عبدالرب رسول سیاف و گلبدین حکمتیار هر دو پیرو پشتونولی، مکتب اخوانیزم و جهاد اند که در نیم سده اخیر در یک سنگر قرار داشته اند اما رویکرد مذهبی، سیاسی و قومی از هم متفاوتی دارند.

در زمینه پشتونولی هر دو طرفدار شوونیزم قومی و تمامیت خواه اند اما استاد سیاف میان باورهای دینی و پشتونولی اش یک تعادل برقرار کرده است. او نه پشتونولی را قربانی باورهای دینی اش می کند و نه باورهای دینی اش را فدای پشتونولی می کند.

استاد سیاف و گلبدین هر دو بر این باور اند که نظام متمرکز بهتر می تواند سلطه قبایل پشتون را تامین کند. روی تصادفی نبود که استاد سیاف در مجلس بزرگان (لوی جرگه) قانون اساسی 2004 در کنار تکنوکراتان تمامیت خواه قرار گرفت و از بستر پشتونیزم نظام متمرکز را بر سر مجاهدان شمال تحمیل نمود به همین خاطر است که تا به امروز مورد احترام و اعتماد خلیلزاد، اشرف غنی، احدی، کرزی و دیگران قرار دارد.

اما گلبدین یک فاشیست تماما عیار طرفدار حذف زبان فارسی و نسل کشی به سبک هیتلر است که یهودیان را در جریان جنگ دوم جهانی نسل کشی کرد روی تصادفی نیست که فاشیست ها چه چپ و‌ چه راست از اشرف غنی و اتمر گرفته تا احدی، جنرال تنی، اسماعیل یون، جنرال طاقت و ده ها تن دیگر به همین دلیل از وی حمایت می کنند.

مکتب اخوانیزم
زمانیکه استاد سیاف با استاد ربانی و استاد نیازی و یک تعداد دیگر مصروف هسته گذاری و یا اولین آموزه های سید قطب و مکتب اخوانیزم در دانشگاه کابل بودند، گلبدین شاگرد وفادار و فعال مکتب لینینیزم در حزب پرچم در تحت رهبری ببرک کارمل در قندوز فعال بود این در حالی بود که او توسط نظام الدین تهذیب یکی از رهبران پرچم معروف به شیخ الحدیث لینینیزم به حزب پرچم جذب شده بود و گلبدین لینینیست جوان جریده پرچم را با مقالات لینین و رهبر آن ببرک کارمل در میان مردم قندوز شب و روز پخش می کرد.

باید گفت گلبدین جوان پس از وفات برادر بزرگ اش با بیوه او که خواهر تهذیب بود ازدواج کرد اما گلبدین نسبت شهرت زشت بداخلاقی از حزب پرچم اخراج شد ولی او عقده گرفت و شامل اخوان المسلمین شد.

استاد سیاف جوان در تحت تاثیر جنبش اخوان المسلمین باورمند به انقلاب اسلامی و ایجاد دولت اسلامی نظیر صدر اسلام بود ولی گلبدین جوان طرفدار کودتا بود و از همین جهت داخل مکتب حربی شد اما در نتیجه بداخلاقی اخراج شد ولی دست از کودتا و توطیه نکشید چنانچه تا به امروز تلاش ده ها کودتا، شورش و توطیه را به کمک افسران نظامی خلق و پرچم به راه انداخت ولی ناکام شد. از معامله با حفیظ الله امین در 1358 گرفته تا کودتای ناکام تنی، معامله ناکام با نجیب و جنرالان خلقی و کودتای شورای هماهنگی مثال های زنده اند.

جهادیزم
جهاد علیه شوروی ها در سال های هشتاد در تحت مدیریت پاکستانی ها، پول های سرشار غربی و عرب ها یک بیزنس خوب مذهبی و سیاسی بود. گلبدین بیش از دیگران از آن سود برد و از یک اخوانی جوان "تیزاب پاش" به رخ زنان و چاقوکش و قاتل سیدال سخندان به یک "مجاهد کبیر"، امیر مخوف ترین سازمان نظامی به نام حزب اسلامی و مجهز به پیشرفته ترین سلاح های غربی و پول های سرشار باد آورده جهاد تبدیل شد.

