پس از شکست گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق، اکثریت اعضای این گروه راه افغانستان را در پیش گرفته و گفته میشود در جریان شش ماه اخیر شمار داعشی‌های خارجی در صفوف این گروه تروریستی در افغانستان به مراتب زیاد شده است.

صالح محمد ریگستانی، کارشناس امور نظامی و نماینده پیشین مردم در مجلس نمایندگان کشور در مصاحبه با اسپوتنیک در مورد گروه داعش و فعالیت این گروه تروریستی گفت: "نیروهای امنیتی و دولت افغانستان تعریف مشخصی از داعش ندارند، به نظر من داعش عبارت از نیروهای خارجی مسلح اند که در افغانستان فعالیت دارند و در طول شش ماه گذشته تعداد شان به مراتب بیشتر شده و واضح است که اینها پس از شکست در جنگ‌های سوریه و عراق، وارد افغانستان شده اند".

به گفتهٔ آقای ریگستانی مراکز داعش در شمال و شمال شرق افغانستان در چهار ولایت: فاریاب، جوزجان، سرپل و بدخشان وجود دارند که اکثر این تروریستان اتباع کشورهای آسیای مرکزی می‌باشند، اما در شش ماه اخیر تعداد خارجی‌های غیر کشورهای آسیای مرکزی نیز دیده شده اند که مردم آنها را فرانسوی‌ها می‌گویند، اما این افراد عرب‌هایی اند که دارای تابعیت فرانسه می‌باشند و احتمال می‌رود که حالا عرب‌هایی که تابعیت بریتانیا را داشته باشند نیز به صفوف این تروریستان پیوسته باشند.

آقای ریگستانی با اشاره به جابجا شدن اعضای گروه تروریستی داعش همراه با خانواده‌های شان در ولایت نورستان در همسایگی ولایت پنجشیر، گفت: "ولسوالی دوآب ولایت نورستان نزدیک‌ترین ولسوالی به پنجشیر است که اخیراً ۱۳ خانواده به آنجا آمده اند که دو خانواده عراقی و بقیه به احتمال زیاد اتباع کشورهای آسیای مرکزی باشند".

آقای ریگستانی همچنان از رسیدن ۱۰۰ الی ۱۲۰ نفر جنگجویان خارجی داعش به ولایت بدخشان خبر داده گفت: "در درهٔ وردوج بدخشان که مکتب‌های شان است، در آنجا هم امسال حدود ۱۰۰ الی ۱۲۰ نفر با ۱۵ یا ۱۶ خانواده اضافه شده اند که اتباع کشورهای آسیای مرکزی اند. بناءً اینکه نیروهای شکست‌خورده داعش از سوریه و عراق به افغانستان می‌آیند هیچ شکی نیست، اینها از طریق پاکستان و به همکاری سازمان استخبارات پاکستان در حال انتقال به شمال می‌باشند".

آقای ریگستانی با اشاره به هدف این تروریستان گفت: "واضح است که هدف عمده اینها عبور نمودن از دریای آمو و بی‌ثبات سازی کشورهای همسایه افغانستان است".

به گفته این نماینده اسبق مردم در مجلس نمایندگان کشور، مسیر آمدن این افراد از راه چترال پاکستان می‌باشد که یا مستقیم از چترال وارد بدخشان می‌شوند و به طرف درهٔ وردوج می‌روند و یک راه دیگر شان این است که از چترال وارد نورستان می‌شوند و بعد از نورستان وارد بدخشان می‌شوند، وی گفت: " من فکر می‌کنم که این خانواده‌ها که آمده اند و مسلح نیز هستند، اینها به دلیل برف‌باری‌ها نتوانستند از کوه‌ها عبور کنند و در نورستان مانده اند و اینجا مکان فعالیت برای شان مساعد نیست زیرا مراکز دولتی خیلی دور است و طبعاً در پنجشیر هم کار زیادی انجام داده نمی‌توانند، فکر می‌کنم سال آینده اینها نیز به طرف بدخشان حرکت کنند. فکر می‌کنم که انتقال ادامه دارد و سال آینده تعداد بیشتری (جنگجویان) انتقال می‌یابند.

