تاریخ انتشار: ۲۲:۴۶ ۱۳۹۶/۷/۶ | کد خبر: 139306 | منبع: | پرینت |
پس از چندین مذاکره تلفنی لارنس با حکمتیار، «هوگو لارنس» سفیر آمریکا در افغانستان به دیدار «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی رفت و در باره مسایل سیاسی روز از جمله طالبان و انتخابات آینده با حکمتیار مذاکره کرد.
حکمتیار از عدم اجرایی شدن مواد توافقنامه صلح با حکومت افغانستان به سفیر امریکا شکایت کرد و از او خواست اشرف غنی را وادار کند تا به مفاد توافقنامه صلح عمل کند.
در این دیدار سفیر آمریکا از رهبر حزب اسلامی خواست تا طرح و پیشنهاد های خود را برای انتخابات آینده با آنان در میان بگذارد و حکمتیار پذیرفت تا هرچه زودتر طرحی را آماده کرده و به سفیر امریکا تحویل دهد.
کد (4)
>>> از این معلو م شد که گلبدین هم از جمله خاینن وطن و در زیر پتر اسلا م امده بود و حا لا این روی سیاه کفری افشا شد
حیف که این ....ن مردمان بی سو اد قرا و قصبات کشور ما را به بها نه اسلا م فریب داده بود و این چهره کفری باید به همه وطنداران افشا گردد
که وی هم یک امریکای است چون در زما ن
>>> خوب است، هرکس بادار خود را می شناسد و نزدش شکایت می کند و از بادار اجازه می گیرد. بعد ادعا می کند که با مردم افغانستان است.
>>> اگر چند سال دیگر هم زنده باشد روی شاه شجاع را سفید میکند
>>> نوکروبرده زر خرید امریکا وانگلیس وباقی سر دمداران جهان. در خدمت همه بادارانش بازهم قشقه تازه کرد .
>>> این هردو بایدبروند درعربستان سوگند یاد کنند بعد معامله کنند
>>> جان بیادر حالا فامیدی که..... پنجم ... دیگران وقت ها پیش میدانستن که این قوم برای بربادی وطن ما کمر بسته اند که از عبدالرحمان جلاد شروع شده و تا امروز هم پلان های همان کثیف را عملی میکنند و داغ دیده ها در خواب غفلت و هر روز در چک چک زدن اند و پول اندوزی میکنند که روزی این پول ها هم به درد شان نمیخورد جز از دست دادن عزیزان شان که یک نمونه اش هم امروز بود و این اولین و آخرین نیست که باید بیدار شویم.
خارکش
>>> اگر این خبر راست باشد سفیر امریکا حیثیت خود و کشورش را زیر
پا کرده .
ناجیه شمس
>>> این کاکا خاصیت های طفلانه دارد گاهی دیده باشید که یک طفل سر دسترخوان قهر میکند نان نمیخورد و میرود در یک گوشه مشغول گریه و ناله میشود و در جریان گریه هم به خاطرجلب توجه مشل موتر های باربری یگان ریز هم میدهد مگر وقتی دسترخوان جمع شد و همه پی کار خود رفتند باز این لجوج گرسنه سراغ دیگ و کاسه میرود و از غذا های باسی و پسمانده شکمش را سیر میکند. این کاکا را یک وقت به امریکا دعوت کردند نرفت و هر جا رسید به رفتگان بد و بیراه گفت و باردیگر وقتی کمونست ها تسلیم شدند نیامد جنگید کابل را ویران کرد تا بالاخره در نفس های آخر دولت مجاهدین به کابل آمد و گلم دولت را جمع کرد و در نهایت در کنفرانس بن شرکت نکرد و 16سال کم و بیش ویرانی و جنایت کرد تا بالاخره دو خواهر مارا روی دار سفارت امریکا کرد و آمد کابل و با لی مایه ترین کمونست مثل اتمر پیمان تسلیمی امظا کرد و در نهایت با ریگان ملاقات نکرد مگر حا لا با ملاقات نامزد سفیر دلش را تسلی میدهد شما بگویید این همان طفل لجوج نیست که سراغ نان باسی رفته است و یا شاید هم کفش دادشانی کارش را کرد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است