تاجیک ها با قدرت در برابر حکومت قد علم کردند
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۴۰    ۱۳۹۶/۱۱/۲۵ کد خبر: 146680 منبع: پرینت

عطامحمد نور و هواداران او اعلام کرده‌ اند که اگر به خواسته‌ ها و مطالبات آنها رسیدگی و توافقنامه حکومت وحدت ملی عملی نشود و تیم اشرف‌ غنی همچنان به سیاست‌ های انحصاری و حذفی خود اصرار نمایند با کاروانی متشکل از سی هزار موتر از شمال کشور به سمت پایتخت حرکت و بزرگترین تظاهرات اعتراضی و مدنی را در کابل برگزار خواهند کرد.

با اینکه تاجیک‌ ها در حکومت به‌ ویژه در بدنه و رده‌ های میانی ادارات ملکی و نظامی حضور نسبتا قدرتمندی دارند اما تاکنون شاهد نبوده‌ ایم که حکومتی‌ های تاجیک در برابر طرفداران عطامحمد نور سینه سپر کرده باشند و به توجیه سیاست‌ های تبعیض‌ آمیز ارگ و به دفاع از آن برخواسته باشند.

ممکن است بسیاری از حکومتی‌ های تاجیک با فعالیت‌ های عطامحمد نور و طرفداران او مخالف باشند اما اینقدر درک دارند که خود را در برابر آنها قرار ندهند و سپر فاشیسم نشوند زیرا آنها به‌ روشنی دریافته‌ اند که اگر حرکتی همانند حرکت عطا و طرفداران او انجام نگیرد تیم اشرف‌ غنی همانگونه که تاجیک‌ ها را از چوکی‌ های کلیدی و چوکی‌ های درجه اول به زیر کشیدند از بدنه حکومت و رده‌ های میانی نیز اخراج خواهند کرد.

ای کاش حکومتی‌ های ما نیز این درک را می‌ داشتند که بخاطر چوکی‌ های سمبلیک و فاقد صلاحیت شان خود را در برابر مردم شان قرار ندهند و به توجیه سیاست‌ های تبعیض‌ آمیز و انحصاری ارگ نپردازند و اگر از مطالبات برحق و مشروع مردم شان دفاع نمی‌ کنند حداقل سکوت اختیار نمایند زیرا حرکت‌ های اعتراضی مردم ما در برابر سیاست‌ های حذفی و انحصاری ارگ اگر جایگاه و صلاحیت حکومتی‌ های مردم ما را بالا نبرد حداقل جایگاه‌ های فعلی آنها را تثبیت می‌ کند و تیم فاشیست ارگ بخاطر اینکه بیشتر مورد اعتراض قرار نگیرد از برکناری همین حکومتی‌ های فعلی ما خودداری خواهند کرد.

واضح است که اگر جنبش روشنایی و حرکت اعتراضی علیه سیاست‌ های تبعیض‌ آمیز تیم مستقر در ارگ شکل نمی‌ گرفت یقینا بسیاری از حکومتی‌ های هزاره تاکنون سبکدوش و خانه‌ نشین می‌ شدند زیرا توان و زور اینها از جنرال دوستم و احمد ضیا مسعود بیشتر نبود من تعجب می‌ کنم که حکومتی‌ های هزاره و طرفداران آنها چرا در برابر حرکتی ایستاده و به پایه‌ های جریانی تیشه می‌ زنند که نه تنها باعث تضعیف آنها نشده بلکه حضور آنها را در جایگاه‌ ها و چوکی‌ هایشان تضمین و بیمه کرده است.

محمد نسیم جعفری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تاجیک
هزاره
حکومت افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   بسبار خنده اور است پا دشاهی و کلانکاری حسف ومیل را تاجکان و عطای نور می کند دلاکی وماشین ریش در دست هزاره هاست تاکه سنت های تاجکان شورای نظار را بتراشند

>>>   تاجیکها در زمان حیات احمدشا مسعود فهیم و ربانی بسیار قدرت داشتند. اما فعلا از تاجیکها تنها عطا محمد نور است که اگر تاجیکها از عطا حمایت نکند گلیم تاجیکها برای همیشه جم خواهد شد.
کرزی در اوایل ریاست جمهوریش سران تاجیکان را هدف قرار داد و این قتل های زنجیره ای رهبران تاجیکان تا هنوز ادامه دارد. رهبران دیگر اقوام غیر پشتون هم در لیست ترور احمدزی و اتمر بوده و است.

