باید جبهه مقابل طالبان به دو صف متضاد جدی در مقابل یکدیگر قرار میگرفتند و صف آرایی میکردند تا قدرت و پتانسیل مقاومت در برابر امتیاز طلبی های طالبان بصورت آنچنانی وجود نمی داشت | ||||
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۶ ۱۳۹۸/۱۲/۶ | کد خبر: 162340 | منبع: | پرینت |
از منظر تیوریسن های علم مدیریت بحران و از زاویه دید روش تصمیم گیری، بطور کلی هشت نوع بحران وجود دارد که عبارتند از: ۱. وضعیت کاملا بحرانی ۲. وضعیت نوظهور، ۳. وضعیت کند/بطی ۴. وضعیت ویژه/موردی ۵. وضعیت انعکاسی ۶. وضعیت عمدی ۷. وضعیت عادی و ۸. وضعیت اداری.
تا جایی که به مشاهده میرسد، بحران پیش آمده در افغانستان، از نوع ششم یعنی بحران عمدی می باشد؛ به این دلیل که نظر به سه مقیاس سنجش، بحران پیش آمده از نظر زمان تصمیم گیری، زمان نسبتا بلند تری در اختیار مدیران بحران قرار داشته است.
از نظر میزان پیش بینی، کاملا پیش بینی شده بوده و مدیران بحران به تمام معنا از وقوع بحران اطلاع داشتند ولی از نظر میزان تهدید، تهدید شدید است.
تیوریسن های مدیریت بحران، راه کار مدیریت این نوع بحران را مشوره + اقدامات بروکراتیک پیشنهاد میکنند که تفصیل آن از حوصله این دریچه بیرون است. اما چیستی بحران؛ قبل از برگزاری انتخابات، جامعه جهانی حول محور ناتو و امریکا بر این پا می فشردند که انتخابات به تعویق بیفتد و پیش برد روند صلح در اولویت قرار داده شود؛ تا زمانیکه حرف های زیر زبان، مطالبات واقعی و خطوط سرخ طالبان در امر ادغام در نظام سیاسی افغانستان مشخص شود. آن موقع میتوان تشخیص داد که به طرف انتخابات برویم یا بطرف اداره موقت. اما سران ارگ بخصوص رئیس جمهور غنی مصلحت را بر این دانستند که انتخابات را حتی برخلاف میل قدرت های ذیدخل برگزار نمایند.
این مایه ناخشنودی جدی شماری از اعضای جامعه ملل بخصوص ایالات متحده گردید. غنی چنین فکر میکرد که تعلیق انتخابات، روند قانونمداری و پیاده کردن قانون اساسی را بصورت جدی آسیب میرساند و کشور به بیراهه می رود؛ از طرفی هم اگر انتخابات صورت نگیرد، زمینه رفتن بسوی اداره موقت مساعد میگردد که این امر خطرات آتی را در پی خواهد داشت: ۱. قرار گرفتن در خلأ قدرت مانند دهه هفتاد ۲. ر مخاطره قرار گرفتن قوای مسلح و ۳. از دست رفتن فرصت تمدید قدرت خودش. مهمترین مسأله که در زمینه عدم برگزاری انتخابات و تسهیل رفتن بسوی اداره موقت به مشاهده میرسید، همانا تعطیلی نظام موجود و رفتن بسوی هرج و مرج در سایه اداره موقت بوده است که بعضی از کشورها شب و روز همین رؤیا را به سر می پروراندند و اکنون هم می پرورانند، که چنین نشد.
حالا همان کشورهای ناراض از برگزاری انتخابات، بصورت عمدی آتش حکومت های موازی را پکه میزنند؛ به این دلیل که اگر سیاسیون ارشد افغانستان به دو بخش تقسیم نمی شدند و حکومت موازی را اعلان نمیکردند، پس موضع جانب مقابل طالبان یعنی حکومت افغانستان خیلی ها قوی تر می بود؛ در آنصورت بسیاری از مطالبات طالبان پذیرفته نمی گردید و طالبان به امتیازات اندک تمکین نمیکردند؛ از اینجا بود که روند صلح با چالش ها و موانع جدی روبرو میگردید و برنامه های قدرت ها که همانا منافع خودشان در آن ها می باشند مختل میگردید.
