بار دیگر ملت پر غرور افغان را ازمایش نماید که این حماقت این اینبار به نابودی این چتلیزم کولی ها خواهد شد و این را بداند افغانستان لانه شیران است موش و روباه نمیخواهد زنده باد ملت پر غرور افغان

>>>   چه پیش گوش ما پف میکنی؟
برو به خلیلی و محقق و دیگران بگو که از هفده سال بدینسو درین دولت کار میکنند و هزاره ها دنباله رو آنها هستند.اگر آنها به هزاره ها بگویند بمیرید.میمیرند و اگر بگویند زنده بمانید،زنده میمانند؟
آیا کدام وقت تفاوت نحوه گفتار و کردار رهبران هراره را که در درون حاکمیت بودند ،تا بیرون حاکمیت بودن شان در نظر گرفته اید که چقدر تفاوت دارد؟
همین خلیلی؟چند سال معاون کرزی بود؟ آیا کدام وقت از دولت انتقاد کرد؟نی.
به مجردی که دوران کرزی خلاص شد و او خانه نشین شد،غالمغال اش نبرآمد؟بنام حقوق هزاره ها و مردم هزاره دست به انتقاد دولت نزد؟
تا این که دولت او را دوباره منحیث رییس شورای صلح مقرر کرد و دهن اش را پلستر کرد و حالا صلاحیت شورای صلح را نیز از او گرفته است و رقم رقم گروپ های صلح تشکیل شده است و در کشور های مختلف مذاکره میکنند و خلیلی مثل یک ملی هیچ صلاحیت ندارد،فقط معاش خوددرا میگیرد و در خانه اش مثل ملی نشسته است و باز منتظر انتخابات ریاست جمهوری است که در کدام گروپ خود را شامل کند و باز سر و کله اش پیدا خواهد شد.
هرکس بخاطر قدرت ،قوم خویش را پیش میکند و از نام او سؤ استفاده میکند.
همین اشرف غنی با دوستم یکجا مبارزات انتخاباتی نکرد؟
در ارگ به ازبکی نمیگفت: خوش گلدی؟
بعد ازین که دوستم خواهان صلاحیت و حق و حقوق در دولت شد،با او چه کرد؟
او را فرار افغانستان کرد.
به همین صورت دیگر پشتون ها و تاجک ها و هزاره ها و ازبک ها.
همه فقط بخاطر قدرت از اقوام سؤ استفاده میکنند.
حتی همین اشخاصی که به نفع آنها شعار میدهند و مظاهرات میکنند،نماینده های مردم نه،بلکه چوکره های همین رهبران هستند.

>>>   ما به قوم با افتخار پشتون افتخار داریم. اما از فاشسیتهای پشتون تبار مشل غنی کرزی خلیل زاد و طالبان متنفر هستیم

>>>   همين جلسه بن خو بن تاجك و هزاره و ازبك راكند. همين جلسه بن براي يك دولت همه شمول تصميم گرفت ولي كرزي و غني ان را به سمت قومي سوق داد. خصوصا به از وفات مارشال فهيم كرزي دست باز يافت و همه چيز را با يك تقلب گسترده از ميان برداشت. و غني همان ادامه راه كرزي است. كاش كه در افغانستان ادم دلسوز ميداشتيم. كرزي را احمدشاه مسعود شهيد انتخاب كرده بود و فكر ميكرد كرزي شخص سالم است. به همين منظور كرزي را چند وقت در پنجشير نگاه كرد تا مفصل در مورد همه چيز همرايش صحبت كند. كرزي هم تا زمان كه مارشال فهيم زنده بود به عهدش وفا دار بود ولي بعد از مارشال فهيم عهد شكني كرد و همه چيز رو به خرابي رفت و وطن به سوي ويراني سوق داده شد. قبل از ان ارامي بود و هم مردم اميدوار به اينده بودند از همين رو حاضر به دي دي ار شدند و ارزوي ابادي و ارامي وطن را داشتند اگرنه كي ديوانه بود كه سلاح خود را بدهد و فردا باز با دست خالي با طالب و پاكستان روبرو شود؟
همين مارشال را كه يك تعداد مردم از اثر خصومت زباني يا قومي بد ميبينند يك اب حيات براي ارامي بود. همه اقوام در حكومت حضور داشتند و او مردم را به خلع سلاح و دي دي ار دعوت كرد و مردم لبيك گفت ورنه شرايط انطور نميشد.

>>>   اينها پشمتونوالي ميخواهند بروند يك كشور بنام پشتونستان براي خود بسازند كه هم لر را در بر بگيرد و هم بر را و ما را ارام بمانند كه از دست شان ديوانه شديم.

>>>   همگی ما افغان هستیم
به ما تاجک، پشتون، هزاره، ازبک، ترکمن، پشه ئی، نورستانی، عرب، قزلباش و... سنی، شیعه، منی، مسلمان، کافر و... غربی، شرقی، شمالی و جنونی و...لهجه و... فرق نمیکند
زنده باد افغانستان.

>>>   پشتون مظلوم ترین قوم درین وطن است خساراتی که در طی چهل سال اینها دیده اند هیچ قوم دیگر ندیده است ، مشکل شان اینست که با پاکستان هم سرخد هستند وسخت متعصب مذهبی هستند ، مولاناهای ترورست پاکستلانی که ریش مصنوعی وبنام اسلامتجارت میکنند شراب می خورند در روسپی خانه ها مصروفیت دارند از دین علیه اینها سو استفاده میکند
ر

>>>   این‌ وطن‌ خانه‌ مشترک‌ همه‌ ملیتهاست‌ وقتی‌ آباد‌ و آرام‌ میشود‌ که‌ همه‌ ملت‌ در آینه‌ محراق‌ آن‌ خود را‌ بدون‌ تبعیض‌ نگاه‌ کنند‌ و پای‌ اشخاص‌ خاین فاشیست‌ و وطنفروش‌ مثل‌ مبصر اولی‌ که‌ از طرز‌ نوشتارش‌ معلوم‌ میشود‌ که‌ از‌ جمله‌ جاسوسان‌ استعمار‌ است‌ و کوچکترین‌ احساس‌ در مقابل‌ این‌ وطن‌ ندارد‌ و آنقدر‌ بی‌ادب‌ است‌ که‌ شاید‌ یک‌ روز‌ در‌ دسترخوان پدر و مادر‌ ننشسته‌ باشد، کوتاه‌ گردد،و همه‌ ملت‌ دست بدست‌ هم داده‌ در آرامی‌ و آبادی‌ آن‌ سهیم‌ گردیم.
ولسلام‌مهاجر

