تاریخ انتشار: ۱۰:۳۲ ۱۳۹۶/۱۰/۲۸ | کد خبر: 145032 | منبع: | پرینت |
از زمان به قدرت رسیدن عبدالرحمن تاکنون تبلیغات گسترده ای صورت گرفته که گویا غربی ها (انگلیس، آمریکا و...) طرفدار یک قوم و بر ضد اقوام دیگر است.
حاکمان کشور نیز این مساله را بصورت مستقیم و غیرمستقیم تبلیغ نموده و مردم را ترسانیده بودند که هرگاه بر ضد ما به مبارزه و مقاومت برخیزید از طرف خارجی ها سرکوب خواهید شد.
یک تعداد از سیاسیون کشور نیز فحش و دشنام بر ضد غربی ها را شعار سیاسی خود ساخته، آنها را طرفدار یک قوم یا گروه معین و بر ضد اقوام و گروه های دیگر تبلیغ می کردند و یا عدم مبارزه و مقاومت خود را در زیر این پرده می پوشانیدند که «هر چه خارجی ها بخواهند، همان می شود» یا «آنها فقط جاسوسان و مزدوران خود را بر کرسی می نشانند»
خوب است که بار اول چنین صدایی از جانب استاد عطا به گوش مردم رسانیده شده و مردم را از این «تیوری توطیه» یا «ترس کاذب» یا سرکوب توسط نیروهای خارجی می رهاند و آب سردی بر سر کسانی می ریزاند که گرفتار این مرض بوده و باور دارند که «برگی بدون اجازه قدرت های خارجی بر زمین نمی افتد»
هر گاه شما به پای خود ایستاده شوید و از پشتیبانی مردم خود برخوردار باشید هیچ قدرتی جرات و توان سرکوب شما را نخواهد داشت در ضمن اینکه به عوض فحش و دشنام به آنها اهداف انسانی خود را با ایشان در میان بگذارید و لابیگری کنید.
عبدال لعلزاد
>>> اشرف غنی احمدزی نه تنها که دچار مشکل روحی و روانی است بلکه با ارزش های اسلامی نیز با مشکل روبرو است چون مومن واقعی هیچگاهی امام حسین را نواسه خدا نمی گوید، رهبر واقعی هیچگاهی چادر سرکردن را نقص و عیب نمی داند و شخصیت علمی هیچگاهی بجای دعا کردن دست هایش را برای نیت نماز بالا نمی کند.
دانشمند واقعی هیچگاهی شخصیت های علمی را بچه خر نمی گوید، رییس جمهور واقعی هیچگاهی حسن روحانی را رییس جمهور افغانستان خطاب نمی کند، شخصیت واقعی هیچگاهی باد برآمدن را وظیفه مطبوعات نمی داند، متفکر واقعی هیچگاهی نمی گوید که "اگر بندش نکردم بچه آدم نباشم".
نتیجه این است که ملت افغانستان دردمند هستند، به صلح و ثبات نیاز دارند، به وحدت و یکپارچگی نیاز دارند و به رهبری، سالم، خردمند، موثر و کارآ نیازمند هستند و توقع برآورده شدن این نیازمندی ها از اشرف غنی احمدزی، خواب و خیال محال است چون او خود گاهی بیمار است و گاهی مجنون.
اشرف غنی یک شخص بیمارجسمی روانی و مجنون است در افغانستان کثرل اقلیت های قومی ادامه حکومت آن هر روز فاجعه بار است.
بخاطریکه :
بیماری های جسمی و روانی پیامد های اثرات متعددی دارد. هیچ عضو یا ارگانی از بدن از اثرات آن مصون نیست.
بیماری جسمی و روانی و مجنون پیامدهای نظیر درگیری های لفظی غیر ادبی شخصیت های علمی را بچه خر ، اگر بندش نکردم بچه آدم نباشم".
،عصبانیت ها ، پرخاشگری ها رفتار ناساز گارانه در جامعه ، اختلاف با همسایه یا همکار ان یا همسر ، کینه و نفرت به متنفذین یا صاحب نفوذ دیگر اقوام جامعه همگی ناشی از عدم ،رعایت موارد فوق است ؛ پیامد خطرناک بیماری جسمی و روانی دروغ گویی و گذاف گوی با صدای ناخوشایند چغزدن است که مشکلات بسیاری را برای افراد جامعه و دیگران فراهم می سازد. سرشت انسان دروغ گویی بیمار روحی با ایمان ناسازگار است و ضعف و نابودی خود وخرابی جامعه را در پی دارد.