>>>   این تعبیر و تحلیل ها که گویا تهنا قوم تاجیک فارسی زبانان برعلیه خیانت در حکومت فاشستی تیم اشرف غنی احمدزی ایستادگی کرده و بپا خیسته این نظر و تحلیل ناقص است از دست فاشیستی تیم کرگ نشین به استثنای محدود کسانی که در تیم فاشیستی ارگ حلقه زدند خیانت و جنایت راانجام میدهند دیگر تمام مردمان کشور اعم از تاجیک و هزاره و ازبیک و پشتون و بلوچ و غیره اقوام از عملکرد این تیم خبیثه فاشستی ارگ نشین دروغگوی عوام فریب در طول بیشتر ازسه ونیم سال سلطنت شان به فغان امده همه در برابر این خلقه فاشیستی خاین برعلیه اعمال غیر انسانی و اخلاقی تیم ارگ صدا بلند کرده و به حمایت از استاد عطامحمد نور کمر بسته و از حق طلبی و استادگی ان در برابر ارگ نشینان حمایت شانرا گروه گروه از خود به نمایش گذاست اند و همه روزه این حمایت ها مردمی گسترده و گسترده تر میگردد این حق خواهی وعدالت خواهی را شکل قومی دادند خیانت و جنایت است واز جانب حلقه خبیثه ارگ راه اندازی میگردد که گویا تنها قوم تاجیک در برابر بی عدالتی ها و خیانت های ارگ نشینان ایستادگی کرده است نخیر در بر گیرنده همه اقوام مختلف کشور ما است .

>>>   تو .........كه كامنت اوله نوشتى. چشم كور دارى و كوش ناشنوا. د انتحارى زوى. خود تان ره مزدور چتلستان و عربهاى جاهيل كردين. به جز انتهارى و علامة دگه چيز به فكر شما نسيت.

>>>   برادران عزیز شما .........خود خواهی و جا طلبی باندیستان دزد و رهزن شورای نظارو جمیعتی های بی دین را بخوانید که مسعود دز ورهزن ادم کش را برابر به توبه نعوذ بالله پیغمبر می کنند .........به شما دزدان وادم کشان و یهودیان و عیسوی های مرتد ررسی ادعای نبوت برای یک تنظیمی)

مصطفی «عمرزی»

جاوید اهور را به یاد دارید؟ آن تازه زردشتی، از حلقات مجوسی گرای ولایت بلخ در بیش از یک دهه ی اخیر بود. این پسرک هتاک، پس از آن که به نام آزادی بیان به میلیون ها مسلمان توهین کرد، به همین نام آزاد می شود.

جریان مجوسی گرا در افغانستان بر اثر سیاست های ناشیانه ی فرهنگی در بیش از یک قرن اخیر، رشد یافته است. از دست آویز این سیاست، نه فقط در جهت افغان ستیزی ها استفاده های کلان می شود، بل حامیان این فرهنگ می کوشند بر اساس پشتوانه ی آن (در واقع جعلیات تاریخی) در رقابت های سیاسی و اجتماعی، گویا با این وزنه شناخته شوند که گذشته های پُر افتخار دارند. در حالی که تاریخ افتضاحات سقوی به چندم رسیده است و حال زار مدعیان فرهنگ از بی فرهنگی های همه جانبه به تمام جوانب فقر فرهنگی، سیاسی و اتکا به بیگانه می رسد، باور های رایج، همچنان از کارایی های زیادی برای سوء استفاده برخوردار اند.