به نظر آقای ریگستانی، مراکز اصلی این تروریستان در مناطق چترال، وزیرستان و پشاور پاکستان قرار دارند، و پاکستان نقش یک پل را بازی می‌کند که اینها را انتقال می‌دهد و تقویت هم می‌کند.

این در حالی است که قبل از این باز محمد داور، ولسوال ولسوالی درزاب ولایت جوزجان نیز در ماه نومبر سال گذشته از شامل‌شدن شهروندان فرانسه و الجزایر به صفوف گروه تروریستی داعش در این ولسوالی خبر داده بود.
منابع امنیتی اروپایی و افغانی در کابل نیز اظهارات داور مبنی بر حضور شهروندان فرانسه در جمع جنگجویان را تایید نموده اند.

آقای داور معتقد است که سه تن از شهروندان الجزایر که در ولسوالی درزاب دیده شده اند، در صفوف داعش در سوریه و عراق نیز حضور داشته اند، و این افراد به شاخه خراسان حکومت اسلامی (IS-K) پیوند دارند.
این شاخه گروه تروریستی داعش پس از ظهور آن در سال ۲۰۱۵، بخش‌های زیادی از ننگرهار و کنر، ولایات شرقی افغانستان را به تصرف درآورد.

به گفته‌ی محمد رضا غفوری، سخنگوی والی جوزجان، از زمانی‌که فعالیت‌های تروریستان در شمال منجمله ولایت جوزجان و مناطق سرحدی با ازبکستان، گسترش یافته اند، این گروه حملات متعدد ویرانگر را در کابل انجام داده است.
به گفته‌ی وی، تا هنوز حدود ۵۰ کودک که بعضی شان نزدیک به ۱۰ سال سن دارند، توسط تروریستان جذب و استخدام شده اند.

علاوه بر این، چندی قبل مارک فیلد، وزیر مشاور در امور خارجی بریتانیا گفته بود که شهروندان بریتانیایی که در سوریه و عراق به داعش پیوسته بودند، حالا با عبور از مرزهای نفوذ پذیر وارد افغانستان شدند.
وی خاطر نشان ساخت: "صدها شهروند انگلیسی که در خاورمیانه به داعش پیوسته بودند احتمالاً به شاخه‌ای از داعشی‌ها در افغانستان پیوسته‌اند که حملات مرگباری را در این کشور انجام داده است".

قابل یادآوریست که قبلاً انستیتوت بریتانیایی "هنری جکسون" نیز از انتقال داعشی‌های بریتانیایی پس از شکست این گروه در سوریه و عراق به افغانستان ابراز نگرانی کرده بود.

کد (4)

>>>   بگذاريد كه به وطن خود آنسوي سرحد بروند، در صورتي كه با ما كار نداشته باشند، ما چرا درگير شويم، نظام كابل بايد از. طريق اتمر رهبر شان برايشان بگويد كه هر چه زودتر از افغانستان بدوندرگيري عبور نمايند، و در صورت درگيري شديدترين حملات عليه شان صورت گيرد.

