مجرای ورود و بهره برداری تروریست ها
راه حل ایجاد یک نظام و سیستم بر محور ارزش ها است که انگیزه ایجاد نماید. هیچ مشوقه مادی جایگزین انگیزه شده نمی تواند. متاسفانه دیری است هیچ سرمایه گذاری حساب شده و درست برای ایجاد انگیزه و تحکیم انگیزه صورت نمی گیرد 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۴۶    ۱۳۹۷/۲/۱۱ کد خبر: 150529 منبع: پرینت

چه خلاها و درزها در اینجا مجرای ورود و بهره برداری توسط تروریست ها است؟
قسمت اول
هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که یک دشمن خارجی نداشته باشد. بدترین دشمن خارجی آن است که در همسایگی ات قرار داشته باشد. بحث دشمنی پاکستان با ما تازگی ندارد. اما این پاکستانی ها از کدام خلاها و درزها بهره می برند که می توانند با این سادگی و سهولت قلب کشور را هدف بگیرند. از اینکه مردم علاقه به مرور متن های دراز ندارند کوتاه نوشتن و با مفهوم نوشتن کار دشوار و هنرمندانه است. پس با اختصار این درز ها را فهرست می کنم.

اول ) در کابل و حتی در کل کشور هیچ گروه سیاسی خودش را شریک صمیمانه قدرت نمی داند و این درز باعث شده است که نهاد های امنیتی بدون اتصال مردمی و با انقطاع و گسست در جامعه فعالیت نمایند. گاهی مردم فکر می کنند که این حکومت بی سیاست ، گذرا و لرزان است و اگر رمز و رازی را با این نوع اداره شریک سازند افشا می شود و خود به هدف تبدیل می گردند. سالها است با اختصار به این ها صمیمانه و از ته دل مشورت می دهیم که اتصال مردمی ایجاد نمایید تا حد اقل کابل با پوشش استخباراتی که گاهی آنرا پوشش عنکبوتی نیز می گویند برای نفوذ دشمن سخت و دشوار گردد. مقوله کمونیستان چین است که می گوید "فعالین دولتی و امنیتی باید مانند ماهی باشند و مردم باید حیثیت آب را برای شان داشته باشد".

دوم ) دولت نمی داند در این شهر کی ها زیست دارند. کی ها از این شهر خارج می شوند و کی ها داخل شهر می شوند؟
دلیل این تاریکی و خلا نبود تذکره است. تذکره را سیاسی ساختند. هویت را فرو ریختند. گفتند دو نوع افغان وجود دارد یکی افغان و دیگر افغان شده ها. این کار قصدی بود. چون توان ایجاد پایگاه سیاسی را نداشتند آسان ترین روش برای شان ایجاد حساسیت های قومی بود.
در کشور های گرسنه دین و قومیت به بسیار سادگی می توانند افزار سیاسی قرار گیرند. چون هیچ نوع اعتبارات دینی نداشتند توسل جستند به قومیت و آنهم به بدترین و بی برنامه ترین شکل آن.
وقتی کارمند استخدام می نمایند به جای اینکه به کارمند دولتی دشمن شناسی و مهین دوستی و حس تعلق به خاک تدریس گردد در مجالس خاص و کوچک برای آنها فریکسیون ها و انشعابات داخل اداره تدریس می گردد. به جای ایجاد انرژی و نیروی واحد و بزرگ ملی در برابر دشمن مشترک کارمندان ادارات بصورت منقسم فعالیت دارند و بیشتر توان شان در تضعیف جناح های داخل اداره مصرف می شود تا در برابر دشمن.

سوم ) چند قشر ظهور کرده است. اول قشر بلند سیاسی و حلقه در قدرت که کمتر و یا هیچ تعلق به درد ، رنج و آوارگی مردم ندارند. کمتر کسی در رده بلند قدرت برخاسته از مبارزه توده ای و مردمی است. این قشر با رفتار کتابی و مکتبی تنها قضیه را تحلیل می کند و با تطبیق روش های مدیریتی بیگانه با فرهنگ و بافت اینجا در کرسی نشسته اند.
گاهی به این نوع مسوولین رهبران پشت کمپیوتر و دوسیه بدست خطاب می گردد که تا آخر عمر سرگردان مجالس و گفتگو با یک رده خاص اند و با نیروی اصلی که کار را انجام می دهند وصل نیستند.
قشر پایین که کار را انجام می دهد یا باید انجام بدهد رابطه عاطفی ، احساسی و حتی سیاسی با رهبری ندارد. این خلا کشنده است و زهراگین است. نیروی پایین که اساسی ترین رشته را در اختیار دارد در این وضعیت بی انگیزه می شود و این بی انگیزگی خلای قابل نفوذ ایجاد می نماید که نتیجه اش همین حمام خون است که ما هر روز شاهد آن هستیم.
قشر وسطی که باید پل میان رهبری و نیروی اجرا کننده باشد و در ادبیات اداری افغانستان به آنها رده متوسط یا رده مدیریت گفته می شود اکثرا نه به اساس اصول بلکه به اساس شناخت تعین می شوند و اینها با تغیر اندک در بالا به آدم های سرگردان تبدیل می شوند. سالها است این قشر موثریت خویش را از دست داده است.

