تاریخ انتشار: ۱۸:۰۷ ۱۳۹۸/۱۱/۶ | کد خبر: 161949 | منبع: | پرینت |
اگر واشنگتن و طالبان به توافق برسند و آتشبس یا کاهش خشونت به مرحلهی اجرا گذاشته شود، گفتگوی بینالافغانی میتواند ظرف چند هفته آغاز شود. ولی در این مورد دولت غنی بازهم یک مانع است. غنی دو بار گفتوگوهای بینالافغانی را با پرکردن لیست شرکتکنندگان آن با نام حامیان و هواداران خود، خراب کرده است.
امریکا و طالبان بار دیگر در آستانهی امضای توافقنامهی مقدماتی صلح قرار دارند؛ توافقی که میتواند راه را برای پایاندادن به جنگ ۱۸ ساله افغانستان هموار کند. طبق یک گزارش، این توافقنامه احتمالا تا پایان ماه جنوری به امضا میرسد.
با اینحال، روند کلی صلح افغانستان همچنان با موانع قابلتوجهی روبرو است؛ از جمله همزمانی تلاشها برای دستیابی به توافق سیاسی پایدار ـ روند صلح افغانستان ـ و در واقع، تضاد آن با انتخابات چهار ماه پیش این کشور که نتایج آن تا هنوز نهایی نشده است.
در روزها، هفتهها و ماههای پیشرو، ایالات متحده و دلالان قدرت افغانستان و همچنین جامعه جهانی، باید سه تصمیم مهم بگیرند.
اول، ایالات متحده باید تصمیم بگیرد که آیا توافقش با طالبان باید شامل آتشبس فراگیر بین همهی طرفین جنگ شود یا صرفا بین دو مذاکرهکننده مذاکرات فعلی محدود بماند.
در مرحلهی بعد، واشنگتن و سایر قدرتهای مهم باید تصمیم بگیرند که آیا دولت کابل، هیئت مذاکرهکننده غیرطالب افغانها را رهبری کند یا نقشی غیر از رهبری اما مهم داشته باشد.
و سرانجام، جامعه جهانی و دلالان قدرت افغانستان باید تعیین کنند که آیندهی دولت فعلی کابل و همچنین نظم سیاسی افغانستان چه گونه باید باشد.
با اینکه توافق امریکا و طالبان نزدیک به نظر میرسد، در مورد این سه موضوع بین ذینفعان سیاسی افغانستان اختلاف نظر وجود دارد.
به نظر میرسد که طالبان تنها به «کاهش خشونت» با نیروهای افغان در کنار یک آتشبس ۱۰ روزه با ایالات متحده، رضایت خواهند داد. در حالیکه رییسجمهور پیشین، حامد کرزی و رییس اجرایی حکومت فعلی، عبدالله عبدالله، این شرایط را کافی میدانند اما رییسجمهور اشرف غنی همچنان خواستار آتشبس فراگیر در کنار توافق مقدماتی ایالات متحده و طالبان است.
در بین کارگزاران بینالمللی، فرستادهی ویژه آلمان برای افغانستان کاهش خشونت را یک امر ضروری عنوان کرده اما به نظر میرسد که همتای وی در اتحادیه اروپا، آتشبس گستردهتر را ترجیح میدهد.
با اینکه توقف تمام خشونتهای سیاسی در افغانستان امری مطلوب است اما در آغاز روند مذاکره ناممکن به نظر میرسد. طالبان باید بتوانند جنگجویان خود را که اکثرا خود را در حال جنگ علیه اشغال خارجی میدانند، متقاعد سازد که به دلیل توافقنامه خروج قابلاجرای این نیروها، به توافق آتشبس با ایالات متحده عمل کنند.
