گفته می‌شود و دیده شده است که در کشور عربستان سعودی برای نخستین بار نایت‌کلپ (طرب‌خانه) یا دیسکوتیک حلال ساخته شده است که از ساعت ده شب تا سه شب علاقه‌مندان را می‌پذیرد.

حال شمار فراوانی از جوانان مسلمان کشور ما_ چه شیعه چه سنی_ مانند سران حکومتی کشور ما این کار کشور عربستان را زشت می‌خوانند (تقبیححح می‌کنند) و بر شاه و حکومت عربستان می‌تازند.
اینکه چه درست باشد و چه نادرست من به آن کاری ندارم و به آن نمی‌پردازم اما آن‌چه مسلم است، این است که وجود چنین جای‌هایی در اجتماع امروزی بشر یک نیاز اجتماعی‌ شناخته شده است و اگر چنین نمی‌بود بیشتر کشورهای جهان و حتا برخی از کشورهای اسلامی اجازه‌ی فعالیت این جای‌ها را در کشور شان نمی‌دادند.

از زاویه‌ی دیگر این هم روشن است که از نگاه دینی موجودیت و فعالیت چنین مکان‌ها ناجایز و نامشروع است اما در این گیرودار و سروسداهای شبکه‌های اجتماعی در این رابطه برای من آن‌چه بسیار شگفتی‌آور بود و است پرداختن جوانان کشورم به این مسأله به گونه‌ی تمسخرآمیز است. جوانانی که همه تشنه اند و از فقر جنسی عملن رنج می‌برند. جوانانی که راه مناسب و مشروع برای حل مشکلات جنسی خود و ازدواج به‌هنگام ندارند و از دست زبان و زهر نگاه شان بانوان و دختران شهر و دیار خود شان در جاده‌ها و بازارها آرام ندارند. جوانانی، که اگر به کشورهای بیرونی مهاجر شوند بیشترین پول و مزد کار شان را در کاباره‌ها و طرب‌خانه‌ها و نوشیدن و کشیدن هزینه می‌کنند؛ جوانانی که در پشت کنسول‌گری کشور اوزبیکستان برای گرفتن ویزه صف کشیده اند تا به بهانه‌یی چند روزی در آن کشور رفته و به اصطلاح خود شان «ساعت‌تیری» کنند؛ بنوشند، بخرامند و ... کنند. جوانانی که بیشترین پرونده‌ی جرمی شان در کشورهای بیرونی یا توحش و تعصب دین‌داری‌ است یا تعیش و تجاوز به دختران آن کشورها.

حال همین جوانان و همین مؤمنان معترض اند که چرا در عربستان دیسکوتیک ساخته شده است؛ همین جوانان، همین وکیلان، همین نماینده‌گان سیاسی کشور و مردم همه ظاهرن از این کار محمد بن‌ سلمان ناخشنودند.

خوب چه فرق می‌کند میان ورزیدن و بودن؟ ما همیشه ورزنده بوده‌ ایم و نقش فاعل را داشته ایم اما داشتن مَفعَل در کشور ما حرام و بند بوده است.
می‌خواهم روشن‌تر بگویم. ما همیشه عیش خواسته ایم اما مخالف عیش‌خانه بوده ایم؛ ما همیشه می‌خواسته ایم مگر می‌خانه را مردود دانسته ایم؛ ما طرب را با جان و دل می‌خواهیم اما طرب‌خانه را ناجایز می‌دانیم. خوب اگر این‌ها مطابق به باورهای دینی ما حرام اند پس ورزیدن آن‌ها در بیرون چرا حلال است و چرا ما در بیرون از کشور به این مکان‌ها می‌رویم و در ویلاها شرایط عیاشی و مستی مان را فراهم می‌کنیم؟
مگر بیشتر وکیلان ما در رخصتی‌‌های فصلی شان به همین مکان‌ها و کشورها نمی‌روند؟

شماری هم می‌خواهند انتقام یمن و سوریه را به این ترتیب از عربستان بگیرند و ساختن طرب‌خانه و اجازه‌ی آن از سوی حکومت عربستان را یک کاستی عقیدتی و مذهبی جلوه بدهندو بر حکومت آن کشور بتازند.
به این دوستان باید بگوییم که نگران نباشید در ایران هم در زمان شاه مکان‌های رسمی برای تن‌فروشی بود و اکنون هم به جای طرب‌خانه صیغه‌گاه‌ها و صیغه‌کردن است و جواز شرعی دارد.

