کل داستان لوی جرگه‌ شیر سرخ قندهار دروغ بود
تیم های انتخاباتی و احزاب سیاسی این جرگه را تحریم کرده اند، براساس کدام استدلال و منطق می توان مدعی شد که این جرگه تصمیم نظام است؟ این جرگه یک دهن کجی نابخردانه‌ی سیاسی و خیانت ملی به بیت المال کشور می باشد 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۰۸    ۱۳۹۸/۲/۴ کد خبر: 158349 منبع: پرینت

فتنه انگیزی، جعل تاریخ و دروغ های آشکار محمد اشرف غنی حاکم ارگ کابل، در دیدار با اعضای کمیسیون برگزاری لوی جرگه مشورتی صلح.

یک:
فتنه انگیزی رییس حکومت وحدت ملی در باره واژه «جرگه»
رییس حکومت وحدت ملی که از فرط تفکر فاشیستی در رنج ابدی بسر می برد و دشمنی و خصومت اش با زبان پارسی آشتی ناپذیر می باشد، در این اواخر سعی می کند تا با نوعی ژست های پوپولیستی و دروغ، روابط تمدنی بین شهروندان کشور( بخصوص تاجیک ها و ترک زبان‌ها را) دچار نوعی اختلاف و رقابت منفی بسازد، بی خبر از اینکه تمام ترک زبانهای کشور از معماران اصلی تمدن خراسان بزرگ و وارثان فرهنگ و تمدن زبان منطقه ای و فرا کشوری پارسی بوده اند.

محمد اشرف غنی در یک حرکت نامتعادل مدعی است که واژه « جرگه» واژه ترکی است و وارد تمام زبان‌های ما گردیده است.
حاکم فاشیست ارگ کابل نمی داند که قبل از تغییر الفبای زبان ترکی(ترکیه) به لاتین هزاران واژه فارسی در زبان ترکی و بالعکس صد ها واژه ترکی در زبان پارسی وجود داشت و دارد، اما برای شناخت یک واژه نمی توان قواعد زبان را نادیده گرفت.
حاکم فتنه انگیز ارگ کابل باید بداند؛ که در زبان پارسی قاعده وجود دارد که اگر در واژه‌ی یکی از این چهار حرف (پ،چ،ژ،گ) وجود داشته باشد و حروف خاص عربی ( ث،ح،ص،ض،ط،ظ،ع ،ق) در آن کلمه نباشد، آن واژه فارسی می باشد.(۱)
واژگان جرگ و جرگه هر دو فارسی اند و این کلمات دارای داستان بلند در ادب و شعر زبان فارسی می باشد.

لغت‌نامه دهخدا
جرگه . [ ج گ ‫/‬ گ ِ ] (اِ) حلقه زدن و صف کشیدن مردم و حیوانات دیگر. (برهان). صف کشیدن انبوه مردم. (غیاث اللغات). مطلق صف و حلقه است خواه مردمان باشد، خواه سایر حیوان از چرنده و پرنده. (از آنندراج) (بهارعجم). حلقه. حوزه. جرغه. پره. مجمع. جماعت. محفل. رج. سپاه. صف. قطار. (یادداشت مولف): و فرمان شد که لشکرهایی که بر مدار استاده اند بجرگه روان شدند. (جامع التواریخ رشیدی) و لشکر در قفای آن دیوار به جرگه فرود آمدند. (جامع التواریخ رشیدی):
عقل از زمره انیس و جلیس
بخت در جرگه عبید و خدم
نورالدین ظهوری (از بهارعجم و آنندراج)

چو تیغت کند کار بر جرگه تنگ
درآید بدم لابه غران پلنگ .
نورالدین ظهوری (از بهارعجم و آنندراج ).

گر آهوی چین در غزال خطاست
که در جرگه چشم جادوی اوست .
محسن تاثیر (از آنندراج ).

سرور جرگه شاهان جهان شاه نجف
صفدر معرکه شیردلان شیر خدا.
سعید اشرف (از آنندراج ).