>>>   اوغان یا افغان هیچ فرقی باهم ندارند و هردو یعنی پشتون۰
اوغان یا افغان همان اپگان یا پتهان است که همه نامهائی هستند که غیر پشتونها به پشتونها اطلاق میکردند و میکنند در حالیکه خود پشتونها به خود پختون یا پشتون مینامند۰
ما اوغان نیستیم۰ افغان یا افغان یعنی پشتون و من را خداوند پشتون هست نکرده است۰ اکثریت مردم کشور اوغان نیستند۰
ما نه هویت خود را بر دیگران تحمیل میکنیم و نه هم میگذاریم دیگران هویت خود را به هر بهانه که شده بر ما تحمیل کنند۰
نام افغان اولین بار در قانون اساسی سال ۱۳۴۳ توسط حاکم های پشتون بر ملت تحمیل شد وتا بحال با جعل و فریب در ماده چهارم قانون اساسی وجود دارد که باید اصلاح و تغییر بخورد۰
غیر پشتونهای ساده دِلی که از روی سادگی و خوبی خود را افغان مینامید، فردا روزش که رسید، باز هم پشتون افغان اصیل میباشد، و با کوچکترین اعتراض که اگر انجام دهی، توافغان نا اصل میباشی، لهذا فریب بیجا بنام وحدت ملی نخور۰
پشتونها تمامیت خواه هستند، به وحدت ملی واقعی باور ندارند، و بهترین کاری که میکنند به زور همه را یکسان نام میگذارند، و این یکسان سازی جبری، آنهم بنام قوم خودشانرا وحدت ملی تلقی میکنند۰
چرا بر دور یک نام بیطرف ویا بر دور نام انسانیت همه متحد و یکپارچه نشویم که بر دور نام یک قوم خاص همه قوم های کشور متحد شویم؟
این وحدت ملی است یا یکسان سازی به جبر و به زور، آنهم بنفع یک قوم خاص؟

>>>   ما کشور و تمام اقوام کشور خود را دوست داریم ولی واقعیت اینست که همه ما اوغان یا افغان نیستیم، افغان فقط یک نام دیگر قوم پشتونها است.

>>>   متعصبترین گروه همین اوغانها هستند۰
همین اوغان ها هستند که گاهی طالب میشوند، و گاهی گلبیدینی، گاهی داعشی، و حتی گاهی جنایتکاران خلقی و نجیبی ویا فاشیست های اوغان ملیتی میشوند۰ ولی بازهم خود اینها و رهبر های اینها بر اساس همان روابط تعصبات قومی و پشتونولی خود همه باهم یکی میشوند، یعنی چون همه اوغان هستند و باهم وجه مشترک تعصبی قومی دارند به اساس همان وجه مشترک باهم همبستگی و همکاری میکنند۰ خلاصه که تمام این وحشت و کشتار ها را همین اوغان ها میکنند، فقط به اشکال مختلف، ولی بازهم به اساس همان مشترکات قومی تعصبی از همدیگر دفاع میکنند و انگشت ملامت را هم با دیده درائی بطرف دیگر اقوام یعنی غیر اوغانها میگیرند۰

>>>   افغان چه معنى و مفهوم دارد? فرهنگ افغان چه است? زبان پديده فرهنگى استزبان خود فرهنگ و هنر است. زبان افغان چه معنى و مفهوم دارد? فرهنگ افغانچه است? زبان پديده فرهنگى است. زبان خود فرهنگ و هنر است. زبان فرهنگ وهنر مى سازد. زبان فرهنگ وهنر را نگه مى کند .
1- زبان افغانى چه است?
2- هنر افغان چه است ?
3-غذای افغانی چه است ?
4- موسيقي افغانى چه است?
5-ادبيات نظم و نثر و تياتر افغانى چه است?
6- زراعت يعنى فرهنگ کشاورزى افغانى چه است?
7- سيستم زراعتى و قنات و کاريزسازى که تهداب آبادى و شهر نشينى افغانى چيست?
8- ميتولوژى يعنى اسطوره هاى پيشدادى افغانى چي است?
9- رقصها و ترانه ها و سرودهاى افغانى چيست?
10- فرهنگ باغ سازى و باغدارى افغان چيست?
11- فرهنگ جنگلدارى افغان چه است?
12- آيا افغان فرهنگ شهرنشينى را مى دانند و يا کوچى در شهر?
13- آداب و رسوم و جشنهاى افغان چيست?
14- آثار فرهنگ باستانى افغان چه است?
15- آيا سينا و مولوى بيرونى و على شير نوايى ويا امير خسرو و يا ناصرخسرو افغانى نوشته بودند?
از سه کار فرهنگى افغان ازسه اديب افغان از سه دانشمند افغان از سه آلات مو سيقى افغاننامبرده نمى توانيم
کار افغان جنگ است جنايت قتل است و بربريت وحشت وبرادرکشى فرار دادن فرار کردن فروش خاک است بى ادبى وبى اخلاقى است دشنام است.
حاکمان افغان اين جور قوم اقليت خود را اکثريت مى سازد.
حتى سگ و باد و ماده مخدر و پول را فغان ساختند!
افغان کمبودى ادبى ٬کاستى هنرى ٬عدم آبادانى حقارت فرهنگى خود را با قدرت سياسى٫ کلاهبرداری ، تقلب، فریب دادن روش های مافیایی. کاربرد این شیوه های غیر اخلاقی در گذشته ننگين کوتاه شان و در حال حاضر نشان می دهد که حاکمان پشتون چگونه نا مطمئن، نابالغ و وابسته، غير مستقل هستند.
تاریخ حاکمان افغان پشتون یک فریب داستان، جعل و تقلب است:تقلب در نام کشور، تقلب در انتخابات، ، تقلب در مورد فرهنگ و ادبیات و اسطوره ها و تقلب قهرمانان. حاکمان افغان کپی و تقلید می کنند، سوگند دروغ. سوگند به قرآن.
1. اسطوره پته خزانه جعلى از قلم عبدالحى حبيبى
2. ملالى از دوشيزه ورليان ژاندارک فرانسه
3. تاريخ از حال به سوى عقب تغير دادند! نام افغان ستان در قديم آريانا! پسوندان گاهى (مکانى ) زبان پارسى قديم "انا" "نا" و "يا" بوده و که در زبانهاى ايرانى -جرمنى همريشه اند.: از "استادن" و "بودن" از استادن )= ايست و بودن (هست وباش گردان يا صرف "بودن" در حالت گزارشى حال يا اکنون من ام ٬ من هستم ٬ او هست و يا او است مى باشد: بود باش) آمده است.
بلى پسوند گاهى (مکانى ) "ان" پارسى ميانه و پارسى نو: باميان و لغمان و به هزار استان وستانها
"آباد" پسوند مکانى ديگر خانآباد جلال آباد
4. پسوند "ستان" پسوند مکانى زبان افغان يا پشت + تون => پشتون نيست. ستان خود که پس گريم باقى که مى ماند افغان تنها بدون ستان1- زبان افغانى چه است?
بهتر است که لقب کاذب "افغان" به دور بى اندازيد و نام صادق پشتون بالا کنيد. پشتون زبان دارد و زبان فرهنگ است .زبان فرهنگ را نگهدارى مى کندن است و زبان هنر وادبيات را مى سازد.لندى را که کشف و اخترع کرد وسرود?