چهارم) هیچ چیز ، هیچ عامل ، هیچ تجاوز خارجی ، هیچ بحران داخلی و هیچ نوع فقر و وابستگی خارجی خطرناکتر از پاشیدن اعتقاد ملی ، یا نبود اعتقاد ملی ، فروپاشی هویت ملی و یا صدمه به هویت ملی و یا نبود هویت ملی بوده نمی تواند. تبر هایی که هر روز باور ما به افغانستان را می کوبند تیز تر و تیز تر می شوند و با امکانات دولتی تیزتر میشوند. دولت در دفاع از پارچه های هویتی قرار گرفته است نه از یک هویت واحد. این درز و گسست در رفتار های کوچک و بزرگ دولت و دولتی هر روز نمایان می شود.
حتمی نیست کسی کارشناس ارشد سیاسی باشد تا درک کند. شما وقتی داخل یک اداره ملکی و نظامی می شوید سوال اول تان این است که آیا در این اداره از ولایت تان ، از سمت تان ، از زبان تان کسی است یا خیر. مرجع اول تان اداره نیست بلکه همان شخص هم سو و همفکر تان در اداره است. این حالت سرطان و سرطانی است. دولت برای حذف این سرطان برنامه ندارد بلکه از امکانات دولتی در رشد این سرطان و گسترش آن استفاده می شود.

پنجم ) همه انسانها بدون استثنا در هر ردیف و سطحی که هستند نیاز به انگیزه های فردی و مشوقه های فردی و خاص دارند تا با اشتیاق و اعتماد کار نمایند. عزت ، افتخار ، احترام ، مصونیت ، جایگاه و حفاظت از هرنوع دشمن فزیکی و غیر فیزیکی مسایل مهم برای فرد است. وقتی دولت اعلان می کند که دشمن اگر بیاید هیچ دروازه ای برایش بسته نیست و تنها شرط آمدن اش آتش بس است این نوع سخاوت بی بنیاد انکیزه کش است. این نوع سیاست به مدافعین استخباراتی ، پولیسی ، نظامی و اجتماعی نظام می فهماند که شما مواد سوخت هستید. در خط مشی صلح دولت هیچ نوع میکانیزم برای حفاظت از عزت کسانیکه امروز در خط دفاع استخباراتی ، پولیسی و نظامی قرار دارند وجود ندارد. پس اینها با کدام انگیزه جان فشانی بیشتر نمایند. نیرو های اجتماعی و فرهنگی که امروز بخاطر دولت قربانی می دهند برای مصونیت و عزت خود هیچ نوع سپر دفاعی و تعریف شده حقوقی و نهادینه ندارند.

بخاطر ابا ورزی از دراز شدن این متن مجبورم کوتاه سازمش.
راه حل افزایش قوا نیست. راه حل با عصیبت و قهر صحبت کردن نیست. راه حل ایجاد پوسته های تلاشی نیست. راه حل ایجاد منطقه سبز برای دولت و رها سازی ملت در ساحه سیاه و سرخ یعنی بی محافظت نیست. راه حل لفاظی نیست. راه حل دایر کردن ختم قران بخاطر شهدا نیست. راه حل فاتحه گیری بیشتر نیست. راه حل اعلامیه و تقبیح نیست. راه حل ایجاد یک نظام و سیستم بر محور ارزش ها است که انگیزه ایجاد نماید. راه حل تبطیق مقررات و قانون است بالای همه نه بالای دیگران. هیچ مشوقه مادی جایگزین انگیزه شده نمی تواند. متاسفانه دیری است هیچ سرمایه گذاری حساب شده و درست برای ایجاد انگیزه و تحکیم انگیزه صورت نمی گیرد.

امرالله صالح


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امرالله صالح
انگیزه
نظرات بینندگان:

>>>   اتمر و غنی و ستانکزی و گلبیدین فهم درک این مطالب را ندارند.

>>>   تشکر از نظریات ارزشمند جناب امرالله صالح راه حل اراده دولت در مدیریت درست بحران امنیتی است .
دولت برای ناامنی ایجاد شده

>>>   با وجود همه اين درز ها ، دشمن باين شكل داخل شده نميتواند تا كه از موتر هاي شوراي امنيت ، امنيت مليي، تسليمي و مهمانخانه هاي آنها استفاده نشود.

>>>   دوست عزیز بگوید خوب است .
تاریخ معلوم میکند.
ه.ب
از پنجشیر

>>>   ریس جمهور اشرف غنی احمدزی خود خواه جاه طلب قومگرای معتصب نه گوش شنوا دارد و نه چشم بینا که نوشته اقای امرالله صلح ر که همه جانبه مشکلات و نارسایی جامعه را بیان کرده با راه حل ان انرا بخواند و درک کند غنی سر اسپ سرمست و مغرور و با تکبر و با این باور و خیال که دیگر هیچکسی دانا تر و فهمیده تر و لایقتر و صادقتر در کل جهان نیست این چنین نوشه ها را نمی خواند ونه به ان توجه میکند ناکامی اشرف غنی احمدزی همین است که نه بی است ونه تابع.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است