براساس تفاهمنامه ای که کمیسیون انتخابات با اداره ثبت احوال نفوس امضا کرده است؛ برای 10 میلیون واجد شرایط رای دهی تذکره توزیع خواهد شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، همایون محتاط رییس اداره ثبت احوال و نفوس امروز چهارشنبه 25 دلو 96 در نشست ملی انتخابات درخصوص چگونگی توزیع تذکره گفت: اداره ثبت احوال نفوس مطابق با ماده 9 قانون انتخابات با کمیسیون انتخابات در پروسه های ملی همکاری می کند و تفاهمنامه ای برای توزیع تذکره با این نهاد به امضا رسانده است.

محتاط گفت: در کشوری زندگی می کنیم که چالش های سیاسی، امنیتی و جغرافیایی برنامه های ملی را تحت تاثیر قرار می دهد و برنامه ها باید به تناسبی که جنبه عملی دارند پیشکش شوند و سطح توقعات متناسب با وضعیت باشد؛ از اینرو اداره ثبت احوال و نفوس متعهد است در پروسه های دمکراتیک تا جاییکه ظرفیت و امکاناتش اجازه می دهد همکاری کند.

رییس اداره ثبت احوال و نفوس درخصوص دلایل تاخیر توزیع تذکره اظهار کرد: بودجه اداره ثبت احوال و نفوس از طرف دولت تامین می شود و معطل شدن بودجه در شورای ملی، تاثیرات زنجیره ای بالای آمادگی های اداره داشت اما توزیع تذکره چه کاغذی و چه الکترونیکی از مکلفیت اداره است و روزانه در 422 واحد اداری فعال در سراسرکشور بین 30 تا 40 هزار تذکره توزیع می شود.

وی درخصوص نگرانی ها از وجود تذکره جعلی در نزد مردم و احتمال استفاده از آن در انتخابات گفت: وجود تذکره های تقلبی یک واقعیت است اما مشخصات 30 میلیون نفوس در دیتابیس الکترونیکی اداره ثبت است و کمیسیون می تواند هر تذکره مشکوک را بسادگی با دیتابیس الکترونیک کنترل کند.

کد (26)

>>>   این مرتبه برای پاکستانی ها حتی یک جلد هم توزیع نگردد

>>>   در زمان اشغال افغانستان توسط پاکستان بزیر نام طالبان تذکره های زیادی به جاسوسان ای اس ای پاکستان از طریق وزارت داخله و ادارات احصاحیوی در مرکز و ولایات و ولسوالی ها توزیع گردیده بود و ثبت دفاتر اساس ادارات مذکور هم گردیده است اداره ثبت احوال نفوس چگونه چنین اشخاص را تثبیت میکنند و اکثرا در دفاتر متفرقه ثبت هستند درین مورد هم بمردم معلومات دهند که در انتخابات این مسله هم مشکلات را بوجود میاورد چون من خود شاهد هستم که در زمان اشغال وطن ما توسط ای اس ای و نظامیان پاکستانی ها برای جاسوسان انها که اصل شهروند پاکستانی بودند تذکره افغانستانی داده شده منجمله یک پاکستانی که ولسوال ازره ولایت لوگر در انزمان بود از وزارت داخله تذکره افغانستانی را بخود گرفته بود .

>>>   تذکره با کلمه و يا بدون کلمه "افغان" توزیع می شود.
نگاه کنيد عبداله هم دروغگو برامد مانند تخمه پشتون اش!
هرگز افغان قبول نمى کنم.
نه در تذکره و نه در نامه
نه در درون خانه
نه در پيش خانه
نه در پس خانه
نه در خانه بيگانه
نخست معنى افغان شفاف کنند
مخفى گاه اين کلمه شکاف کنند
حرف حقيقت پيرامون افغان بيان کنند
معنى واقعى افغان از ريشه نمايان کند
نماد هاى اش آزاد آشکار کنند
افغان صفت و لقب است و خاصيت
و يا اينکه تسميه وحشت يهوديت

