افغانستان و فلسطین دو روی یک سکه اند
جهت دهی سیاسی و تبلیغاتی مانع از آن شده تا مردم افغانستان که این روزها برای از دست رفتن قدس فریاد واویلا سرداده اند، برای از دست رفتن تمامیت ارضی و استقلال خود حتی آهی از نهاد برآورند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۷    ۱۳۹۶/۹/۱۸ کد خبر: 142826 منبع: پرینت

این روزها و پس از اعلام رسمی خبر انتقال سفارت امریکا از تل آویو به اورشلیم یا همان بیت المقدس که روزگاری قبله ی مسلمانان جهان بود؛ این مساله سر و صدای زیادی به پا کرده است و حتی فراتر از آنچه که می بایست بدان پرداخته شده و شاخ و برگ گرفته است!

گذشته از تمام نقاط جهان و همه ی مسلمانان و غیر مسلمانانی که آگاهانه یا ناخودآگاه و دانسته یا صرفا همسو با سیل معترضان دیگر، نسبت به تصمیم اخیر دونالد ترامپ و کاخ سفید به خیابان ها ریختند یا در فضای مجازی شعارها دادند و انتقادها داشتند؛ می رسیم به افغانستانی که...

افغانستانی که خود وضعیتی چندان بهتر از فلسطین جنگ زده ندارد و شاید در پاره ای مسایل، چه بسا وخیم تر و تاسف بار تر باشد اما باز هم طبق روند معمول و مرسوم گذشته تاکنون، طعمه ی تبلیغات سیاسی و بزرگنمایی ها و جلوه دادن های بیش از حد و غیرضروری رسانه های غربی شده است.

این درحالی است که بسیاری مسایل حایز اهمیت تر درخصوص اقتصاد، فرهنگ، دین، مسایل اجتماعی و سیاسی پیرامون مردم ملکی و آواره و بیجا شده ی فلسطین وجود دارد که در سکوت محض و مطلق رسانه های ارتباط جمعی، تداوم می یابد و کارد را به استخوان فلسطینیان رسانده است.

اصلا چرا راه دور برویم؟! در خود همین افغانستان که بارها و مکررا گفته شده دست کمی از فلسطین ندارد و به مثابه ی دو روی یک سکه اند؛ نیز بسیاری مسایل حایز اهمیتی تر و حیاتی تر همه روزه قربانی بزرگنمایی های جهت دار مسایل حاشیه ای و کم تاثیر در زندگی مردم ملکی می شود.

در همین راستا می توان مدعی شد آنچه دیروز بر سرکابل آمد و پایتخت قلب آسیا را پایگاه دایمی نظامی امریکا در منطقه کرد و به تبع آن افغانستان را در یک چالش عظیم همیشگی با دشمنان و رقبای دیرینه ی ابر قدرت غرب همچون ایران و روسیه و چین و هند قرار داد؛ به نوعی دیگر و...

و شاید به مراتب با اثرات فاجعه بار و دامنه دار کمتری، امروز بر سر فلسطین آمده است که میزبان و پذیرای اجباری و تحمیلی سفارت واشنگتن در بیت المقدس یا اورشلیم شده است؛ اما همان جهت دهی سیاسی و تبلیغاتی مانع از آن شد که مردم ملکی افغانستان که این روزها برای از دست رفتن قدس فریاد واویلا سر داده اند، برای از دست رفتن تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و استقلال خود حتی آهی از نهاد برآورند!

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
فلسطین
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   و پاکستان واسرائیل دوروی یک سکه اند
برای مردم فلسطین بیت المقدس وبرای کرزی صاحب دیورند بیشتر از بیت المقدس اهمیت دارد
اما خداوند چرا پیامبر را گفت از بیت المقدس بگذر وبسوی کعبه رجوع کن ، وقتی خداوند امر میکند از بیت امقدس قبله خویش را بگردانید مسلمانان چرا ماجراجوئی میکنند
ر

>>>   محترم نوسنده مطلب!
مطلب وتحلیل تان درست نیست! شما اگر تاریخ فلسطین را مطالعه نموده بودید، هيچ وقت افغانستارا را بافلسطین مقایسه نمیکردید. من نمیدانم که شما چی میخواهید وانمود نمایید. مشکل افغانساترا همه افغانها میدانند. افغانستان از طرف هیچ کشوری اشغال نشده است واینرا متاسفانه بعضی از دوستان همسایه که آن ها مشکل سیاسی دارند بخور ملت ها میدهند و به دنبال بهانه وتخریب میباشند....
حمید. آلمان