استاد سیاف باور به جهاد و افتخار به مجاهد بودن خود می کند و حتی تمام هویت و افتخارات تمدنی و هویتی خراسان را در وجود چند نفر نظیر احمد شاه درانی، وزیر اکبر خان و یک تعداد غازیان ضد استعمار انگلیس خلاصه می کند اما گلبدین غیر از خودش هیچ کسی را مجاهد نمی شمارد. او باور به مجاهدان در تاریخ افغانستان ندارد او رهبران جهادی از استاد ربانی تا استاد سیاف و مجددی و دیگران را تحویل هم نمی گیرد این در حالی است که گلبدین بیش از هر کس دیگر در بدنامی جهاد و کشتن مجاهد نقش کلیدی داشته است.

برای استاد سیاف جهاد علیه کفار به پایان رسیده ولی برای گلبدین ظاهرا ادامه دارد این در حالی است او در زیر ماشین جنگی و پول بیش از 40 کشور کفار در کاخ ها در کابل زندگی می کند. برای استاد سیاف مجاهد را تروریست نامیدن یک گناه کبیره است و جای مجاهد در بهشت و جای تروریست در دوزخ است اما حکمتیار به تروریست خواندن خودش توسط سازمان ملل و قرار دادن او در لیست تروریستان بین المللی بارها افتخار کرده است. به باور گلبدین برخلاف استاد سیاف جای تروریستان در بهشت در آغوش حور و غلمان است ولی جای قربانیان آنها در آغوش جلادان جهنم است.

فضولی و "پیش پزکی های" ضد اسلامی گلبدین
از زمانیکه گلبدین را به افغانستان آوردند و در کاخ های مجلل با شان و شوکت جابجا کردند نه تنها گراف ترورها خیلی بلند رفته است بلکه جنگ روانی، نفرت پراکنی قومی و مذهبی توسط او هر روز ابعاد بیشتر می گیرد به قول استاد سیاف "پیش پزکی" های گلبدین در اسلام باعث تحریف و تحریک بیشتر تروریستان شده است چنانچه گلبدین کشتن انسان های بیگناه از طریق انفجار و انتحار را حلال می شمارد.

استاد سیاف می گوید که حرام و حلال و هر چیز دیگر در شریعت اسلامی واضح و روشن است و نیاز به "پیش پزکی" و یا "فضولی" در کار خدا و مقدسات ندارد "پیش پزکی" و "فضولی" کار دشمنان خداوند است به باور استاد سیاف گلبدین نه مجتهد است و نه مفتی و نه عالم علم الاهیات. او صلاحیت شرعی تعبیر و تفسیر از دین را ندارد او حق دارد بحیث یک شخص نظر بدهد ولی حق ندارد از نام دین علیه دین و تحریف دین فضولی کند.

اما گلبدین خود را یگانه مرج تقلید و عالم علم دین می شمارد و مدعی است که بیش از 200 اثر مذهبی و تفسیر نوشته است او به کمک ارگ در محراب منبر مساجد نشسته برای مومنان "انتحار و استشهاد" موعظه می کند. حمله با بوت به دهن گلبدین توسط دادشانی یک جوان هراتی در هنگام تشویق مومنان به انتحار و وعده کلید جنت از دستش در مسجد جامع هرات چند ماه پیش خبرساز شد.

واقعیت این است که گلبدین اساسگذار مکتب نیوتروریزم، انتحاریزم و استشهادیزم است. او مدعی است که کلید جنت و حور و غلمان صرفا در دست او است استاد سیاف بحیث شیخ الحدیث و با مدرک معتبر از دانشگاه الازهر مصر در علم الاهیات دارد. این در حالی است که گلبدین حتی مدرک فراغت مکتب عادی را ندارد چنانچه نه مکتب حربی را به دلایل بداخلاقی به پایان رسانید و نه دانشکده مهندسی کابل را بیش از یک صنف نخوانده است ولی معروف به مهندس است.

گلبدین در نیم قرن گذشته بیشتر در مدرسه آی اس ای فن کشتار و ویرانگری را فرا گرفته است. استاد سیاف از سربازان قهرمان افغانستان بخاطر قربانی در راه دفاع از سرزمین، مردم و جنگ با تروریزم حمایت می کند ولی به باور گلبدین کشتن سربازان حلال و ثواب بیشتر دارد. در فرجام باید گفت استاد سیاف انسان با عقیده و با اصول است ولی کیش و مذهب گلبدین را هیچ کس حتی خود وی نمی داند مذهب او لذت بردن از کشتن انسان ها و ویرانگری است او از خود بسیار راضی، دروغگو و شرارت پیشه است او یک انسان بی شرم و انتقام جو است.

