تاریخ انتشار: ۰۸:۳۶ ۱۳۹۷/۸/۲ | کد خبر: 155499 | منبع: | پرینت |
بهتر بود انتخابات مجلس در شرایط کنونی برگزار نمی شد و همزمان با انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۸ یا هم پس از آن برگزار میشد.
حامد کرزی در مصاحبۀ با صدای امریکا گفت که باید نخست تلاشهای صلح نتیجه میداد و سپس انتخابات برگزار میشد.
او گفت که اگر به بهای تامین صلح در افغانستان، برگزاری انتخابات ولسی جرگه "ده سال هم" به تاخیر میافتاد، ارزش داشت.
آقای کرزی مدعی است که این انتخابات خلاف آنچه بود که مردم آرزوی آن را داشتند. او گفت "متاسفانه که انتخابات در سرتاسر افغانستان برگزار نشد و اگر شد هم محدود به شهرها بود".
کد (10)
>>> در دوران خودت هم تقلب ها شد.
صلح با کی
گلو مهره سوخته بود صلح اش فایده مکرد
طالب هم مهره سوخته شده
جاسوس های کلانش در دولت می آید و خورد و ریزه اش لشکر داعش میشود
>>> سه نفر بر انتخابات افغانستان انتقاد دارند :
1- مولانای ترورست پاکستانی پضل رحمن
2 - گلبدین
3- کرزی
کرزی با این گفته ها ونظراتش خودش مصروف خرچ ششصد ملیون دالر امریکائیست بنام دیورند جان عبدالرازق زا گرفت
>>> جناب کرزی این برادرهای ناراضی ات هرگز صلح نمیکنند چرا به ملت افغانستان جفاء میکنید زیرا انها ادب وفرهنگ صلح را را یاد ندارند آنه به کشتن ادمها وتخریب مزارع وتاکستانها عادت کرده اند انها وسیله های دست بیگانگان هستند وشما هم قابل اعتما نیستید
س
>>> هر شخص نظر خود را دارد و احترام به نظریات هر افغان یکی از اصل ها محسوب میشود. حال آقای کرزی هم یک افغان است و نظرش قابل احترام است.
ضیا مجددی
>>> بهتر تر ازان صد مرتبه این بود که درمدت همان پانزده سال تو کرزی در راس حکومت نمیبودی وبه عوض تو همین غ می بود اقلا میداند چی کند وچی باید بکند تو پانزده سال ر ا به هدر دادی ، خدا از تو باز پرس کند ، چانس طلائی پیشرفت افغانستان را به باد دادی!
>>> این را هم باید می گفت که حامل بدبختی این ملت و غنی را بر گرده مردم سوارکرده خودش است!
>>> دستی از غیب بیاید و کاری بکند .
نا امید از کابل
>>> چرا انتخابات افغانستان یک نمایش مسخره است؟ انتخابات خرسکبازی (نمایش مضحک) نوعی نمایشنامه کوتاه خندهدارمضحک مسخرگی لودگی جزئی بی معنا و اعمال پرسروصدا.
حقيقت ها و واقعیت ها
1. افغانستان یک مستعمره کمپنى هند بریتانیا بود و وجود و نامگذاری آن تحت معیارهای انگلیسی بود. ساختار کشور به هیچ وجه متفاوت از سایر کشورهای استعماری نبود و نیست. خصوصیات کشورهای مستعمراتی به عنوان مثال عدم وجود تداوم در سیاست خارجی.
گاهی اوقات این قدرت خارجی در افغانستان و در زمان دیگری قدرت خارجی ديگری حکومت می کند. تداوم پیوستی این است که حاکمان واقعی حاکم بر افغانستان همانا اشغالگران باداران حاکمان پشتون اند و حاکمان پشتون را به قدرت می رسانند.
2. بدون آمار و سرشماری، گفته می شود که پشتون ها اکثریت هستند و بقیه غیر پشتون ها یک اقلیت هستند.
3. اعضای و رؤسای کمیسیون های انتخاباتی و کمیسیون کنترل انتخابات از جانب رئیس جمهور کرزی و غنی از سال 2004 منصوب شده اند.
4. احزاب که باید منافع شهروندان را در مجلس نمایندگی نمایند مجاز نیست. کرزی و غنی مطلق تر از پادشاهان هستند. انحلال پارلمان و اعضای معاونین توسط رییس جمهور مصوب و تصویب مى شوند. جدایی دقیق ارگانهاى سه گانه مانند قانونگذاری، اجرایی و قضایی حکمفرما نيستند و وجود ندارد.
و سکوت جهان غرب غیر قابل قبول است.
5. تقلب انتخاباتی، دستکاری انتخاباتی و سوء استفاده از سند تحت نظر دولت های غربی اتفاق می افتد. کرزی و غنی قانون اساسى و پارلمان را زير پا زد. ایالات متحده و متحدان آن سکوت مى کنند در برابر قانونشکنى وابستگان خود !