>>>   حمید خان ساعت خواب
هنوز بیدار نشدی
در باره افغانستان مطالعه کن بعد نظر بده
افغانستان کاملا اشغال شده است
این موضوع ار وقتی می فهمی که به افغانستان بیایی
نمیشه از المان قضاوت کنی
شیما کابل

>>>   به نظر من کار ترامپ خیلی ناشیانه و نپخته بود، حداقل اگر می گفتند اورشلیم پایتخت هر دو کشور اسرائیل و فلسطین باشد ، آنوقت می توانستیم بگوئیم و ادعا کنیم که آقا راه حل دموکراتیک و عادلانه ارایه دادند که نه سیخ بسوزد و نه کباب. به نظر من تنها راه فرونشاندن خشم مسلمانان این است که آقای ترامپکشور فلسطین را هم برسمیت بشناسد و دل مسلمانان و بخصوص فلسطینیان را بدست آورد و امیدوار کند. راه حل فلسطین و اسرائیل استقرار آزادی و دموکراسی و زیستن هردو و یا چندین نژاد و ملت و دین و مذهب زیر چتر قوانین واحد دموکراتیک است و نه رقابت و دعواهای دینی و مذهبی و نژادی. انسانهایی که پدر و مادر و خدای مشترکی دارند، یقیناً می توانند در کنار هم تحت قوانین دموکراتیک واحدی زندگی کنند....

>>>   به لطف مزدوری طالبان چند وقت دیگر پاکستان کابل راپایتخت خوداعلام می کند

>>>   در دنیای ارتباطات فعلی مهم نیست که جسم شما در کجا باشد... آنچه مهم است اینکه فکر و روح شما در کجا قرار دارد و چه می کند؟
مردم ما را با تبلیغات قرون وسطایی و ای «وای فلسطین» و نفرین فرستادن بر «یهود و نصارا» مغز شویی کرده اند... از اشغال خانه خودشان خبر ندارند، ولی حاضر اند برای آنچه اشغال فلسطین تبلیغ شده، تمام مال و ملکیت وطن خود را به آتش بکشند... در مقابل جنایات رژیم قبیلوی و مزدور بر خودشان خاموش اند، ولی حاضر اند به سوریه و عراق رفته و در ارتش های مزدور بجنگند... حاکم خود شان حسین را در پیش چشم خود شان نواسه خدا می گوید، هیچ کسی اعتراض نمی کند، ولی حاضر اند به خاطر توهین به پیامبر در کدام قاره دیگر خود را به آتش بزنند...

وظیفه ما روشنگری است و تا زمانیکه این تبلیغات زهرآگین را از مغز جوانان خود دور نکنیم، این سریال ها ادامه خواهد یافت... نسل جوان ما باید آگاه گردد و آزادی وطن در گرو دانش آنها قرار دارد

>>>   روزنامۀ ماندگار چاپ کابل به نقل از «یک منبع آگاه» نوشته است که اشرف‌غنی احمدزی دوبار تاکنون قصد برکناری آقای محقق از سمت معاونیت ریاست اجراییه را داشته است که با میا‌نجی‌گری داکتر عبدالله عبدالله رییس اجراییه و سرور دانش معاون دوم ریاست جمهوری این تصمیم به تعویق افتاده است

