نشست بین المللی بدون نماینده ای از افغانستان!

نظرات بینندگان:

>>>   خلیل زاد دیروز باسفیر افغنستان درامریکا ملاقات داشت وبرایش گفته است: این راه خیلی پرخم وپیچ است رسیدن به صلح کگار آسان نیست

>>>   توافقات ژنیو ور سال ۱۹۸۷ صورت گرفت.در مدت دو سال یعنی تا سال ۱۹۸۹ تمام قوای شوروی از افغانستان خارج شد.
دولت شوروی به مدت سه سال یعنی تا سال ۱۹۹۲ افغانستان را از نظر اقتصادی و نظامی اکمالات کرد.
در سال ۱۹۹۲اتحاد شوروی تجزیه شد و بوریس یلتسن رییس جمهور روسیه و وارث اتحاد شوروی،کمک های نظامی و اقتصادی خود را به افغانستان قطع کرد و داکتر نجیب نظر به درخواست بینین سیوان نماینده ملل متحد برای افغانستان،از ریاست جمهوری استعفی داد و مجاهدین آمدند و کابل را گرفتند و داکتر نجیب در هنگام فرار در میدان هوایی دستگیر شد.
حالا ببینیم که این تاریخ با همین جزییات دوباره تکرار میشود و یا در آن تغیراتی خواهد رونما شد.
اگر تکرار شود،وا بحال امریکا و وا بحال افغانستان و وابحال اشرف غنی که او را چگونه دستگیر خواهند کرد.

>>>   چهار گرگ درنده فکر تقسیم کرده اند

>>>   نماینده دولت آمریکا شرکت کرد در این نشست و نماینده دولت آمریکا خودش و نماینده دولت افغانستان میدونه این است حال و روز اسفبار خاورمیانه و کشورهای خاورمیانه که نماینده آمریکا که کشورش نه تنها در خاورمیانه که اصلا در آسیا نیست و در قاره دیگری در ینگه دنیاست خودش و نماینده افغانستان میدونه البته در این وضع سران بی لیاقت کشورهای خاورمیانه هم بی تاثیر نیستند

>>>   به این دولت و حکومت نه آبرو مانده و نه عزت، نه قدر و نه ارزش، رئیس جمهور انتصابی آمریکا اشرف غنی با این همه مزدوری و خدمت به آمریکا در راستای احیای داعش در افغانستان مثل یک کچالوی داغ از طرف بادارانش دور انداخته شد. اشرف غنی که در تاریخ به مزدور‌ترین و بد نام‌ترین رئیس دولت نام خواهد داشت در داخل هم منفور‌ترین است و اگر غیرت و همت داشته باشد، باید در برابر این بی‌ عزتی‌ها اعتراض کند و از مقامش استعفا بدهد. اما کو غیرت؟

>>>   کاش به صلح و امنیت برسیم من ناخواسته چشمام رو تو ایران باز کردم ولی هیچ وقت کشور من نشد ای کاش دست خودم بود و جای دیگه ای بازشون میکردم آرزوم اینه بتونم امکانش رو پیدا کنم کشوری داشته باشم حالا کشور پدریم یا یه کشوری که انسانیت هنوز توش وجود داشته باشد