ایالات متحده و متحدان در برابر قانونشکنى خجالت نمى کشند و شکست خود را در افغانستاننمی پذیرند.
6. سازمان های مخالف و جوامع مدنی از آمریکا و آلمان ناامید می شوند
7. همه اقدامات فریبکارانه، غیرقانونی و جعلی عمل می کنند تا رئیس جمهور پشتون ها "انتخاب" شوند.
8. کنترل و حاکمیت دولت فقط در مناطق غیر پشتون اعمال می شود.
9. 10 کرسی در مجلس عوام برای عشایر از قبیله غنی احمدزی محفوظ است، در حالی که برای اکثر استان های کشور دو یا سه یا چهار نامزد انتخاباتى تعين و تایید مى شود. احمدزی غنی همیشه قبل از انتخابات خود را احمدزی مى خواند. در حقیقت پاسپورت ایالات متحده آن را غنی نامید. به همین دلیل نام همسرش راولا غنی است و نه احمدزی.
اگر غیر دموکراتیک نبود، من برای عشایر قبیله احمدزی خوشحال بودم. شما می توانید در همه جا افغانستان رای بدهید اما کوچى و يا عشایر قبیله احمدزی دارای آرا بیشتر هستند. ها بین افغانستان و پاکستان در گشت و گذار اند . نیمی از سال در پاکستان (زمان زمستان)تابيعت دارند و تابستان آنها در افغانستان زندگی می کنند.
10. تعداد اعضای رأی دهندگان بالاتر از ساکنان محل است !
11. نتیجه گیری : انتخابات وقت پيش از انتخابات و راى گيرى معلوم است.
آيا واقعا برگزارى انتخابات در کشور فغان وناله ضرورت تاريخ سياسى را دارد با درنظرداشت انيکه 1) که کدام افراد غلام بچه امريکا خيليلزاد کانديد رياست جمهورى و رييس جمهور مى شود 2) که هربار زندگى مردم کشور زير خطر وصدها شهروند کشته و زخمى مى شوند در يک انتخابات بى ارزش
>>> هم کرزى هم غنى و هم عبدالله از طرف امريکا نصب شده اند
>>> حا لا کو شش شود که سر از همین حا لا شرایط انتخابا ت ریا ست جمهوری را بگرند و باز به بها نه های مختلف پس نه اندازند
>>> كرزي دوباره خواب رياست جمهوري ميبيند ولي خبر ندارد كه غني جلو را از دستش گرفته و اگر كرزي زياد تلاش كند توسط غني از قصر هم بيرون رانده ميشود چون خانه را كه كرزي خلاف تمام قوانين افغانستان در بين رياست جمهوري با پول دولت به خود ساخته مانند فروش فابريكه هاي دولتي مثل سمنت غوري و معدن زغالسنگ بغلان و غيره به برادرش محمود كرزي از جمله خيانت هاي بيشمار كرزي به مادر وطن است و غني ميتواند اينها را خيانت ملي قلمداد نموده و كرزي را به محاكمه و زندان بكشاند. و ميدان هوايي خواجه رواش را هم دوباره به اسم اصلي اش برگرداند چون خواجه رواش يكي از بزرگان صدر اسلام بود و نميتوان كرزي را به وي برتري داد. پس بهتر است كرزي خود را با اشرف غني بند نكند.
ننگيالي لغماني
>>> همسخن
حماسهی حضور یا احضار جبری؟
جامعهی ما یک جامعهی ریاکار، دروغ پسند و دروغ باور است. چنین جامعهای را نباید توصیف کرد، به نقد جدی نیاز دارد. چیزی که این روزها زیاد از آن یاد میشود حضور مردم در انتخابات است، انگار مردم با انگیزههای دموکراتیک در انتخابات شرکت کرده بودند! وقتی میگویم مردم، اکثریت مطلق منظور من است نه شمار اندکی که ستون مقاومت شان را آگاهی شکل میدهد. از اکثریت کسانی که پای صندوقهای رای رفته بودند اگر بپرسید: دموکراسی را قبول داری؟ در پاسخ خواهند گفت: نه، نظام کفری است. البته شکی وجود ندارد که دموکراسی محصول تفکر بومی دینی و اسلامی نیست. اما، حضور مردم ما در انتخابات به ویژه در کابل ادای دین مالی بود، نه حماسهی حضور آگاهانه!
حماسهی حضور آگاهانه زمانی شکل میگیرد که رای دهنده در پاسخ به دلالان مافیایی بگوید: من رای ام را در بدل سه، چهار و پنج هزار روپیه نمیفروشم- با استعمال رای در تصمیمگیری سیاسی شریک میشوم و از طریق این انتخاب اراده ام را تمثیل میکنم!
من خودم شاهد بودم که رای مردم از پنجصد افغانی تا صد دالر خرید و فروش میشد. در چنین حالتی سخن گفتن از حماسهی حضور شوخی است !
>>> حقیقت په دنیا شو هومره نایابه
چه سند نشم پیژندلی له سرابه
حقیقت گو
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است