من می دانم که حامیان فرهنگ مجوسی، همان هایی که دور والی پیشین بلخ، در مجالس خصوصی، اسلام را به نام دین اعراب سوسمار خور در نشخوار ابیات زشت فردوسی، تبادله می کردند، خوب می دانند که در جامعه ی سنتی ما، دست آویز دین، اگر اسلامی باشد، چه قدر موثر است. والی قبلی در حالی که با بیماری مزمنی دست و پنجه نرم می کند و ضعف جسمی او، شخص نحیف و لاغری را نشان می دهد که آخرین نفس هایش را می کشد، در آخرین بیانات از تریبون آلوده گی صوتی، به رییس جمهور غنی چلنج داد که اگر آیه ی مبارکه ی «الم ترکیف» را به درستی خواند، از قدرت کنار می رود، اما در کلپ ویدیویی که از این بیان وجود دارد، بلافاصله با تلفظ نادرست آیه ی شریف (الم تراکیف) ما را به حقیقت بیماری مزمن اش آگاه تر می کند. همزمان با این کمیدی، یکی از جیره خواران بی سواد و جاهل او، ادعا کرد که اگر نبوت، پس از پیامبر اسلام ادامه می یافت، پس از مسعود، حتماً به عطا می رسید. ویدیوی این سخنان شنیع و شرم آور، از روز هاست که مردم را مصروف طعن و لعن والی پیشین بلخ و پیروان اش کرده است.

تجربه ی تاریخی چهل سال اخیر در بازی های سیاسی، پیوسته گی های عجیبی دارد. نیم قرن قبل از کودتای ثور، جاهلی به نام دین، آسایش مردم را گرفت. در حدود نود سال پس از آن ماجرا، دست آویز دینی به منظور تخویف و تهدید، همچنان برجاست.

تعویض قدرت کمونیست ها در بازی های کاملاً قلابی که باعث سقاوی دوم شد، در حالی که روی تمام اغراض و گرایش های قومی استوار بود، اما ظاهراً مجریان حکومت تنظیمی را متوجه می کرد که در سایه ی باور های اسلامی، همچنان به چشم مردم خاک بزنند.

از سقوط حکومت ....ربانی تا تجربه ی حاکمیت کرزی و غنی، دست آویز دینی برای سوء استفاده به گسترده گی کاربرد دارد. پس از فاز جدید تقابل های درونی در دولت، سوء استفاده از حربه ی کشنده ی دینی، اما در ظاهری رسانه یی می شود که خوب می دانیم در جناح حامیان فرهنگ های قبل از اسلام، سیاسی است.

در تمام جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1393، مخالفان اشرف غنی، با بی شرمی و هتاکی، روابط خانواده گی اشرف غنی با همسرش را تعبیر دینی و مذهبی می کردند. در آن زمان، کار تبلیغاتی برای ازهم پاشی اتحاد پشتون ها در رقابت های به اصطلاح قبیله یی، دم و دستگاه مخالفان را با ادبیات «غلجی و درانی» پُر می کرد و در جانب دیگر، بر اثر مذهبی بودن بیش از حد مردم، ذهنیت می ساختند که اشرف غنی، مشکل دارد. پس از پایان انتخابات که پرستیژ این پروسه را بسیار آسیب زد، اما مردم با اشراف بر کارنامه ی زشت تنظیم ها و به اصطلاح مجاهدین، هرچند در نارضایتی یک حکومت تحمیلی با 50 درصد از بدترین عناصر، قربانی شدند، اما سایه ی سوء تعریف نتوانست وجاهت رییس دولت را به نام ارتباطات غیر دینی صدمه بزند. در واقع وقوف مردم از این حقیقت که سلوک چه گونه خواهد بود، ملاک قضاوت در باره ی کسانی شد که به ویژه در تیم غنی، فرصت یافتند.

تاخت و تاز والی معزول که به شدت از سرخورده گی دون بودن به تعب و رنج افتیده است، آنان را به سوی اراجیفی می کشاند که با هر طرح آن، اگر از جیره خواران دچار فقر فرهنگی بگذریم، دشوار است کسی از یک آدمک معمولی در موضعی دفاع کند که عبارت از تقدس در سطح پیامبران می شود.

قایل شدن نبوت به فردی همانند عطا، نهایت گستاخی و بی شرمی کسانی را نشان می دهد که می دانیم در خلوت های مجوسی، اسلام را در وزنه های نقد، دین اعراب سوسمار خور می دانند.