اگر زاغ و گر صعوه ناتوانم
همین بس که در جرگه بلبلانم.
طالب آملی (از آنندراج ).

نوعی از شکار و آن چنان است که لشکریان گرد صحرا حلقه زده تا صید بدر نرود. (بهارعجم) (آنندراج):
چشم او در جرگه دارد آهوی عقل مرا
حد مجنون کی بود داخل شدن در جرگ من.
مسیح کاشی (از بهارعجم ).

سراغ چشم تو دارد ز خویش رفتن ما
ز جرگه رم آهوست درطپیدن ما.
فطرت (از آنندراج ).

- جرگه بستن ؛ حلقه زدن . صف کشیدن:
اشارت کرد خاصان را نشستند
پرستاران بخدمت جرگه بستند.
ناظم هروی (از ارمغان آصفی).

- شکار جرگه؛ شکاری که سلاطین با راندن شکاریان به محلی بعمل آورند. شکاری که حیوانات شکاری را از هر سوی بمرکزرانند تا بدانجا گرد شوند و شکار شاه یا امیر و ملتزمان رکاب وی آسان گردد. (یادداشت مولف):
اگر به این صف مژگان شکار جرگه کند
سزد که تیر کشد موی بر تن نخجیر.
اسیر (از آنندراج ).

بر چرخ به صیدگاه بختش
یک دوره جرگه شکار است.
طالب کلیم (از آنندراج ).
جرگه پهلوانان؛ بعضی گویند جایی که پهلوانان باره‌م کشتی می گیرند.

دو:
دروغ بزرگ سیاسی
محمد اشرف غنی مدعی شده است که « جرگه دنظام جرگه ده...»

حالا سوال اینجا است که کدام نظام، نظام را که بهل این لوی جرگه حتی اجماع حکومت وحدت ملی را هم با خود ندارد.
دکتر عبدالله عبدالله به عنوان شریک قدرت و طرف اصلی موافقتنامه کابل و حکومت وحدت ملی این لوی جرگه را تحریم کرده است.
تمام تیم های انتخاباتی مهم و احزاب عمده سیاسی این جرگه را تحریم کرده اند،براساس کدام استدلال و منطق می توان مدعی شد که این جرگه تصمیم نظام است؟
این جرگه یک دهن کجی نابخردانه‌ی سیاسی و خیانت ملی به بیت المال کشور می باشد که در راه بیهوده و نامناسب به مصرف می رسد.

سه:
جعل تاریخ و اتهام بزرگ به آخرین فرمانروای خراسان بزرگ و شرق ایران و توران احمد شاه ابدالی.
محمد اشرف غنی می گوید: «در روزی که لویه جرگه شیر سرخ قندهار در ۱۷۴۷ بود،شرایط بسیار بد بود، یک قسمت زیاد اتباع قندهار، فراه، نیمروز، بادغیس،هرات و هلمند به مازندران به درو ترین نقاط افغانستان تبعید شده بودند... و مردم تصمیم گرفتند... که افغانستان را تأسیس کنند و این است که تا حالا وجود دارد»
این صحبت محمد اشرف غنی مرا بیاد داستان تاریخی انداخت که کسی نوشته بود «خسن و خسین فرزندان مغاویه را بر بالای مناره گرگ درید».

اولاً:
کل داستان لوی جرگه‌ی شیر سرخ قندهار دروغ محض است و هیچ سند معتبر قطعی الثبوت تاریخی موجود نیست که نام آن نشست را احمد شاه ابدالی لوی جرگه اعلام کرده باشد.
واقعیت داستان این بود که احمدشاه درانی با توجه به واقعه قتل نادر افشار و فروپاشی امپراطوری نادرشاه افشار،نیازمند سازماندهی ارتش و انسجام امور اداری در گستره‌ی امپراطوری بود و تمام جلسات نظامی در داخل مقر نظامی نادرشاهی (قلعه نظامي نادر آباد) دایر گردید و موضوع اصلی اعلام فرمانروای و تثبیت موقعیت خود و ارتش به عنوان وارث تاج و تخت ایران و خراسان بود.
احمدشاه در واقع از همان لحظه ای که قتل اتفاق افتاد مدعی فرمانروای بود و داستان پردازی های لوی جرگه شیر سرخ ربطی به تاریخ احمدشاهی ندارد.
احمدشاه ابدالی براساس تاریخ معتبر احمدشاهی نه هویت سیاسی افغانستانی را می شاخت و نه مدعی تأسیس کشور افغانستان بوده است و نه افغانستانی در آنوقت وجود داشته است.
احمدشاه به تکرار خود را پادشاه ایران و خراسان و جانشین امپراطوری نادرشاه افشار می دانسته و روح و روان او از هویت سیاسی افغانستان خبر نداشته است.
دروغ بزرگ دیگر این است که کسی بنام صابرشاه کابلی وجود خارجی ندارد.

