اشتباهی که تکرار شود دیگر یک اشتباه نیست، یک تصمیم است. این تصمیم میتواند تباه کننده خانمانسوز و در ضمن خاینانه باشد. یک جنایت غیر قابل جبران و غیر قابل بخشش است و عدم رفع اشتباه اولی به معنی محرومیت از عقل سلیم است... | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ ۱۳۹۷/۱۰/۱۸ | کد خبر: 156811 | منبع: | پرینت |
زبانم لال و چشمان کور که هرگز در مورد این افراد دیگر گاهی حرفی به زبان بیاورم، زیرا معلوم شد که دیدگاه و نظریات این گروه از توافقات "بن" گرفته الی تصمیمات لوی جرگه "خلیلزاد" و نیز زد و بند های امروزی (یعنی رفتن زیر خیمه غنی و اتمر) درحالیکه هردو یکی اند، را نه اشتباه بلکه محض عدم ظرفیت و سطح پایین درک انسانی ایشانرا در برابر مردم، تاریخ و جامعه میدانم و بس.!
خدا گر پرده بردارد ز روی کار آدمها
چه شادیها خورد بر هم چه چه بازیها شود رسوا
با اینکه سالها است مفهوم و ماهیت دیدگاه های کلی این افراد را میشناختم و میشناسم؛ ولی بعضی اوقات بخاطر حس درد درونی و کوفته شدن استخوان های وجودم مجبور میشدم که روی عملکرد سبکسرانه این افراد حد اقل چیز های بنویسم تا درد دلم را به صفحه کاغذ خالی کنم؛ زیرا میدانستم و میدانم از آنطرف نه گوش شنوایی و نه چشم بینایی و نه حیایی وجود داشت تا فریاد و ناله های میلیونی هموطنان خویش را را بشنوند متاسفانه اینها که مصروف معاملات گندیده بودند و هستند.
در واقعیت امر اکثرا انگشت انتقاد هموطنان ما بالای این افراد بعد از مرگ مسعود خصوصا بالای توافقات خاینانه و شرمگین "بن" و تصمیمات لوی چرگه وارد بود؛ در کل و شخصا خودم به این نظر بودم که به اصطلاح این افراد چیز فهم که نماینده قانونی دولت آنزمان که گویا هرکدام شان جنگ آوران بی بدیل و بلبل آگاهی و دانش بودند که چنان بودند و چنین بودند؛ چرا به تصمیات خاینانه تن دادند؟
گرچه آگاهان و مبصرین سیاسی و حتی امضا کنندگان این اسناد شرم آور دیدگاه و نظریات جداگانه داشته اند و یک تعداد شان هم خواستند آن اشتباه تاریخی را رنگ دیگری جلوه دهند؛ ولی شریفانه اعتراف میکنم که حتی طی قریب 18 سال حتی تا یک روز قبل هم درک این مساله برای من به معمایی عجیبی تبدیل شده بود و اذیتم می نمود که همه اش چرا ها بی پاسخ بود؟؛ ولی خوشبختانه و یا هم شور بختانه تصمیم تازه گروهی این افراد در تکت انتخاباتی یعنی تکرار اشتباه نابخشودنی دیروز، سرگردانی های بی حاصل، نشت های بی مفهوم، ایتلاف های موسمی و فریبنده... واضع ساختند که توافقات "بن" و تصمیات لوی جرگه که ایشان در پایش امضا کرده اند در حقیقت بیانگر سطح پایین دانش، عدم ظرفیت لازم و ضعف شخصیتی؛ فراصت لازم و عادت به معاملات ننگین این افراد شده میتواند و بس که با درد و دریغ این افراد محروم اش بودند و هستند.
دقیقا وضعیت موجود و تصمیات امروزی این افراد این معما را برایم کاملا حل ساخت و اندکی نفس راحت کیشدم. بالاخره معلوم شد و با اطمینان کامل می توانم بگویم که این افراد قطعا رسالتی نه دیروز نه امروز و حتی نه فردا در مقابل مردم و وطن داشته اند و کاملا از داشتن حد اقل آموزش تجربه تلخ تاریخ و آینده نگری محروم بودند و هستند.