>>>   پنجشیر ستیزی برای چه ؟!
از دشمنان هیچ شکوه و گلایه نداریم که چرا ضد پنجشیر و پنجشیریان سخن میگویند . میدانیم که پنجشیر خار چشم آنان بوده است. از پنجشیر دل پرخون دارند . اوغان ملتی ها، طالبی ها ، گلبدینی ها ، سورخلقی ها و دیگر همه شکست خورده گان و برتری جویان ، از جناح های مختلف که پنجشیر ستیزی میکنند دلیلش روشن است و ما نمیگوییم که چرا برضد پنجشیر دسیسه سازی و یاوه بافی میکنند. اما چیز بسیار عجیب و غریب این است که یک عده از تاجیکان ما خیلی بد تر از هر کس دیگر، در مقابل پنجشیر و پنجشیری از خود نفرت و بیزاری نشان می دهند و در هر زمانی که شانس برای شان یاری کند، همه کار دیگر را میگذارند و به کوبیدن پنجشیر و مردمش دهان می گشایند و قلم فرسایی می نمایند. من نمیدانم دلیل این کار چیست ؟! اگر پاسخ این باشد که در این هفده سال پسین فلان شخص از پنجشیر و بهمان شخص از پنجشیر خیانت کرد و این شد و آن شد ، آیاد درست است که به خاطر یک شخص یا چندین آدم خراب و خاین ، ما برضد یک ولایت و برضد تمام مردمش سخن گوییم و پنجشیری ستیزی کنیم ؟! آدمهای خراب و خاین در کدام بخش اوغانستان و در کدام ولایتش نبوده و همین اکنون نیست ؟! این نه منطقی است و نه انسانی است که به بهانه و به خاطر چند نفر بد ، پنجشیری ستیزی را توجیه کنیم.
برای من بسیار عجیب این است که همین اکنون و این روزها که پنجشیر و پنجشیری ها کدام محوریت خاصی ، کدام نقش رهبری کننده در جریان های کنونی ندارند ، باز هم و هنوز هم چرا یک تعداد برادران ما از خود تاجیکان ما همه کار های دیگر را مانده اند و پنجشیر ستیزی و پنجشیری کوبی می کنند؟!
من فکر می کنم که این روحیه منفی ، این پنجشیر ستیزی ، در حقیقت تاجیک ستیزی است. در گذشته نیز بار ها نوشتم که کسیکه تاجیک باشد ، اگر منطق داشته باشد، اگر از کدام طرفی به پنجشیر ستیزی گماشته نشده باشد، اگر برای چند روپیه وجدان خود را نفروخته باشد، هرگز و هیچگاهی برضد پنجشیر و پنجشیری ها شب و روز تبلیغات و نفرت پراگنی نمی کند. مساله ای انتقاد ، بیخی یک مساله جداست. اینکه کسی بگوید فلان شخص به تاجیکان خیانت کرد ، حق تاجیکان را خورد و چه و چه و چه ، گپ کاملن جداست. شاید چنان باشد و کسی اگر بگوید مشکلی نیست. اما اینکه شخص را مانده و همیشه برضد پنجشیر و پنجشیری ها تبلیغ و بد گویی و دسیسه سازی و نفرت پراگنی کنند ، این دیگر قابل پرسش است و یک عمل نادرست و ضد منافع تاجیکان می باشد. به نظر من ، پنجشیر ستیزی ، تاجیک ستیزی است. پنجشیر در منظومه زیستی و مبارزاتی تاجیکان نقش و جایگاه بسا با ارزش و راهبردی دارد . کوبیدن و تخریب و ضعیف ساختن پنجشیر و پنجشیری ها، کوبیدن و تخریب استوار ترین پایگاه مبارزاتی و حق خواهی تاجیکان است. دشمن این مساله را درک کرده است و از همین سبب صدها برنامه و نقشه و دسیسه برای منزوی ساختن ، نقش زدایی ، ضعیف سازی و سر انجام سرکوب کامل پنجشیر و پنجشیری ها را روی دست داشته است . شما برویید کتاب « دویمه سقاوی » را یکبار بخوانید که در باره پنجشیر چه میگوید و برای سرکوبی و حتا نابودی آن چه طرحی را تجویز می نماید؟! تاجیکان گرامی باید متوجه این مساله باشند و از کنار این بیماری شرم آور پنجشیری ستیزی بی تفاوت نگذرند. با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام .
عمر راوی .

>>>   Saboor Raheel
تجربه دردآور تاجیکان پاکستان که زبان و هویت قومی خود را از دست دادندو با پذیرفتن عنوان پشتون به یکی از گروههای قومی پشتون جذب شدند پیش چشم ماست. پذیرفتن عنوان افغان به مثابه هویت ملی غیر افغانها تکرار همین مصیبت است. یک تجاوز آشکار به حقوق انسانهاست و یک جنایت ضد بشری است.

کسانی که می خواهند در شناسنامه های شان افغان گفته شوند،‌ حق شان است. باید افغان باشند. اما آنهایی که افغان نیستند،‌ هرگز نباید از خود و عزت و هویت خود بگذرند و خود را چیزی بنامند که نیستند.