>>>   هر دو از صيونيزم جهانى و منافع حیاتی دولتى يهودى "Staatsräson ":( منافعی که با موجودیت یک دولت در ارتباط است و قابل مذاکره نیستند.)
Staat: در آلمانى دولت
Räson: در آلمانى با واژه هاى بازتاب، بینش، آرم ها، نسبت، دلیل، ذهن عقل و منطق برگردان شده
Staatsräson = دلیل ذهن عقل و منطق دولت
عقل و منطق دولت را در نظام نوين "منافع ملى" که گمراه کننده تفسير مى شود مى نامند. اما منظور منافع دولت است.
دولت آلمان و دولت انگلستان ازجانب منتقدين متهم مى شوند که باخاطر "دلیل ذهن عقل و منطق دولت " در قتل چندين نفر دست داشته بوده باشندکه قتل شان با اخطار و افشاء همراه بود.
ملکه اليزابت دوم وقتيکه عروس اش شاهدخت ديانا با پسر بچه عربى دوست شده بود دوروز پيش در بى بى سى ورسانه ها به پرنسيسين اوف ويلس آخرين اخطار داد که عزت دولت متحده سلطنتى با کارهايش زخمى نکند. دو روز بعد هردو در رويداد ترافيکى کشته شدند.
موضوع گزارش قتل ياخود کشى بارشل (Uwe Barschel برشل) صدرآعظم کشور فدرال شلويزيک هول اشتين است. بود. او عضو حزب دموکرات مسیحی آلمان بود. براثر دست داشتنش در پاپوش کثیف درست کردن برضد رقیبش، ناگزیر کناره گیری شد. در 11اکتبر 1987، او را در حمام اطاق شماره 317 در هتل بو- ریواﮊ Beau-Rivage ﮊنو، مرده یافتند. مرگ ناگهانی او، یک ماه بعد از ناچار شدنش از استعفاء، خود کشی خوانده شد. مقامات سوئیس، بر اساس یافته شدن سم در تن او، مرگ را خودکشی تشخیص دادند. اما دکتر هانس براندربرگر Brandenberger متخصص مسمومیت ها که جسد را معاینه کرد به این نتیجه رسید که او به قتل رسیده است.
دایره المعارف سیاست مفهوم "raison d'etat" (منافع ملی از لحاظ درجه اهمیت به سه دسته تقسیم می‌شوند: منافع حیاتی+ منافع مهم ( حفظ دولت يا دولت‌ها براى دولت ديگر مذاکرات و جنگ براى حفظ يک دولت ويا دولتها) + منافع حاشیه‌ای: منافعی که تنها برای بالا بردن قدرت چانه‌زنی یک دولت در مذاکرات ایجاد شده و قابل چشم پوشی اند.) را به عنوان یک اصل اساسی جهت گیری و اقدام برای اولین بار در ایتالیا بیشتر از همه ماکیاولى پيريزى کرد. قاطعيت حفاظت اقتدار دولت ارتقاء اقتدار دولت هدف سیاسی است. بدين معنى که حفاظت دولت و حفاظت قاطع ازدولت ديگر حتى نابودى فردى گروهى و دولتى دولتان کشورى را متقبل مى شود.
به همین ترتیب، فرهنگ لغت سیاست سه تعریف متفاوت از دلیل دولت ارائه می دهد:
اول از همه، منطق حکومت به عنوان "اولویت منافع عمومی در برابر سایر منافع" تفسیر می شود.
تعریف دوم، دیدگاه را به عنوان "ضرورت دولت، به عنوان مخالفت با دلائل و ضرورت فردی" می بیند.
تمایز سوم در آن "اصل را مطرح می کند که بر اساس آن بالاترین سطح عمل دولت، حفظ و تقویت سودمندی دولت است، حتی در هزینه نقض قوانین اخلاقی و قانونی".
Räsonدر آلمانى با واژه هاى بازتاب، بینش، آرم ها، نسبت، دلیل، ذهن عقل و منطق برگردان شده عقل و منطق دولت را در نظام نوين "منافع ملى" که گمراه کننده تفسير مى شود مى نامند. اما منظور منافع دولت است
حفاظت صيونيسم و دولت ويادولتهاى يهودى ويا که ازتف شان د ن ا يهوديت شان را معلوم مى کنند حفظ شان به سر قدرت ويا دوباره آوردن شان درقدرت دولتى براى کشور امريکا و بويژه آلمان به دليل ومنطق دولت آلمان شده در آلمان هيچ انتقادى قبول نمى شود که عليه اسراييل ويهوديت شود. حفظ اسراييل منطق دولت آلمان است انکار هلوکست در امريکا مجازات نمى شود ولى در آلمان حتى با زندان هيچ روزى نيست که از يهودى ويهوديت دررسانه هاى آلمان گزارش و طرفدارى نشود. نابودى کليه جزيره عرب واسلام (1,5 ميليارد در يک پله و 14 ميليون يهودى درجهان که هفت ميليون اش دراسراييل است امريکا و غرب نابودى اسلام را متقبل مى شود و شده است. عراق و ليبى ومصر وسوريه ايجاد طالب و داعش.

معادله اول هرکسيکه ضد منافع اسراييل که منافع امريکا وغرب استاده شود ومنابع خود را ملى کند نابود سياسى وفزيکى مى شود:
امريکا وغرب اولين لقب براى شان اعطا مى کنند: "هيتلر" ! متوجه شديد يا هنوز نى
امريکا وغرب اين اشخاص با لقب ناميده اند
1- مصدق در ايران
2- جمال عبدالناصر
3- اليندى چيلى
4- احمدى نژاد
5- صدام حسين
6- معمر القذافي
7- بشيرالاسد
8- اردوغان
و گفتن براى مجاهدين جنگسالار
براى بوت پاکان خود مغز متفکران
چطور که عين و غين امريکا را قاطع محکوم نکرد باوجود که تمام کشور درفش فلسطين بلند بود ولى غنى يهودى دولت امريکا را نمى تواند انتقاد کند دولت عين و غن نابودباد!