اما همین را نمیتوان برای آتشبس گستردهتر بین طرفینِ افغان جنگ گفت. بین دولت افغانستان و طالبان هیچ توافقنامهی قابل اجرایی وجود ندارد که براساس آن بتوان آتشبس را عملی کرد و رضایت جنگجویان ردهپایین طالبان را به دست آورد. چنین توافقی تنها از طریق گفتوگوی رسمی بین طالبان و سایر نیروهای سیاسی افغانستان امکانپذیر است؛ روندی که هنوز آغاز نشده است. کاهش درگیری بین طرفین افغان جنگ که تا حدودی نزدیک به یک آتشبس باشد، یک هدف واقعبینانه کوتاهمدت است.
اگر واشنگتن و طالبان به توافق برسند و آتشبس یا کاهش خشونت به مرحلهی اجرا گذاشته شود، گفتوگوی بینالافغانی میتواند ظرف چند هفته آغاز شود. ولی در این مورد دولت غنی بازهم یک مانع است. غنی دو بار گفتوگوهای بینالافغانی را با پرکردن لیست شرکتکنندگان آن با نام حامیان و هواداران خود، خراب کرده است.
علاوه براین، طالبان با مقامات دولت غنی فقط به عنوان بخشی از هیات کلانتر افغانهای غیرطالب وارد مذاکره خواهند شد، نه رهبر آنها؛ این گروه دولت کابل را به رسمیت نمیشناسد.
در عینحال، بسیاری از مخالفان سیاسی غنی نسبت به تلاشهای وی برای کنترل روند مصالحه افغانستان ابراز نارضایتی میکنند. برخی از آنها حتی مشروعیت ریاستجمهوری وی را نیز زیر سوال میبرند.
غنی در چارچوب توافق تقسیم قدرتی در افغانستان حکومت میکند که با بیپروایی آن را زیر پا گذاشته است. براساس قانون اساسی افغانستان، دورهی ریاستجمهوری وی هفت ماه پیش به پایان رسیده است، هرچند دادگاه عالی، نهادی انعطافپذیر در برابر غنی، به وی اجازه داده کارش را به عنوان رییسجمهور ادامه دهد. غنی همچنین به تقلب در انتخابات ریاستجمهوری اخیر افغانستان متهم شده است؛ مشروعیت وی هم در عمل و طبق قانون، زیر سوال است.
برای اطمینان از بینقصبودن گفتگوی بینالافغانی و همچنین رضایت نخبگان سیاسی، ایالات متحده و سایر قدرتهای خارجی باید غنی را تحت فشار قرار دهند تا به تشکیل یک تیم مذاکرهکننده فراگیر، به رهبری یک شخصیت سیاسی کاملا بیطرف، رضایت دهد. این تیم باید از تمام جناحهای سیاسی و قومی، از جمله رقبای انتخاباتی غنی، نمایندگی کند.
واشنگتن در هفتههای آینده ممکن است مجبور شود از غنی تقاضای کلانتری کند؛ اینکه قدرت را به یک دولت موقت یا دولت سرپرست، واگذار کند.
دور اول نتایج انتخابات ریاستجمهوری امکان دارد تا اوایل ماه فبروری نهایی شود. غنی، طبق نتایج مقدماتی اعلامشده از جانب کمیسیون انتخابات افغانستان، اکثریت آرا را به دست آورده اما دقیقا ۵۰ به علاوه ۱ را کسب نکرده است.
بیش از ۳۰۰ هزار رای از مجموع ۱.۸ میلیون رای، آرای مورد اختلاف دانسته میشود. غنی اگر در بازشماری آرا ۲۳ هزار رای از دست دهد، از اکثریت محروم میشود و به این ترتیب انتخابات بین او و عبدالله به دور دوم میرود.
دور دوم انتخابات نهتنها با گفتوگوی بینالافغانی همزمان میشود بلکه مانند دور اول، یک انتخابات زمانگیر و جنجالی با اشتراک پایین و مملو از ادعاهای تقلب خواهد بود. در صورت رفتن انتخابات به دور دوم، افغانستان قادر نخواهد بود قبل از ماه آپریل، بعد از آبشدن برف زمستان، آن را برگزار کند. پس از آن روند شمارش و تایید آرا نیز احتمالا چند ماه دیگر طول خواهد کشید.
