آمریکا به لطف سازمان پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو» با صدور اجازه قطعنامه (۱۳۸۶) شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۲۰دسامبر سال ۲۰۰۱ وارد افغانستان شد، تا کار تروریسم را که دامنه فعالیت های آنها ابعاد گسترده تری در سطح جهانی یافته بود را یکسره کند.

آمریکای زخم دیده از دست تروریسم با حضور درازمدت ۱۷ ساله خود در افغانستان و نبرد با هرأس افگنان با متقبل شدن هزینه های سنگین صدها میلیارد دالری و ازدست دادن سربازان بیشمار عملاً در جنگ و بازسازی افغانستان با شکست مواجه شد، زیرا آنچه را طی این مدت به وضوح نمی پذیرفتن پناه دادن متحد دیگر منطقه ای شان پاکستان به تمامی این گروه های تروریستی هرأس افگن و جریان های رادیکال اسلامی بود که از آن سوی دیورند و پناهگاهای امن شان در پاکستان همواره با انجام فعالیت های خرابکارانه،انتحاری و حمایت مالی و نظامی طالبان داخلی گراف نا امنی ها را حتی در کلان شهر های افغانستان به قدری بالا بردند که امروز دیگر کارمندان سفارتها و ادارات خارجی فاصله میدان هوایی تا دفتر را با چرخبال می روند.

در یک چنین شرایطی واقعاً جای تأسف است که ۱۷ سال به طول کشید تا آمریکا بپذیرد بستر امن و پرورش هرأس افگنان جای خارج از مرزهای کشور ما است و به این تکاپو بیفتد تا در زمینه کمک های میلیاردی خود در عرصه های مختلف نظامی،اقتصادی و فنی به آنها هشدار دهد.
پرسش اصلی اینجا است؟

اگر برای آمریکا که یک ابرقدرت اطلاعاتی و استخباراتی جهانی است، ۱۷ سال به طول می انجامد تا لانه های هرأس افگنی و بستر پرورش گروه های تروریستی در منطقه را تشخیص دهد، من منحیث یک شهروند افغانستان چگونه می توانم امیدوار باشم آمریکا در قالب یک ابرقدرت چهاربعدی جهانی در کوتاه مدت به مساله جنگ و تروریسم در افغانستان نقطه پایان بگذارد!

بلال شفیق

>>>   Asadi
باید معلوم شود که چند میلیون تاجک و هزاره و اوزبیک و پشتون است که جهل کاران بر ملا شود

>>>   Ariaie
حمايت متحدانه ، آگاهانه و هدفمند مردم از جمعيت ، ميتواند ارگ و اجرايه را مجبور به اجراى توافقات بكند. رياست اجرايه كه اكنون به ارگ تسليم شده با مردم را بطه اش قطع شده است. داكتر عبدالله ريس اجرايه با حركت عجولانه، خلاف اصول حزبى، انسانى ، و حركت غير صادقانه و در دشمنى آشكار عليه مردم افغانستان و انهاى موضع گرفت كه براى به قدرت رساندن او خون داده بودند. خسارت وارده شخص داكتر عبدالله به اعتبار نهاد تازه تأسيس مردمى اجرايه به مراتب بيشتر از خسارت هاى وارده از آدرس ارگ است. تحولات اخير صرف نظر از اينكه به كجا بيانجامد ضرورت كنترول نهاد اجرايه توسط شخصيت قابل اعتماد ديگر را به يك امر حتمى تبديل كرده است. كسانيكه در مقابل تغير رياست اجرايه با شخصيت ديگر چند ماه قبل مخالفت ورزيده بودند در اين بحران تا حدى مسؤول اند.

>>>   حتا در قرآن به صراحت ذكر شده است
خداوند انسانها را خلق كرده گرو گرو قبيله به قبيله
اما پشتونها يكه از نظر تاريخ آخرين اقوام هستند كه اينهابه شكل كوچي از شبه جزيره هند كوهاي سليمان آمدند به خطه خراسان بعدآ انگليس ها يگانه قوم فرمان بردار و تابع به خويش همين ها را پيدا كرد
بعد از اينها به خاطر تحقق اهداف شان در خراسان بزرگ استفاده كردند واينها را بالاي ما حاكم و پادشا تعين كردند و نام كشور ما را به نام قومي پشتون ها گذاشتند چون ديگر اقوام از مدنيت و تمدن بزرگ برخوردار بودند هيچ انگليس ها در نظر شان نمي آمد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است