پس باید جبهه مقابل طالبان به دو صف متضاد جدی در مقابل یکدیگر قرار میگرفتند و صف آرایی میکردند تا قدرت و پتانسیل مقاومت در برابر امتیاز طلبی های طالبان بصورت آنچنانی وجود نمی داشت. حالا بر ملت افغانستان است که توطئه های بیگانگان را با درایت و هوشیاری خنثی میکنند یا مانند چهار دهه ی گذشته تحت تأثیر آن قرار گرفته و تسلط بلاقید و شرط امارت اسلامی را بر این کشور متحمل می شوند.
با احترام
داکتر سید احمدشکیب منتظری
>>> یک دندگی و باور غنی به اینکه دومین مغز متفکر دنیاست باعث شد که همه یک طرف شوند و غنی یک طرف.
حال از نظر من یک چانس بسیار طلایی دست داده و آن اینکه جبهه مقابل غنی باید یک اتحاد استراتژیک برای حد اقل ۵ سال به وجود بیاورند وبا داشتن برنامه واحد و ستاد عملیاتی واحد غنی را در هر صورت زیر فشار قرار بدهند تا تن به انتخابات زود هنگام بدهد و در این انتخابات است که با داشتن یک نماینده واحد و برنامه جامع به مصاف غنی بروند و با استفاده از تجارب فعلی امکان تقلب را به صفر تقلیل دهند .
در همچو صورتی امکان قرار گرفتن افغانستان در یک مسیر درست وجود دارد.
صلح با طالبان نباید با عجله صورت بگیرد چون در پشت پرده صلح اهداف پاکستان نهفته و آن چیزی نیست جز بربادی افغانستان.
بعد ایجاد حکومت قوی تمام نیرو های مطرح و صاحب برنامه میتوانند مشترک با هم در مورد صلح مشروط با طالبان تصمیم گیری کنند.
هشدار به نیرو های مسلح!
شما نباید در این گیر و دار سیاسی آلت دست غنی قرار گیرید چون با درگیر شدن شما با مردم قوای مسلح از هم می پاشد.
غنی و دانش و صالح و غضنفر و داود میر و باقی شوله خوران خوان غنی لطف کنند فرزندان خود را در خط اول بفرستند تا از قدرت گیری پدرانشان دفاع کنند.
>>> صلح کلمه مقدس ودلپذیر برای تمامی مردم جهان وخصوصا برای ملت مومن وجنگزده افغانستان میباشد که بیشتر ازچهل سال درحال جنگ خانمان سوز در وطن شان هستند.ملت مومن واقشار مختلف افغانستان بدانند که تاریخ نشان میدهد که هر جنگ داخلی وبین المللی سر انجامش با صلح خاتمه یافته اند.درقران کریم هم دصلح تاکید گردیده است طوریکه درقرآن کریم خداوند متعال فرموده: الصلح خیر.یعنی صلح وآشتی یک عمل نیکو وخیر است.ملت مومن وزجر کشیده افغانستان درچهل سال حکومات مختلف را با آیدیولوژی های مختلف تجربه کرده اند ازحکومت چپگرای کمونیستی ، بعد حکومت مجاهدین و هم تسلط بنیاد گرای امارت طالبان تا بالاخره حکومت دیموکراسی ووسیع البنیاد موجوده که توسط جامعه جهانی برای حل منازعه ومحو جنگ طولانی درافغانستان تجربه گردیده است. متاسفانه نظامیان شوروی که درحکومت داود خان و دراردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند با یک عده صاحب منصبان پایین رتبه اردوی افغانستان و چپ گرا که تمایل به افکار کمونیستی شوروی داشتند با کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ شمسی تحت قومانده مستقیم منشی حزب کمونیست حکومت وقت