ثانیاً:
در آنزمان نه هویت سیاسی افغانستان وجود داشت و نه مردم استان‌های خراسان به مازندران تبعید شده بودند و نه مازندران جزو کشوری بنام افغانستان بوده است.

ثالثاً:
در آنزمان تمام اين سرزمين ها جزو امپراطوری نادرشاه افشار بشمار می رفت و مازندران و قندهار دو استان در یک امپراطوری بود و مازندران هیچ ربطی به هویت سیاسی افغانستان که در قرن نزده براساس تصمیم دو امپراطوری روسیه ترازی و بریتانیای کبیر تشکیل شده است نداشت و ندارد.

پاورقی :
(۱)
«هشت حرف است آنکه اندر فارسی ناید همی
تا نیاموزی نباشی اندر این معنی معاف
بشنو از من تا کدام است آن حروف و یادگیر
ثا و حا و صاد و ضاد و طا و ظا و عین و قاف
چهار دیگر خاص باشد در زبان فارسی
پ و چ و ژ و گاف »

عبدالحی خراسانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جرگه
قندهار
نظرات بینندگان:

>>>   باید برای تثبیت حقیقت درینمورد لویه جرگه برگذاز شود نا ثابت نمایند که جرگه ترکی است یا فارسی ویا پشتو ، این صرف از صلاحیت لویه جرگه است

>>>   مرکز بین المللی مطالعات استراتیژیک
دروغگو حافظه ندارد !
نویسنده : حسن علی عدالت
اشرف غنی احمدزی پنج سال قبل برداشت متفاوت از امروز از قانون اساسی و تفسیر قانون اساسی داشت ، ایشان حامد کرزی را متهم می کرد که بالای ایشترینگ موتر خواب رفته است ورنه سرنوشت قانون اساسی به این وضعیت دوچار نمی شد اکنون که به قول مرتضوی جناب ایشان هیچ خواب ندارد و ۱۶ ساعت روی چوکی ارگ بیدار می نشیند چرا تفسیر دیگری متفاوت از پنج سال قبل دارد و برای بقایی قدرت زیر نام دادگاه عالی کودتا انجام داد .
واقعیت این است که تاریخ افغانستان گره خورده است به نام دکتاتور ها در مذهب دکتاتور ها هدف قدرت و حفظ قدرت است دگر همه چیز خدا ، قرآن ، دین ، قوم ، مردم ، دادگاه و قانون اساسی وسیله است برای رسیدن به قدرت .

>>>   درود جناب خراسانی ،دستت درد نکند این همه معلومات برای یه عهده بیسوادان کشور که بدونن چه به چه است همچو.... نباید بکنن. شما همه رو به مدرک، تاریخ، موخز تشریح نموده آید.

