از خوش بیاری بر حسب یک اتفاق؛ شده بودم مدیر خبر تلویزیون دولتی در هرات! (قراردادی)
سید حسین انوری والی هرات بود و . . . بهاری داشتیم در پخش و تنظیم و اول و دوم کردن خبرها!
روزی به مناسب میلاد پیامبر اسلام تمام مردم شهر ختم قرآن داشتند و . . . (کلا مد بود).
از بد حادثه، وکیل خوشگله برای شادی روح پدرش مراسمی گرفته بود و از تلویزیون هرات هم فیلمبردار خواسته بودند‌. هرچند خودشان فیلم بردار ۲۴ ساعته 😉 داشتند.
شب، نزدیکی های پخش اخبار بود که یک کاغذ مزخرف دست نویس به دستم رسید که وکیل خوشگله فرستاده بود و کلی توصیف در مورد شکوه ختم قرآن پدرش . . .
از سر اجبار و تجربه تلخ مان، در پایان خبر اضافه کردیم که فلانی جون، (جووون) هم ختم قرآن برگزار کرده!
فردای آن شب، شنگول به سمت دفتر کارم میرفتم که تلفونم زنگ زد: خانمی با عصبانیت پس از چند تا فحش آنچنانی گفت چرا خبر مرا درست پخش نکردی؟ تو جاسوس ایرانی و سپس چند تا فحش و تهدید کوچه باغی و قطع تماس . . . !
به سمت اتاق روان بودم که مدیر نشرات گفت: بیا حالا جواب بده . . . پس از چند تا اکت جهادی قسمت انتهای کله اش را یک تکانی داد که افتادگی موهایش لوندی کند و رفت. ( فکر کنم زیر لب، یک خر بی سوادی چیزی هم گفت به من).
آن لحظه متوجه شدم که یکی از دفترداران خاص انوری از من خواست با او به اتاق والی بروم، یا او خودش مرا به اتاق والی میبرد.
به محض ورود به اتاق انوری وکیل خوشگله را دیدم که کنار والی نشسته است و تا مرا دید نیم خیز شد و گفت همین فلان شده خائنِ منافق و . . . است که خبرهای مرا سبوتاژ می کند.‌
با اجازه والی نزدیک تر رفتم، فیلم بردار ما را هم قبلا خواسته بودند و آنجا بود.
پس از شنیدن چند غُر جهادی و سیاست دولتی و فحش های وکیل خوشگله! از اتاق بیرون شدم.
(بدون شنیدن هیچ توضیحی از من!)
والی دل رفته دستور داد مجددا خبر مراسم ختم قرآنی که وکیل صاحب برای شادی روح پدرشان گرفته بودند را پخش کنیم!
به اداره برگشتم و بعد از مشوره با آمر تلویزیون قرار شد، پیرامون مراسم ختم قرآن و ارج گزاری به ارزش ها، ویژه برنامه ای بعد از خبر ساعت ۹ به نشر برسانیم و تصاویر این خانم و مهمانان اش را پخش کنیم.
همین کار را کردیم. . .
فردایش دوباره همان آش و کاسه، با این تفاوت که انوری عصبانی تر بود.
تا وارد اداره اش شدم، شروع به داد و بیداد کرد که چرا وکیله صاحب هنوز ناراحت است!
گفتم جریان چیست؟
وکیل خوشگله گفت: مه مسخره تو . . . بچه هستم؟! عکس نصف مهمونا مر پخش نکردی! فیلم بگرفتی به ته یک چوکات خوردی به گوشه تلویزیون انداختی! عکس نصف دیگها نیامده! تا فیلم برو موترا میره، قطع کردی! جا به همو کلونی مگر فقط ۴ مهمون نشون میدادی!
بعدش هم توبیخ فیلم بردار نازنین ما!
خیلی خیلی برخورد رکیک و دور از شخصیت انسانی بود. ولی!
در نهایت کاغذ مزخرف دست نویس را به انوری نشان دادم و گفتم، ادبیات وکیل صاحب را که شنیدید، فحش هایشان را هم ضبط کردم، این هم کاغذ دست نویس و . . .
انوری اشاره ای کرد و گفت برو!
نکته: او سوگلی دربار انوری بود

حمید آریارمن

>>>   درین جای شکی نیست که آن خانم کار خوب نکرد.
اما نا گفته نماند (گفت مجددی که هنگام رهایی بعضی از طالبان از محبس بگرام،هنگام ملاقات با آنها گفت که شما هم چندان بیگناه نیستید)،حالا تو هم چندان بیگناه نیستی.
برای این که قصد خود را از خانم مذکور گرفته باشی،خدا داند که مرتبه دوم چقدر کوشش کردی که فلم مراسم او را چنان دستکاری کنی و تعداد نفر را کم نشان بدهی که سبب قهر زیاد تر او شود.
این عادت همه کسانی است که یک کار را بزور بالایش انجام بدهی،تا که میتواند کوشش میکند که آن کار را خراب کند.

>>>   معلوم است كه ك....خود را با شاخ گاو جنگ داده بودي خوب است كه چانس اوردي ورنه وكيله برطرفت ميكرد و تا امروز بيكار ميبودي.

>>>   اصلا همان خانم بنظر من نه از دین اسلام خبری داشت و نه از انسانیت و اخبار رسانه یی زیرا اگر ختم قران خاص برضای خداوند بود و خیرت هم کرده بود اول اینکه نشر ان از طریق تلویزیون جز خود خواهی و از بین بردن اجر و ثواب چیزی دیگری در پی نداشت واز جانبی خیرات بخاطر رضای خداوند اگر بود چرا خیراتخور واقعی و مستحق نبود که فلانی خان فلانی خان را بکارت خبری خبر کرده بود پس وکیله صاحباصلا هدف اش ازنام ختم قران نه بل خود نمایی و نشان دادن طرفداران اش از اشخاص با نفوذ و سوءیی استفاده از نام ختم قران بوده مرتکب خطا و کناه شده مزید بران که این شخص را اذیت وازار کرده به گناه اش افزوده است .

>>>   حمید خان از اینها که بگذریم از فروش سوالات کانکور توسط یک شخصی به نام حمید با همکاری برادر یک کورس مشهور هرات هم بنویس عزیز دل برادر!!!
اکت کاردرستی میکنی اما وقتی 30000 دالر معامله فروش سوالات با هیواد و .... توسط یک شخص به نام حمید و .... هیچ حرفی نمیزنی.
به این میگویند تناقص و دورنگی . آن وکیله زیبا روی که علنی بازی میکرد رو بازی میکرد و میکند شما چرا دو رو بازی میکنید؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است