منطق اصلی برگشتاندن دوستم به کابل
منطق اصلی برگشتاندن جنرال دوستم برای اقامت در افغانستان بود که ارگ و اپوزیسیون در این زمینه دید مشترک داشته و با ایجاد موانع می خواهند که مردم بلاگردان آنها باشند 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۲۰    ۱۳۹۷/۵/۷ کد خبر: 153163 منبع: پرینت

در بازی قدرت و سیاست برای عقیم کردن یک پروسه ملی بازیگران سیاسی با مهارت و دوراندیشی عمل می کنند بگونه ای که هم به هدف برسند و هم اذهان اجتماعی را به سمت دیگر سوق بدهند تا جامعه به عمق نیتشان پی نبرند.

یکی از تازه ترین نمونه ها برگشتاندن جنرال دوستم بود که با اوجگیری اعتراضات در شمال و شمال شرق، مرکز و برخی ولایات دیگر بازیگران سیاسی در آغاز تصور می کردند که اعتراضات پس از چند روزی فرو می نشیند و همه چیز بجای خود قرار می گیرد اما بسیار زود پی بردند که این اعتراضات به جاهای باریک کشانیده می شود چون پتانسیل جغرافیای شمال و شمال شرق از لحاظ بندرگاهای مهم تجارتی، مرزهای بیرونی، شاهراهای ارتباطی و ترانزیتی، منابع انرژی نفت و گاز و زمین های حاصلخیز زراعتی غیره و غیره تقریبا شاهرگ های حیاتی کل کشور به شمار می آید.

هراس بازیگران ارگ این بود که مبادا معترضان از این امکانات بزرگ بعنوان یک نیروی باالقوه و بالفعل اقتصادی و تجارتی استفاده نموده و خود ارادیت این مناطق را در سیمای «ایالت های فدرال‌» اعلام نمایند چنانچه در تخار و بدخشان شعار استقرار نظام فدرالی بر زبان مردم جاری شد و ترکتباران گفتند اگر به خواسته های ما بها داده نشود ما ترکستان «خود مختار» را اعلام می کنیم چنانچه پرچم ترکستان را نیز بلند کردند از سویی می دانستند که حزب جنبش ملی در برنامه خود استقرار جمهوری فدرال در افغانستان را نیز داشت همه اینها هشدارهای تکان دهنده برای سیاستگران شوونیزم بود که از اعتراضات خیابانی مردم بیم نداشتند بلکه هراس اساسی آنها از اعلام ایالت های فدرال در شمال و شمال شرق کشور بود.

هیچ راه دیگری بجز برگشتاندن جنرال دوستم بعنوان کاریزمای ترکتباران افغانستان نداشتند تا هم اعتراضات را خاموش کنند و هم نگذارند که پروسه ملی عدالت محور نظام فدرالی به شعار اصلی معترضان خشمگین و دارای ظرفیت های بالای انسانی و جغرافیایی تبدیل گردد. هرگاه این هراس ذهن و قلب سیاستگران ارگ را تسخیر نمی کرد و مطمیین می بودند که خواست ایالت های فدرال و خود ارادیت های محلی به شعار بنیادین معترضان تبدیل نمی شوند هرگز جنرال کاریزما رهبر محبوب ترکتباران افغانستان را برنمی گشتاندند و با همان شعاری پیش می رفتند که در مورد استاد عطا پیشه کردند.

می گفتند که سه ماه تمام استاد عطا رجزخوانی کرد آخرش با یک سفر استانکزی و سلام رحیمی و نشان دادن نیش گژدم وی را به محاق سکوت بردیم فکر می کردند که این معترضان هم خسته شده و خاموش می شوند اما در وسط کار آنها پی بردند که نه این اعتراضات از جنس دیگری است و باشعار پوپولیستی «راست کردن پای کج دولت» وارد نشده است بلکه به سمتی پیش می رود تا آغازگر تغییر ساختار سیصد ساله ی نظام متمرکز گردد.

