از تمام کوچه های غرب کابل خون می بارد، اندوه پس از اندوه سر بلند می کند و غمنامه ها را پایانی نیست، روایت امروز ما خونین است و «روزگار هزاره ها» بدتر از هر روزی! در هیچ جایی از «تاریخ ستم» ما این گونه بی سلاح و در میدان غیر جنگی «قتل عام» نشده ایم، چقدر دشوار است که جوانان ما در مرکز آموزشی شهید می شوند و به جرم «کسب دانایی» مورد خشم دشمن قرار می گیرد. حمله بر «مرکز آموزشی موعود» در غرب کابل ریشه در حسادت، تنگ نظری و کینه توزی دشمن دارد، زیرا «رشد فرهنگی» غرب کابل برای حسودان، تنگ نظران و دشمنان هزاره قابل پذیرش و رواداری نیست، آری این بالندگی، ترقی و پیشرفت ماست که دشمن را خشمگین می کند و به مرز انتحار می کشاند.

نکته‌ی دردآور، غم انگیز و زجر دهنده این است که چهره های مطرح، موثر و چیز فهم ما هیچ تدبیری برای پیشگیری از حملات در دست ندارند، پس از هر «واقعه» خشم ما فروکش می کند و «مساله» ساده می شود، در عین حال با اینکه می دانیم همه‌ی ما در انظار دشمن، محکوم به سرکوب، ترور، نخبه کشی و نسل کشی استیم؛ اما هیچ گاه از مرز منفعت شخصی و گروهی عبور نکرده ایم، اختلاف سلایق، اختلاف حزبی، سمتی و جناحی «هزاره» را تکه تکه کرده است و هزاره به مثابه‌ی یک «اندام» حالا پاره پاره شده است، این «وضعیت» برای همه‌ی ما واضح است، بنابر این پیشنهاد و راهکار مشخص دارم و در این زمینه پای پیش می گذارم و به عنوان یک برگ دور افتاده از تنه‌ی سربلندی به نام «هزاره» حاضرم با تمام جناح های گونه گون، چهره های موثرهزارگی و تمام اقشار مردمم گفتگو کنم و عاجزانه از آنها دعوت نمایم تا در مقابل «دشمن مشترک» متحد شوند و دیگر نگذارند تا هزاره قتل عام شود و در این مورد دو«ضرورت» را در نظر دارم که باید عملی شود:

۱- انسجام قومی
فعالان سیاسی هزاره ها چه در بدنه‌‌ی حکومت و چه خارج از حکومت، اگر در پیوند به وضعیت ویژه‌ی هزاره ها در کشور بی تفاوت بنشینند، در پیشگاه وجدان و مردم محکوم خواهند بود و جایگاه شان را نیز از دست خواهند داد، بنابر این لازم است در این شرایط دشوار، عقده گشایی‌ها، اختلافات و کینه ورزی ها را کنار بگذاریم و با همگرایی و مهربانی، همه باهم برای عبور از «وضعیت موجود» کار کنیم، در این زمینه، برای گفتگو پای پیش خواهم گذاشت و از همه‌ی دلسوزان و چهره های موثر تقاضا می کنم تا همراهی ام کنند.

۲- رایزنی با حامیان بین المللی حکومت وحدت ملی
پس از «انسجام قومی» می توانیم با اقتدار، اهداف بلند و از یک موضع واحد با حامیان بین المللی حکومت به رایزنی بنشینیم و در هر صورت ممکن تلاش ورزیم تا همه‌ی حامیان بین المللی حکومت بپذیرند که وضعیت هزاره ها در کشور ویژه است و بدون حضور هزاره ها، راهبرد شان به منصه‌ی عمل جای نمی گیرد، در این صورت، بدون شک کشورهای دخیل در «مساله افغانستان» از کنار هزاره ها عبور نخواهند کرد، زیرا «سیاست امروز» بر پایه‌ی منافع استوار است و بدون حضور هزاره ها منافع کشورها نیز به خطر می افتد. و حرف آخر اینکه مصمم باشیم تا بیش از این با غیرت و عزت مردم ما بازی نشود، ما در تاریخ این مملکت با غیور و افتخار زندگی کرده ایم و حالا نیز اگر «مرگ» سرنوشت جمعی ماست، بگذارید با عزت بمیریم؛ اما زندگی ننگین و پر ذلت را نپذیریم.