مساله همانند روز روشن است که شماری از پشتونها در پارلمان بدون هیج شرمی خواهان تحمیل هویت خود بر دیگران اند. تنها شماری از نماینده های پشتون این طرفدار این تحمیل اند و این خود می رساند که افغان به غیر پشتونها پیوندی و تعلقی ندارد. این یک هویت پشتونی است.

این که هزاران خانواده تاجیک در مناطق جنوب و شرق کشور نیز در مسیر افغان ساخته شدن توسط قبایل زورگوی پشتون شده و یا مجبور به ترک مناطق شده و خانه و کاشانه و زمینهای شان با زور توسط قبایل پشتون اشغال شده است، داستان پر آب چشم دیگریست که باید به وقت و زمانش گفته و به آن پرداخته شود..

اما حالا که موضوع شناسنامه ها مطرح است، هرگز نباید گذاشت که هویت مان مسخ و یا نابود شود. تاجیک، افغان، هزاره و ازبک نامهای مشخص و هویتهای مشخص اند. اگر همه را ازبک و تاجیک و هزاره خوانده نمی توانید،‌ همه را افغان هم خوانده نمی توانید.

>>>   Ariaie
حكمتيار گفت انتحار كاملاً حركت مقدس است!
اين بيانگر ان است كه چقدر سياست در افغانستان غير اخلاقى و جعلى شده است! طرف با پول امريكا زنده، در زير ريش دولت انتحار را تبليغ و حمايت ميكند، اما دولت و متحدين خارجى ان شعار جنگ عليه ترور مى دهند و پناهگاه هاى فرا مرزى را عامل ان مى دانند. سرباز اين وطن با كدام انگيزه بجنگد وقتى شما تروريست شناخته شده را هم حمايت ميكنيد و هم پلاتفورم تبليغ مى دهيد؟
ايا هنوز انتظار داريد تا مردم به شما شك نكنند ؟

>>>   توسط کوچی احمدزی و امریکاییها اتقال داده میشود

>>>   ههه خوب دولت و مسولين حكومت غني هم از اينها پذيراي ميكنه
ورنه اگر دولت ميبود به كدام حق وارد و به كدام اجازه وارد افغانستان شده انهم مسلح
دولت پشتون افتخار آور سرخمي ها جهان شده ههه
احمد از كابل

>>>   به نظریات شما حرمت میگذارم، در ضمن افغانستان در طول تاریخ میدان جنگ ورزم آرایی خارجی ها بوده و هنوز ادامه دارد، و تا فعلاً کسی حاکمیت درست کرده نتوانسته و این خاک تحت کنترول بیگانه گان بوده و هیچ وقت احساس آزادی نکرده و همیشه اشغال بوده، نظریه بنده میتواند پاسخ خوبی باشد در خصوص نا امنی در کشور.

ارکان حرب تورنجنرال
رحمت خان پیلوت

>>>   مگر حکمتیار غیر از خون ریزی قتل عام بی حیثیت کردن مردم وغلامي خارجی ها چیزی دیگری را هم بلد است........به همین طرز تفکر بزرگ شده توقع دیگری آز آن نداشته باشید .در هرانتحار قتل عام ها صورت ميگرهد مردم بیگناه زیاد کشته می شوند بچه های زیادی يتيم و مادران زیاد بیوه میشوند.مردک ............میگوید انتحار مقدس است.چون خانواده و خوداش در جای امن زندگی می کنند.دختر هایش در سفارت آمریکا (
مهاجر

>>>   یک نفر میتواند توضیح بدهد .از زمان که حکمتیار نام پليداش بزبان افتاد.تقریبا چهل سال می گذرد.یک کاری مثبت بنفع مردم و جامعه افغانستان کرده باشد نام ببرید.کاری مثبت وجود ندارد.فقط کشتن.خراب نمودند.آتش زدن.هر جنایت که در افغانستان درهر زمانی که آغاز شده حتما گلبدین هم دست اش درآن آلوده بوده در کثافت کار ی های جنایت های حفیظ آله امین این مردک شریک بود.واضح ومشخص است اما خودی این بی ناموس اینکار میکند از مردم پنهان میکنی از خداوند که نمی توانی پنهان کنی (
مجاهد پشیمان

>>>   خارجی! یا اشرار ؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است