واژۀ « افغان» فریاد، زاری، فغان، شور، ناله، غوغا، بانگ، فریاد از درد، شور، غوغا، شيون، نوحه و داد و... برگردان شده است که شاعران زبان فارسی نیز به همین معنی به کار برده اند. واژه «افغان» از سوى خود پشتون به استناد و سند و ثبوت و به دليل ناميده نشده است که اقوام پشتون چطور لقب خود را با معنى هاى بالا سر خود گذاشته باشند?
پس نام «افغان» سابقه پيش از بدست گرفتن قدرت نظامى و سياسى شان در ايران زمين و يا آريانا و يا خراسان باشد. يا اينکه نامگذارى اين متولد نقصان زايشى٬ تاريخى و سياسى است.
اگر لقب «افغان» از ايرانيان و تورانيان به پشتون تحميل شده بوده باشد و اين قوم شجاع و جنگ و جدال کشته چرا اين نام با اين مفهومهاى ناشايسته را تقبع نکردند و اعتراض و پروتست عليه اين کلمه جنجال برانگيز نکردند.
پس در زير کاسه يک نيم کاسه وجود دارد. اين نيم کاسه زيرکاسه بايد نهان شود و نه گنج پنهان.
"نشسته در آن دشت بسیار کوچ
ز افغان و لاچین و کرد و بلوچ"
شعر بالا را به فردوسى نسبت مى دهند.اما همين شعر در شاهنامه فردوسى وجود ندارد. شاهنامه خود خزانه پنهان پشتون تقلبى نيست . يک هزار و يک صد سال پيش نوشته شد قديمى ترين تاريخ رنگ و جلد و پوست در آزمايش ها و پژوهش ها با سند تاييد شد. اتفاقا که همين شعر از سوى همين علامه افغـان تقلب شد.
افغان امروزى بايد مانند محمد امين خوگيانى پسر اسراييل خان خوگيانى اصل يهوديت خود را بپزيرد. محمد امين خوگيانى کتاب تاريخ افغان سيد جمال الدين را از عربى به فارسى ترجمه کرد. چاپ کابل سال 1940! 24 سال پيش حذف فارسى و ناميدن "درى"!
به عقیده برخی ها و عقیده سيد جمال الدين ها هنگامیکه بخت نصر این ملت (پشتون ها) را زیر فشار اسارت گرفت آنان از درد و اندوه زیاد آه و فغان میکردند که از همان آوان به این نام یاد میشوند.

اما دانشمندان اروپايى قرن 17 و 18 به قول از منابع يونانى و خدمات کوروش ودارا درباره آزد سازى يهوديان پس از سر نگونى دودمان هخامنشنيان نواده شاوول يا ساوول که يکى آن افغانا يا افغانيه نام زیر فشار اسارت بخت نصر شدند و به طرف آريانا هم کوچيدند آريانا نام باستانى ايران بود بقول نقشه هاى هرودت اراتستنوس واسترابو و تعداد کثير اقوام تعبيد شده از اصفهان ت آريا . و کورو ش در خلال فتح بابل، کوروش منشور خود در خصوص آزادی‌های اجتماعی و دینی را اعلام کرد . بنی‌اسرائیل نیز مشمول چنین قانونی شد. بازسازی هیکل یا معبد سلیمان فراهم آورد. اسکندر بابل دوباره سازى شده توسط کوروش مورد حمله قرار گرفت اقوام يهودى گم شدند.
کوروش که شاه سرزمين ٢١ کشور از هند شمالى تا شام بود.
در آغاز روند سر نوشت ساز يم
پس اول افغان تعريف کن تا من بفهم ام که اين کلمه چه است?
* ريشه کلمه افغان چيست?
* مفهوم کلمه افـغان چه است?
* معنى کلمه افـغان چيست?
* اين کدام لغت است?
* از کدام زبان آمده است?
* از کدام واژه مشتق شده است?
* چرا پشتون اين قدر سر اين کلمه استاده گى ميکنى?
* چرا ماهيت اصلى کلمه را رونماگى نمى کنى?