اشرف غنی معروف به متفکر دوم جهان که حتی کلمه خود را خوانده نمی تواند در تحت تاثیر افکار ضد دینی گلبدین تیوری ها و "پیش پزکی های" عجیب و غریب می کند. مطابق به پیش پزکی های جدید او "پارچه پارچه شدن و ریختن خون فرزندان ما در سرک ها امتحان الهی است". شاید بهترین "امتحان الهی" برای مردم افغانستان این باشد که از شر نظام تبهکار اشرف غنی و گلبدین "پیش پزک" ضد اسلامی خلاص شوند.

هارون امیرزاده

>>>   نزد نوکر ها نمیدانم ولی در نزد ما
رو سیاه رفتی ولی با روسیاهی آمدی
مخاطب خاص

>>>   اقای هارون امیرزاده دست درد نکند که با دلایل و شواهد انکار ناپذیر پرده را از چهره ....گلبدین قصاب کابل جاسوس ای اس ای پاکستان شخص منافق ودروغگوی خودخواه ظالم قاتل پرده را از چهره واقعی گلبدین براندختی و چهره واقع این مسلمان نما را به همه اشکار کردید باید از چشم دید خود گفت که گلبدین انقدر انس و رغبت که با کمونستهای خلقی دارد فیصدی کمی انرا با مردم مسلمان ما و مجاهدین راه خدا نداشته ندارد در زمان حکومت مجاهدین که جنگ و مناقشه را طبق دستور ای اس ای و خواست خلقی های کمونست در جهت ناکامی حکومت مجاهدین براه انداخته بود در سرک چهلستون جبار قهرمان پلاستیکی با افراد اش بطور واضح و اشکارا بطرفداری از باند جنایتکار گلبدین در نبرد با حکومت مجاهدین بود این چیزیست که چشم دید خودم است مردم محل از ان بی خبر نیستند انها از هیچ جنایتی بمردم منطقه دریغ نکرده بودند و اگر شکایتی به گلبدین خاین میشد برای مردم میگفت خدا اجر اش را برایتان بدهد .

>>>   گلبدین منفور ترین جلاد و تروریست در تاریخ افغانستان است

>>>   گلبدین توسط صوفی صاحب کرنکار به اخوانی جذب شد

>>>   يا هدايت يا مرگ

>>>   خیلی زیبا آقای امیر زاده ولی کجا شرم دارد راکت یار نکو صفت و قصاب کابلیان بی دفاع

>>>   این امیر عبدالرحمن خان، مؤسس کشور افغانستان است، او نوروز را عید می دانست و تجلیل می کرد.
او دیکتاتور بود اما احمق نبود،
او ظالم بود اما نمک نشناس نبود،
زیرا پرورش یافتهٔ فرهنگ و تمدن خراسان بود.
پس حداقل مثل او باش و حق نان و نمک خراسانیان را فراموش نکن !
امیر عبدالرحمن در فوق عریضه به قلم سرخ شخصاً نبشته است :
" نوروز جمع روزهای عیدمیرودشماهم بخیر طرف هندکی برویدساعت خودراخوش بخیر بگذرانید فقط"
با سپاس از دوست فرهیخته آقای محمد ایوب عظیمی که این سند مهم را از آرشیو ملی همگانی ساختند.

>>>   نیویورک تایمز:
در افغانستان، اقوام غیر پشتون افغانیت را قبول ندارند.
نوت: بارها گفتیم، مقاومت کن، دنیا زانو می زند و از مقاومتت می نویسد.
#احمد_شاه_فرید

>>>   تعادل برقرار نکرده بلکه یک .... است و سخن را به طبع و مزاج مردم میگوید ، نه بخاطر حق

>>>   بسيار تشكر أر معلوماتى مفيد و معقولى شما

>>>   مانند مقاومت قبلی که آخرش به کولاب کشید

>>>   از این معلوم میشود که این بار برای سیاف برای .... ساختی به دوسی قدرت به دست نمیاید. مطمین باش.

>>>   این واقعیت دارد کهدر زمان تحصیل حکمتیار گوش احمدشامسعود را با دندانهایش کنده است ؟؟؟؟
وقت عکس مسعود را در سرک ها می بینیم همیشه یک گوشش نیست !
واقعدارد یا نه ؟؟؟؟؟

>>>   ازخداوند به دعا و تضرع میخواهیم که اشرف غنی و آنکه از اولاد او درتفکر
...اشرف قرار دارند تحت این امتحان الهی قرار بگیرند و دیگر روی
کلیسا و کنیسه را نه بینند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است