تاریخ انتشار: ۰۸:۱۶ ۱۳۹۷/۴/۳۰ | کد خبر: 152894 | منبع: | پرینت |
نگویید که ما بی آدم هستیم ونمی توانیم!
آری ما می توانیم!
اکنون دعویو مشاجره سختی بین استاد ناطقی وجناب دانش معاون دوم حکومت بر سر کشاندن دوستم در دارالاماره وبیعت مجدد درجریان است.
هر کدام با ذوق زدگی وشتابزدگی زاید الوصفی باشدت وحدت تمام،این فتح الفتوح را به خودنسبت می دهند.
یکی میگه،هشدار رهبری وائتلاف باعث شد،امیر بالاخره کوتاه بیاید وایشان را مجددا به خلعت در بار ملبس فر مایند ،دیگری می گوید که تلاش های شبانه روزی این جانب،درانجام ماموریت محوله ومحاورات نفس گیر ومستدل، باعث شد تا ایشان در ارگ تشریف آورده وبه گذشته ها وهر آنچه که شده وگذشته صلوات فرستاده وبه روح آنهاییکه درزیر چکمه ها نفس داده اند،اتحاف دعا نماید.
در این میان مردم اوزبیک، 19روز تمام بر سر هیچ در در گرمای شدید وبی سابقه عرق ریخته اند،مفت وکالذی کف دهان باد کرده اند؟؟
گذشته از ین حرف وحدیث ها، بعد از همه این پایداریها ی مردمی واین همه اخ ودب ها، نتیجه همان شد که بود.
عربی میخواست، بر الاغش سوار گردد،چون با سراسیمگی وسرعت می پرید، بجای قرار گرفتن بر پشت الاغ به طرف دیگر الاغ می پرید،باعصبانیت می گفت" کالاول کالاول"
خالق کریمی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است