طالب از حاکم شوم تا تاجر مواد مخدر
طالبان پسا سقوط با پوست انداختن، دیگر آن نیروی تنها متکی به ایدیولوژی و محتاج کمک اسلام آباد و ریاض نیست بلکه اکنون در تلطیف قوانین و تغییرات استراتژیک جنگی، قدرتی است با حاکمیت پنجاه فیصدی 
تاریخ انتشار:   ۲۲:۰۴    ۱۳۹۷/۳/۱۹ کد خبر: 151820 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، طالبانی که تنها اتکای آنان، پول های سرازیر شده از ریاض و تمویل مالی و انسانی از اسلام آباد بود با تجارتی انس گرفت که همچون ریشه افراط گری، شوم و ویران کننده است: مواد مخدر که اکنون سوخت موتر جنگی این گروه تروریستی است.

طالب در سوء استفاده از احساسات دینی مردم و با پرچم سفید در حمایت همه جانبه از سوی پاکستان و پشتیبانی نهان از جانب امریکا، کشور را تصرف کرد اما طولی نکشید که خشونت و قوانین سخت، مردم را در زندگی طاقت فرسا فرو برد اما همچنان که افغانستان دوران جدیدی را تجربه می کند این گروه تروریستی نیز پوست انداخته و تغییرات گسترده هم در استراتژیک و هم در قوانین خود به وجود آورد تا بتواند نیروی قابل قبول در میان مناطق مختلف باشد.

کوکنار که در زمان حاکمیت این گروه در برخی بخش ها کشت و برداشت می شد در دوران پسا سقوط، مورد توجه بسیار قرار گرفت زیرا پای غرب در میان بود و منافع کلانی که در اتحادی ناهمگون رشد یافت و غول تجارت سیاه را به وجود آورد، مناطق جنوب که حفظ امنیت آن بر عهده نیروهای اروپایی و امریکا بود تبدیل به بهشت کوکنار در نظارت طالبان شد.

هفده سال زمانیکه صرف فساد و گسترش تروریسم در کشور شد، روزگاری تنها امید مردم خسته از جنگ و افراط گری بود که جز ناامیدی و سرخوردگی، کشتار به همراه داشت و مرگ و فقر.
و زمانی که مردم از هر قومیت و در هر منطقه ای، اگر درگیر جنگ نبودند در هراس کشتار و حمله به سر می بردند طالبان در حمایت های غرب و حکومت های بی کفایت افغانستان، تاجران بزرگ مواد مخدر شدند و تمرکز خود را بر ولایت های دارای امتیاز معدن و هم مرز با کشورهای منطقه گذاشتند.

به تازگی، هواپیماهای امریکا و اردوی کشور اقدام به بمباران کارخانه های تولید مواد مخدر بخصوص در ولایت هلمند کردند که شمار گلوله های شلیک شده در دو ماه اول 2018 سه برابر دوره مشابه سال گذشته بود و حال، آیا چنین حمله های همانگونه که کابل و واشنگتن ادعا می کنند به طالبان صدمه های گسترده ای وارد کرده یا برای فریب افکار عمومی در جهت تبلیغات است؟

طالبان درهم شکسته پس از یازده سپتامبر که کوه ها، تنها سرپناه آنان بود با جلب حمایت دگرباره عربستان و امارات متحده عربی در کنار حمایت های نهان امریکا، نیروهای خود را سازماندهی کرد و قدرت را در جنوب به دست گرفت، درست منطقه ای که بنا به اهداف کاخ سفید باید قتل گاه تروریستان می بود نه حاشیه امن آنان.

این گروه تروریستی، طی سال های گذشته با گسترش مناطق تحت کنترل خود، مراکز اصلی کشت و تولید مواد مخدر را از ولایت ارزگان و هلمند در جنوب گرفته تا فراه و نیمروز در غرب و بدخشان در شمال شرقی کشور گسترش دادند و اکنون با طرح استراتژی جنگی، خواهان دست یابی به مناطق مرزی فراه بخصوص ولسوالی دره انار است در حالی که مرزهای جنوبی و شرقی را در اختیار دارند.