>>>   کاملا حرف درست و حسابی گفتید و این کار ختم زندگی سیاسی غنی را نشان میدهد دوران حکومت غنی تمام شده و وقت ان فرا رسیده تا حرف مردم تصمیم حکومت باشد نه از جرگه های فرمایشی

>>>   اشرف غنی متفکر دوم جهان انهم صرف دریک مروزنامه انگلیسی زبان نشریه خصوصی حال خود را نه تنها که بضم خودش عقل کل میداند یگان وقت که مریضی روانی ان از برط قدرت طلبی به زمین میخورد چنین چیز های نا خردانه و خیالی را پف و باد میکند و در هر سخنرانی ان مردم منتظر پخش خبر ان و فکاهیات که از سخنرانی ان میبراید توجه میکنند اشرف غنی که بگفته خودش علم تفسیراسلامی در پاکستان تکمیل کرده بود از برکت همان علمش امام حسین را نواسه خدا خطاب کرد بعوض سجده دست بدعا گردید و بجای دعا رو بسجده کرده این سخنش که جرگه کلمه ترکی است هم از علم بالایش در ادبیات و زبان است ادم روانی یکبار احمد شاه بابا و میرویس خان را اوصافبلند و نادرست میکند و در جای دیگر میگوید که حکومت انها برامده از قتل و کشتار بود نه خواست مردم به همین ترتیب تغیر نام کشور مارا بنام افغانستان زمانسلطنت احمدشاه بابا میخواند در حالیکه تغیر نام کشور ما در زمان حکومت شاشجاع دست نشانده حکومت انگلس بنام افغانستان نهاده شده است اسناد ان در موزیم انگلستان موجود است پته خزانه ساختگی را اقای داکتر صادق فطرت ناشناس که خود از پشتونهای قندهار است جعلی بودن انرا بیان کرده است .

>>>   درین کشور از دست جهالت و خشم اوغان واقعیت را هم گفته نمیتوانی.
تمام مطالب این مقاله واقعیت مطلق اند ولی ببینید که مخترعین پته خزانه و جعل و دروغ تاریخ چه چرندیاتی در خور مردم میدهند.

>>>   عمر راوی
سیاست خارجی تاجیکان خراسان !
( بخش یکم )
تاجیکان خراسان ( افغانستان ) هرگز سیاست مستقل قومی در هیچ زمینه ای نداشته اند، چه رسد به سیاست خارجی . اما اقوام دیگر، سیاست های مستقل قومی خود داشتند و دارند. موازی با سیاست های رسمی ، خود شان نیز با کشورهای مختلف وارد گفتگو میشوند و حتی تفاهم نامه های خصوصی امضاء میکنند. سیاست رسمی دولت وقت هرچه باشد، انان با کشور ها و احزاب سیاسی مقتدر و موثر رابطه برقرار میکنند و موقف قومی و سیاست قومی خویش را روشن می سازند . تاجیک ها ، تا همین امروز ، چنین کاری را نکرده اند و حتا به ذهن شان هم گذر نکرده است که میتوانند به مثابه یک قوم بزرگ و تاثیرگذار از خود سیاست خارجی مستقل داشته باشند و با کشورها و احزاب مقتدر جهان بر مبنای آن وارد گفتگو شوند و به تفاهم های ضروری برسند.
شرایط در منطقه و جهان در حال دگرگونی های بسیار ژرف است. موجهای تازه ای از حادثه ها در حال پیدایش می باشند. تاجیکان به صورت عموم و تاجیکان خراسان به طور ویژه هیچگونه آماده گی برای روبرو شدن با امواج خروشان حوادث و دگرگونی های نوین ندارند.
ما تاجیکان ، به سیاست مستقل قومی نیاز داریم . یک سیاست خارجی روشن که منافع راهبردی تاجیکان خراسان ( افغانستان ) را در الویت قرار دهد و ملت تاجیک را از دنباله روی های کورکورانه و سیاهی لشکر شدن برای شعار های قومی دیگران رهایی بخشد.

>>>   Saboor Raheel
تبعیض را از تاجیکهای لوگر و لغمان بردارید!
این ظلم است که تاجیکها نفوس اصیل و بومی لوگر و لغمان باشند اما دیگران همه‌کاره این دو ولایت باشند.

>>>   مردم حق دارند که افغانستانی بگویند چون اوغان تنها نام دوم پشتونها است، نام ملی نیست، و به زور و جبر در قانون اساسی بالای مردم غیر پشتون که اکثریت مردم کشور هستند تحمیل شده است۰

>>>   پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را حذف میکنند و همه را به جبر افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.

