تاریخ انتشار: ۲۰:۱۱ ۱۳۹۸/۳/۲۵ | کد خبر: 159095 | منبع: | پرینت |
چه عامیانه است، منطق کسانی که در برابر فراخوان رهبران سیاسی برای اعتراض در یک امر سیاسی، میگویند،«اگر فرزندان رهبران در صف معترضین باشد، ما هم اشتراک میکنیم و اگر نباشد، نمیکنیم.»
آقا! خانم! این من و تو و مردم هستیم که از قانون شکنی و رفتارهای بحران آفرینانه رهبران سیاسی رنج میبریم و رنج خواهیم برد. پس ما مجبور استیم که اعتراض و اعتصاب و مظاهره کنیم. رهبران سیاسی و فرزندان شان، شاید هیچگاه عقوبت عواقب خطرناک قانون شکنی رهبران سیاسی رقیب را نکشند.
در ضمن نباید فراموش کرد که مبارزه سیاسی برای هر شهروند یک امر فردی است. مثلا من اگر منحیث یک فرد نیاز میبینم که در برابر یک بیعدالتی مبارزه کنم، مجبور نیستم که فرزندم و برادرم و پدرم را نیز به خیابان بکشم. هر شهروند، مسوولیت فردی شهروندی خود را دارد. همان گونه که جرم عمل شخصی است، مبارزه در برابر نابرابری نیز یک مسوولیت شخصی است و از یکی به دیگری سرایت نمیکند. اصل آزادی عقیده و اراده حکمش این است که هرکه براساس اراده خود عمل کند. شاید در موردی که من مخالف یک رویکرد سیاسی یک جریان سیاسیام، فرزندم نباشد. آیا منطقی است که من به خاطر بی تفاوتی فرزندم، نسبت به سرنوشت کشورم، بیتفاوت باشم.
متاسفانه بسیاریها، بی تفاوتی و بیهمتی و مخالفت خود با حرکتهای اعتراضی مردمی را توجیه نامعقول میکنند. اعتراض مردمی، عنصر سازنده و پویاییبخش در یک نظام دموکراتیک است. بی حرکت اعتراضی، دموکراسی معنا و مفهوم خود را از دست میدهد!
نورالله وليزاده
>>> افغانستان نقطه وصل راه ابریشم سابق و نقطه وصل انرژی و سایر منابع تولید با بازارهای تقاضاکننده آنهاست که این اهمیت خاص ژئوپولتیکی افغانستان، مداخله قدرتهای جهانی (انگریز ، شوروی ، امریکا ، چین) و همسایه های بخیل را به یک واقعیت تاریخی تبدیل کرده که ریشه تمام ضعف های حکومتداری ، بی ثباتی ، بیسوادی و نفاق های عمیق تاریخ افغانهاست.
امروز هم به حداقل به میلیون نفر جاسوس جان فدا برای منافع کشور همسایه خود داریم که حتی در پی افزایش بهانه برای تظاهرات هستند تا در هرات ، کابل ، بامیان و دایکندی و حتی تمام شهرهای شمال شرق و شمال مردم عام را با خود همراه سازند.
لطیف بیژن پور
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است