>>>   اگر افغانستان ازاد میبود وگردانندگان ارگ وسپیدارش ملی <به ضم میم>های بیرونی ها نبودندی وفوج ومامور ما وبودیجه ای ملی<به کسر میم> ما ازدخل کشور میشد انگاه کسی حق نداشت به اسم ماواز طرف ما صحبت مینمود حال که کار از کار گذشته همه چیز به دست دیگران است وداخلی ها سمبول بیش نیستند پس مذاکره با اینها لا طایل وبی فایده شده است اگر بپرسند که طالب ها ودیگران نیزدست نشانده های انهاست چرا با انها مذاکره صورت میگیرد جوابش واضح است ارگ نشین ها وسپیداریان را رنگشان خلاص گردیده دیگر نمی نویسندوطالب ها اندگی رنگشان مانده وکمی دیگر هم میشود از انها استفاده کرد چون این دنیا دنیای منافع است هر انکه به درد منافع شان بخورد ارج می نهندمجال جولان می یابد انی که تا یک مدت محدد ومعین کوک شده اند وزنگ خودرا نواخته ووجیبه ای مفروضه را ادانموده اند وانطور که خواسته اند رقصیده اند وچند مدتی بازار اشغال واستعمار را گرم ساخته اند و از سوی هم به اندازه ای کافی با استفاده از فرصت بدست امده به نفع قبیله واکونت های شخصی کار کرده اند وخوب هم کار کرده اند وبه اهداف معینه رسیده اند وبیش تر از معیار های معیتع انداوخته اند وذخیره کرده اند حال میسزد که میدان را به نفع برنامه های بعدی تخلیه نمایند خوب معلوم است کسی را یارای مخالفت ومقاومت در برابر پلانهای بیگانه ها نیست این همه درامه وسناریوی بیش نیست ان ابروی که در برابر انها خم نمیشود تراش میکنند وان داندانی که از غضب باهم سایده میشود می کشند در زیر هر کاسه یک نیم کاسه وزیر زبان شان زبانچه ها است که ما طالب های مبتدی از درک اسرار عاجز امده ایم گذشته ازینها روس وچین واتحادیه ای اروپا هم هنوز از خون افغان سیراب نشده اند وچند ملیون لیترخون دیگر هم باید بریزند تا عطش افغان کشی شان فرونشیندو محبس های خارجی هانیز برای طالب وبرادرانش تربیت گاه ذهنی وبدنی بیش نیست از ان مدرسه بغدادی ها وسلام ضعیف ها درجه ای فراغت حاصل نموده اند انچه در مدارس پاکستان خوانده اند دوره ای ابتدای ومتوسط میباشد اینچا بکلوریا ویونیورستی است وجناب حکمتیار هم که در غیبت صغری وکبر ی رفته حتما جای مصروفتعلیم بوده عجیب است خارجی ها از چهار هزار متر زیر زمین معدن وزیر زمینی ها را استکشاف مینمایند تونل ها وزیر زمینی های فلسطینی هاراکشف وخنثی میکنند وحکمتیار را هم موقعیتش را می یابند وراکت هم فیر مینمایند ولی از بخت بد خارجی ها تیر بندی داشته وموشک های پتریوتش فعال بودهوراکت های خارجی ها کار گر نیفتاده ولباس های زرهش ضخیم وبسیار دبل بوده که به قول حضرت عالی هرقدر فیر نمودند برایشان اصیب نرسیده است
نیم جان از نیم روز

>>>   Farid
قهرمان داشتن به معنای بسیار چیز داشتن نیست.بابا داشتن هم به این معنا نیست که جامعۀ بابا و فرزند داریم.مارشال داشتن و شهید صلح داشتن هم قدرت داشتن نیست.این نام هارا دادند یا به دست آوردید و همه ارزش های تان رااز دست دادید.حالا زمان نگهداری نام های با شکوه و آرامگاه های با شکوه نیست.حالا زمانِ بودن است ؛بودن برای دفاع از وطن،برابری و آزادی.

>>>   Raheel
امان الله یک گریزی، زنباره، شکست‌خورده و تسلیمی بود. شکست قطعی او در غزنی توسط اقوام سلیمان‌خیل رقم خورد. او بود که مردم را به افغان و غیر‌افغان تقسیم کرد تا قدرت خود را حفظ اما مردم به او اهمیت ندادند. او با سرافکندگی و نومیدی از پشتیبانی مردم قندهار وطن را از راه سپین بولدک و در حالی که خریطه های شان پر از پول بیت‌المال بود همراه با خانواده به هند برتانوی رفت و با کشتی انگلیسی راهی اروپا گردید.
او متهم به همخوابگی با خواهرزنش و دست داشتن در قتل پدرش است. او یک خودکامه مطلق بود.

چگونه میشود این آدم را قهرمان ملی خواند؟

غنی با قهرمان خواندن امان الله در مزارشریف و آن هم بدون دلیل اهداف نفاق افکنانه را دنبال میکند.

امان الله هرگز نماد وحدت ملی شده نمی تواند. او نماد شقاق ملی است. همین نفاق افکنی او بود که سرنگونی اش را سبب شد. غنی چه قلبه کرده است. اما این را بداند که مردم به حدی از او متنفر اند که هرچه را او تایید کند در ن نظر مردم منفور خواهد شد چه رسد به امان الله که خود قربانی نفرت مردم و ملت بوده است.


تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ ۱۳۹۸/۱/۱	کد خبر: 157898	منبع:	پرینت