هموطنان ما نباید از کلوخ توقع پریدن آتش را داشته باشند. زیرا بقول بزرگان علم و معرفت: "اشتباهی که تکرار شود دیگر یک اشتباه نیست، یک تصمیم است." این تصمیم میتواند تباه کننده خانمانسوز و در ضمن خاینانه بوده باشد و نباید هم توقع اضافی داشت و تکرار این اشتباه، دیگر اشتباه نیست بلکه یک جنایت غیر قابل جبران و غیر قابل بخشش است و عدم رفع اشتباه اولی به معنی محرومیت از عقل سلیم است که تغییر دادن اش دیگر غیر ممکن است به زبان عام، این نوع زندگی به عادت مرگ شان تبدیل شده که قطعا قابل تغییر نبوده و نیست...
وقتی من میگویم که تکرار "بن" است به خطا نرفته ام بطور مثال آقای قانونی در سخنان اخیر حتی پیش از اینکه از حرف خویش بشرمد چنین میگوید: ریاست به ما نمیرسد...!!
و نیز ادامه میدهد: احمد ولی مسعود هم چانس پیرزوی ندارد (ما نتیجه اش را ما میدانیم...!) این واقعا یک توهین بزرگی است به آدرس آقای ولی مسعود.
آیا این خود پایبندی به اصل توافقنامه ننگین بن نیست؟ یقینا که آری.
به یقین کامل و بدون هیج نوع حرف اضافی می توانم بگویم؛ آن چیزی که عقل و هوش این افراد را تشکیل می دهد و خیلی هم به آن دل بسته اند اند "سرمایه" است؛ متاسفانه شیرینی سرمایه، وجدان و شرافت انسانی را پایمال مینماید.
ولی اکنون ثابت شده است اگر این گروه و این طیف آدمان به چهل گروه ملی؛ قومی؛ لسانی؛ منطقوی؛ جهادی و غیر جهادی تقسیم شوند؛ ولی بازهم در وقت اندوخت سرمایه و منافع شخصی باهم اند؛ زیرا برای اندوخت سرمایه مشکلی ندارند و هیچ حدود مرزی را هم نمیشناسد.
به همین خاطر است که پیشوایان علم معرفت میگویند که "سرمایه ارزش و احساس انسانی را از بین می برد و چیزی بنام وجدان و شرافت انسانی را نمی شناسد.
بنآ در مورد این افراد از مرحوم فهیم قسیم گرفته الی عبدالله؛ یونس قانونی؛ عطامحمد نور؛ صلاح الدین ربانی... حرفی نخواهم گفت و به آدرس شان چیزی هم نخواهم نوشت زیرا توانمندی؛ ظرفیت و درک ایشان از این مرز تجاوز نمی کند.
اگر به آدرس اینها قبلا حرف هایی... گفته ام باور کنید ضیایع وقت کرده ام.
مطمین هستم حتی اگر صلاحیت «گرو» و یا فروش این کشور را و یا هم معامله "هویت" مردمان بومی این سرزمین در خدمت این افراد و نماینده های این احزاب قرار بگیرد، بدون شک یک لحظه هم انتظار نخواهند کشید و به نرخ مندوی خواهند فروخت و من شخصا از ایشان نه گله ای و نه هم توقع و استدلال اضافی خواهم داشت زیرا بقول معروف "از چله گله نیست" زیرا خصوصیت این گروه همین است که هست.
شما خواهد دیدید که اینها به اصطلاح چه گل های دیگری را آب خواهند داد...!
سروده از رازق «فانی».