برو اول پژوهش کن
در باره آگاهانه کاوش کن
آزمايش کن فخر افغان يا ناره فغان
باز بيا گزارش کن
وقتيکه در معنى دانا شدى
و در تفسير افغان توانا شدى
به من اصل را آموزش دهى
اين کلمه نيکو برايم پرورش دهى
وصل اين کلمه برايم ستايش دهى
عزت اين کلمه را ورايش دهى
نيکويى و حيثيت اش را نگارش دهى
اين کلمه به گزينش نما
تقلبات فروان در انتخاب اقلا کاهش نما
آزادى هويت مختارى افزايش نما
تا که شود در بين مردم سفارش يا فرمايش
و يا نشود در دولت نامه گنجايش
و اگر نشود از مردم پرسش
شود باز زيادتر شورش
جنگ وجدال شود هرآن در نمايش

>>>   محمود طرزی در مقاله‌ی بلندی با عنوان "زبان و أهميت آن" در سراج‌الاخبار از جمله نوشت که:
"يکی از مکارم اخلاق حسنهء ملتی هر ملت محافظه کردن زبان، و اصلاح و ترقی دادن آنست. زبان رسمی دولت متبوعهء مقدسهء ما زبان «فارسی» و زبان ملتی ما زبان «افغانی» می باشد. زبان فارسی از اين سبب زبان رسمی دولتی ما شده است که قبل از تشکيل و تأسيس يافتن دولت مقدسهء افغانيه و استقلال يافتن حاکميت ملتی ما؛ خاک پاک وطن مقدس ما از اجزای ممالک ايران محسوب بود."
منبع
طرزی، محمود، سراج‌الاخبار، شماره ۲، ۲۰ سنبله ۱۲۹۴خ.
به گمان من محمود طرزی نخستين کسی در افغانستان است که واژه "زبان ملتی" را بکار می‌برد و زبان را با سياست و قوميت گره می‌زند. وی زبان فارسی را زبان رسمی دولت و زبان افغانی را زبان ملتی می‌داند. البته روشن است که مراد محمود طرزی از "زبان افغانی" همانا "زبان پشتو" است.
ما در گذشته اصطلاح "زبان ادبی"، "زبان عاميانه"، "زبان رسمی" و "زبان مشترک" را در ادبيات سياسی خود داشتيم، اما نگارنده به اصطلاح "زبان ملتی" بر نخورده است. علاوتا ‌چنين تقسيم‌بندی در حوزه‌ی زبان امری تازه و نامانوس بود.
"ممالک ايران"
نقشه ممالک ايران "جهان نما" کاتب چلبى = آريا+نا نقشه استرابو 2020 سال پيش گرفته شده از نقشه آريانا اِراتوستِن 2200 سال پيش

>>>   افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان است
ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » در ( سال 1018 ه .ق ) ازکوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از افغانان و محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان در هند نام برده است.
و همچنان ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.

مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.

دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»


هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان با افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌دیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند.




منابع و ما خذ : 1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6


5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
6 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 .
7—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات فرهنگ وارشاد اسلامی 1377.

>>>   غير پشتون ها خدا دارند ولى حاميان بين المللى ندارند. افغان قانون اساسى دارند "پشتونوالى" و حاميان بين المللى
و افغان ستان "منافغ ملى" شان

منافع ملی به اهداف که یک دولت در سطح بین‌المللی برای حفظ آن‌ها تلاش می‌کند اطلاق می‌شود. منافع ملی از لحاظ درجه اهمیت به سه دسته تقسیم می‌شوند:

منافع حیاتی: منافعی که با موجودیت یک دولت در ارتباط است و قابل مذاکره نیستند.
مثلن کنجانيدن اسراييل و يهودت در منافع ملى امريکا و اروپا
تثلیث کلاسیک (اراده، ضرورت، مفید بودن) به عنوان عامل قانونی اقدامات دولت است.
آنگلا مرکل امنیت اسرائیل را بخشی از منافع ملی آلمان توصیف کرده است. این عبارت با وجود واضح به نظر رسیدن، همواره مبهم باقی مانده است. در آلمان معمولا این عبارت از نظر اینکه آیا آلمان را در بدترین حالت ممکن، یعنی جنگ بین ایران و اسرائیل باید به اسرائیل کمک نظامی ارائه دهد.
رييس جمهور و مقامات دولت آلمان به نخست وزير آنگلا مرکل خاطر نشان کرد و گفت دولت آلمان به راه حل دو راه حل دو دولتی پايبند است.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است