مظلومیت و بیچارگی هزاره‌ها و پشتون های ارزگان را از دوره طالبان به خاطر دارم.
مردم قریه مان را طالبان در دوره تاریک شان بسیار اذیت می‌کردند؛ چند آدم از جمله پدرم را چندین بار پس از سقوط دره قیاق بندی کردند. پدرم پس از رهایی از حبس و مردم قریه مان اکثریت به دایه یعنی اجرستان، مهاجرین، خوجهنک پای و خلج می‌رفتند. پدرم در مهاجرین از نقاط گیزاب دکان داشت. خوجهنک پای، شهرستان حال مربوط دایکندی است. دایه، مهاجرین و خوجهنک پای را مثل دیروز به یاد دارم. می‌رفتم برای چند ماه در دکان پدرم را کمک می‌کردم. از او دوره مظلومیت و محکومیت و بیچارگی هزاره‌ها و پشتون های ارزگان را به خاطر دارم.

من چندین بار از راه دایه ارزگان رفته‌ام. هنوز نگاه‌هایی منفی و زشت حاکم در ارزگان مثل پیش چشمانم می‌گردد. ما تا حال با پشتون های دایه "اجرستان، مهاجرین، خلج رفت‌وآمد داریم.

وقتی پس از چهارده سال که جوان تر شده‌ام؛ می‌شنوم که در ارزگان طالب و باشندگان قوم محترم پشتون در برابر هزاره‌های ارزگان می‌جنگندند. برایم تعجب آور است. چرا رهبران سیاسی پشتون و هزاره طی این چهارده سال در قرن بیست و یکم، در عصر تکنالوژی و توسعه به این معضل پایان نداده‌اند؟! نمی‌دانم رهبران سیاسی هزاره از کدام هزاره های این کشور نمایندگی می‌کنند؟!

هزاره‌های ارزگان خانه‌های شان را ترک کرده و به مالستان پناه آورده‌اند. در ارزگان شجاعی در برابر طالبان و جنگ کنندگان پشتون قرار دارد. در شمار زیادی از این مناطق تا هنوز حکومت و ناتو نرفته‌است. پشتون های ارزگان نیز مثل هزاره‌های ارزگان مظلوم، بیچاره و محکوم هستند.

عقب مانده ترین شهروندان این کشور و محروم ترین مردمان پشتون های ارزگان است. آنان هیچ‌چیز ندارند، هیچ! جنگ ارزگان جنگ نافهمی، جهل، تاریکی، و سنتی است. جنگ ارزگان عدم دسترسی پشتون های ارزگان به مکتب، کلینک، سرک و تلویزیون و ماهواره است مسوولیت کشتار دو طرف به سران پشتون و هزاره بر می‌گردد.

حکومت اگر طی چهارده سال گذشته زمینه و امکانات ابتدایی را به مردمان ارزگان مساعد می‌نمود حال برخورد پشتون های ارزگان مثل سایر پشتون های این ملک بود. جنگ ارزگان، جنگ ناآگاهی و عدم بیداری مردمان ارزگان است. دست رهبران سیاسی پشتون و هزاره در خون مردمان بیچاره ارزگان آغشته است. هزاره‌ها و پشتون های ساکن در ارزگان به همدیگر به مثابه دشمن کافر می‌نگرند. این نگاه ریشه تاریخی دارد، زیرا فرصت گذار به آنان داده نشده‌است.

