میدانم خلاف نظر عده ای صحبت کردن و قلم زدن دشوار است، زیرا بعضی ها بلاتامل به عوض نقد به فحش و دشنام مبادرت ورزیده و فضای تبادل افکار را مکدر و ملال آور میسازد، به ویژه افرادی که نمیدانند و یا بسیار کم میدانند؛ از جانب دیگر اگر قضاوتها و ابراز نظر ها مغرضانه، ناشیانه، متعصبانه، غیر مسئولانه و خلاف منافع علیای کشور و ملت باشد، در آینده مورد قضاوت بیرحمانهء نسل بعدی که به یقین نسل آگاهی به مفهوم واقعی آن و متفاوت تر از ما خواهد بود، قرار میگیرد.
بنا بر آن و به حکم وجدان میخواهم مطلبی را به صورت موجز، در باره دو کاندیدای پیشتاز ریاست جمهوری با دوستان شریک سازم.

جناب داکتر عبدالله شخص به ظاهر صمیمی، خوش تیپ، خوش مشرب، بذله گو، نیکوحال ولی بی برنامه، از اوصاف ویژهء رهبری کارا برخوردار نبوده، در مدیریت ضعیف و شریک جنگ‌های خانمان سوز دههء هفتاد در کابل نیز است. البته با فساد هم میانهء بد ندارد. علاوه بر آن تیم ایشان نهایت نا متجانس و نامتناسب و عدهء از افراد شاخص تیم، نهایت بدنام اند که ذکر مفصل آن درین دریچه نمی گنجد.

جناب داکتر اشرف غنی به ظاهر خشن، یک دنده، خوش باور، کمی متعصب ولی دانشمند، با برنامه، ضد مفسدین و جزیره های قدرت بوده، ترقی خواه، اصلاح طلب، قاطع، وطن دوست و خواهان حکومت منظبط که یکی از نیازهای مبرم کنونی جامعه است، میباشد.
البته نقاط قوت و ضعیف هردو بزرگوار شاید به مراتب بیشتر از آن باشد که من برشمردم؛ یقین دارم هموطنان ما طبق باورهای خود شان ابراز نظر کرده و خواهند کرد.

هر یک از عالی جنابان در دورهء کاری پنج ساله نتوانستند رضایت مردم را کسب نماید، که عوامل ناکامی هر کدام باید بیطرفانه مورد ارزیابی قرار گیرد.
ناگفته نماند که استخبارات ممالک دخیل در قضایای افغانستان که منافع شان را در خطر میدیدند، در بدنام ساختن حکومت و دولت نقش تعیین کننده داشت/دارد.

نتیجه:
کشور های ذینفع در افغانستان بنا بر انگیزه های مختلف تلاش کردند تا دولت و به ویژه حکومت کنونی ناکام و شانس برد آقای غنی را به حداقل برساند؛ بدین منظور از ابزار های مختلف داخلی و بیرونی استفاده کردند و تا حدی هم موفق شدند.
اگر اشرف غنی بتواند بازهم اعتماد مردم را احیا و به دست بیاورد، به وعده هایش عمل کند و مردم صادقانه از او حمایت نمایند، موصوف نیت و توان بالقوهء خدمت به وطن را دارد.

علی جان سروری

>>>   پ.ن:
1. دوستانی که با من در گذشته همکاری وظیفوی داشتند، میدانند که من طرفدار سرسخت حاکمیت قانون، عدالت و شایسته سالاری بودم و همیشه به منافع میهن و هم وطنان می اندیشیدم/می اندیشم و هیچ گاهی برای رتبه، مقام و ثروت اندوزی تلاش نه ورزیده و جهت دلخوشی زورمندان خوش خدمتی نکرده ام، به خصوص حالا که متقاعد شده ام؛
2. نیت کمپاین به نفع این و یا آن را ندارم و تصمیم گرفته ام در رای دهی اشتراک نکنم؛
3. آنچه را در بالا با دوستان شریک ساختم، بر مبنای احساس مسئولیت بود؛
4. باور دارم ابراز نظرم سوالات زیادی نزد دوستان ایجاد خواهد کرد و برای جواب با رعایت آداب معاشرت آماده ام.
سروری

>>>   بلی بلی صد پیصد توان داردتیم دولت ساز یعنی قانون مدار ، ترقی پسند، رونق کاروبار تجارت بازسازی امنیت
تیم ثبات وهمگرائی یعنی فصب اختلاس فساد قلدری قانون شکنی از همه مهمتر تقسیم چوکیها !