>>>   سفیر آمریکا در کابل فراخوانده شد?
مبنى بر اعلام رسمی خبر انتقال سفارت امریکا از تل آویو به اورشلیم یا همان بیت المقدس که روزگاری قبله ی مسلمانان جهان بود!

کابل پایتخت قلب آسیا را عين و غنين به دمبک ....تبديل کردند. نام همان .....که درجهان نامداراست نام باد و چرس هم است.
آگاهى مرگ داعش در عراق اعلان شد
نقصان داعش بچه تولدى ديگر امريکا- اهل سعود و اسراييل باعث غضب ترامپ شد.
سوگوارن جنازه اش را در پايخت اسراييل ماتم مىگيرند
امريکا: پدر داعش
واهابيان سعود: مادر
اسراييل : کاکا
انگلستان پدر کلان
ملکه الي ضابت: مادر کلان
روسيه: کاکا اندر
اردوغان: ماما اندر
فرانسه : خاله
دولت حاکمان افغان: خوشدامن (مادرزن) يعنى که يتيم و اسيرهاى شان در دامنه کوهاى هندوکش خوش آمديد مى شود.
پاکستان: خوشدامن (پدر زن)
ايران و ضد طالبانان وضد داعشيان : متحدين مرگ داعش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۲
تو با رستم ایدر جهاندار باش
نگهبان ایران و بیدار باش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
نهادند سر سوی مازندران
به میلاد بسپرد ایران زمین
کلید در گنج و تاج و نگین
بدو گفت گر دشمن آید پدید
ترا تیغ کینه بباید کشید

>>>   Ahmadi
قشنگ نوشتی، اما من اضافه میکنم:
همه نگران فلسطین اند، آنجا را یهودیان اشغال کردند، اینجا خراسان زمین را یکی از ده قبایل گم شده یهودیان افغانهای کوه سلیمان(هندوستان دیروز-پاکستان امروز) اشغال کردند.
اگر مقاومت و مبارزه بیشتر نشود، ما نا اوغانان انتظار روزگاری چون فلسطین را داشته باشیم.
همه اهداف و نقشه های شوم، منفور، دیو صفتانه و اوغانیزه سازی آریانای کهن و خراسان قدیم در سقاوی دوم نوشته است.
ما باید نگران خود باشیم، که نشود اجازه دهیم که اوغانیزم با کشتار، تهدید، نسل کشی و انتحاری ها روزگاری چون فلسطین را بالای ما بیآرند

>>>   بنام خدا
انديشه پشتونيزم وجامعه پارسي زبان ما؟
====================
درميان عوام مردم پارسي زبان
وقتي از پشتونيزم،فاشيسم حرف زده ميشود
عده بيشمار از جايگاه اسلام در دفاع از پشتونست‌ها برمي خيزند
اين برداشت اشتباه باعث عدم تفكيك ميان نژادپرستي ومبارزه گران ضدنژاد پرستي شده.
نزديك سه قرن است يك أقليت كوچك بي ريشه تازه متولد شده كه پابه خراسان زمين نهاده يك ملت كهن بزرگ بافرهنگ را كه هزاران سال دراين جغرافيا زيست كرده، باكمك خارجي ها باترفند هاي گوناگون دراسارت خود گرفته كشور را درتنگناي تاريك فروبرده اند درد آورتٓر از اين هم زبانان مامفهوم فاشيسم راندانند برعكس مارا به نژاد پرستي متهم كنند!

به آن عده عزيزان پارسي زبان مسلمان نما بايد گفت ازآنهاي كه در زيرنام مقدس اسلام دفاع ميكنيد
آنهاخواستار نظام تك قومي اوغاني هستند برنامه واهداف شان مخلوطي از ضد انساني ترين نظام هاي نژادپرستانه قرن بيستم است كه باهيچ يك از أصول وارزشهاي اسلامي سازگاري ندارد

اگربه عملكرد پشتونهادقت كنيد متوجه خواهي شد كه آپارتايدآفريقاي جنوبي،آلمان نازي،ايتالياي فاشيستي، نسل كشي هاي رواندا،بوسني و...
برعليه اقوام غيرپشتون درافغانستان صورت گرفته.