>>>   گفتنى ايست که مردم شريف افغان (پشتون) مهتر در يک پيشنيه وگذشته جنجالى جنگى وجدالى قرار داشته و فرار از يک سوى به سوى ديگراينجا ناقل آنجا اشغال گر نداشتن زمين براى بزرگر وحتى دست و پنجه نرم کردن براى مبارزه کم زمينى دردوادور کوه سليمان باعث شده که مانند باغچه هاى اويزان بابل در زمان ساول و پسراش افغانيه فاليزها و کردهاى پله نردبانى در دامنه کوه پختونخواه بسازد و بخاطر غذامجبوربودند از درختتان ميوه جات خود ياو از شکار حيوانات تهيه و از شکار حيوانات تهيه ببيند
وچون با اسلحه مهارت داشتنددر سرزمين هاى ديگران بدون رواديدمى رفتند و ازقدرت خود با معيىار افغانيت وکوچى گرى استفاده مى کردند ويک انگيزه که پيدايش کوچى همين کمزمينى بود که به "فرهنگ" گدوود شد
درزمنيه تاريخ فرهنگى و دانشورى اجتماعى همزيستى باهمى بدون پيوند تبارى اقوام و قبيله هاى افغان غير از معيارهاى قرون پيشين افغانيت که پژواک آنرا تحت همين نام جمعبندى نمود و پسان به پشتونوالى ناميده شد انجام شد و فقط پيشنهاد از داکتران پشتونتبار آلمان قبول شد که افغانيت گفتن به پشتونوالى تغير کند. چون نام هر شهروند ستان افغان پشتونوالى ندارند نمى تواند که پشتونوالى= افغانيت باشد
در همين زمينه کدام تغير بنيادى پراديگماتي تصويب نکردند . تهداب به تقلب بازى دادن چالبازى مانده شده بود خواستند با حذف و تعديل وتغير نام ه مشکلات اساسى را پنهان کنند.
از وابستگى هاي اقتصادى وغيره مردم غير افغان سٶاستفاده نمودند و از روحيه فيل مرغى و شترمرغى بکاربردند. افغان مساوى به پشتون درداخل وخارج حاکمان افغان.
باوجودايکه تاريخ ادبيات نوشتارى مردم شريف پشتون سابقه چندان دراز ندارد ولى سرودهاى که مردمان سينه به سينه ويک نسل به نسل حکايت مى کردند مانند لندى پشتو که از زيبايى وقشنگى ادبى برخورداراست. ولى درکتابهاى قديم از زبان و نام پشتون نامى ذکرنشده فقط از افغان! و ذکر پشتون با شعرهاى قرن 17. اگرپشتونها درکابلستان ( غزنى تا به گنداهارا) و از گندهاررا تا به زابلستان زندگى مى کردند خو در يک کتابى ازبزرگان دوران غزنه و کابل و ه!حاکمان پشتون خواستند يک اسطوره پشتو در مقابل قدامت فرهنگى ايران زمين فردوسى سازند و خوب تقلب جانانه کردند ونام خود را در جهان رسوا کردند

>>>   قبیله گرای ممنوع

>>>   افغان نام قومی است نه نام ملی
اوغان معنی پشتون پشتون معنی اوغان۰ ختم داستان۰ واقعیت همین است۰
ما اکثریت شهروندان این کشور شکر اوغان یا افغان نیستیم و نمیشویم۰جغرافیای فعلی کشور در زمان امیر عبدالرحمن توسط استعمار انگلیس و روس تزاری توافق و ایجاد شد۰ یک قسمت زیاد مردم از این جغرافیا در هر سمت کشور از کشور جدا شدند۰ پس نظر به ادعای شما آنها هم همه افغان هستند۰ یعنی بطور مثال آنهایکه در ساحه پنچ ده از این کشور جدا شده اند هم اوغان هستند؟

>>>   پشتون یعنی کوکنار، انتحاری، بمب کنار جاده، راکت های کور، لاف و پتاق، گرفتن حمایت از آی اس آی، سر بریدن، دست بریدن، قوم پرستی، لجاجت و انتقام جویی٬ ملا عمر گوبیدین، شاه شجاع، تریاک، قاچاق، و غیره و غیره

>>>   پشتونیزم چه می خواهد؟
نخست باید گفت پشتونیزم یک تفکر فاشیستی عظمت طلبانه است که روابط تنگاتنگ با استعمار و استکبار جهانی دارد و هدف آن بهره برداری از نام قوم شریف پشتون دو طرف مرز دیورند در راستای منافع گروهی و استعماری است.
تعجب آور اینست که هم پشتونیست های کلاسیک و هم پشتونیست های قرن بیست و یکم با آنکه می دانند افغانستان در نتیجه ادعای ارضی بر پاکستان تباه ، ویران و از جهان تجرید شد، ولی بازهم دست از داغ نگهداشتن مرز دیورند نمی کشند. این در حالیست که تمام مرزهای افغانستان بشمول نام "افغانستان" در بازی بزرگ سده نزدهم ساخته شده است.
به باور این قلم پشتونیست های سر تنبه چه چپی و چی راستی یک هدف دارند: استحکام قدرت قبیله محور با اتکاء به خشونت، تبعیض و قدرت خارجی. برای رسیدن به این هدف از تمام وسایل استفاده می کنند. یکی از ابزار های دست یابی به این هدف داغ نگهداشتن خط دیورند و سیاست"لر و بر" پرستی است.
آیا پشتونیزم هنوز باور به تجزیه پاکستان و ایجاد" پشتونستان بزرگ" دارد؟
واقعیت اینست که پس از بیشتر از نیم سده تلاش های مزبوهانه سیاسی و استفاده از تمام امکانات داخلی از بسیج اجتماعی گرفته تا سرمایگذاری های کلان سیاسی و قومی بالای قبایل پشتون پاکستان، پشتونستهای سده بیستم یکم به این باور رسیده اند، که داعیه بنام "پشتونستان بزرگ" یک رویای میان تهی و غیر واقعی است و به دلایل ذیل هر گز به حقیقت نمی پیوند:
1) حتا بی سواد ترین پشتون می داند که افغانستان با توجه به قدرتمندی پاکستان و نفوذ گسترده این کشور در افغانستان نه توان، نظامی دارد و نه توان اقتصادی که از راه زور پاکستان را تجزیه کند.
2) اکثریت قاطع مردم پشتون تبار پاکستان، که در حدود 15 فیصد نفوس 180 میلیونی پاکستان را تشکیل می دهند و سه چند پشتونهای افغانستان بحساب می آیند، نه علاقه ای به تجزیه پاکستان دارند، نه باور به پشتونستان خیالی دارند و نه توان تجزیه پاکستان را دارند. افزون بر آن آنها پاکستان را سرزمین مقدس خویش می شمارند و از امکانات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به مراتب بهترنسبت به پشتونهای افغانستان برخور دار هستند.
3) همه این حقیقت را میدانند که یک تعداد پتان های پاکستانی تحت نام مبارزین آزادیخواه بحیث ستون پنجم آی اس آی در افغانستان خدمت کردند و هر گز به افغانستان وفا نکردند. هم چنان پشتون های پاکستان در تخریب و ویرانی افغانستان از اولاده خان عبدالغفار خان و پیروان او گرفته تا نصرا لله بابر، مولوی فضل الرحمن ، جنرال حمید گل و صد ها شخصیت پشتون تبار پاکستانی از هر پنجابی کرده نقش برجسته تر بازی کرده اند. چنانچه در نیم سده اخیر دولت های پشتونیست افغانستان تمام هست و بود افغانستان را فدای پشتونهای پاکستانی کردند از تقسیم بورسهای تحصلی فرزندان افغانستان به مردم آنسوی مرز دیورند گرفته تا دادن زمین، خانه، مقامات بزرگ دولتی، ولی هرگز به کام نرسیدند.
4) نسل فعلی پشتونیستهای افغانستان از کمونست گرفته تا مجاهد ، طالب، داعش و یا تکنوکرات های غربی به خوبی می دانند، که دعوت یک تعداد شخصیت های پتان پاکستانی در کابل نه باور به داعیه پشتونستان و یا تجزیه پاکستان دارند و نه توانایی و نفوذ سیاسی در معادلات قدرت در پاکستان. پشتون های با نفوذ پاکستان مثل مولا نا فضل الرحمن و یا عمران خان و یک تعداد دیگر رهبران افغانستان را تحویل هم نمی گیرند و حتا بحیث مهمان بدعوت کرزی و غنی به کابل هم قدم رنجه نکردند.
5) جامعه جهانی مرز دیورند را بحیث مرز بین المللی برسمیت می شناسند و " پشتونستان طلبی" را یک فکاهی بیمزه می دانند. در چهارده سال اخیر جامعه جهانی از تقویت دولت پشتونیستیی و حذف اقوام غیر پشتون از قدرت حمایت قاطع کردند ، ولی هرگز از معضل خط دیورند حمایت نکردند. هم چنان علیرغم اینکه هزاران فرزند غرب را پاکستانی ها از طریق تسلیح تروریستان کشتند، ولی غرب فشار لازم بر اسلام آباد وارد نکرد. به بیان دیگر سیاست غرب نشان می دهد که پشتونها نمی توانند جای پنجابی ها را در معادلات جیوپلیتیک بگیرند. ازینرو رهبران ارگ کابل خوب می فهمند که غرب طرفدار تجزیه پاکستان نیستند.
6) اگر رهبران ارگ کابل هدف شان از سیاست" لر و بر "پرستی یکجا شدن افغانستان با پاکستان بحیث صوبه پنجم پاکستان باشد، غرب بدون شک از آن حمایت خواهد کرد. اما بازهم فاکتور غیر پشتونها را نیز نباید نا دیده گرفت. چنانچه در سه دهه اخیر بسیار تلاش ها صورت گرفت که توسط حکمتیار و یا طالبان افغانستان به پاکستان ملحق شود، ولی نقش نیروهای مقاومت در تحت رهبری احمد شاه مسعود مانع این کار شد. روی تصادفی نیست که از پرویز مشرف پنجابی گرفته تا نصرا لله بابر، مولوی فضل الرحمن و جنرال حمید گل پشتون تبار و یک تعداد دیگر بطور علنی تاجیکان را دشمن منافع پاکستان و مانع الحاق افغانستان به این کشور اعلام کردند.
7) بسیاری دولت های افغانستان با وصف مغز شویی مردم و تربیت کودکان افغانستان با افکار پشتونستان خواهی شکست خوردند. حاکمان فعلی ارگ کابل خوب می دانند معضله خط دیورند و یا پشتونستان خواهی از حمایت مردم افغانستان برخور دار نیست. چنانچه برخی اعلامیه های کرزی و یا سمینار ها پیرامون " خط دیورند" مورد نقد قرار گرفته و چنین شعار را خلاف مناع ملی افغانستان می دانند.