بازیگران قبل از آنکه این شعار به شعار محوری و بر زبان عام معترضان جاری شود با برگشتاندن کاریزمای ملت ترک (جنرال دوستم) برای چندی آن را خاموش کردند اما پتانسیل شمال و شمال شرق کشور برای خود ارادیت های محلی در چوکات نظام مردم سالار و عدالت محور فدرالی همچنان پابرجا است دیر و یا زود طلیعه نظام فدرالی در افغانستان از سرزمین شمال و مرکز افغانستان طلوع می کند.

یکی از دلایل اعلام ایتلاف بزرگ ملی هم در این امر نهفته است که آنها بگونه ای تلاش می کنند تا از طرح نظام فدرالی در افغانستان سخن گفته نشود و هراس این «قهرمانان جیب» در این است که گفتمان ملی برای نظام فدرالی به ثمر ننشیند تا ثروت های بادآورده شان محفوظ بماند از سوی دیگر اینها تغییر ساختاری نظام را نمی خواهند و صرفا با شعار اصلاح ظاهری این نظام متمرکز و مستبد وارد میدان شده اند و این اصلاح را هم منوط به جابجایی خودشان در کرسی های پردرآمد دولتی می دانند و به همان خاطر به کلی گویی های شعاری رو آورده اند و هیچگونه برنامه سیاسی برای آینده ندارند.

اگر احمدزی آغوشش را به روی آنها باز نکند دل در گروی کلاه و چپن کرزی گذاشته اند و کرزی هم یکی از سرسخت ترین دشمنان تغییر نظام متمرکز استبدادی به نظام فدرالی می باشد. آخر اینکه منطق اصلی برگشتاندن جنرال دوستم برای اقامت پروسه ملی نظام فدرالی در افغانستان بود که ارگ و اپوزیسیون در این زمینه دید مشترک داشته و با ایجاد موانع می خواهند که مردم در چنین نظامی صاحب سرنوشت و اراده خود نگردیده و بلاگردان آنها باشند.

علی تقوایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دوستم
برگشت به کابل
نظرات بینندگان:

>>>   Mansoor Badry
دقیق پیش بینی می توان کرد که ائتلاف تازه جور شده هنگام انتخاب رهبری از هم می پاشد . اگر در رهبری این ائتلاف اوغانی مقرر نگردد ، متباقی اواغنه به گلبدین خواهند پیوست !

>>>   وشه چین
چیزی که " افغان ها " از آن ترس زیادی دارند سرشماری جمعیت این کشور است . فکر نکنید رهبران افغان ها نمی دانند، به خوبی میدانند که اقلیت اند .

>>>   از این گپ ها بگذرید باید نام افغانستنان را از سر این کشور دور کنیم تا که نامش افغانستان باشد یعنی کشور درد و غم و اه و ناله این وضعیت خراب دامن گیر ما است . نام با شخصیت و هر چه که هست در ارتباط است و باید به ان توجه کرد و باید این نام نحس را تبدیل کنیم

>>>   اویانی
وجدان چیست؟
رهبر محبوب، یعنی کدام؟
آقای دوستم، کم از کم، باید از احمدزی می پرسید که کجاست تن و گور قیصاری و باید میرفت روی گور او و همراهانش، مشت خاکی می انداخت و از قیصاری و یاران وفادارش، پوزش میخواست.

>>>   بیرار ما همه مادراین سرزمین زندگی میکنیم وخوش هستیم به نام کشور خویش یعنی افغانستان اگر کسی خوش ندارد دراین کشور به این نام زندگی کند چهار طرفش آزاد است ترکمنستان ازبکستان تاجیکستان خراسان (ایران) خدا یار ومددگار شان
با احترام برادر تان بیدار

>>>   از تاجك و هزاره چيز جور نميشود غير از اينكه شعر و افسانه سرايي را خوب بلد اند چيزي ديگري ياد ندارند. نظام فدرال را هم اگر همين شير مردان ازبك جور نكنند كسي ديگر نميتواند. يك لطيف پدرام بيچاره چقدر دهن پاره كند ؟ كسي هم پشتش استاد نميشود. اگر لطيف پدرام ازبك ميبود حالا نظام فدرالي شده بود. حال يگانه راه اين است كه پدرام ازبكي ياد بگيرد و اول سر ازبك ها را خلاص كند و بفهماند كه فدرالي به نفع همه است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است