>>>   گپ اشرف غني و گپ ديوانه پارك شهر يكي است كسي نميشنود. تركي باشد يا نه مهم نيست اما شرم باد بر غني

>>>   فارسي يا تركي فرق نميكند . پشتو خو نيست

>>>   پشتونهای ارزگان و دایچوپان خود اعتراف می کنند که آنها مهاجرانی هستند که از چمن ، ژوب، پشین و وزیرستان پاکستان آمده اند. تمام اسامی مناطق در این ولسوالی ها و همچنان ولسوالی ارغنداب ولایت زابل به زبان فارسی است. آثار مردم هزاره مانند درختها، قبرستانها، و حتی قلعه های آنان هنوز باقی است.اصلا پشتونهای ارزگان معروف به مهاجرین است که در زبان عوام ماجرین تلفظ می شود.یادم هست در زمان حکومت خلقی ها در ولسوالی دایچوپان وقتی تقسیم اراضی از سوی دولت شروع شد ملاها و ملاکین تبلیغات راه انداخته بودند که گرفتن این زمینها از سوی بی زمینها جایز نیست و ناروا است چون زمینهای مردم است و گرفتن آن غصب است. خلقیها در برابر این تبلیغات آنان در بازار متینگی راه اندازی کردند و یکی از دانش آموزان که به نام عیسی محمد که خود پشتون و از قوم تیرین بود سخنرانی کرد و در این سخنرانی گفت که اگر شما ملا ها و زمینداران راست می گویید که گرفتن این زمینها از سوی بی زمینها غصب است و جایز نیست پس باید همه پشتونها این سرزمین را تخلیه کنند و به وطن خود برگردند برای اینکه این زمینها از هزاره ها هستند و شما به زور غصب کرده اید. این دانش آموز چندی بعد کشته شد.به هر حال تاریخ حضور پشتونها در کشور ما بسیار روشن است و هیچ ابهامی در اینکه آنان از پاکستان به کشور ما سرازیر شده اندوجود ندارد.

>>>   پشتونهای ارزگان و دایچوپان خود اعتراف می کنند که آنها مهاجرانی هستند که از چمن ، ژوب، پشین و وزیرستان پاکستان آمده اند. تمام اسامی مناطق در این ولسوالی ها و همچنان ولسوالی ارغنداب ولایت زابل به زبان فارسی است. آثار مردم هزاره مانند درختها، قبرستانها، و حتی قلعه های آنان هنوز باقی است.اصلا پشتونهای ارزگان معروف به مهاجرین است که در زبان عوام ماجرین تلفظ می شود.یادم هست در زمان حکومت خلقی ها در ولسوالی دایچوپان وقتی تقسیم اراضی از سوی دولت شروع شد ملاها و ملاکین تبلیغات راه انداخته بودند که گرفتن این زمینها از سوی بی زمینها جایز نیست و ناروا است چون زمینهای مردم است و گرفتن آن غصب است. خلقیها در برابر این تبلیغات آنان در بازار متینگی راه اندازی کردند و یکی از دانش آموزان که به نام عیسی محمد که خود پشتون و از قوم تیرین بود سخنرانی کرد و در این سخنرانی گفت که اگر شما ملا ها و زمینداران راست می گویید که گرفتن این زمینها از سوی بی زمینها غصب است و جایز نیست پس باید همه پشتونها این سرزمین را تخلیه کنند و به وطن خود برگردند برای اینکه این زمینها از هزاره ها هستند و شما به زور غصب کرده اید. این دانش آموز چندی بعد کشته شد.به هر حال تاریخ حضور پشتونها در کشور ما بسیار روشن است و هیچ ابهامی در اینکه آنان از پاکستان به کشور ما سرازیر شده اندوجود ندارد.