شوروی برژنف ملعون وفاشیست قدرت سیاسی را بدست گرفتند. حکومت چپگرای کمونیست ها که فرهنگ وعقاید مردم وجامعه افغانستان را به صورت حقیقی درک نکرده بودند باشعارهای ظاهرا انقلابی وچپی شان خیلی زود تصفیه دراردو را شروع کردند وهم بسیاری از سیاست مداران واقعی ووطن دوست ،روحانیون،مولوی صاحبان و عالمان دینی ،استادان پوهنتون ودانشگاه ها،معلمین ومتلعمین مکاتب،تجاران،کسبه کاران ،دهاقین وزمینداران زحمت کش، اشخاص ملی وبانفوذ افغانستان ،روشن فکران وطن پرست عم ازذکور واناث واقشارمختلف ملت مومن افغانستان را تحت نام های مختلف واتهام کاذبانه به محابس انداختند وبالاخره درشب های تاریک درپولیگون ها زنده زیر خاک کردند و بامقاومت خاینانه وجنون آمیز شان چهار ده سال با ملت مومن وآزادیخواه افغانستان جنگیدند درنتیجه میلیون ها نفردرکشورهای همسایه ودور مهاجر گردیدند وهزاران نفر معیوب ومعلول وکشته گردیدند.بالاخره حکومت چپگرا به مردم آزدیخواه ومجاهدین افغانستان تسلیم شدند.متاسفانه بعد ازسرنگونی حکومت کمونیستی ، حکومت مجاهدین بی تجربه نیز مرتکب اشتباهات جبران ناپذیر شدند وباجنگ های خونین گروه های مجاهدین ،شهرکابل به ویرانه تبدیل شدند وهزاران انسان بیگناه بی خانمان ،آواره وکشته شدند.بعدابا رویکار آمدن قشر بنیاد گرایی طالبان تحت رهبری مستقیم بعضی اعراب متعصب وجاهل نیز جنگ ادامه پیداکردند وهزاران انسان ازاقشار مختلف درکنج وکنار افغانستان و درشهرها و مسافرین بیگناه درمسیر های عبور ومرور دستگیر وکشته شدند.جامعه جهانی وممالک دور ونزدیک با درک ازوضعیت آشفته وخطرناک درافغانستان تصمیم به حل بحران دراز مدت افغانستان گرفتند ویک حکومت وسیع البنیاد وهمه شمول را درافغانستان جنگزده بنیان گذاری نمودند قوای نظامی جامعه جهانی برای جلوگیری دوباره رشد وتقویت تروریستان خارجی وبین المللی باالموقع وارد افغانستان گردیدند .قانون آساسی جدید نظر به شرایط واوضاع جدید باشرکت علماء،روحانیون ودانشمندان تدوین گردید.اردو وپولیس که برای تامین امنیت داخلی ودفاع ازسرحدات افغانستان ضروی ولازمی است تشکیل گردیدند.مکاتب وپوهنتون هاودانشگاه های دولتی وشخصی برای رشد وترقی افغانستان وارتقای تعلیم وتربیه ودانش شروع به تعلیم وتربیه جوانان وفرزندان کشور عم ازذکور واناث به تدریس نمودند ،بازسازی ونو سازی ساختمان های دولتی با سرعت زیاد درنقاط مختلف افغانستان شروع به فعالیت نمودند و پروژه های کوچک وکلان درتمامی نقاط به مرحله اجراگذشتند وتاحال هم بازسازی ونوسازی پروژهای دولتی خوشبختانه باسرعت درتمامی نقاط افغانستان ادامه دارد.ازهمه مهمتر برای اولین بار احزاب مجاهدین واحزاب قدیم و نوین دروزارت عدلیه افغانستان ثبت وراجستر گردیدندواحزاب سیاسی درتمامی مسایل سیاسی واقتصادی واجتماعی با دولت مرکزی همکار هستند.جراید، اخبار ومجلات وآزادی مطبوعات وتلویزون ها دولتی وشخصی شروع گردیدند انتخابات برای انتخاب زعیم کشورعملا صورت گرفته اند.