بسیار شگفتی‌آور است که رفتن ما و شما به کشورهای بیرونی چون دبی تاشکنت و تاجیکستان و ترکیه برای برآورده شدن آمال و امیال جنسی ما عیب نیست اما دیسکوساختن در عربستان و موجودیت آن در اوزبیکستان عیب است.

مایی، که تا هنوز نمی‌دانیم با پول زیارت و ادای فریضه‌ی حج مان شیخ‌های عیاش عرب چه می‌کنند؛ در کدام سواحل به سیر و سیاحت و عیاشی می‌پردازند؛ چه‌گونه و با چه ترفندهایی برای خویش ماده‌ی غذایی انرژی‌زا و تقویت جنسی فراهم می‌کنند و کدام گروه‌های ترورستی را علیه ما تمویل و تجهیز می‌کنند، اعتراض و ایراد ما بر این کار حاکمان سعودی هم درخور درنگ است هم خنده‌آور.

شاید ابن سلمان می‌خواهد به این گونه دیگرگونی‌های اجتماعی‌ و مدنی‌یی در کشورش به وجود بیاورد حتی با رویارویی باورها و سنت‌ها و شکستاندن سنن فکری و دینی این سرزمین.

باور بامیک

>>>   یعنی الان چون عربستان همچین کاری کرده بقیه هم باید انجام بدن؟!! شما عربستان قبل از این رو یادتون نمیاد؟ چقدر خفقان بود یعنی یک دفعه متحول شدن نخیر دوست عزیز سردمداران کشور های مختلف از جمله کشور های اسلامی این جاها رو درست میکنن که جوان ها به جای مطالبه گری سرگرم این کارا باشن عربستان هم این چندسال سرگرم جنگ یمن که مونده توش ووضع اقتصادیش داره روز به روز بدتر میشه چه کاری از بهتر برای سرگرم کردن مردم باید بگم عربستان هنوز همونی هست که بود هرسال مراسم گردن زنی دارن مسال که دیدید یک کودک نه سال به جرم شیعه بودن حکم اعدامش صادرشد

>>>   الا که بحث دیسکوتیک سعودی داغ است نظر مه این بود که همین دیسکو و فاحیشه خانه ها در افغانستان هم آزاد بشه و مشروب به صورت آزاد به فروش برسه والله بهتر ازین است که روز صد ها خون نا حق ریخته شود و هزاران دختر مجبور به تن فروشی شوند و هزاران زن بیوه بخاطر یتیم ها خود به فاحیشه گری روی بیاورند.
ماندم چرا ما امر به معروف شدیم بدون آنکه بتوانیم ناموس خودمان را حفظ کنیم؟
مگر زن بچه و دختر شهید که قربانی سیاست کثیف افراطی و اسلام نمای میشود ناموس من و شما نیست؟
چرا گیر دادیم به اهل سعود چرا اسلام نمای میکنید بدون آنکه به دستورات الهی و سنت نبوی عمل کنید؟
چرا کسی سر در گریبان خودش نمیکنید؟
مگر کور و کر و لال هستید و یا در افغانستان زندگی نمیکنید؟
چرا صدای ناله فقر زن شهید ما را به شهوت میندازد؟
چرا دست دراز دختر شهید افکار ما را به تخت و بستر میکشاند؟
لعنت به همه آنان که فقط در گفتار مسلمان هستند و در خفا ابلیس و .... سانسور

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است