>>>   علی‌ جان سروری، چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟ در مدت پنج سال مردم اشرف غنی را خوب شناختند، که یک مریض روانی، متعصب، دروغگوی، قبیله پرست، بی‌ درایت و بی‌ کفایت است. اینکه درس خوانده و در آمریکا درس داده هیچ تفاوتی مثبتی به این شخص بوجود نیاورده است. نتیجه پنجسال کار اشرف غنی، بی‌ امنیتی، فساد اجتماعی و اخلاقی، فساد اداری، قتل و کشتار سرباز‌های ما، قدرت مند شدن طالبان، نفوذ داعش، فقر، بیکاری، فرار صد هزاری جوانان، خلاصه اشرف غنی را تعریف کردن به شخصیت خود لطمه میزنید.

>>>   آزموده را آزمودن خطاست. غنی و کرزی و خلیل زاد تروریسم طالب و داعش را در افغانستان تقویت میکنند.

>>>   با اگر و مگر کاری از پیش نمیرود.
اگر مردم همه از ما ما غلام پشتیبانی کنند و اوامر ماما غلام را قبول کنند و اگر طالبان هم به ما ما غلام بیعت کنند و اگر و اگر و اگر.......
اما آنچه ثابت است این است که غنی یک دروغ گو لاف زن تست.
سند حکومت وحدت ملی که امضای غنی در پای آن وجود دارد اگر تطبیق میشد همه مشکلات حل مبشد.
حال غنی نه عمرش اجازه میدهد و نه صحت اش که بار مسوولیت را به دوش بگیرد.
به همه رای دهید به جز غنی

>>>   اشرف شايد بخواهد كه ترقي بيآورد ولي تعصبش، ترسش، خودخواهي اش، عدول از عدالت و غيره صفات منفي مانع دروني موفقيت كارش هستند.

>>>   افغانستان بسیار پروبلم های بزرگ تری از رهبری دولت دارد.
تا زمانی که آن پروبلم ها و منافع متخاصم قدرت های بین المللی و قدرت های متطقوی و همسایه ها در موضوع افغانستان حل و فصل نشود،هیچ رهبر افغانستان،نه دانشمند و قاطع و با تدبیر و پروفیسور کاری کرده میتواند و نه هم رهبر خوش خلق و خوش مطرب و خوش پوش.
آنچه که رهبران کشور های روسیه و چین و ایران و پاکستان و کشور های عربی و حتی هندوستان خواهان آن هستند،عبارت از خروج قوای امریکا از افغانستان است.
اما آنچه امریکا در نظر دارد،خصوصاً کنگره امریکا و رهبران پنتاگون،البته نه خود رییس جمهور امریکا،خواهان ادامه موجودیت شان در افغانستان است.
بخاطر سؤ استفاده از بودجه قوای نظامی شان در افغانستان.
درین میان فساد و تجارت مواد مخدره نیز در افغانستان بیداد میکند و دست مافیای منطقوی و بین المللی در آن آغشته است.
بنأ در شرایط فعلی هیچ راه ملی وجود ندارد.
با بودن قوای خارجی همین حالت دوام دارد و با خروج قوای خارجی جنگ داخلی شروع میشود ،چنانچه تاریخ در دهه نود میلادی قرن گذشته،شاهد این مدعا بوده است.

