منافع شخصی عبدالله با منافع ملی منافات دارد
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۳    ۱۳۹۶/۱۰/۲۱ کد خبر: 144662 منبع: پرینت

در صفحه رسمی ریاست اجرایی مورخ 18 جدی 1396 داکتر عبدالله یک پیام کوتاه تحت عنوان "موضع‌ گیری رییس اجرایی در مورد تحولات اخیر سیاسی کشور" نشر کرده است. چنانچه ایشان می نویسد: " اینکه ما صحبت نکرده‌ ایم و گپ نزده‌ ایم به این معنی نیست که حرفی برای گفتن نداریم. اینکه حکومت وحدت ملی چگونه شکل‌ گرفت و حوادث و تحولات به کدام سو حرکت نمود مشخص است. ما در صحبت‌ ها و تصمیم‌ های خود همیشه منافع ملی را درنظر گرفته‌ ایم و هیچگاه از منافع مردم چشم‌ پوشی نکرده‌ ایم و نمی‌ کنیم. نمی‌ خواهیم تجربه‌ های گذشته و آسیب‌ های مراحل قبلی تکرار شود. در تصمیم‌ گیر‌ی‌ های خود باید روند کنونی را تقویت نماییم تا مردم به رفاه و آسایش دست یابند. قوت مردم افغانستان در وحدت آنان نهفته است."

این پیام در واقع دو چیز را نشان می دهد:
نخست اینکه ایشان چیز جدیدی برای گفتن ندارند و تلاش می کنند ضعف شان را در تحت نام" منافع ملی" پنهان کنند اما منظور ایشان از منافع مردم و منافع ملی چیست؟ آیا حرکت فاجعه آمیز امروز بسوی منافع مردم روان است؟ همچنان هدف ایشان از مردم چیست؟ آیا تاجیکان هم جزیی از این مردم خیالی ایشان هستند؟
دوم اینکه پیام ایشان نشاندهنده اوج بیچارگی و درماندگی را به نمایش می گذارد.

واقعیت این است که ریاست اجرایی در اوضاع کنونی در معادلات قدرت میان ارگ و بلخ عملا به حاشیه رفته است و تقریبا قسمت زیاد صلاحیت های او به حکمتیار و طرفداران او در حال انتقال است. اگر بلخ سقوط کند رهبری ریاست اجرایی بطور کامل بدست حکمتیار می افتد و شاید عبدالله بخاطر" منافع خیالی ملی" با اشاره آمریکایی ها با چشمان اشک آلود استعفا بدهد. داکتر عبدالله باور مند است که مسیر حکومت وحدت ملی را که بسوی "رفاه و آسایش مردم" در حرکت است باید تقویت کرد.

آیا واقعا حرکت کنونی حکومت وحدت ملی بسوی " رفاه و آسایش مردم" در حرکت است یا در مسیر تباهی، هویت براندازی و سیاست حذف است؟

انسان باید کور و وجدان نداشته داشته باشد که نبیند و حس نکند روند فاجعه بار و خیانت و جنایت کنونی را. بلی جناب شان در کاخ سپیدار سر شار از" رفاه و آسایش" شب و روز مصروف آرایش و خوش گذرانی هستند و یا مصروف قایق رانی، اسب سواری، شکار آهو و یا محافل شب شعر و بزم در این ولایت و آن ولایت در میان فقر و بدبختی مردم. همچنان داکتر عبدالله در مورد شکل گیری حکومت وحدت ملی می گوید: "اینکه حکومت وحدت ملی چگونه شکل‌ گرفت و حوادث و تحولات به کدام سو حرکت نمود مشخص است."

بلی مشخص است؛ شما انتخابات را در دور اول برده بودید ولی علیرغم فشارهای مردم و متحدین سیاسی تان تن بی موجب بدور دوم دادید. در دور دوم هم حاضر نشدید با قاطعیت در برابر تقلب گران ایستادگی کنید. در نتیجه فشار مردم بویژه استاد عطا محمد نور مقاومت کردید. در حکومت وحدت ملی با وصف حمایت گسترده مردم و شریک 50 فیصد در قدرت حاضر نشدید از حق مردم دفاع صادقانه کنید. شما از " منافع" کدام مردم حرف می زنید؟