غلام سخي پارسايى

>>>   خوب خودتان دو دسته اسلحه را تسليم كردين
نميدانم با وجود اين كه در طول تاريخ مثل گوسفند از بين رفتيم ولي هيچ پند نگرفتيم حتا درج تاريخ نشده
خود ما بايد سر خود رحم كنيم نه خدا رحم خواهد كرد و نه دشمن
چون ما منتظر استيم كه كسي اسلحه يا زور بدهد مارا
و اينكار نا ممكن است
دوم بايد خوشباوري را بس كنيم

>>>   مردم شریف هزاره برای تآمین امنیت خود باید خود دست بکار شوند و به امید حکومت غنی طالبانی نباشند هر روز وضعیت بد تر میشود

>>>   این فجایع که رخ میدهد به یقین میتوان گفت دست های پشت پرده حکومت ویا حلقات فاشیستی دولت دست دارند نمیخواهند که خلق هزاره به دانش وتحصیلا عالی دست یابد درزمان محمدزایی ها درمکتب های نظامی وتحصیلات عالی هزاره ها را راه نمیدادند ودررتبه های عالی نظامی هم نمیرسیدند درجمهوری دیموکراتیک افغانستان این تبعیض ازبین رفته بود هزاره ها تا وزارت,صدارت ورتبه های جنرالی رسیدند. اما درحکومت طالبا نیتایی پوش ودولت مافیایی بازهم خلق زمحتکش هزاره ذریعه طالب وداعش قصدن کشته میشوند باوجودیکه زمینه تحصیلات برایشان خوب مساعد شده که خارچشم اهریمن اند.اینها دور عبدالرحمان خان ونادررامیخوهند تکرار وتکمیل شود آن وقت ناتمام ماند.
بااحترام عبیدالله.

>>>   هزاره در افغانستان امروز افراد متخصص ، با فرهنگ و اجتماعی به حساب می آیند و در نظام نوین از مستعدترین و باظرفیت ترین ها خواهد بود که میتواند بیش از پیش در زندگی اجتماعی وطن خویش سرگرم باشد و نیازی نیست که خود را جدا و منزوی کند و مایه اختلاف مذهبی و نژادی شود.
در نظام نوین هزاره ها و هر قوم دیگر بدون انسجام هم میتوانند صدا و تآثیر خود را در سطح صدای اجتماع و حکومت منعکس کنند و باز هم نیازی نیست تا قوم بزرگ و غریب کار هزاره وقت خود را صرف انسجام یا سوءاستفاده گران قدیمی و جدید کنند و اگر نیاز شد ظرفیت آن را دارند تا حرکات خودجوش و همه پسند خود را تبارز دهند
و لطفاً قوم با دیانت هزاره را احساساتی و سبک نکنید و بگذارید همچنان بطور طبیعی خود را با مشکلات و تحولات هماهنگ سازند و استعدادهای واقعی خود را با وطن و وطنداران خود به اشتراک بگذارند و شما هم مشکل خود و یا مردم هزاره را از راه مشروع تر و مستقل تر حل بسازید.
قوما ! استخبارات بیرونی و مزدوران داخلی شان زبون شده اند و شدت حقارتهای خود را در سطح کشور و خصوصاً هزاره ها افزایش داده تا نفاق و شورشهای مختلف مذهبی و سیاسی را بارور بسازند و مشکلات و تعادل هزاره ها را از کنترل خارج بسازند لطفاً هوشیار باشید و بازی فشار بیرونی ها و حماقت ماهیگیران داخلی را نخورید.
اس پ هزاره

>>>   بلی درد آوراست باید خود زنی را بس کنیم و چاره کار بسنجیم.

>>>   هزاره هاریسمان جوالی گریتان رابگیرید شما راچی به چوکی وحکومت همگیتان نسل اندرنسل جوالی بودین
کاری نکنیدکه همگیتانه کربلا روان کنیم