>>>   اقای سروری!
به نظرم انچه شما نوشتیدیک تحلیل درست بیغرضانه وبجاست ونباید موجب رنج خاطر کسی شود.
اجازه دهیدجرات کنم وبگویم من منکر قضاوت تاریخ هستم.وازروی خواندن اوراق تاریخ صرف میتوان فهمیدکه نویسنده خوشبین وبدبین کدام جریان وکدام شخصیت است.مثال قهرمان من کارمل از شما مسعودویاهم برعکس.
عاقل

>>>   قضاوت تاریخ چه سودی خواهد کرد؟
امان الله خان بعد بازگشت از اروپا یک دنده و با لجاجت فطری که از اجدادش به ارث برده بود بدون در نظر گرفتن شرایط مملکت و از نظر انداختن اطرافیان چیز فهم خود خواست که مدینه فاضله را به چشم ببیند که نه تنها ندید بلکه کشور را تبدیل به جهنم مقابله قومی ساخت و تا امروز ادامه دارد که فعلن غنی قرار است این خواب را برای صد سال دیگر به ملت ما تحمیل کند با همان لجاجت و همان یک دندگی.
حال قضاوت تاریخ چه دردی از درد های این ملت را دوا میکند.
پس بیایید پیش از قضاوت تاریخ خود عملکرد خود را قضاوت کنیم تا در آیند نه خود زیان ببینیم و نه ملت ما

>>>   گذارش نامه راببی چی نوشته :
هرزمانی گلبدین به مشکل مواجه میشود از دخترانش استفاده میکند همانند مذاکره با سفارت امریکا و فعلا مذاکره درمورد ائتلاف با غ
مذاکرات انتخاباتی رولا غنی با دختر گلبدین حکمتیار
بعد از شکست هیأت های مردانه، ناجیه حکمتیار ابتکار معامله انتخاباتی را به دوش گرفته است.
به حوالۀ خبری از کانال ارتباطی با ارگ ریاست جمهوری، رولا غنی و ناجیه حکمتیار در بارۀ پیوستن حکمتیار به تیم انتخاباتی دکترغنی به نتایجی نهایی نزدیک شده اند.
ناجیه دختر حکمتیار زمانی برای آخرین رایزنی ها با رولا غنی مأموریت یافت که هیأت های مردانۀ قبل از آن به اثر سعی معصوم استانکزی و همایون جریر داماد حکمتیار به نتیجه ای مشخص نرسیده بود.
درخبر قید شده است که ناجیه حکمتیار در گفت و گو با رولا غنی از دولت مطالبه کرده است که پدرش در ازاء دریافت چهل میلیون دالر نقد، 5000 جریب زمین در حوزه کابل به حزب اسلامی حاضر است حاضر است در یک چنین اوضاع حساس به تیم دولت ساز پیوسته و آن را از گرداب نجات دهد.
بخش دیگر خواسته های حزب اسلامی که ناجیه حکمتیار به رولا غنی فهرست داده، شامل واگذاری وزارت هایمعارف، اطلاعات و فرهنگ، وزارت داخله و ریاست مستقل ارگان های محل به حزب اسلامی است. مضافاً پنج مقام ولایتی باید به حزب اسلامی تعلق گیرد. دختر حکمتیار مشخص به رولا گفته است که مبلغ نقدی مورد معامله هم اکنون در اختیار حزب اسلامی قرار داده

خبر می گوید که رولا غنی پس از چند بار نشست با ناجیه حکمتیار به او گفت که فقط ده میلیون دالر را نقد برای شان میدهند و مابقی خواست های شان که شریک شدن در حکومت است؛ پس از انتخابات مورد بررسی قرار خواهد گرفت. رولا غنی پیشنهاد جانبی طرف مقابل درمورد خریداری یک یک باب حویلی در شهر انقره به دختران و پسران حکمتیار را سر جمع رد کرده است.

مذاکره ناجیه حکمتیار هنوز هم با رولا ادامه دارد و رولا غنی در یک نشست شبانه اش با مشاوران اش گفت که گلبدین حکمتیار ناخن افگار ما را فشار میدهد تا به هفت نسل پس از خودش هم جایداد و پول داشته باشد

>>>   به گفته یک دوست دو چیز هزاره را نمی زیبد
۱ خلقی شدن
۲ وهابی شدن
و من میگویم سومش هم در صف فاشیستان ارگ قرار گرفتن است.

>>>   نویسنده محترم شما واقعیت های را ابراز کردید که قابل ستایش است ِ
من با شما همنظرم ، باید گفت که آقای غنی بدیلی در چنین حالت بحرانی ندارد .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است