در نقد کتاب «سنگ های آسمانی»، شمه ای از کار های فرهنگی باند شر و فاسد را به نام «افشای افتضاح دیگر» معرفی کرده بودم. یاد ما نرود، استفاده ی ابزاری از دین، اگر از سوی دین ستیزان مطرح می شود، بهتر است با این فتوای دینی پاسخ بیابد که طرح مسایل، اگر ادعا نیز باشد، وقتی به گستاخی، بی شرمی، روسیاهی و خباثت می رسد، در حدود و ثغور دین، به لعن برسد تا از خیر آن، ساحه ی فکر و عمل به روی خاینانی بسته شود که برای سود، باور های اکثریت یک جامعه را به ریشخند می گیرند.

چلنج خنده دار و ریشخند والی بلخ، به این منطق وابسته می شود که گویا حل مسایل کلان دولتی، به صرف بیان یک آیه ی شریف بسته است. خوب است در گستره ی دولت، از این آخرین نمونه ی تنظیمی امتحان بگیرند که آیا فقط از الفبای اقتصاد، مدیریت، قانون و مجموعه ای می داند که در کار مدیریت دولت است؟ اگر چنلجر تنظیمی، فقط یک حرف درست از قانون، اقتصاد، مدیریت، اداره و آگاهی های آن آورد، آن وقت ما برای ظاهر هم که شده باشد، قول می دهیم که او را در «تولدی دیگر»، فرآورده ای بدانیم که به نماینده گی از جاهلان، پیام رسان باشد.

توضیح:

«تولدی دیگر»، نام یک اثر سخیف شجاع الدین شفا در نقد ادیان آسمانی ست. هرچند آقای شفا، از مترجمان بزرگ ایران است، اما تعصب آنان با اسلام، بر اثر تکانه ی شدید انقلاب اسلامی، بسیاری از آنان را که غافلگیر شده بودند، اسلام ستیز می کند. جریان دین ستیز در ایران قبل از اسلام، بیشتر بر اثر خوانش نادرست از تاریخ باستانی، جعلیات و فرهنگ سازی های ضد اسلامی، به منظور گویا مدینه ی فاضله ی قبل از اسلام، بوده است.

فرآورده های فرهنگی نیم قرن حاکمیت پهلوی ها در راه انداختن جریان های ضد اسلامی، بسیار موثر اند. در واقع ریفرنس افغان ستیزان و مجوسی گرایان افغانستان نیز بیشتر به منابع ایرانی، به ویژه قبل از انقلاب است. طرح ادعای فوقیت های اجتماعی و فرهنگی نیز ناشی از تاثیرات یک قرن جعلیات تاریخی و فرهنگی به ویژه در ایران شمرده می شود. می توان تصور کرد که چه گونه سقازاده گان مهاجر که در صد سال اخیر، نام آنان در تعاملات سیاسی افغانستان، فقط با فقر فرهنگی گره خورده است، وقتی در حد چند مدعی نیمه با سواد، به نام شاعر و نویسنده، ظاهر می شوند، پیش از این که در واقعیت های زار و مستند شناخته شوند، بر اثر فرهنگ سازی های غلط، تعریف می شوند و در این خوانش، کسانی را می بینیم که باوجود ضعف های آشکار و فقر فرهنگی مشهود، اما همچنان ادعا می کنند که بر اساس این اثر یا آن برداشت تاریخی، صفات بومی و اصیل، مخصوص آنان است.

در واقع نقد افتخارات کذایی، موثرترین برنامه برضد افغان ستیزان و اسلام ستیزان است. برای شناخت بیشتر از باور های دینی حوارین مجوسی والی پیشین بلخ، کتاب «آیین های سخیف» را بخوانید! این کتاب را انتشارات دانش، چاپ و نشر کرده است.

>>>   بـه مصطفی( عمر زی ) زی !
زی صاحب کوتاه سخن :
اعراب در آغاز تهاجم شان برای غارتگری ازهمان قندهار زابل فراه هلمند یا مجموعا سیستان هزاران دختر زن بچه جوان یا غلمان رابا خودبردند ودر بازار های شام به نرخ شلغم فروختند کنیز ساختند برده ساختند کُشتند قتل کردند وخون ریختند
مردم افغانستان ایران آسیای میانه مخصوصا کابل شاهان تا دوصد سال درمقابل شان مقاومت کردند سپاه طاوس عرب را شکستند درجوزجان لاشه های شان خوراک عقابان وکرگسان شد ، اگر تو.
کردار نیک گفتار نیک پندار نیک داشته باشی خداوند بزرگ از تو راضی است
ابو مسلم

>>>   زی صـــاحب !
همیشه ازنام دین واز نام اسلام سو استفاده وتجارت نکنید حتما آگاهید که سوگند خوران به قر آن چی کردند؟
بارهابار ها بنام قرآن پاک سوگند کردند ودر اولین فرصت آنرا شکستند!

