بسیاری از کسانیکه بر ما حکومت میکنند قاتلانی بودند که از میدان جنگ به میدان سیاست آمدند و " دزد" شدند. طالبانی هم که بیایند به جمع این دزدان حاکم بر ما میپیوندند. نسل هایی که شاهد و قربانی مستقیم جنایت آنها بودند از ترس و تنبلی و طمع چیزی نمی گویند و نسل نو شاید باور نکنند که آنهایی که امروز رهبران آنها هستند قاتلان و تاراجگرانی بودند که در کوچه کوچه آدم کشتند و خانه خانه را با خاک یکسان کردند. از نظر فکری هم بین بیشتر سربازان و طالبان عادی فرق زیادی نیست. بیشترینه نیازمندی های آنها سبب شده است در دو جبهه برای یک جنگ نیابتی بجنگند.

تا ما مردم خنثی هستیم به گونه یی که آمدن جنایتکاران دیگر ما را تکان نداد پیوستن طالب هم به " سوپرمارکیت سیاست کنونی " برای مان عادی میشود. ما خوش میشویم که قاتلی که ما را میکشت دزدی شود که بیت المال را تاراج کند. ما خوش میشویم که خود ما امروز کمتر رنج ببینیم . دید ستراتیژیک ما به روی قربانی شدن فردای ما و فرزندان ما بسته است.

دموکراسی در این سرزمین یعنی اینکه ما حق داشته باشیم خود قاتلان و دزدان خود و خانهء خویش را انتخاب کنیم.
تا موج هایی پدید نیایند که به گونهء راهبردی در برابر خردستیزی ، خردفروشی و خرسازی مبارزه نکنند وضعیت تغییر بنیادی نمیکند

داکترسمیع «حامد»

>>>   Faqiri
راستى هميشه گفتن طالب در تمام مليت ها است !!!
ايا در پروسه صلح طالب ،طالب همه مليت ها شامل است يا تنها از مليت پشتون ؟؟
اگر در پروسه صلح از طالب ديگر مليت ها كدام تصوير داريد لطفن در صفحات شريك كنيد !!
كه ما هم بفاميم !!
خوب نميشه كه در جنگ باشند و در صلح نى
سوال بر انگيز !!!!!!

>>>   منجم زاده
در این دو روز پشتون ها با پشتون ها بغل کشی کردند و ظاهرا خوشحال بودند ، در این خوشی ها تاجیک ها ، هزاره ها ازبک ها سهم نداشتند این نمیتواند ضامن صلح باشد .

>>>   ‎بهروز جلال آبادی‎ is met ‎نسل دوم مقاومت‎.
این وطن تنها مال یک چند کوچی وطن فروش و انتحاری💣 نیست صاحب اصیل این وطن فرزندان ابو مسلم خراسانی اند

>>>   آدم به ریش، صاحب عزت نمیشود
این دولت خدا زده، دولت نمیشود!
جولا به آشیانه، دچار تزلزل است
هر پینه دوز، منبع حکمت نمیشود!
هر صاحب تفنگ، سیاستمدار نیست
هر آش خاله، دولت وحدت نمیشود!
با فقر میتوان، گلم خود زآب برد
امابه زور منت و سنت ، نمیشود
رفتن به کام شیر به تکرار، میشود
باری گذر ز کوچهء ذلت نمیشود !

>>>   خليلی را رها کردن به آمو
محقق را به پشت کوه راندن

تراشيدن سراپا ريش سياف
ورا بالای خر سر چپه شاندن

چو اشتر پای حکمتيار بستن
ورا تا دادگاه با سر کشاندن

گلابزوی و تنی را تا قيامت
به روی آتش منقل نشاندن

يکايک خواسته های ملت ماست
صدای مردم باغيرت ماست

>>>   عاقبت شوم جنایتکاران جنگی ...!

ا گر يک روز« امريکه» بر آيد
و «آی سف » گور خود را گم نمايد

جنايتکار جنگی بيم گيرد
گلويش غده ای بد خيم گيرد!

زترس داس و بيل کشتکاران
ز ترس مشت پولادين ياران

ز ترس دست های پينه بسته
ز بيم آرزوهای شکسته

دمار از مردم کابل کشيدن
شبانه ، سينه ء نسوان بريدن !

فرو بردن به سر ها ميخ پولاد
تجاوز ها به مادر ، پيش اولاد

ز سيلو تا گذرگه ، شهر گلگون
ز بام آسمايی آتش و خون

خلاصه ، کوی و برزن ، راه بندان
خلايق ، جيره خوار زور مندان
+++
اگر يک روز امريکه بر آيد
جهادی را خوش اقبالی، سر آيد

بدون حامی از آن سوی دريا
جنايتکار جنگی هست رسوا !

دگر آيات او ، گوشی ندارد
دگر آبی و آغوشی ندارد!

بهاران دگر گر گل فشاند
اگر يک پير زالی زنده ماند :

گذارد تيغ بر حلقو م کفتار
زند آتش درون خانه ی مار!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است