آگا هان قلم بدست می دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى می کشاند دروغ و خیانت و تقلب عمل فتنه وشیطانی است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است. انسان دروغ گوی گذافه گو بد ترین بیماری است که اشرف غنی مبتلا به آن است و دارای عمل فتنه آب زییر گاه است و غنی دروغ گو زشت ترین فرد بیمار در چامعه ما است که نفاق را در بین اقوام مسلمان جامعه فراهم ساخت است مانند فرمان تقنینی در مورد تعدیل ماده ششم قانون ثبت احوال نفس را پرخاشگیر ی و بد نامی جامعه 99 در صد مسلمان افغانستان را تو شیح کرد و از عمل تبهکارانه نفقا بین متنفذین اقوام و به همین سبب وضیعت افغانستان عزیز کشور یک پارچه اسلامی ما را به سوی آتش جهنم برده است . ولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری عدالت است.
آقاى اشرف غنى به یک نویسنده فقط به این خاطر لقب «بچه خر» مىدهد که با نظر علمى و فکرى او موافق نیست. این رفتار، نه تنها از روان فوقالعاده عصبى، نابردبار، پرخاشگر و ناآرام او پرده برمىدارد، بلکه دلیل روشنى بر بىاعتقادى او به حقوق دیگرى و همزیستى مسالمت آمیز نظرات متفاوت و متضاد نیز مىباشد. کسى که قاطعانه، دارندهى نظر متفاوت را «بچه خر» مىخواند، حتما خود را آگاهانه و یا ناآگاهانه صاحب تمامیت حق و درستى مىپندارد. چنین شخصیت و ذهنیت از دیرباز یکى از عواملِ خشونت سیاسى بوده و تمام دیکتاتورىها بر همین نوع ذهنیت و روان استوار است و شکل مىگیرد.
«بچه خر» فراتر از یک دشنام، زنگ خطرى است که از آن بوى خطر و تباهى مىآید. زنگ خطرى است که از قدرت گرفتن یک دیکتاتور خبر مىدهد. دشنام «بچه خر» از زبان اشرف غنى بوى حفیظ الله امین و ملا عمر مىدهد. به همین خاطر باید آن را جدى گرفت و از کنار این دشنام ظاهرا سبکسرانه نباید با خنده و شوخى گذشت.
غنی که مخالف فکریاش را «بچه خر» مىداند، نه یک انسان صاحب حق و حیثیت چون او، راى ندهیم. افغانستان از این نوع دیکتاتورهاى خودپرست، خودراى و خودخواه بسیار دیده و از این جهت مردم بی دفاغ آن بسیار رنج کشیده. دیگر بس است. آنانى را که عصبى، خشونت پیشه، بدزبان، بدکردار، پرازنفرت و کینهتوز متعصب هستند، بیشتر از این در مسند قدرت جا معه 99 در صد مسلمان جاى ندهیم. این آدمها در مسند قدرت فقط خلق جنایت و تکثیر وحشت و تباهى در جامعه مىکنند.
ملت افغانستان دردمند هستند، به صلح و ثبات نیاز دارند، به وحدت و یکپارچگی نیاز دارند و به رهبری، سالم، خردمند، موثر و کارآ نیازمند هستند و توقع برآورده شدن این نیازمندی ها از اشرف غنی احمدزی، خواب و خیال محال است چون او خود گاهی بیمار است و گاهی مجنون.
>>> تشویش نکنید اونیز مانند اقای ترامپ اگر عفربک ساعت بالای یازده ودقیقه گرد بالای ده باشد میتواند بگوید ساعت یازده وده دقیقه است!!! شاید طفل پنج ساله هم چنین خواهد گفت جای بسیار خجالت است که امتحان با این تمسخر دایر مینمایند وباز نتیجه ای ان را ده بر ده اعلان میکنند
از دارالمجانین کابل
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است