>>>   زی زی صاحب
آنچه شفا نوشته عین واقعیت است که اکثرا از کُتب تواریخ خود اعراب است فقط اگر بتوانی خودت را از فریب نجات دهی کلانترین کاری کرده ئی اما هیچوقت دیگران را فریب داده نمیتوانی ، مردم به اعمال اعراب دیده اند نه به گفتارشان !
تعصب جهالت بار چشم عقل وجدان را نابینا میسازد
آدم متعصب دشمن دین است که باید سنگسار شود

>>>   مصطفی «عمرزی» هنوز در گرداب گمراهی غرق است افسوس بحالت که تاحال نتوانستی خودرا از جهل بدر کنی !

>>>   S.a
عطا محمد نور هیچگاه از تاجکان نماینده گی کرده نمیتواند تاجک ها حالا فهمیدند هیچگا استعمال جنایتکاران وغارت گران نمیشوند .دوران حکومت مجاهدین وکشتار وویرانی ها را فرا موش نمیکنند.
نماینده کسانی هستند که منافع شان درخطر است وجیره خور عطا ویا خود فروخته شده در مقابل پول اند.اگر کشته هم شوند ،عطا محمد خان بی تفاوت خواهد بود مطمئن که فامیل وپسران آن قبلآ به خارج و یاکولاب فرستاده میشوند.خودش هم مخفی خواهد شد.
باشنده کا پیسا.

>>>   بالاخره یک ادم مرد پیدا شده که درمقابل ظالمان وخا‌ینان کشور باستاد امید وارم همسنگر قهرمان ملی بینی برادر راکتیار وهم فکراش را به خاک مذلت بمالد وشاهد اواره شدن وذلیل شدن راکتیار دوباره باشیم

>>>   Rahimi
سرزمين فارسي زبانان خراسان توسط چنديدن قدرت جهان پيش أزين نيز مورد تجاوز قرار گرفته بود و براي چندين بار دست بدست شده است تا اينكه آخرين اشغالگر مثل اژدهاي هفت سر و هيولا سر از خاك بلند كرد. آن اشغالگر متجاوز هيچكس و هيچ مردم ديگر نبودند بجز پشتونهاي نيمه وحشي كه از أوائل قرون هجري إز أطراف كوههاي سليمان بطرف مرزهاي شمال هند هجوم آوردند. در قرن هجده و نوزده ميلادي بخاطر اينكه چور و چپاول آنها متوجه هند و ايران بود بر مردم بومي خراسان چهره واقعي شان معلوم نبود و چه بسا بخاطر نياز به نيروي انساني و اقتصادي خودها با فارسي زبانان ظاهرا إز در مدارا پيش آمدند. در أوائل قرن بيست ميلادي با تباني استعمار پير انگليس تمام ماهيت و خصلتهاي غير انساني خود را آشكار ساختند. الان سرزمين فارسي زبانان خراسان سربلند با تمام معني مثل يك كشور اشغال شده است.

>>>   نمیتوانید که قوم تاجک را در مقابل یک .......... مانند عطا استعمال نماید عطا چور صرف بخاطر بقایی خود و سرمایه خود تاجک را استعمال میکند اگر امروز تضمین سرمایه این .....شود باز نی تاچک است و نی عدالت و نی سبز و نارنجی

