تاریخ انتشار: ۰۸:۲۶ ۱۳۹۸/۲/۲۱ | کد خبر: 158615 | منبع: | پرینت |
اجلاس صلح آمریکا با طالبان در داخل افغانستان به صورت متفاوت دنبال میشود. دولت افغانستان بدون هیچ برنامه و ابتکار آنرا در خله تصمیم بصورت منفعلانه دنبال میکند. گویا که منتظر پذیرفتن تقدیری است که آمریکا با طالبان آنرا در امارات رقم بزند.
نامزد های انتخابات ریاست جمهوری که هر کدام خود را شایسته تر از دیگر برای رهبری و مدیریت اوضاع سیاسی افغانستان معرفی میکنند، چنان سرگرم بازی برد/ باخت انتخابات ریاست جمهوری هستند که اصلا فراموش کرده اند که آمریکا با طالبان در حال تعامل در امارات هستند. آنها یا نمیفهمند که سرنوشت مردم افغانستان را،مذاکرات آمریکا و طالبان برای چند دهه دیگر متاثر خواهد ساخت یا خود را فهمیده به نفهمی زده اند.
رهبران و فرماندهان بزرگ احزاب جهادی که اکنون به میلیونرهای افغانستان بدل شده اند، بیشتر به فکر انتقال یا حفظ سرمایه های شان هستند نه بفکر سرنوشت مردم.
جامعه مدنی و زنان فعال در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شغلی با نگرانی از آینده تعامل آمریکا و طالبان را تعقیب میکنند.
افسران، ظابطان و سربازان اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی که وظیفه محافظت از جان، مال و حیثیت مردم را بعهده دارند. مذاکرات را جدی تر زیر نظر دارند.
مامورین ملکی دولت نیز بدون نگرانی و دلهره از آینده نیستند.
تاجران، کارخانه داران، اهل کسبه و موسسات تولید محصولات صنعتی، زراعتی، گوشتی، و لبنی هم از آینده مذاکرات نگران هستند.
موسسات تحصیلات عالی، پوهنتون ها و مکاتب خصوصی نیز از برگشت قدرتمندانه طالبان احساس خطر میکنند.
موسسات رسانه های چاپی، صوتی و تصویری درصورت برگشت طالبان در حوزه قدرت آینده کاری خود را پایان یافته میبینند.
محصلین دانشگاه ها و موسسات تحصیلات عالی از آینده تعامل آمریکا با طالبان سخت نگران بوده خود را بی آینده فکر میکنند.
به استثنایی فاشیست ها و افراطیون مذهبی، تمام اقوام افغانستان بخصوص جامعه شهری ما که در سالهای اخیر به سرعت افزایش یافته است از آمدن به اصطلاح صلح با شک و تردید خوشنود و از افزایش قدرت طالبان سخت نگرانند.
بخشی سیاسی جامعه ما که از ماهیت و ماموریت طالبان و بازی چند پهلوی آمریکا بخصوص از سیاست ترامپست ها، شناخت نسبی دارند از پهلو های پنهان توافق آمریکا با طالبان به شدت نگران هستند.
هرچند خلاقیت سیاسی میتواند هر امری بد را به امر نیک و هر مشکل سیاسی را به یک فرصت جدید برای کشور بدل کند، با تاسف که سیاسیون ما بخصوص ریس جمهور افغانستان فاقد چنین خلاقیت است. وگرنه حکومت چنین منفعلانه تماشاگر اوضاع نمیبود. رییس جمهور افغانستان در عوض به مبارزه طلبیدن حریفان سیاسی اش با شعار (دا گز دا میدان) میتواند از عقلانیت سیاسی استفاده کرده بخش های مختلف جامعه نگران از آینده را باهم گره زده، با شعار وحدت ملت و دولت برای بقای کشور و حفط دست آوردهای هژده ساله اخیر، یک قدرت واحد ملی با استخوان بندی محکم سیاسی بوجود آورد و آینده افغانستان را بیمه کرده مشکل تعامل آمریکا با طالبان را به یک فرصت طلایی برای کشور بدل کند.
شاهد روشنگر
>>> ایجاد وحدت و اجماع ملی نیاز به یک شخصیت و چهره ملی و مورد پذیرش همگان دارد در حالی که اشرف غنی هیچ کدام از این ویژگی ها را ندارد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است