>>>   تاریخ سوریه، غوریها، لودیها، ابدالیها، محمدزاییها، ګرشاسب، و امثاله از تاجیکهای رقاصه خانهای دوشنبه بودند؟ خراسان؟ کدام خراسان؟ خراسان کدام شاه تاجیک ؟ سامانی؟ او خو هزار سال قبل بود! در ۱۰۰۰ سال یک قوم تقربا اصلیت خودرا از دست میدهد! ببینید در یک قرن غلامی روس چقدر تاجیک تغیر کرد و تاجکوف شد؟ پشتون اګر هر قدر بد است باز هم ازاد است!
ان فرهنګ که در ګرو مدح و طلا شد
خیز و جست ان مردم خوب مبتلا شد
ان بز که عقبش نمایان است به همه
بر ګوسفند خیزکنان به هدف به ها ها شد
اولاد شنسب

>>>   فارسی باشد یا ترکی مهم نیست خوب است که اوغانی نیست.

>>>   اولاد شنسب
همان قسمیکه فیل در نمک چیزی نمیفهمد، خر در فرهنگ چیزی نمیفهمد، به همان قسم تو اوغان هم در تاریخ و فرهنگ چیزی نمیفهمی۰
پس بهتر است نه مثل یک غول آشکار به تاجیک ها توهین کنی و نه هم به کدام غیر اوغان دیگر۰
و حال اگر تو کدام اثر و یا کدام نشانی تمدنی ات را آوردی و یا ثابت ساختی که قدامت آن بیش از ۳۵۰ سال باشد؛ مطمئن باش که من پس از این هرچه را تو بگویی، هرچه را تو بخواهی و هرچه را که تو نیک بشماری من آنرا بی درنگ و بدون تردید خواهم پذیرفت و با تو دیگر سر ستیزی نخواهم داشت!
اگر نمیتوانی مطمئن هم هستم که نخواهی توانست.
قبل ازینکه بحث بجایی بکشد که آنگاه دست نوشته ها، سنگ نوشته ها، آثار علمی، فرهنگی و تاریخی تعیین کننده صاحب وطن اصلی باشد، و ثابت کند که اوغان کیست!؟ چه زمانی کشف شده است!؟ چه مکانی در چه زمانی افغانستان نام داشته است!؟ و آنگاه که ثابت شود قبل از اوغان چه کسانی بر خراسان حاکمیت داشته است!؟ و همینگونه ده ها نشانی و ثبوت دیگر؛ این تو خواهی بود که بایستی کشور من (خراسان) را به خودم بگذاری و خودت به عنوان یک مهاجری که در قرون نهم تا دهم به سرزمین من (خراسان) پناه آورده بودی یا آرام و بدون مزاحمت با من و هم میهنان گرامی ام، زنده گی کنی، و یا از همانجایی که آمده ای برگردی! به حق و موجودیت دیگران احترام قایل باش تا دیگران نیز کم از کم هم که شده تو را به عنوان مهاجر نه بلکه به عنوان هم میهن و برادر بشناسند.
پس حد و اندازه ات را بشناس!

>>>   مردم حق دارند که افغانستانی بگویند چون اوغان تنها نام دوم پشتونها است، نام ملی نیست، و به زور و جبر در قانون اساسی بالای مردم غیر پشتون که اکثریت مردم کشور هستند تحمیل شده است۰

>>>   اوغان چه لنگی دار چه نکتاهی دار باید نوکر و غلام یک گروه خارجی باشد. در دوصدو هفتاد سال اخیر همینگونه بوده.
همین محب تا دیروز چه تملق ها و چاپلوسی ها امریکائی ها را نمیکرد، حال سلفی گرفتن هایش یادش رفته و وطنپرست ضد امریکائی شده است. اصل گپ آنست که بادار کلان بالای این غلام ها دیگر اعتماد ندارد و یکی را با دیگری عوض میکند، و این محب از وارخطائی نمیداند چه بگوید

>>>   این اوغان کوچی همین نام مجلس و نام پارلمان را هم بد کرد۰
پارلمانی که ۲۵ درصد آن تکمیل نشده و قسمت تکمیل شده آن هم مورد مناقشه است و تمام برگزار کنندگان آن هم محکوم به خیانت ملی به محکمه معرفی شده اند صرف اهداف سیاسی افتتاح میشود۰
کوچی کاملن مردار کرده۰


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است