>>>   یک جنبش ، یک زلزله ، در سرزمین « حنظله » !
من صدای حماسی « حنظله بادغیسی » را از پس سده ها ، باز می شنوم که :
مهتری گر به کام شیر در است --- شو خطر کن ز کام شیر بجوی
یا بزرگی و عز و نعمت و جاه --- یا چو مردانت مرگ رویا روی
امروز ، پس از سکوت تلخ چندین ساله ، در سرزمین حنظله ، یک جنبش و یک زلزله را میتوان احساس کرد. جنبشی که ریشه در بیداری ملی - تاجیکی دارد و از ارزش های والای فرهنگ و زبان پارسی رنگ می گیرد. به همت جوانان خود شناس تاجیک ، امروز در خانه خانه تاجیکان بادغیس ، سخن از هویت و ارزشهای تاجیکی است و اینکه چرا و چگونه از این هویت و این ارزشها باید پاسداری کرد. در همین حال ، از سوی دشمنان ما تلاشهای بسیار در جریان است که چتر هویت تاجیکی را پاره کنند و مردم تاجیک را هرچه بیشتر در نامها و هویت های دیگری رده بندی نمایند که امیدوارم در این کار پیروز نشوند و چتر بلند و پهناور هویت تاجیکی همتباران عزیز ما همچنان بر افراشته بماند و جوانان خودشناس ما ، در کار و پیکار خویش پیروز مند باشند. سزاست بنویسم که بادغیس نیز یکی از همان ولایت های کشور است که از چشم مدعیان رهبری افتاده است و کسی هیچ توجهی به آن نکرده است. با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام .
عمرراوی .

>>>   Edris Khurasani
صبر کنید و ببینید!
بیشتر ازینها خود را نمایان خواهند کرد؛ ملیونها تاجیک که از طرف پشتونهای پاکستان به نام سواتیان پشتون معرفی شده بودند، برخیستند؛ و خود را دریافتن که کی هستند!؟ و از کدام طایفه!؟ در پاکستان بیشتر از پنج ملیون تاجیک سکونت دارند.

>>>   Edris Khurasani
امیر عبدالرحمن خود کشتار مردم تاجیک و اوزبک را چنین توصیف کرده است.
رو برداشت از صفحه: تاجیکان.
در" تاج التواریخ" آمده است که: "از طرف دشمن سه هزار نفر درمیدان جنگ کشته شد... من حکم دادم منار از سر های مقتولین دشمن ساختند تا بقیه خائف شوند." امیر عبدالرحمن با افتخار از کشتارها و اعمار کله منارها از سرهای بی تن مردمان غیر نظامی تاجیک، اوزبیک و سایر ترک تباران در زندگی نامه اش چنین می گوید: "اسیرای تاجیک و اوزبک را به تیر بستم. تمام آنهایی که در طول سه سال شورش به این شکل مجازات شدند، بیش از ۵۰۰۰ نفر بودند. افرادی که توسط لشکریانم کشته شدند، به قریب ۱۲۰۰۰ نفر می رسید." این امیر خون آشام راجع به دیگر جنگها علیه اوزبک ها چنین ادعا میکند: "دشمنان در میدان جنگ ۳۰۰۰ کشته دادند...۶۰۰ نفر را اسیر کردیم. من دستور دادم که از سرهای مخالفان منارهایی برپا گردد تا در دلهای کسانی که زنده مانده اند، وحشت بیفگند."

امیر عبدالرحمن خان خود کشتار بیرحمانه مردم بدخشان را آنهم با روش جنون آمیز سادیستی چنین توصیف کرده است: "کسانی را که اسیر می شدند، من به دهن توپ می گذاشتم. در مدت سه سال اغتشاش (در بدخشان) تعداد کسانی که به این قسم من کشته ام، تقریبا پنج هزار نفر می شد و تعداد کسانی که از دست لشکر من کشته شدند، ده هزار نفر بودند." در جنگ های قطغن "هشت نفر کاپیتان را حکم دادم به دهن توپ پراندند." "تجار بدخشانی را که ۵۰ نفر بودند ولی من حکم دادم همه آنهارا به دهن توپ گذاشتند …" امیر عبدالرحمن در جواب قاصد میر جهاندار که پرسیده بود چرا رعایایش را حبس نموده ام، من بدون تکلمی به نوکر هایم حکم دادم ریش و سبیل او را بکنند و بعد او را جایی که بقیه استخوان های اجساد تجار افتاده بود با خود برده نشان دادم."