اوضاع بحرانی کنونی محصول خیانت شما به حقوق مردم در برابر تمامیت خواهان ارگ است. شما هیچ حرفی برای گفتن ندارید. شما باور به منافع مردم ندارید. شما صرف از واشنگتن فرمان می برید. اطرافیان تان را هم از خشم آمریکایی ها می ترسانید. اینکه به شما واشنگتن وعده داده است که معاون اول اشرف غنی در انتخابات بعدی می شوید یک خوابی بیش نیست. حالا که یک نیروی بزرگ مردمی و 50 فیصد قدرت در اختیار تان است هیچ صلاحیتی ندارید اگر معاون غنی در حکومت بعدی شوید شما را غنی حتی در سطح یک کاتب شهرداری کابل صلاحیت نخواهد داد. بهتر است بر سر زخم های مردم نمک نپاشید و در زیر سایه "صبر استراتژیک" تان آرام استراحت کنید.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   در جریان تجمع اوباشان در خیمه لویه جرگه عبدالله "گلمرجان آنروزبا صدای بلند چیغ زد:
عبدالله: بشما مژده میدهم که جان کری بکابل می آید!
اوباشان: صدا کردند: نعره تکبییر ، الله اکبر!!!

>>>   اشرف غني نيروهاي امنيتي را دو پارچه مي كند!
رژيم كابل موسوم به (حكومت وحدتِ ملي) كه در نتيجه افتضاح انتخاباتي ميان عبدالله و غني ٣ سال پيش توسط امريكا شكل گرفت، رسوا ترين حكومتداري در تاريخِ كشور خواهد بود. اختناق، ترور، فرار مغزها، فساد، قوم گرايي، گرسنه گي، نا أمني و رويكرد فاشيستي از ويژه گي هاي اين سه سال بود. گروه هاي سياسي دخيل در انتخابات ١٣٩٣ به فرمول (حكومت وحدت ملي) كنار آمدند و به بديل جنگ داخلي تن دادند. قرار بود چهره هاي قدرتمند در هر دو طرف در آيينه حكومت وحدت ملي خودرا بيابند و اين دوره را تا دو سال بروند و پس از آن لويه جرگه برگزار گردد تا نظام از رياستي به صدارتي تغيير كند. اين كار صورت نگرفت و اشرف غني دچار توهم گرديد و خودرا به جاي رييس توافقي موقت، به عنوان رييس جمهور خودخوانده جا زد و از صلاحيت هاي يك رييس جمهور مشروع سوي استفاده كرد. غني دست به تصفيه قومي و سپس به تصفيه سياسي زد. او مجموع مخالفين سياسي اما شركاي خودرا از بدنه حكومتِ توافقي كنار زد. حتا معاون اول خودرا در يك دام ساخته گي به بيرون از كشور تبعيد كرد. در تازه ترين كنش، غني احمدزي عطا محمد نور، والي قدرتمند بلخ و يكي از حاميان درجه يك كمپ «اصلاحات و همگرايي» را بر بنياد يك طرح استعفاي جعلي از مقامش عزل اعلام كرد. اما اينجا جو سياسي تغيير كرد. عطا محمدنور با واكنش ضدِ حمله، ارگ را زمين گير كرد. محوري كه به زعم غني، در ارگ شكل بگيرد، برعكس در بلخ شكل گرفت. والي بلخ در برابر تصميم عقدمندانه ارگ ايستاد شد و به فرمان غني پُشت پا زد. واكنش صريح و قاطعانه نور بلخ باعث شد سر غني و عبدالله به سنگ لات بخورد. اشرف غني مي خواست جزيره قدرت در شمال را نابود كند، اما او دچار خطا گرديد. برعكس جزيره هاي قدرت را در ٤ سمتِ كشور عليه ارگ بسيج ساخت. جزيره هاي شرق و غرب و جنوب از جزيره بلخ اعلام حمايت كردند. در حال حاضر ارگ دست و پاچه و نهايت درمانده شده. قرار اطلاعات، ارگ گزينه نظامي را روي ميزش گذاشته است تا با ساز و برگ نظامي- دولتي، عطا محمد نور را از تخت بلخ زير بكشد؛ اما كدام نيروي نظامي؟ اينجا بُود كه حكومت كابل بازي را باخت. همين كه نيت سليقه يي اشرف غني به گوش بچه هاي پلنگي پوش مي رسد، ميل هاي تفنگ را بچه ها به جاي بلخ، ارگ را نشانه گرفته اند. اين خطرناك ترين آماده باش در ارتش و پوليس كشور است. فراتر ازين، توده ها نيز مسلح گرديدند و شعار «مقاومت» سر مي دهند و در حال آماده باش قرار دارند. حقيقت اين است كه بخش بزرگ نيروي امنيتي جانبِ نور را گرفتند. سياست ناشيانه و عقده مندانه غني عواقب بد دارد. ارتش و پولس عملن در دو جبهه قرار گرفته اند. طرفداران ارگ و طرفداران بلخ.
غني ارتش را دو پارچه مي كند.

هارون معترف


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است