تاریخ انتشار: ۱۱:۳۱ ۱۳۹۶/۱۱/۱ | کد خبر: 145224 | منبع: | پرینت |
با توجه به رویدادهای پیچیده کنونی و این واقعیت که دیگر بیش از این ادامه نظام یونیتار مرکزی بر شالوده قانون اساسی کنونی به شیوه انحصارگرایی فردی و سمتی ممکن نمی باشد.
می توان گمان برد که از دید تیوریک سه گزینه محتمل می باشد:
کنفدراسیون (با ایجاد دو جمهوری خودگردان کنفدرال و پایتخت مشترک در کابل) این گزینه مورد پسند پاکستان بوده در راستای آن با تکیه به ایادی خود به شدت کار می کند. ارگ نیز ناآگاهانه در همین راستا آب به آسیاب پاکستان می ریزد. فراخ شدن شکاف های تباری، زبانی و سمتی کشور را درست به همین سمت می کشاند. فربه شدن اختلافات آشتی ناپذیر میان پشتون ها و غیر پشتون ها زمینه را برای اینگونه تحول رویدادها فراهم می کند.
فدراسیون (فدرالی) با ایجاد چند واحد فدرال با ژرفایابی گسل های اجتماعی و تباری و شبه فدرالی (سیستمی همانند دوره داکتر نجیب با اندکی ویرایش با وجود رییس جمهور با چهار معاون و صدراعظم با چهار معاون، انتخابی شدن والیان، ولسوالان و علاقه داران، تقسیم کشور به چند زون امنیتی، انتظامی، اقتصادی و مدیریتی با بومی شدن امنیت و خودگردانی اقتصادی).
اگر ارگ در اسرع وقت گزینه سوم را با شیوه های مسالمت آمیز و نرم افزاری عملی نکند خطر رو آوردن به دو گزینه دیگر از راه های سخت افزاری بسیار بالا می رود. چنین بر می آید که اشرف غنی و اتمر و سایر ارگ نشینان هنوز هم صدای انفجار اجتماعی و نارضایتی سراسری و هشدارهای همسایگان از جمله روسیه را نشنیده اند و بی مهابا به دهل تباری گرایی افراطی و تمرکز گرایی و انحصار گرایی لگام گسیخته می کوبند.
عزیز آرینفر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است