حالا شما تاريخ را ورق بزنيد عبدالرحمن،امان الله، ظاهرشاه،ملاعمر،كرزي غني حكمتيارچه تفاوت ها وشباهت هابهم داشته اند؟
كه شما از آنها دفاع ميكنيد!
مگرعده حماقت نكردند حكومت را با آن عظمت شان تقديم يك پشتونست قبيله گرا بنام كرزي كردند شاهد بوديد ديديد وشنيديد.
پشتونست‌ها(نه قوم پشتون) براي أهداف پليدشان كه تك قومي كردن اين سرزمين است متحد هستند رهبران اين پشتونها يهودي، مسيحي، ملاء، تكنوكرات، جاسوس،لباس هر موجودي برتن ميكنند دست برهر عمل غيرانساني ميزنند تاحفظ اقتدار واستمرار حكومت پشتونی را در دست داشته باشند.
پشتونها نه اكثريت هستند ونه حاكميت سيصد ساله اشان دربرابر هزاران سال تاريخ وفرهنگ مردم آريانازمين قدعلم ميكند.
ماسالها دست اسلامي برابري، برادري هم پذيري دراز كرديم اما آنها دست ها وپاهاي قطع شده ياجنازه هايمان را فرستاند.

پس بيائيد عزيزان تفكيك قائل شويم ميان اسلام، پشون و پشتونيزم.

نوشته شده از
Gol Amir

>>>   Haidari
بیشترین اعتراضات روی تصمیم رئیس جمهور ترمپ در برسمیت شناختن بیت المقدس منحیث پایتخت اسرائیل در افغانستان ممکن صورت گرفته باشد چون فردا یکشنبه بعد از اعتراضات روز جمعه، بار دیگر در کابل و خوست و جلال اباد، مسعود، حکمتیار و برخی دیگر روی این موضوع، اعتراض های را رهبری میکنند....در عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، مردم اعتراضی نکردند

>>>   اگر واقعن مشتاق مبارزه عليه ترامپ ايد ، او در بيخ گوش و شاهرگ تان است، ارگ رياست جمهورى ، پايگاه هاى نظامى اش در بگرام ، قندهار ، سبزوار ، بالون هاى جاسوسى اش در فضاى كابل و غرش هواپيما هايش هر روز شما را قبل از صداى ملا بيدار مى كند ، زمين و هواى كشور تان در اختيارش است ، نه هواپيماى و نه هم مور و ملخى بدون اجازه اش پر مى زند ، نزديك تر از اين نمى شود تا ترامپ را به مبارزه طلبيد . بيت المقدس پنجاه سال قبل از دست رفته بود و فضايش ديگراسلامى نيست ، اينكه حال ترامپ بيت المقدس راپايتخت اسرائيل مى خواند چيزى تازه نيست . ما مى توانيم بيت مقد س خود را از وجود امريكا و نماينده گان اسرائيل پاك كنيم ، اگر واقعن راست مى گويد.
تشويش نكنيد اسرائيل دير يا زود سفارت خود در كشورخويشاوندان خود خواهد كشود و شما هم در ضيافتش اشتراك خواهيد كرد.
محترم داکتر نجیب سلام

>>>   حمید از آلمان!
مطلب وتحلیل تان درست نیست! شما اگر تاریخ افغانستان را درست مطالعه کرده باشید تمام عمرش مستعمره واشغال بوده رومی ها چینی ها هندوها مغول ها ازبک ها ترک ها ایرانی ها عربها انگلیس ها پاکستانی ها روسها همه برما حکومت کرده اند اگر قبول نداری من آدرس وتاریخ واضحتر برایت بگویم

>>>   جان کاکا! شما را به فلسطین و قدس چی غرض است. شما در بین خود جور نمیایید و بر سر همدیگر تان بنام پشتون و تاجک و هزاره و ازبک و پشتو و فارسی و دری میزنید و خود تان را بنام شیعه و سنی میکشید. نان خوردن تان را ندارید ولی تمام هستی کشور تان را سلاح میخرید تا برادر مسلمان تانرا بنام شیعه و یا سنی بکشید.
هر وقت که معنی واقعی اسلام را دانستید و اتحاد و اتفاق را یاد گرفتید باز این گپها را بزنید.
کاکا قدوس

>>>   سلام به "شیما گل" از کابل
اول اینکه خواب نبودم که بیدار شوم :)
دوم. افغانستان اشغال نشده است بعضی از هوطنان .... ما از اقوام مختلف میخواهند که کشور را تخریب کنند، من اگر در آلمان هستم ولی خانه ام افغانستان است ومعلومات که من در باره این خانه دارم فکر کنم خیلی هم کافی است برای تحلیل. من به تمام شمال وغرب افغانستان سفر کردم وبامردم آن آشنایی کامل دارم که شما شاید از خانه تلن تل حمام نزدیک کوچه تان بیرون نشده باشید.
ما افغانها اگر از تبعیض زبانی قومی مذهبی سمتی صرف نظر کنیم، هیچ دوچار مشکل نخواهم شد. فلستینی ها زمین های شانرا فروختند و حالا دعوا دارند. وناگفته نماند که فلسطین به من هیچ ربطی ندارد من باید مواظب خانه خود باشنم.
حمید آلمان