>>>   نام کشورمان افغانستان شده و مثل همسایه های شمالی مان که اهالی ازبکستان ازبک ، تاجیکستان تاجیک ترکمنستان ترکمن و ...، ما هم همه افغان هستیم و هر قوم مان نام مشخص خود (پشتون ، تاجیک ، هزاره ، ازبک ، عرب ، و چند ده تای دیگر) را دارد. تا کی دنیا ما را افغانی بگوید و ما هم بین هم سر یک نام بجنگیم و از آرامی ، تحصیل ، اقتصاد و افتخارات و نام های واقعی تر جهان محروم و گدا بمانیم.
پشتون استعداد غیرت و تعهد خود را دارد ، تاجیک استعداد انسانیت و بافرهنگی خود را دارد ، هزاره و ازبک هم استعداد صداقت و پشتکار خود را دارند و همین استعداد ها را همه اقوام مان دارد که همسایه هایمان از همین مردم با استعداد مان در هراس رقابت آینده است و اگر دقیق شوید جنگ سر یک نام را آنها زیاد شور میدهند و ما هم ....
موسوی بلخابی

>>>   در افغانستان ما فقت پشتون داریم نه طالب طالب مالی پاکستان است پشتون های افغانستان باید یک دست شود

>>>   پشتون ها و خودکشی و دیگر کشی مداوم
پشتون ها از دیرباز دست کم بعد از کودتای هفت ثور هم خودشان را می کشند و هم دیگران را، ولی عجیب است که هیچگاه نه از کشتن خود دست برمیدارند و نه از کشتن دیگران. پشتون ها این را هم نمی پذیرند که عامل این وضعیت خودشان هستند و دیگران از روی ناگزیری گاهی به جنگ و خشونت کشیده می شوند.

عامی و عالم پشتون همه چیز از جمله جنگ و خشونت را به خارج از کشور حواله می دهند و با فرافکنی هایی ناشیانه همه نابسامانی هارا به گردن همسایه ها و دیگر کشور های بقول خودشان مداخله گر و متجاوز می اندازند.
اما سوال این است که این همه گروه های تندرو و تروریستی و جنایت کار که همه روزه قتل و کشتار راه می اندازند و همه هویت و تبار و فرهنگ و زبان پشتونی دارند مگر پشتون نیستند و مگر پشتون ها این هارا پشتون نمی دانند؟

جالب تر این است که پشتون ها هزاره ها و تاجیک هارا به پیروی از سیاست ایران متهم می کنند و خودشان را مستقل و صاحبان اصلی افغانستان میدانند. ولی اگر از دوستان پشتون مان بپرسیم که در تاریخ افغانستان کدام سیاست مدار و بزرگ قبیله و حتی تحلیل گر و فرهنگی پشتون مستقل بوده و نوکر کشورهای همسایه و غیر همسایه نبوده این ها کی را نشان خواهند داد.

من که واقعا هرچه در تاریح افغانستان گشتم پشتون مستقل و با اراده که برای خودش و مردم اش شخصیت و آزادی قایل باشد ندیدم. عجب است که یک قوم با این ویژگی های عجیب و غریب، همیشه حاکم این سرزمین هم بوده است. واقعا این از عجایب روزگار است!