تغییر جغرافیای جنگی در دوره ریاست جمهوری اشرف غنی نیز بر این اصل استوار بود که شمال و شرق با استعدادهای بیشمار معدنی و سنگ های قیمتی در کنار گذرگاه های برای انتقال مواد مخدر به آسیای مرکزی در ضعف امنیتی حکومت که ریشه در خیانت مقام های بلندپایه دارد به دست طالب و داعش ناامن شد و از همین رهگذر، مقام های خود فروخته محلی در همکاری با تروریستان از منافع تجارت سیاه سود ببرند و مردم همچون چهار دهه گذشته قربانی بازی های سیاسی منطقه و جهان.

در همین راستا، بمباران مراکز تولید مواد مخدر بیش از اینکه تاثیری بر منابع عایداتی طالبان داشته باشد خطر تلفات غیرنظامی دارد زیرا کارخانه های کوچک به سادگی و سرعت بازسازی می شود.

بخش زیادی از مرزهای جنوب و شرق کشور خارج از حیطه حکومت و در اختیار تروریستان، منطقه عبور و مرور آنان می باشد که تهی از کنترل بر حمل و نقل مواد مخدر در امتداد خط دیورند است.

و زمانیکه حکومت خود از بانیان گسترش ناامنی و ایجاد حاشیه امن برای تجارت سرسام آور مواد مخدرِ تامین کننده عواید مالی طالبان است، ولایت های استراتژیکی همچون فراه بدل به جولانگاه این گروه ترویستی می شود و استقرار آنان، نتیجه ای جز تامین نیروی انسانی، مالی و تسلیحاتی و دسترسی آسان به کشورهای منطقه ای ندارد.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالب
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   در آستانه آتش‌بس سه روزه عید فطر، مقام‌های محلی افغانستان می‌گویند که در حملات طالبان به پاسگاه‌های نیروهای دولتی در نقاط مختلف افغانستان دست‌کم ۶۵ سرباز کشته شدند.
منابع محلی تایید می‌کنند که در نتیجه این حملات ۲۳ سرباز ارتش در ولسوالی "شاه ولی کوت" ولایت جنوبی قندهار، ۱۹ سرباز در ولسوالی "قلعه زال" ولایت شمال شرقی قندوز و ۱۷ نیروی نظامی دیگر در ولسوالی زاول هرات کشته شدند.

>>>   به اساس تحليل هاي أستراتيژيكي منطقه كه اخيرأمقالهء منتشر كرده است طالبان با همكاري و حق دادن به كارمندان منطقوي ، مليون ها دالر از ذخاير انواع سنگها،ومواد معدني در سراسر افغانستان بدست مياورند ، معادني كه ملكيت مردم فقير افغانستان است و چندين ترليون دالر ارزش اولي ان برآورد شده است مهاجر كابلي

>>>   میله گل کوکنار درهلمند برگذارمیشود ورود علاقمندان آزاد است

>>>   این افرادفعلا کلاشینکوفهرا زیر خاک کرده بعد از جمع آوری حاصل چرس وتریاک دوباره به صفوف جهاد می پیوندند و.از اسبلام دفاع میکنند !!!!

>>>   Raheel
مزدور پنجاب کیست،‌ هم به شما روشن است و هم به ما. شش ماه مسعود در پاکستان بود مزدور پاکستان شد اما ملا عمر و حکمتیار که سالها برای پاکستان از دامن آی اس آی تغذیه شدند، مزدور نیستند و آزاده استند، ها؟ دشمنی مسعود با پاکستان را از زبان مشرف می توانی بشنوی- البته اگر گوش بدهید و عینک سیاه از چشم بردارید.