>>>   مردم شریف، مومن، زحمت کش، علم پرور،صادق ووطن دوست هزاره های مناطق مرکزی افغانستان(هزاره جات) از زمان های خیلی طولانی برای پیشرفت و ترقی و وحدت ملی افغانستان جان فشانی وقربانی های زیادی داده اند که درتاریخ افغانستان درج است. مردم زحمت کش هزاره های مناطق مرکزی افغانستان برای همکاری و خدمت به دولت مرکزی افغانستان بطور داوطلبانه همواره به شکل ایلجاری و وهم دوسال به خدمت مقدس عسکری زیر بیرق ملی کشور افغانستان همیشه پیشگام بوده اند و شهدای را درین مسیر نثار وطن محبوب شان افغانستان نموده اند.مردم مجاهد هزاره جات قبل از هرمناطق دیگر افغانستان علیه رژیم دست نشانده و کودتای برژنف کافرو خائن قیام نمودند ومناطق شانرا از دست دولت جنایتکار وفاشیست کودتای شوروی سابق آزاد نمودند و حوزه های دینی و مراکز نظامی باشرکت روحانیون،افراد مسلکی نظامی و اشخاص باتجربه وریش سفیدان در مناطق شان تشکیل گردیدند.گرچه متاسفانه در مقطع کوتاه مدت تشنج بین گروپ های مجاهدین در هزاره جات بوجود آمدند با آنهم با زیرکی وخردمندی اقشار مختلف مردم شریف هزاره این تشنجات در مناطق مرکزی افغانستان به سرعت رفع گردید.
مردم هزاره جات با اینکه در مناطق کوهستانی وسرد افغانستان زندگی دارنددرپیشرفت علم و ترقی و رشد همه جانبه وطن محبوب شان افغانستان نهایت سعی و کوشش دارند تا ازنعمات تعلیم و تربیه ومادی برخوردار شوند.متاسفانه این مردم زحمت کش ومومن که بیشتر در منطقه غرب شهر کابل سکونت داشته بعد از پیروزی جهاد مقدس در درگیری گروه های مجاهدین مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و تعدادی از رهبران طراز اول مناطق مرکزی دریک توطئه خائنانه بین المللی به رهبری وشرکت مستقیم بعضی اعراب جاهل وخاین به شهادت رسیدند. بهترین سیاست مداران،روحانیون،روشن فکران و ،زحمت کشان این قوم مومن و صادق در زمان حکومت خلق وپرچم زنده زیر خاک شدند که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.درزمان بعدازحکومت مجاهدین نیز این ملیت مومن ازگزند مصون نماند بسیاری ازمسافرین این قوم زحمت کش و صادق ازموتر های مسافرین درمسیر های مختلف افغانستان پایین آورده شدند وبه قتل رسیدند که ملت شریف ومومن افغانستان درهرکنج وکنار افعانستان ازین فجایع فراموش نشدنی آگاه اند.بدترازهمه چهار سال مناطق مرکزی از مواد غذایی توسط حکومت طالبان تحریم شدند که این ملیت مظلوم هیچگاه چنین ظلم های پیاپی و متواتر را فراموش نخواهد کرد.حالا که دوران دیموکراسی وازادی بیان و تظاهرات و اعتراضات مدنی آمده اند متاسفانه بعضی گروپ های جاهل ونادان و ازدین بیخبر با انفجارات و خودکشی های انتحاری بازهم این ملیت مظلوم ومومن را درمساجد،تکایا،مکاتب،مراکز تعلیمی و مجالس عمومی مورد حملات وحشیانه قرار میدهند وبه شهادت می رسانند.متاسفانه نظر به برداشت و فهم غلط حکومت و نیروهای امنیتی بطور لازم توجه به امنیت مردم هزاره مناطق مرکزی هزاره جات درکابل وولسوالی های مناطق مرکزی افغانستان توجه نداشته اند.مردم شریف هزاره جات از دولت مرکزی احترامانه و صمیمانه تقاضا مینمایند که ازهرطریق ممکن امنیت ولسوالها وولایات مربوطه هزاره جات ومسیر عبور ومرورمسافرین مردم هزاره جات را بطور جدی در نظر داشته باشد ویک لحطه امنیت مناطق هزاره جات فراموش نسازند. همچنین بخاطر دفاع و امنیت مناطق مرکزی هزاره جات یک فرقه عسکر مسلح برای مناطق مرکزی هزاره جات ازطرف دولت بلا درنگ وهرچه سریعتر منظور و عملی گردد تا مردم هزاره این مناطق با فکر آرام به زندگی شرافتمندانه ومعمولی شان ادامه دهند.
ومن الله التوفیق.
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   مردم هزاره دکتری وانجنیری کم است .جوانان ما همگی باید پروفیسور باشند .
بگذارید تاجیک سقوی کند واوغان کوچی خرکاری پدری خود را به پیش ببرد ولیاقت بچه هزاره باهوش وبا استعداد
پروفیسوری است نه کمتر.

>>>   بحمد الله
کمتر خانه هزاره را میبینیم که یک داکتر ویا یک انجینیر نداشته باشد .ولا اقل نسل جدید 99فیصد باسواد هستند.
واین پایان کار نیست برای هزاره بی سوادی ننگ است
اوغان باشد وخرکاری و جهادالنکاح.

>>>   در حقیقت جامعه هزاره توسط رهبران شان و به خاطر منافع شخصی رهبران به این حال روز افتاده اند و این حقیقت را خود شان ، هزاره ها و دوست و دشمن شان میدانند. خود فروشی ، قوم فروشی و خیانت به ارمان هزاره کار یومیه این رهبران و نزدیکانشان بود و تا کنون است .
حالا که اوضاع تا این حد خراب شده که آینده سیاسی و اجتماعی هزاره ها را به خطر مواجه ساخته است ، از جناب پارسایی میخواهیم که هر وقتی که با این رهبران ملاقات کردند( چون ملاقات خواهد کرد ) به آنها بگوئید که مقام تان از سلیمان خزاعی ( توابین صحرای کربلا) بالاتر نیست و میتوانید از خود و همقطاران تان گروه توابین درست کنید و از سرمایه های که جن و انس میدانند چگونه به دست آورده اید و منبع تهیه آنرا میدانند در تجهیز هزاره ها استفاده کنید ورنه جوابگوی قطره قطره خونهای ریخته شده هزاره و سایر شیعیان بیگناه هستید . خداوند بخشنده است شاید اعمال گذشته ای شان را ببخشد
عثمان

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است