صفرمحمد مظفری

>>>   یگانه پشتون وطن دوست شاه شجاع بوده چون او هم قومی فکر نکرده او را تاپه خاین ملی زدند و تا امروز به نام نوکر انگلیس یاد میشود

>>>   غنى احمدزى يا كلوخ انداز بيمار ؟
مداخله شوئينيستها افغان در امور داخلى پاكستان يك عمل نا مشروع است، كه باعث تباهى و عقب ماندگى، رشد جهالت و هزاران فساد و نابسامانى ها را در ميان مردم ما مساعد ساخته است؟؟ و زمينه را براى مداخله پاكستان در امور داخلى كشور ما و حمايت از تروريستها طالبان افغان را مشروعيت ميدهيد ؟؟ پس وظيفه مردم آگاه است كه به اين آدمها ماجراجو و اجيران شبكه ها منطقوى كه بخاطر تداوم و حفظ قدرت از هر خس و خاشاك سوى استفاده ميكنند، به تنش و بحران و جنگ ميان دو كشور تاكيد ميكنند. و بيجا و بيوقت بانگ ميزند!؟ بايد نكوهش شودند ....توصيه شود كه حق مداخله در مسائل پشتونها پاكستان را كه بنفع مردم ما نيست، ندارند !! اين عمل غنى جز افزازيش خشونت وگسترش وحشت و قتل عام مردمان اين سرزمين، حاصل ديگرى ندارد!! پس دهن غنى را بست و جلوي خود سرى ها و مركز گريزيش را گرفت؛
نگذاريم كه ترور و انتحار و انفجار طالبان افغان نهادينه شود!!
رضا ميهنيار

>>>   نجیب بارور
پشتون های افغانستان از غنی گرفته تا یون حق دارند از منظور پشتین پاکستانی به دلیل قومی و همزبانی حمایت کنند. این حق انسانی شان است و گرایش قوم و زبان دوستی در نهاد هر انسان است. اما... وقتی در این زمینه مساله یی پیش آمد که ما از یک انسان در حوزه تمدنی زبان پارسی حمایت کردیم لطف فرمایند ما را جاسوس ایران یا تاجیکستان نخوانند. همان حس تعلقی که پشتون های گرامی به منظور پشتین دارند شاید از آن بیشتر ما به ایرانی ها تاجیکستانی ها بخارایی و سمرقندی ها و سایر فارسی زبانان داشته باشیم. یک آوازخوان عزیز ما سرودی دارد (پشتو تو گفته ماندی من فارسی فارسی/نی من به جایی رسیده ام و نی می رسی) همین نگاه به وحدت ملی از نظر من غلط است اگر من شاعر این شعر بودم چنین می نوشتم:

پشتو بگو گذار مرا هم به پارسی
هم من به جایی می رسم هم تو به جایی می رسی

>>>   خوب ميكنند نوش جان پشتون ها كه از يك پشتين پاكستاني زنداني دفاع ميكنند. شما تاجك ها از يك تاجك أفغانستاني خود تان دفاع نميكنيد . عبد الحميد خراساني را زنداني كردند كدام تان يك روز به صفت تاجك از وي دفاع كرديد ؟ ايا پشتين بهتر از خراساني است؟ پشتين و خراساني هر دوي شان رهبر است و هردوي شان داراي اهداف يكسان اند و بخاطر حقوق ملت مظلوم خود مبارزه كرده اند. ولي با تفاوت اينكه از پشتين هم در پاكستان دفاع ميشود و هم در افغانستان ولي از خراساني در داخل كشور خودش دفاع نميشود .

>>>   یک اوغان پاکستانی در پاکستان بندی شده
یک مشکل داخلی پاکستان
مگر کاسه های داغ تر از آش در کابل چیز خود را پاره کردند به خاطر هیچ.
خواست پشتون های پاکستان هرچه است در چوکات قوانین پاکستان و از دولت پاکستان است.
پشتون های افغانستان حق مداخله را ندارند.

>>>   همه میدانیم که در موضوع منظور پشین به مردم ما تنها مسله پشتون بودن مطرح نیست موضوع دشمن دشمن ماست، کسی که بارها علیه تربیه تروریست ها توسط استخبارات پاکستان انتقاد کرده، اگر موضوع پشتون میبود هر ورز ده ها مردم به ویژه پشتون ها در کشور ما کشته میشود، از ملا دادالله از اخترمحمد از ده ها طالب و از ریس خدیداد هیچ پشتون دفاع نکرد. منظور پشتون صدای میلون ها افغان را علیه حکومت نظامی گر پاکستان بلند کرد، اگر هرکس در هر کنج دنیا به این منوال از منافع کشور ما دفاع کند یا به نفع کشور ما کار کند ما دفاع میکنیم. گویاهای بیگانه که از نظریات شان در این صفحه اشکار هستند میخواهند تا پشتیبانی مردم را از داعیه برحق پشتون های پاکستان که مدافع منافع ماهم است با چرندیات خود بکاهند و آب به آسیاب بادار خود آی ایس آِی بریزند.

>>>   اکثریت دشمنان واقعی افغانستان همان جنرالان پشتون ومولاناهای ترورست پختون تبار پاکستانی هستند

>>>   عقب مانده ترین قوم در افغانستان و پاکستان کدام اند ؟

>>>   هركس از پاكستاني دفاع ميكند خايين بودن خود به وطن و غلامي خود به پاكستان را اشكار ميسازد. اين افراد وطنفروش كه خ ... مالي پاكستاني ها را ميكنند خائنين واقعي براي افغانستان اند.

>>>   در این کشور، تنها با پشتون‌ها به‌عنوان شهروند برخورد و حتی مطالبات غیرقانونی آن‌ها نیز برآورده می‌شود؛ اما از دیگران حتی به مطالبات برحق، مشروع و قانونی‌شان رسیدگی نمی‌گردد.

۱. با تظاهرات ۲۱ نفره‌ی اسماعیل یون و جنرال طاقت، پروژه ملی و قانون مصوب و توشیح‌شده‌ی ثبت احوال نفوس و توزیع تذکره برقی متوقف شد؛ اما به مطالبات مشروع تظاهرکنندگان میلیونی دیگر اقوام، هیچ توجهی صورت نگرفت.

۲. با تحصن ۱۷ نفر پشتون در ولایت غزنی، مطالبه‌ی نامشروع، غیرقانونی و نامعقول آن‌ها در مورد حوزه‌بندی انتخابات پارلمانی این ولایت، برآورده شد و برخلاف قانون انتخابات کشور، این ولایت حوزه‌بندی گردید. در حالیکه به مطالبات برحق و قانونی هزاره‌های غزنی، هیچ وقعی نهاده نشد.

۳. جوانان پشتون با کسب نمره‌ی ۱۲۴ وارد دانشکده‌ی نظامی و غیرنظامی می‌شوند؛ اما جوانان دیگر اقوام با گرفتن نمره‌ی ۳۱۲ از راهیابی به دانشکده‌ی نظامی و غیرنظامی باز می‌مانند.

۴. قاتلان و جنایتکاران پشتون که دست‌شان تا بازو به خون مردم و نیروهای امنیتی آغشته است، فوج‌فوج از زندان‌ها رها می‌گردند؛ اما افراد متعلق به دیگر اقوام، بدون کدام گناه و جرم به زندان‌ها انداخته می‌شوند.

۵. وزرا و روسای دزد پشتون به‌جای محاکمه و مجازات، با کسب مدال افتخار به وزارت و سفارت گماشته می‌شوند؛ اما وزرای اقوام دیگر بدون کدام گناه و جرم به زندان‌ها فرستاده می‌شوند.

۶. تحصیل‌کردگان پشتون با مدرک صنف دوازده، بالاترین منصب‌ها و پست‌ها را اشغال می‌کنند؛ اما تحصیل‌کردگان دیگر اقوام با مدرک لیسانس، ماستری و حتی دکترا از استخدام در ادارات محروم و از بیکاری سرک‌ها را متر می‌کنند.

۷. سربازان پشتون بدون داشتن سابقه و تجربه، در ظرف یکسال چندین درجه و رتبه دریافت و چندین بست بالاتر از رتبه‌ی شان به‌عنوان فرمانده قطعات نظامی منصوب می‌شوند؛ اما افسران مسلکی و باتجربه‌ی دیگر اقوام، قبل از موعد به تقاعد سوق داده می‌شوند.