>>>   من به جفیدنهای خراسانیان حیرانم!!!!
صاحب خراسان کیها اند!!
پشتون بلی-سلسله شاهان تاریخ
ازبیک بلیسلسله شاهان تاریخ
ترکمن بلی سلسله شاهان تاریخ
تاجک نه! کو نشان تاجک؟؟؟
از تاجک دلاک تاریخ جور شده خوب مینوازد خوب میرقصد خوب شعر میګوید اما مردی اش را شما بګویید!
تاریخ یک ملت در فداکاریهایش نهفته است نه در خوابها و قصاید چاپلوسانه!
پشتون
شاهد تاریخ با ریخ تاجکان ایران پرور

>>>   نفر اخیر نشان را درست ګرفته است ای کل امیر جواب بدهید!

>>>   من هم منتظر جواب هستم!

>>>   از پشتون افغان يک نامه و آن به عنوان دستارنامه خوشحال خان () خان هم چنگيزى

از فارسى زبانان تاجيک و هزاره و تورانيان صدنامه
نامه ها - فضيلت و بزرگى پارسى نشان مى دهد - رسالت و عظمت.پشتون کاستى٬ کمبودى٬ عدم فرهنگ ٬ادب و قلم شمشير زن (توريالى) شدى
در پیش قلم قامت شمشیر خم است.

قلم روز جهانی - شمشير هرروز اش جنايت وخيانت است
شما شمشير بدست ما قلم بدست
"قلم از شمشیر بران‌تر است"
چطور بود اين نوشا به جايگاه شمشيربدستان?

ما افتخار مى کنيم به دلاک و سقاء و جوالى بودن خود. ريش و بروت مردم پاکى مى کنيم. در خوشالى و غم مردم غذا مى پزيم. براى مردم آب و غله نان مى آوريم. از کار نيک٬ کمک نيک به همنوا مى کنيم ما هفت خصلت نيکو داريم: پندار نيک٬ گفتار نيک ٬ کردارنيک ٬ روزى نيک٬ ياریاضت يا خود داری يا پرهیز يا روزه نيک .فساد کار حاکمان افغان است
هر کسيکه جوال حاکمان افغان بدست دارند
فساددر دست دارند
بخوانيد نامه ها و کيف نمايد با پارسا ها