صبور بیات

>>>   اقای صبور بیات . تشکر از معلومات شما در رابطه به رنج و درد مشترک هزاره ها و پشتونهای مناطقی که شما نابرده اید.
امید وارم برای انهاییکه هر روز طبل ملیت ستیزی را برای شستشوی مغزی اکثریت مطلق نسل جوان ملیت مربوطه ای شان مینوازند معلومات قابل توجه باشد. من اتفاقا مصاحبه ای اکادمیسین سلیمان لایق را در یوتیوب دیدم . در خلال صحبت شان تذکر دادند که از ولایت پکتیا استند و در محلیکه به دنیا امده اند یک درخت هم غرس نه شده بود چه رسد به حد اقل تسهیلات .استعمار و طبقات حاکم و روحانیون منفعت جو مشتمل از همه ای قوم و قبیله و ملیت وغیره که منافع مشترک اقتصادی داشتند و دارند در عقب نگهداشتن مجموع ملت و تفوق دادن یک ملیت بر ملیت دگر نقش اساسی بازی کرده و میکنند . نادرشاه برای گرفتن قدرت و تحکیم پا یه های قدرتش مردم جنوبی را با استفاده از فتوای روحانیون منافق بر علیه مردم شمالی استفاده کرد و هم مردم جنوبی را به خاطر گویا خدمات شان از خدمت عسکری معاف کرد.چنین است سیاست های استعماری و نظامهای طبقاتی که اکنون هم به شیوه های مختلف ادامه دارد . وظیفه ای ما منحیث شهروند افغانستان همین است تا مردم را از خطرات زهر اگین چنین سیاست ها واقف سازیم نه اینکه هر حادثه و واقعه ای را به مجموع یک ملیت گره زده و زهر نفرت علیه دگران بپاشیم. افغانستان خانه ای مشترک همه ای ما است . رنج طبقه ای زحمتکش ملیتها مشترک است . یگانه راه رسیدن به اهداف انسانی برای ما همان همدلی و برادری است غیر ان بربادی انتظار ما را دارد.
کابلی..

>>>   برادر ګرامی و محترم من متن فوق را مطالعه نمودم افرین به شما ای کاشهمه ګان مثل شما یک تبصره داشته باشد و دور از تعصب این حالت تنها در ارزګان نیست در تمام کوشه و کنار وطن ما و شما است ، لعنت به این رهبران خاین و وطن فروش زنده باد مردم شریف افغانستان

>>>   درودبر شماحق وحقیقت نوشتی رهبران سیاسی دربین دوقوم و دوبراور نفاق اندازهست

>>>   اوغان خوکدام شاخدارنیست ومردم هزاره هم امروزهمگیشان سلاح دارند وقتی کشتند بکشند

>>>   جنگ ارزگان جنگ پاکستان با شجاعی است پاکستانی ها میخواهند نفوذ شانرا به مناطق هزاره و شیعه نشین افغانستان گسترش بدهند و شجاعی درین راستا مانع است .حال باید این مانع توسط مزدوران شان از راه بر داشته شود .
تا جهل و تاریکی بر جغرافیای مناطق هزاره مثل مناطق پشتون نشین مستولی گردد .
حال شجاعی از صد ها مکتب باز دختران کلنیک ها و و غیره تاسیسات عام المنفعه شجاعانه دفاع میکند .
من به دین و مذهبش کار ندارم ولی نزد من که یک پشتون هستم وی یک قهرمان است .

>>>   برادر درست فرمودید شجاعی جنگ را به زور نمیخرد تا حد توان کوشش میکند که ار بروز جنگ جلوگیری نماید اگر همین قدر هم نکوشد چندین نسل دگر در تاریکی و جهل چشم به جهان میگشاید شجاعی مجبور است که زمینه تعلیم و تربیه رابرای تمام مردم باز نگه دارد نه تنها برای هزاره ها بل برای پشتون ها مم جاده آرامش را باز مینماید اینکه آنها فرزندان شانرابه مکاتب نمیماند گناه کبیره و نا بخشودنی دولت است که توجه بالای زندگی آن طبقه مردم ندارد و از انها همیشه مانند ابزار و وسالی برای قدرت نمایی های جاهلانه خوداستفاده میکنند

>>>   این قضیه باید باتوافق محاسن سفیدان منطقه حل شود نه دغل بازان رهبرسیاسی .
مردم منطقه سال ها ونسل ها درکنارهم زیسته اند وباید باصلح وآرامش اتفاق داشته باشند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است