۸. افراد متعلق به دیگر اقوام حتی با مهاجرت و یا تحصیل در کشورهای دیگر به جاسوسی متهم می‌شوند؛ اما جاسوس‌های مسلم پشتون که تروریست‌های خارجی تمام جهان را در مناطق‌شان جای داده و به دستور بیگانگان کشور را تخریب و هم‌وطنان‌شان را می‌کشند، وطن‌دوست و صاحب کشور خوانده می‌شوند.

۹. افراد مسلح دیگر اقوام که همگام با نیروهای امنیتی و برای دفاع از مردم خود با تروریست‌ها می‌جنگند به نام مسلحین غیرمسوول و مزدوران بیگانه سرکوب می‌شوند؛ اما طالبان و تروریست‌های پشتون که به دستور بیگانگان، مردم و نیروهای امنیتی را قتل‌عام می‌کنند، برادر و افغان‌های ناراضی خوانده می‌شوند.

نوت: جالب‌تر از همه اینکه نامشروع‌ترین و غیرقانونی‌ترین مطالبات پشتون، ملی تلقی می‌گردد؛ اما مطالبات برحق و قانونی اقوام دیگر، حتی از جانب تعداد ساده‌لوح خودی که خود را ملی‌اندیش نام گذاشته‌اند، نفرت‌پراکنی و تفرقه‌اندازی معرفی می‌شود.

محمد نسيم جعفری

>>>   تقصیر از خود غیر پشتون هاست که سیطره ظلم را قبول میککند

>>>   زور ما پشتو ن ها را هچ کس ندارد خاطر جمع باشید ما در طول تاریخ بالای شما جکو مت کرده و در اینده هم ما بادران شما خو اهیم بود

>>>   چه میشه کرد وقتی شخصیت ها و رهبران دیگر اقوام فقط حرف می زنند ولی پشتون ها بی شرمانه ترین خواسته های شان را هم در عمل پیاده می کنند.

>>>   خوشا بحال پشتون ها که چی رهبران غول وبی منطق دارند چند بار بالا افغانستان از طرف کندهار تجاوز شده وچند بار از طرف پکتیا جلال آباد معاهده گندمک توسط پشتون ها امضا شد بامکناتن نماینده انگلیس پشتون ها جور آمد کرد ملایی انگلیس را در مسجد پل خشتی کی آورد.

>>>   آگاهی و تغییر در رده‌های اجتماعی و قشر سیاسی پشتون سبب می‌شود تا ابزار سیاسی سلطه‌ی قومی و سلطه‌ و دخالت بیرونی چون کوچی‌بازی و کوچی‌تازی، طالب‌پروری و سربازگیری افراطیت از متن جامعه‌ی پشتون از میان برو۱- نام این کشور در گذشته افغانستان نبوده و به گونه‌ی یک‌جانبه، غیر دموکراتیک، غیر حقوقی و بدون توجه به تاریخ، فرهنگ و موافقت همه اقوام، این نام بر این کشور گذاشته شده و اقوام دیگر در این باره به خاطر وحدت ملی تا کنون چشم‌پوشی و گذشت کرده اند.

۲- پول ملی_ که هویت ملی یک کشور است_ در گذشته به نام «روپیه» بوده و بعد «افغانی» نام‌گذاری شده که باز هم اقوام دیگر به خاطر منافع همگانی و وحدت ملی از این مورد تخطی و افغانیزه‌کردن هم گذشتند.

۳- سرود ملی، که پیش از این سرود در زمان حکومت مجاهدین به زبان پارسی بود و شعرش نیز بامعناتر و بلندتر از این بود، به گونه‌ی یک‌جانبه و بدون درنظرداشت جو مسلط فرهنگی_زبانی و بافت‌ها و تنوع اجتماعی و قومی به زبان پشتو ساخته شد. در این مورد باز هم به سبب مصلحت‌های ملی، دیگران خاموش ماندند و گذشتند.

۴- انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ که در هر دو دوره داکتر عبدالله با وجود تمام تقلبات، تخطی‌ها و تخلفات انتخاباتی ۵۵ تا ۶۰ فیصد رای آورده بود و برنده‌ی انتخابات بود اما آقایان کرزی و غنی با زور بیرونی‌ها به ویژه ایالات متحده‌ی آمریکا کرسی ریاست‌جمهوری را تصاحب کردند که در این زمینه هم اقوام دیگر به خاطر ثبات و وحدت ملی چُپ نشستند.
پشتون ها یک ثوم یاغی شرکش سهرا نشین بیش از دیگر چیزی نیست همیه مردو بیگانه های بودن اند ومیباشدند ازموند را اموزند خطا است....

>>>   کوچی ....صفت به غیراز حیوان دیگر با کدام انسان انس دارد که با مردم انس بگیرد و به مردم سالاری بپیوندد؟؟؟
کوچی ره چی مانده به جامعه و شهر و تمدن و مردم، او میداند چندتا حیوانانش با سگ و گله و صحرا و دشت و چراگاه؟

>>>   تعصب در وجودت اوج گرفته که تمام پشتونها وکوچی ها را درمیدان میاندازی فکرمیکنم تا هنوز طفل هستی ملامت نیستی

>>>   بشیراحمد ته‌ینج:
اگر افغانستان خانه مشترك ماست؟ !
چه فرق ميكند يك تاجيك رئيس پارلمان و مهمتر از آن براي يك دوره يك غير پشتون رئيس جمهور افغانستان مي شود.
سه صد سال ما صبر كرديم، پنجسال پشتونهاي عزيز صبر كنند.
برادري_برابري همين است.

>>>   سلام نظردهنده گان وتحریر کننده محترم کود4:
هرچند من طرفدار تمجید یا سرکوب هیچ قومی درافغنستان وجهان نیستم اما
دقیقا" تحلیل شما برطری جوی یک قوم را نشانه رفته من علاوه میکنم
اینکه شما تاریخچه چگونه زیستن انسانهارا مرور کنید مثلا" کتاب منشاخانواده، درمی یابید که سه قوم مطرح دنیا درآن زمان سه برادر بوده اند وریشه یکی ازاآن قوم بنام پشتون ، دوم بنام یهودان (انگلیس فعلی) وسوم آن بنام اعراب بودند
روانشناسی جمعی وفلسفه شکل گیری آنها مشابه است (مستبد، استبداد منیش، واستبدادگرا)در طول تاریخ بوده اند.
نمی شود که جهات ژنتیکی آنهارا ازهم جداکرد
دوستی ودشمنی با این سه قوم که حد اقل درمحور قدرت اقتصادی وسیاسی این ممالک سایه افگنده به یک فکر رهبری بلند وفلسفی نیازاست.
نظرمن این است که ما انسانها هیچ برتری از دیگری نداریم پس انسان در رائس همه چیزباشد نه همه چیزدر رائس انسان و همچنان فرمل رشته وبافت های اخلاقی ایدولوژی نیز راه گشا نیست وایدولوژی ما را به مطلق گرای می کشاند که این خود مانع پیشرفت است.