آئین نامه : نا معلوم. درباره فرهنگ دربار دودمان ساسانی ترجمه ابن مقفع به عربی
آذربُرزین نامه : نامعلوم درباره پسر فرامرز
آرام نامه : یادنامهء احمد آرام
اردیبهشت نامه : سروش اصفهانی حماسهء دینی به بحر متقارب در بیان احوال پیامبر اسلام
ارداویراف نامه: بهرام پژدو و شرح سفر ارداویراف زرتشتی به جهان پس از مرگ که منظوم آن سروده بهرام پژدو و از روی متن منثور آن
گشتاسب نامه : دقیقی طوسی يا بلخى- منظومه ای هزار بیتی که فردوسی عیناً آن را در شاهنامه آورده و در بیان گرایش گشتاسب به آئین زرتشت و جنگ وی با ارجاسب تورانی است
آفرين نامه :ابو شکوربلخى
شاهنامه: دقيقى بلخى هزار بيت
فرامرزنامه: یکصد سال پس از شاهنامه فردوسی سروده شده است
شاهنامه : ابوالقاسم فردوسی و بزرگ ترین منظومه حماسی پارسی و حاوی ۳۴۰۰۰بیت در شرح وقایع و تاریخ فرهنگى و استوره اى ایران از ابتدا تا انقراض ساسانیان
شهریارنامه:به نقل از ذبیح‌الله صفا نويسنده عثمان مختاری
هجونامه: نسبت به نکوهش فردوسی به سلطان محمود داده شده واما تقلبى دانسته شده .
دانشنامه علایی : ابوعلی سینا - دائره المعارفی در فلسفه و طبیعیات
بهمن‌نامه : ایرانشاه ابن ابی الخیر
کوش‌نامه : ایرانشاه اسطورهٔ فریدون و تقسیم جهان میان سه پسرش، جغرافیای ایران
شهریارنامه : مختاری غزنوی و درباره شهریار، پسر برزو
روشنایی نامه : ناصر خسرو قبادیانی و منظومه ای در پند و حکمت
سفرنامه: ناصر خسرو
سعادت نامه : ناصرخسرو و منظومه ای در پند و حکمت است
اسکندرنامه : نظامی گنجوی خمسه نظامی که خود دو بخش دارد
شرف نامه: نظامی گنجوی
اقبال نامه: نظامی گنجوی
بهرام نامه: نظامی گنجوی و از خمسه نظامی بوده و نامهای دیگرش هفت و هفت گنبد است و حاوی ۵۱۳۶بیت و در باره بهرام گور
الهی نامه : عطار نیشابوری و گفت و شنود بین پدر و پسر
قلندر نامه: خواجه عبدالله انصاری بوده و رساله ای است عرفانی
الهی نامه : خواجه عبدالله انصاری
مناجات نامه:خواجه عبدالله انصاری
الهی نامه : فتحعلیخان صبای کاشانی
الهی نامه : ایرانشاهین ابوالخیر است و درباره پادشاهی بهمن و سرگذشت او با کتایون ، دخترشاه کشمیر و هما دختر پادشاه مصر است
بانوگشسب نامه : نامعلوم درباره دختر رستم و ماجراهای عاشقانهء اوست
برزو نامه : عطائی یعقوب و منظومه ای در باره برزو ، پسر سهراب است
بیژن نامه : عطائی یعقوب و درباره بیژن پسر گیو است
پرتو نامه : شهاب الدین یحیی سهروردی و بررسی کاملی از موضوعات فلسفی
پوراندخت نامه : ابراهیم پورداوود و دیوان اشعار وی به نام دخترش می باشد
تاجنامه : جاحظ و نام دیگر آن کتاب التاج است
خاوران نامه : ابن حسام خوسفی - منظومه ای درباره سفر حضرت علی (ع) و مالک اشتر به خاوران و مبارزه آنان با دیوان
خداوند نامه : فتحعلیخان صبای کاشانی و در وصف و مدح پیامبر اسلام بوده و حاوی ۳۰۰۰۰ بیت
خردنامه اسکندری: عبدالرحمان جامی - منظومه ای در پند و اندرز از زبان فلاسفه یونان
ده نامه : اوحدی مراغه ای اصفهانی - نام دیگرش منظومه العشاق است و گفتگوی عاشق و معشوق با نامه می باشد
داراب نامه : طرسوسی - از کتب داستانی عامیانه قدیم
ساقی نامه : ملک الشعرای بهار بوده و تحت تاثیر هجوم بیگانگان به ایران است
ساقی نامه : سروش اصفهانی و یک مثنوی عرفانی
سندبادنامه : ترجمه از ظهیری سمرقندی است و متنی داستانی و دارای نثر مصنوع است
سعادت نامه : شیخ محمود شبستری و یک مثنوی عرفانی
سامنامه : خواجوی کرمانی و سرگذشت سام نریمان و به سبک شاهنامه فردوسی
سیاحت نامه ابراهیم بیگ : زین العابدین مراغه ای و کتابی در سه جلد در شرح مسافرت ابراهیم بیگ به ایران و مصر و جهان پس از مرگ است
سیاست نامه : خواجه نظام الملک و درباره کشورداری
سوگنامه سهراب : محمد جعفر یاحقی و درباره تراژدی مرگ سهراب
بتدا نامه: بها الدین محمد ولد مشهور به سلطان ولد تولد در روم
رباب نامه : سلطان ولد پسر مولوى بلخ و روم
انتها نامه: سلطان ولد
شاهدنامه : شیخ محمود شبستری و از آثار منثور وی
شهنشاه نامه : فتحعلیخان صبای کاشانی و منظومه ای در ۴۰۰۰۰بیت در بحر متقارب درباره وقایع زمان فتحعلی شاه است