پارلمان های ولایتی وولسی جرگه ومشرانو چرگه با شرکت نمایندگان ملت شروع به فعالیت نمودند.کومک های اقتصادی برای بازسازی افغانستان ازطرف جامعه جهانی وکشورهای همسایه به دولت افغانستان داده شدند .متاسفانه یکعده گروپ های مسلح غیر مسئول تاحال هم به جنگ خانمان سوز دربعضی مناطق روستایی ودهات ادامه میدهند و با ترور وانفجار وانتحار باعث کشته شدن مردم بیگناه افغانستان گردیده وهم باعث تشویش وپریشانی ملت مومن وجنگ زده افغانستان میگردند.اکنون که جامعه جهانی و حکومت مرکزی و سیاست مداران دلسوز ووطن دوست و ملت مومن وجنگزده افغانستان برای تحقق پروسه صلح عادلانه پایدار،آشتی ملی وامنیت داییمی درتلاش هستند تاازهر طریقی ممکن صلح پایدار وامنیت دایمی را درافغانستان مورد تطبیق قرار دهد تا انشالله روزی ملت مومن وجنگزده افغانستان دارای یک کشور متحد و غیر قابل تجزیه و بدون جنگ وخونریزی ودارای امنیت دایمی درافغانستان باشد .اکنون وظیفه حب الوطنی وایمانی تمامی سیاست مداران افغانستان ازهرقشر ودارای هر ایدیولوژی وعقاید سیاسی، اشخاص بانفوذ ملی ،روش فکران وطن دوست ووطن پرست ،روحانیون وعلمای محترم دینی وجامعه مدنی درداخل وخارج عم ازذکور واناث درجهت تحقق صلح عادلانه وآشتی ملی درافغانستان تلاش خستگی ناپذیر وصادقانه نمایند. وازطرف دیگر گروه های مسلح غیرمسئول بدون درنظر داشت ملحوظات سیاسی و خواست های شخصی شان تلاش همه جانبه وصادقانه نمایند تا درپروسه صلح عادلانه پایدار،آشتی ملی وامنیت همیشگی افغانستان وظایف ایمانی وحب الوطنی خودهارا ادانمایند تا به یاری خداوند جل جلاله روزی ملت مومن وخسته از جنگ شاهد صلح عادلانه داییمی وامنیت پایدار درافغانستان جنگزده باشند.به پیش به سوی پروسه صلح عادلانه پایدار،آشتی ملی ،ترقی ،رشد وانکشاف متوازن درافغانستان جنگزده ،زنده باد وحدت ملی،آشتی ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان ، نابود باد گروه های ماجراجو وجنگ طلب ونفاق افگن درافغانستان.
ومن الله التوفیق.
عبدالرشید ناصری از آسترالیا
>>> تلخ ترین حقیقت اینست که این متفکر فاشیست دوم جهان بعد از هیتلر(غنی به عدالت اجتماعی باوری ندارد) نه تنها تقلب ، جعلی و تحمیلی است بلکه آمدن انسان متقلب در راس دولت بزرگترین تهدید به امنیت ملی و منافع ملی افغانستان نیز می باشد. وفتی حرف راست در جامعه افغانستان به عدالت اجتماعی می زنید فقط انسان های فاشست عصبانی می شوند بخاطریکه تمام تاریخ زنده گی حاکمان قدرت طلب بر دورغ گوی ِ یاوه گوی استوار است.
>>> اگر درست وسنجیده.وکاربردی تحلیل شود گرفتاری شوم وخطر آفرین واینده تاریک این کشور مثلث بسیارو زشت پشتنوزیم.امریکا زلمی خلیل زاد پشتون. دولت اشرف غنی واطرافیان او پشتون وطالبان وافراطی وتندرو وهابی پشتون یعنی جنگ وویرانی واوارگی ودربدری بیست ساله افغانستان فقط وفقط اینها است. دیگر هیچ
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است