>>>   برگردان از برگ آينه آلمان
نگارش: توسط کریستوف رويتر
ایالات متحده آمریکا می خواهد که از افغانستان خارج شود و طالبان دوباره به قدرت برگردند.گزینه و بديل ديگر چیست؟

تنها چند روز پس از حل و فصل ایالات متحده و طالبان ، هر دو طرف دوباره شلیک می کنند.
کسانی که به صلح فوری امیدوار بودند ، در قرارداد چاپ شده شان جملات کوچک چاپ شده شان را خوب نخوانده اند: هیچ صحبتی از آتش بس کامل وجود ندارد. مذاکره کنندگان آمریکایی با این موضوع موافقت کرده بودند. و همچنین این واقعیت که دولت افغانستان ، که در مذاکرات درگیر نیست ، حتی به صراحت در سند نهایی ذکر نشده است.
ظاهراً واشنگتن تقریباً همه حق دارد تا سرانجام پس از 18 سال خوب بتواند نیروهای خود را پس بگیرد. تا زمانی که طالبان فقط از تروریسم علیه ایالات متحده و متحدان آن و همکاری با القاعده خودداری کنند. حداقل بخش هایی از رهبری آنها در سال 2001 قبل از حمله ، برای بار دوم آماده بودند/ هستند.

فعالان حقوق بشر و روزنامه نگاران هشدار می دهند که طالبان می خواهند دستاوردهای مداخله غرب را از بین ببرند. که احتمالاً در موردش حق دارند
با وجود این توافق به سادگی نمی تواند به عنوان یک خیانت و یک اشتباه رد شود. منتقدین نمی توانند به یک سؤال پاسخ دهند: چه چیز دیگری بديل و گزينه است؟

افغانستان به شکل فعلی ، یک کشور ساختگى و مصنوعی است. از نگاه نظامی و اقتصادی فقط با غرب زنده است. بخشی از سرزنش این مسئله بر عهده ایالات متحده است که کمتر "ملت سازی" کرده است اما در درجه اول می خواهد پیروز شود. این سرزنش همچنین مربوط به نخبگان افغانستان است ، که هنوز دولت را طعمه و نه یک تعهد می دانند. انتخابات سپتامبر از سال 2001 کمترین مشارکت را داشت و هیچ برنده انتخابات پذیرفتنی نیست. برنده دو می می خواهد یک دولت همه را اعلام کند.

>>>   اشتباه نشود
کسی با قوم پشتون مشکل ندارد
بل همیشه این قوم پشتون هستند که در معرض خطرات و ناامنی ها قرار داشتند.
منظور نویسنده سران تربیت شده غربی برای قوم پشتون است که هم آنان را زارده است و هم دیگر اقوام را...

>>>   برادران افغان پشتونهای پاکستان برادران مسلمان ما هستند و آنها عزیزان مظلوم زیر چنگ پاکستان هستند ما باید با آنها یکجا شویم این مرزها و حدود دیورند جعل انگلیس است اگر ما با پشتونهای پاکستان یکجا شویم یک کشور مقتدر را تشکیل داده میتوانیم که در منطقه قدرت بزرگ باشیم و بلوچهای پاکستان را از ظلم پنجاب نجات داده ایم تا به آبهای آزاد دسترس شویم و محاط در خشکی نباشیم.
آصف احمدزی

>>>   درپاکستان پشتون ها از ترس پنجابی ها حتی به زبان پشتو صحبت نمیکنند
اگر ساحات پشتون نشین افغانستان مربوط پاکستان گردد آن وقت پنجابی ها و آی اس آی میدانند چگونه اینهارا رام سازند

>>>   عزیز نویسنده ی کود چهار!
تحلیل ها و تبصره هایت پیوسته عالی است.
یعنی که از درون دل برخاسته و در دل می نشیند.
اما نباید به خطا رفتمه جویا آمریکا همه کاره هست. امروز هم، امریکا، بر مبنای نسخه های انگریز عمل میکند. در رأس همه فرمانروایی ها انگریز قرار دارد.همه کشور های اروپایی و اکثر کشور های شرق میانه، و شرق دور در تسلط عام و تام انگریز اند.
این انگریز است که پس از یک قرن مجددن بر کشور من و تو مسلط شده است.
شاد باشید
گلا جان از لغمان شریف