شب نامه : محمد ظهری و دارای قطعات کوتاه با مضامین فلسفی
صحبت نامه : خواجه همام الدین تبریزی و یک مثتوی است که آن را به نام شرف الدین هارون پسر شمس الدین جوینی سروده و به وزن خسرو وشیرین نظامی در ۳۸۳بیت است
طوطی نامه : ضیاء نخشبی اصل هندی آن را به فارسی در آورده است
ظفرنامه : حمدالله مستوفی و درباره تاریخ عرب و عجم به شعر است
عشاق نامه : سنایی غزنوی و یک مثنوی هزار بیتی و در حقایق و معارف حکمت است
کارنامه بلخ : سنایی غزنوی و به آن " مطایبه نامه " هم گویند و حاوی ۵۰۰بیت است و سنایی ، هنگام توقف در بلخ آن را سروده است
عقل نامه : سنایی غزنوی و مثنوی در سبک و وزن عشق نامه است
الهی نامه : سنایی غزنوی
عشاق نامه : امیرخسرو دهلوی و منظومه ای عاشقانه در مورد عشق یک جوان هندی است
عشاق نامه : عبید زاکانی و منظومه ای در ناکامی وی در توسل به معشوق است
عشاق نامه : فخرالدین اسعد گرگانی و نام دیگر آن ده نامه است و منظومه ای است که هرباب آن ، یک مبحث عرفانی را مطرح می سازد
عارف نامه : ایرج میرزا است و منظومه ای در ۵۵ بیت
عبرت نامه :فتحعلیخان صبای کاشانی و منظومه ای به تقلید از تحفه العراقین خاقانی و درمدح فتحعلی شاه است
غزلالی نامه : جلال الدین همایی و شرح حال امام محمد غزالی
فرامرز نامه : نامعلوم - داستان هنرنمائیهای فرامرز در هند می باشد
فراقنامه : سلمان ساوجی و یک مثنوی در بیان محبت بین سلطان اویسی و پیرانشاه
فرهنگ نامه : رحیم عفیفی و کتابی سه جلدی در شعر است
قیصرنامه : ادیب نیشابوری و منظومه ای در بحر متقارب در خصوص مدح از ملت و قیصر آلمان است
قابوسنامه: اسکندر ابن قابوس بوده و دارای نثری ساده و اخلاقی است که ابن قابوس آن را برای فرزندش گیلانشاه نگاشت
قطعنامه : احمد شاملو و چهارمین دفتر شعر شاملو و خود شامل چهار شعر است
قندهار نامه : صائب تبریزی- یک مثنوی در بیان تاريخ قندهار
کارنامه اردشیر بابکان : نامعلوم - و شرح به قدر ت رسیدن اردشیر و تاسیس سلسله ساسانیان است
کارنامه انوشیروان : نویسنده آن نامعلوم بوده و در باره خسرو انوشیروان است که به عربی ترجمه شده است
کمال نامه : خواجوی کرمانی است و منظومه ای عرفانی در وصف ارواح بر وزن سیر العباد الی المعاد سنایی غزنوی است
گاهنامه : نامعلوم بوده قسمتی از کتاب آئین نامه در بیان مشاغل ساسانی است
گوهرنامه : خواجوی کرمانی و از مثنویهای خمسهء خواجو و در یک هزار بیت
گرشاسب نامه: اسدی طوسی بوده- منظومه ای حاوی ۹۰۰بیت در بیان گرشاسب ، نیای بزرگ رستم است
نوروز نامه :خیام نیشابوری و در بیان نوروز و تقویم جلالی است
مصیبت نامه : عطار نیشابوری و در بیان حکایاتی از مشکلات سیر و سلوک عرفانی است
مختار نامه: عطار نیشابوری و مجموعهء رباعیات وی است
مرزبان نامه : مرزبان ابن رستم بوده و حاوی داستان هایی به زبان جانوران که سعد الدین وراوینی آن را به نثر مصنوع ترجمه کرده است
نوروزی نامه : میرزادهء عشقی بوده و منظومه ای به سبک ادبیات ترک و بر اساس آهنگ کلمات و تفاوت اوزان است
واژه نامه : عبدالحسین نوشین بوده و واژه نامه ای در مورد شرح واژه های شاهنامه است
هرمزدنامه : ابراهیم پورداوود و حاوی مجموعه مقالاتی در مورد ریشه یابی اسامی میوه ها و سبزیجات است
جاوید نامه : محمد اقبال لاهوری - سفرنامه سیاسی و اجتماعی
لغت نامه : علی اکبر دهخدا و بزرگ ترین لغت نامه فارسی و حاوی چهل جلد است
نی نامه : خلیل الله خلیلی - حاوی نکاتی در باره مولوی و مثنوی معنوی است

>>>   جان کاکا! شما را به فلسطین و قدس چی غرض است. شما در بین خود جور نمیایید و بر سر همدیگر تان بنام پشتون و تاجک و هزاره و ازبک و پشتو و فارسی و دری میزنید و خود تان را بنام شیعه و سنی میکشید. نان خوردن تان را ندارید ولی تمام هستی کشور تان را سلاح میخرید تا برادر مسلمان تانرا بنام شیعه و یا سنی بکشید.
هر وقت که معنی واقعی اسلام را دانستید و اتحاد و اتفاق را یاد گرفتید باز این گپها را بزنید.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است