خدا گر پرده بردارد ز روی کار آدمها
چه شادیها خورد بر هم چه چه بازیها شود رسوا
یکی خندد ز آبادی، یکی گرید ز بربادی
یکی از جان کند شادی، یکی از دل کند غوغا
چه کاذب ها شود صادق، چه صادق ها شود کاذب
چه عابد ها شود فاسق، چه فاسق ها شود ملا
چه زشتی ها شود رنگین چه تلخی ها شود شیرین
چه بالا ها رود پایین، چه سفلی ها شود علیا
عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد
وگرنه بر زمین افتد ز جیب محتسب مینا
دکتر عطا صفوی
>>> با تاید حرف های شما هموطن عزیز:
چه دیوانه ها شوند عاقل
چه عاقل ها شود کودن رسوا
چه خر ها خورد جو رشقه از خورجین شاه
چه اسپ های تازی برد بار هر دزد ها
چه شیر غران افتد در در حیله مکر روبای پیر
چه سگهای کوچه لگرد شود پاسبان دربار ها
چه سیل های خروشان را سد کند خس و خاشاکها
چه قطره اب گندیده شود رود دریا ها
نباشد یقین کیهان را که رسد دست ساقی رضوان بسرما
دهد جامی شراب عقل هوش مستی بر میهن ما
کیهان اریا
>>> جناب دکتور صفوی! با احترام به دانش شما میخواستم عرض کنم که امریکاییها به اساس نظر پاکستانیها تنها پشتونهارا به صفت ریس جمهور قبول دارند.ازینجاست که همه غیر پشتونها٫ عقب پشتونها میدوند.
عاقل
>>> واقعا چرا غیر پشتونهاباورشان شده که همیشه طوفیلی باشند؟
>>> بادرودسلام حضورجناب داکترعـــــطا «صفوی» دلنبشتهٔ بيحد عالی۰
اما افسوس که اين عاليجنابان گوش شنوا ندارندتا چه زمانی مردم را
فريب ميدهند۰۰۰۰۰۰۰۰
ز خال عنبرین افزون ز زلف یار میترسم
همه از مار و من از مهرهٔ این مار میترسم
ز خواب غفلت صیاد ایمن نیستم از جان
شکار لاغرم از تیغ لنگردار میترسم
خطر در آب زیر کاه بیش از بحر میباشد
من از همواری این خلق ناهموار میترسم
ز بس نامردمی از چشم نرم دوستان دیدم
اگر بر گل گذارم پا ز زخم خار میترسم
ز تیر راست رو چشم هدف چندان نمیترسم
که من از گردش گردون کج رفتار میترسم
بد از نیکان و نیکی از بدان بس دیدهام صائب
ز خار بیگل افزون از گل بیخار میترسم
«صائب تبريزی»
>>> به فرموده جناب عاقل کسانی ریاست خواهد کرد که خود را افغان بنامند نه غلامان پاکستان ایران تاحکستان مثل مسعود ....وغیره و عیره زنده باد افغانستان و کسانی که خود را افغان میدانند و تذکره الکترونیکی را با احترام خاص میگیرند
>>> این ....ها به مردم چنان وانمود میکنند که از طریق تملق چاپلوسی و معاونیت دشمن موفق به اجرای کاری برای مردم خواهند شد، ولی حال دیگر ما میدانیم که این معامله گران عقب چه امتیازاتی هستند۰
ساختار نظام را از طریق مادونی و معاونیت اتمر لنگ تغییر میدهد۰ بیشک والله۰
>>> در بن اول تاجك ها پشتون را رييس جمهور تعيين كردند بايد در بن دوم پشتون ها تاجك را رييس جمهور تعيين كنند.
>>> لطیف پدرام نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۸
من به شما متعهد می باشم اگر روزی دیدید که معامله کرده ام، خواست شخصی داشته ام، مردم را نادیده گرفته ام، از مسیر عدالت خواهی منحرف شده ام شما خود دادگاه تشکیل بدهید و برای من جزا تعیین کنید از ابتدایی ترین جزا تا اشد مجازات. نیاز به سارنوالی و قوه ی قضائیه نیست می توانید دادگاه صحرایی تشکیل بدهید و مرا محکوم نمایید. من همرزمان، هواداران و عدالت خواهان را شرمنده نخواهم کرد. اگر در مبارزه نیاز به قربانی باشد من در صف اول خواهم بود.