>>>   صلح کلمه نهایت مقدس برای تمامی مردم جهان وخصوصا برای ملت مومن وجنگزده افغانستان میباشد که بیشتر ازچهل سال درحال جنگ خانمان سوز در وطن شان هستند.ملت مومن واقشار مختلف افغانستان بدانند که تاریخ نشان میدهد که هر جنگ داخلی وبین المللی سر انجامش با صلح خاتمه یافته اند.درقران کریم هم درصلح تاکید گردیده است طوریکه درقرآن کریم خداوند متعال فرموده: الصلح خیر.یعنی صلح یک عمل نیکو وخیر است.ملت مومن وزجر کشیده افغانستان درچهل سال حکومات مختلف را با آیدیولوژی های مختلف تجربه کرده اند ازحکومت چپگرای کمونیستی ، بعد حکومت مجاهدین و هم تسلط بنیاد گرای امارت طالبان تا بالاخره حکومت دیموکراسی ووسیع البنیاد موجوده که توسط جامعه جهانی برای حل منازعه ومحو جنگ طولانی درافغانستان تجربه گردیده است.بدبختانه نظامیان شوروی که درحکومت داود خان و دراردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند با یک عده صاحب منصبان پایین رتبه اردوی افغانستان و چپ گرا که تمایل به افکار شوروی سابق داشتند با کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ شمسی تحت قومانده مستقیم منشی حزب کمونیست حکومت وقت شوروی برژنف ملعون وفاشیست قدرت سیاسی را بدست گرفتند.حکومت چپگرای کمونیست ها که فرهنگ وعقاید مردم وجامعه افغانستان را به صورت حقیقی درک نکرده بودند باشعارهای ظاهرا انقلابی وچپی شان خیلی زود تصفیه دراردو وپولیس وارگان های دولتی را شروع کردند وهم بسیاری از سیاست مداران واقعی ووطن دوست ،روحانیون، مولوی صاحبان و عالمان دینی، صاحب منصبان اردو وپولیس ،استادان پوهنتون ودانشگاه ها،معلمین ومتلعمین مکاتب،تجاران،کسبه کاران ،دهاقین وزمینداران زحمت کش،افراد شاغل درادارات دولتی، اشخاص ملی وبانفوذ افغانستان ،روشن فکران وطن پرست عم ازذکور واناث واقشارمختلف ملت مومن افغانستان را تحت نام های مختلف واتهام کاذبانه به محابس انداختند وبالاخره درشب های تاریک درپولیگون ها زنده زیر خاک کردند که لیست نشرشده پنج هزار نفر شهدای ١٣٥٧ و١٣٥٨ زمان حکومت خلق وپرچم شاهد چنین ادعا است.خلقی ها وپرچمی ها بامقاومت خاینانه وجنون آمیز شان چهار ده سال با ملت مومن وآزادیخواه افغانستان جنگیدند درنتیجه میلیون ها نفردرکشورهای همسایه ودور مهاجر گردیدند وهزاران نفر معیوب معلول وکشته گردیدند.بالاخره حکومت چپگرا به مردم آزدیخواه ومجاهدین افغانستان تسلیم شدند. متاسفانه بعد ازسرنگونی حکومت کمونیستی ، حکومت مجاهدین بی تجربه نیز مرتکب اشتباهات جبران ناپذیر شدند وباجنگ های خونین گروه های مجاهدین ،شهرکابل به ویرانه تبدیل شدند وهزاران انسان بیگناه بی خانمان ،آواره وکشته شدند.بعدابا رویکار آمدن قشر بنیاد گرایی طالبان تحت رهبری مستقیم بعضی اعراب متعصب وجاهل نیز جنگ ادامه پیداکردند وهزاران انسان ازاقشار مختلف درکنج وکنار افغانستان و درشهرها و مسافرین بیگناه درمسیر های عبور ومرور دستگیر وکشته شدند.جامعه جهانی وممالک دور ونزدیک با درک ازوضعیت آشفته وخطرناک درافغانستان تصمیم به حل بحران دراز مدت افغانستان گرفتند ویک حکومت وسیع البنیاد وهمه شمول را درافغانستان جنگزده بنیان گذاری نمودند قوای نظامی جامعه جهانی برای جلوگیری دوباره رشد وتقویت تروریستان خارجی وبین المللی باالموقع وارد افغانستان گردیدند وامنیت نقاط مختلف افغانستان راگفتند.قانون آساسی جدید نظر به شرایط واوضاع جدید باشرکت علما ء،روحانیون ودانشمندان تدوین وجامعه مدنی گردید.اردو وپولیس که برای تامین امنیت داخلی ودفاع ازسرحدات افغانستان ضروی ولازمی است تشکیل گردیدند.مکاتب وپوهنتون هاودانشگاه های دولتی وشخصی برای رشد وترقی افغانستان وارتقای تعلیم وتربیه ودانش شروع به تعلیم وتربیه جوانان وفرزندان کشور عم ازذکور واناث به تدریس نمودند ،بازسازی ونو سازی ساختمان های دولتی با سرعت زیاد درنقاط مختلف افغانستان شروع به فعالیت نمودند و پروژه های کوچک وکلان درتمامی نقاط به مرحله اجراگذاشتند وتاحال هم بازسازی ونوسازی پروژهای دولتی خوشبختانه باسرعت درتمامی نقاط افغانستان ادامه دارد.ازهمه مهمتر برای اولین بار احزاب مجاهدین واحزاب قدیم و نوین دروزارت عدلیه افغانستان ثبت وراجستر گردیدندواحزاب سیاسی درتمامی مسایل سیاسی واقتصادی واجتماعی باقوه سه گانه افغانستان همکار هستند.جراید، اخبار ومجلات وآزادی مطبوعات وتلویزون ها دولتی وشخصی شروع گردیدند انتخابات برای انتخاب زعیم کشوردعملا صورت گرفته اند.پارلمان های ولایتی وولسی جرگه ومشرانوجرگه درمرکز با شرکت نمایندگان ملت شروع به فعالیت نمودند.کومک های اقتصادی برای بازسازی افغانستان ازطرف جامعه جهانی وکشورهای همسایه ودوست وممالک ذیعلاقه به دولت افغانستان داده شدند. متاسفانه یکعده گروپ های مسلح غیر مسئول تاحال هم به جنگ خانمان سوز دربعضی مناطق روستایی ودهات وهمچنین درشهرها ادامه میدهند و با ترور وانفجار وانتحار باعث کشته شدن مردم بیگناه افغانستان گردیده وهم باعث تشویش وپریشانی ملت مومن وجنگ زده افغانستان میگردند.اکنون که جامعه جهانی و حکومت مرکزی و سیاست مداران دلسوز ووطن دوست و ملت مومن وجنگزده افغانستان برای تحقق پروسه صلح عادلانه پایدار،آشتی ملی وامنیت داییمی درتلاش هستند تاازهر طریقی ممکن صلح عادلانه پایدار وامنیت دایمی را درافغانستان مورد تطبیق قرار دهد تا انشالله روزی ملت مومن وجنگزده افغانستان دارای یک کشور متحد و غیر قابل تجزیه و بدون جنگ وخونریزی ودارای امنیت دایمی ودیموکراسی واقعی درافغانستان باشد.اکنون وظیفه حب الوطنی وایمانی تمامی سیاست مداران افغانستان ازهرقشر ودارای هر ایدیولوژی وعقاید سیاسی، اشخاص بانفوذ ملی ،روش فکران وطن دوست ووطن پرست ،روحانیون وعلمای محترم دینی وجامعه مدنی درداخل وخارج عم ازذکور واناث درجهت تحقق صلح عادلانه وآشتی ملی وحقوق بشر،حقوق اناث درتمامی امورات دولتی درافغانستان تلاش خستگی ناپذیر وصادقانه نمایند. وازطرف دیگر گروه های مسلح غیرمسئول بدون درنظر داشت ملحوظات سیاسی و خواست های شخصی شان تلاش همه جانبه وصادقانه نمایند تا درپروسه صلح عادلانه پایدار ،آشتی ملی وامنیت همیشگی افغانستان وظایف ایمانی وحب الوطنی خودهارا ادانمایند تا به یاری خداوند جل جلاله روزی ملت مومن وخسته از جنگ شاهد صلح عادلانه داییمی وامنیت پایدار درافغانستان جنگزده باشند.به پیش به سوی پروسه صلح عادلانه پایدار ،آشتی ملی ،تحقق واقعی حقوق بشر ، حقوق زنان درتمامی امورات دولتی ، ترقی ،رشد، دیموکراسی وانکشاف متوازن درافغانستان جنگزده ،زنده باد وحدت و آشتی ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان ،محو و نابود باد گروه های ماجراجو، وجنگ طلب ونفاق افگن وانواع فاشیزم درافغانستان.
ومن الله التوفیق.
عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   هرگاه یک حکومت و یا یک جریان فکری و سیاسی نتواند خود را ملی و و مدرن و با دموکراسی منطبق سازد، حتی اگر وابستگی خارجی و حزبی و یا گروهی هم نداشته باشد، عاقبت تبدیل به عمله و آلت دست و مزدوری بیمزد گشته و منافع حاکمان دیکتاتور و بیگانگان فرصت طلب و سوجوی را تاًمین می کند. طبق این اصول حتی اگر کل منابع نفتی و گازی و طلای ...، جهان را به طالبان و متحدین ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی اش بدهند و بسپارند، بازهم کشورهای مسلمان مانند افغانستان به صلح و ثبات و رفاه و امنیت نرسیده و نخواهد رسید. زیرا عقل و منطق و و قانون و سیاسیتهای ملی و دموکراتیک است که اقتصاد را ساخته و هدایت و کنترل و به پیشرفت و ترقی می رساند و نه عقاید عقبمانده و ارتجاعی طالبانی. پیروز باد مردم افغانستان

>>>   هر پشتو زبان پشتون نيست ، اول دين دوم وطن سوم ناموس چهارم مال پنجم سر ، را حفظ کردن خاصيت پشتون است ،
سر فداى مال ، سر و مال فداى ناموس ، ناموس و مال و سر فداى وطن ، وطن ، ناموس و سر و مال فداى دين ، اګر اين خواص در هر کى موجود است ـ پس پشتون است ، در غير ان نيست ـ


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است