سال گذشته، دولت ترمپ شرط بست که میتواند از تصادف انتخابات و مذاکرات بینالافغانی جلوگیری کند. حالا تاخیر در انتخابات و مذاکرات و احتمال رفتن انتخابات به دور دوم، واشنگتن را مجبور میکند از این شرطبندی دست بکشد. واشنگتن به زودی مجبور خواهد شد بین روند صلح و روند انتخابات، یکی را انتخاب کند. در چنین سناریویی، به روند صلح باید اولویت داده شود.
یک دولت موقت فراگیر به رهبری یک شخصیت سیاسی بیطرف و برخوردار از اجماع، باید افغانستان را در طول دوره گفتوگوهای بینالافغانی، دوره اصلاحات قانون اساسی و دور بعدی انتخابات اداره کند.
با اینکه برخی از ناظران ممکن است دولت موقت را غیردموکراتیک و خارج از قانون اساسی بدانند اما برای حفظ نظام جمهوری فعلی، ضروری است. انتخابات در شکل فعلی خود در افغانستان موجب افزایش اختلاف بین نخبگان سیاسی و نارضایتی مردم از وضع موجود شده است. اعتماد افغانها به انتخابات پس از هر دور برگزاری آن در افغانستان، در واقع از بین رفته است. این بیاعتمادی در انتخابات ریاستجمهوری ماه سپتامبر افغانستان که در آن کمتر از ۲۰ درصد رایدهندگان ثبتنامشده پای صندوقهای رای رفتند، به صورت واضح دیده شد.
انتخاباتی که توسط دولت فعلی افغانستان برگزار شود، به سختی معتبر و راهی موثر برای به دست آوردن حمایت و تعهد مردم خواهد بود. یک بحران انتخاباتی دیگر در افغانستان نهتنها گفتوگوی بینالافغانی را به خطر میاندازد بلکه میتواند آغازگر درگیریهای داخلی شود و کل نظام سیاسی را در معرض فروپاشی قرار دهد.
ترامپ نمیخواهد پولیس ضد شورش جنگ داخلی افغانستان باشد و امکان دارد در صورت وخامت اوضاع، تصمیم به خروج یکجانبه بگیرد و افغانها را به حال خود رها کند. یک ساختار موقت میتواند روند سیاسی را به حالت تعلیق نگه دارد اما نمیتواند قانون اساسی فعلی را لغو کند. ساختار موقت زمینه را فراهم میکند تا نخبگان سیاسی افغانستان دست به اصلاح قانون اساسی ببرند، در اصلاح آن مطالبات غیرپشتونها که خواهان تمرکززدایی از قدرت هستند و همچنین برخی خواستههای طالبان در نظر گرفته شود و در عین حال، از استقرار دوباره امارت در افغانستان جلوگیری به عمل آید.
غنی مطمئنا در برابر ایده دستکشیدن از کنترل گفتگوهای بینالافغانی و رهبری دولت، مخالفت میکند اما خوب میداند که دولت وی برای بقا به لحاظ اقتصادی و نظامی وابسته به قدرتهای خارجی است.
دولت امریکا باید برای غنی این مسأله را روشن کند که چسبیدن او به قدرت هزینههای بسیاری برای او و ملتش خواهد داشت.
تیآرتی ورلد ـ عارف رفیق
مترجم: جلیل پژواک
اطلاعات روز
>>> موجوديت اقاى غنى در شرايط موجود گزينه بجاست سنگ اندازى نكنيد و اگر ميخواهيد كه يك حكومت باثبات داشته باشيد از غنى پشتيبانى كنيد
>>> غنی مهره آمریکاست کجا برود ؟ بر فرض غنی رفت آمریکا شخصی مشایه یا بدتر از غنی را رییس جمهور میکند بدتر از غنی نمایندگانی هستند که اشغالگری آمریکا و حضور افرادی مثل غنی را تایید میکنند
>>> غنی باید بمیرد
جای فتنه زیر زمین بهتر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است