>>> Arwin
به قدرت آمدن طالبان سند فروش افغانستان به امضا میرسد و خطر جدی برای وطن پرستان و دانشمندان و روشن فکران جامعه دموکرات افغانستان به ویژه برای زنان است ، که بعد از آن در تحت سلطه استعمار کهن قرار میگیرند.
مزدوران غلامان تاپه خور کرزی ، غنی ، گلبیدین ، ستانکزی ، اتمر ، کریم خرم ، فاروق وردک ، تنی ،و کثافت های پنهانی داخل ارگ همه شان ستون فقرات طالبان هستند ، و مستقیم با طالبان همکاری مینمایند.
>>> Amirzada
چگونه قانونی در ظرف ۲۴ ساعت از معادله قدرت حذف شد؟
سیاست مدارانی که بیش از حد غرق در خود بزرگ بینی میشوند، بعضی وقت ها قبر خود را بدست خود می کنند. محترم یونس قانونی با تاسف به همین سر نوشت دچار شد. او هرگز فکر نکرده بود که سخنان غیر رسمی او رسمی و علنی شده و او را در ظرف ۲۴ به یک مرده سیاسی تبدیل می کند. این در حالی بود که بسیاری ها از کارنامه او از کنفرانس بن تا لویه جرگه قانون اساسی، دوران ریاست او در پارلمان، خاموشی او با هویت اوغان و بد تر از همه خاموشی و بی تفاوتی او در برابر رفتار فاشیزم منشانه کرزی و غنی و ترور های هدفمند از وی چندان دل خوشی نداشتند. اما او تلاش داشت که در انتخابات ۲۰۱۹ در در زیر سایه آمد آمد طالبان نقش مارمولک و توطئه چین علیه مردم و همرزمان خود بازی کند.
واقعیت اینست که نوار صوتیکه منسوب به او بخش شد، نه تنها تخریب او علیه همرزمان و همفکران او در جمعیت اسلامی را آشکار ساخت، بلکه بیعت او به رذیل ترین و تبهکار ترین بازیگر سیاست افغانستان بخاطر مقام معاونیت تحت نام تغییر نظام نیز برملا ساخت. خشم اکثریت جامعه علیه او بخاطر این نیست که او چرا به اتمر، بیعیت کرده، بلکه اینست که او این ذهنیت غلام منشانه را در میان نخبگان و جامعه تاجیک تلقین می کند که گویا" ریاست به ما نمی رسد"
هر چند قانونی روزی بعد تلاش کرد که با نشر ویدیو از خود دفاع کند، ولی او در افکار عامه به یک مرده سیاسی تبدیل شد.
پیامد سخنان نوار دز کرده او نه تنها باعث واکنش شدید جمعیت اسلامی شد و او را بحیث شخص توطئه گر، معامله گر و بی ارزش معرفی کرد، بلکه باعث اتحاد بیشتر جمعیت اسلامی بدور یک کاندید واحد شد. این کار باعث شد که عبدالله مرموز از سر نوشت او پند بگیرد و دست از خت کردن آب بردارد و در نتیجه حمایت خود را از احمد ولی مسعود اعلام کرد. این در حالی بود که عبدالله و قانونی کاندیداتوری احمد ولی مسعود را گروگان گرفته بودند و علیه او در همدستی ارگ و ستون پنجم در داخل جمعیت و پنجشیر توطئه می چیدند.
اما این بخش سخنان قانونی که گویا " ریاست به ما نمی رسد" بجای تضعیف روحیه مردم باعث یک جنبش و محرک و عزم بیشتر جامعه تاجیک برای ریاست جمهوری شد.
سخنان نا سنجیده و خوابهای تغییر نظام و هم چنان اینکه " این اتمر است که می تواند غنی را از ارگ بیرون کند" باعث شد که اتمر هم از او رو گشتاند و رو بطرف جنرال دوستم کرد. این در حالیست که هیچ کسی دوستم را بخاطر پرونده ایشچی تحویل نمی گرفت و گاهی به دربار غنی سر می زد و گاهی به دربار گلبدین. بدین ترتیب ممکنست دوستم بجای قانونی به اتمر بیعت کند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است