بر گرفته از کتاب "تاجیــکـــان در گــذرگــاه تــاریــخ"

>>>   پشتونها دشمنان درجه یک ما اقوام غیر پشتون است. ....بر پشتون

>>>   نویسنده محترم
بهتر است به جای کلمه تاجیک ها کلمه غیر پشتون ها را استفاده کنی

>>>   اگر همین جمیعتی ها نمایندگان تاجک ها باشند از روز اول ورود شان به کابل هم در زمان بچه سقو و هم در زمان سقو دوم قهرمان نفاق ملی احمد شاه مسعود بدون چور و چپاول کدام کار دیگری نه کرده اند که به نفع ملت تمام شده باشد. این ها شرم و حیا ندارند و بنام تاجک تجارت مینمایند. تاجک های اصیل این ها را نماینده شان نمیدانند.
کریم از چاریکار

>>>   تاجیکها قیام نکرده بلکه چند ...... دارد تا ملت در ....بزند!
ما هستیم

>>>   به مصطفی زی !
برادر من هم مانند تو ره اوهام افتخار میکردم اما روزی کتابی بنام تاریخ افغانها تنوشته یک جنرال فرالنسوی ترجمه سهیل سبزواری را ازانترنت دانلود کردم وفصل خصایل افغانهارا خواندم گوشهایم باز شد این فصل مانند یک تابلیت خواهد بود که مریضی ات را شفا میدهد بخوان وببین ماوشما چی فکر میکردیم ویک ناظر بیطرف چی برداشت دارد

>>>   ما تاجیک ها تا هنوز سیاستمدار نشده ایم و هر جنبش سیاسی را با نعره تکبیر وزن و مقیاس می کنیم .

>>>   م،ق.
ببخشید نام تاجکها را بد نکنید تاجکان هیج نوع تبعیض ندارند.آن گروب جنایتکاران وچپاوالگران است،که جهت حفظ وازدیاد دارائی های خود میخواهند که در مقابل حکومت، غیر قانونی قد علم کنند.مگر کسانیکه استعمال شوند نابود خواهند شد.
باشنده پروان.

>>>   از نام عمرزی معلوم است که مربوط به بربری های تروریست و جاهل ترین مردم میباشد.
او از نظر اخلاق و ادب و انسانیت در چای گاهی نیست که در مورد مردمان نجیب نظر بدهد.

>>>   نویسنده اول که با هویت افغان پرستی تلاش کروه یک متن بلند نوشته کرده و به تاجیکان هم خواسته یا ناخواسته توهین نموده است بداند ما تاریخ خود را از گوش شما نمیشنویم ادعا کردی قبل از انقلاب ایران دوره پهلوی افغان ستیزی شده است خوب آیا ادعای تو این حقیقت تلخ را برای ما تغییر میدهد که نام مجعول کشور ما طبق ادعای خود فراماسونهای انکلیس نهایت بیش از صد و شصت سال سابقه ندارد آیا حقیقت تاریخی نام خراسان در آثار مورخان اسلامی و مورخان رومی و غربی هم کار شاه سابق ایران بوده است همیشه ضعف برادران پشتون ما این است همه اشتباهات و فسادها و تقلب های خود را به دیگران نسبت میدهند همیشه میگویند تقصیر پاکستان و ایران و تاجکستان یا کدام کشور است
خوب بالاخره شما در انتخابات یک تقلب وسیع کردید که همه جهان از این افتضاح مطلع شدند آیا چه کسی میخواهد پنهان کند که قانون اساسی را فقط چند پشتون مکتوب و تایید کردند پس معلوم است همه را به نفع خودشان بنویسند.
آیا حکومت های پشتون از اقوام تاجیکان و هزاره نسل کشی نکردند این یک امر روشن و معلوم در تاریخ است که تا امروز هم جریان داشته است آفتاب پشت ابر نمیماند.

>>>   تاجکها بسیارمردم خوب وشریف است چند تادزد نماینده تاجک شده نمیتواند

>>>   بلی، درین کشور یا پشتون هستیم یا غیر پشتون.
پشتون ها همه در یک کشتی هستند و اوغانیت خود را تحمیل بر همه میخواهند.
غیر پشتونها اگر میخواهید زبون نشوید، همه در یک کشتی باشید و همه فقط یک غیر پشتون باشید.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است