محتاج اینقدر جزع و فزع نیست. ما در افغانستان مشکل تقسیم قدرت داریم. قدرت به اساس اقوام تقسیم می شود. یکی شدن پشتونهای دو سوی سرحد به نقص سایر اقوام در افغانستان است. مساله به کلی روشن است. وقتی وشتون بخواهد یک اکثریت نیرومند بسازد تاجیک و سایر اقوام دو راه دارند. یا مانع ایجاد چنین اکثریتی شوند و یا این که با همتباران شان در بیرون کشور رابطه قایم کنند. عقل چنین حکم میکند و ممنافع شان چنین حکم می کند.

البته این را هم بگویم که پشتونهای پاکستان هرگز هم به فکر یکی شدن با افغانستاسن نیستند. نه این کار ممکن است و نه هم افغانستان هرگز هم توانایی جذب پشتونهای پاکستان را دارد. پشتونها پاکستان دو جند پشتونها افغانستان اند. کدام عقل می تواند بپذیرد که آن اکثریت را این اقلیت به خود جذب کند.

اینجا فقط چندتا بیمار و چندتا تگ و چندتا تگمار و فاسد و فاشیست نشسته اند افغانستان را گروگان خیال باطل خود گرفته و نمی گذارند که به وحدت و ترقی و همدلی و برادری برسند.

بلی، پایان دادن به خود مختاری مناطق قبایلی یک حرکت و یک گام مثبت است تا نیم نخودک فاشیستهای افغان ملتی،‌ پایان بیابد. نا گفته نماند که حرکت پشتونها (پشتین) ظاهرا وحدت پشتون می خواست اما از سوی آی اس آی رهبری شد تا مساله پایان دادن به خود مختاری مناطق قبایلی را تسهیل کنند. اما در اینجا فاشیستهای ما دهل کشیدند که گویا لر و بر پختانه یکی می شود.

روزی برسد که پاکستان تمامی پشتونها را زیر بیرق خود بیاورد. پایان دادن به خود مختاری قبایل گامیست در آسان سازی همین آرمان. به ویژه که پاکستان تجربه رام ساختن پشتونها را دارد و با حاکمیت طالبان مرحله مقدماتی و ازمایشی به انقیاد درآوردن پشتونهای افغانسان را تجربه کرده است.

این که طالبان پروژه پاکستان بود و هست اظهر من الشمس است. اما در دوران حاکمیت طالبان یعنی حاکمیت پاکستان، درسراسر مناطق پشتون نشین حتی کسی به سوی طالب چپ ندید هم ندیده چه رسد به مقاومنت در برابر طالب. اگر مسعود و مقاومتش نمی بود کشور صوبه پنچم پاکستان شده بود.

ما خوب می دانیم که چه کسی با پاکستان مشکل دارد و چه کسی چاکر پاکستان بود و هست. کلنگگ و از زیر ریش امریکا علیه پاکستان غریدن حقیقت را تغییر نمی دهد.

همین حالا امریکا برود، کشور را به طالبان تسلیم می دهید. چنانچه در گذشته تسلیم طالبان بودید. طالبان کیست مگر مزدوران خانه زاد پاکستان و پنجاب؟

>>>   بوکوحرام بیا ای مردمه بخور
از دیگر گپ های یون صاحب که بگذریم سه گپ‌اش خیلی جالب و درخور تامل است.
- انتخابات افغانستان باید بر اساس عرف و عنعنات عیار شود. مثلن،‌ اگر یک دختر یا زن خودش نمی‌تواند بیایید برادش یا پدرش حق داشته باشد به جای او رای بدهد.
- عقبه جبهه ما را طالب گرفته است. ما اونجا رفته نمی‌توانیم. یکبار طالب صلح کند باز ببینم که چه کسی به اینها (اقوام غیر افغان) تذکره می‌دهد. اینها باید کولاب و تهران بروند.
- اینها (اقوام غیر افغان) اوقدر غیرت هم ندارند یک چند مظاهره کردند و چند بمب که میان شان روان کردیم دیگر غیرت و جراات مظاهره را هم ندارند.
والصلح الخیر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است