ده دلیل فراتر از روزمرگی ها برای حمایت از عبدالله
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۱۲    ۱۳۹۶/۶/۲۸ کد خبر: 138906 منبع: پرینت

چرا از دوکتور عبدالله حمایت سیاسی می نماییم : ده دلیل فراتر از روزمرگی ها.
در پاسخ به شماری از حامیان نا راض که محک و معیار حمایت شان داد و گرفت قدرت است که مشروع هم است و این یاداشت الزاما اعتراض بر آنها نیست.

اول : داکتر عبدالله در سال 2014 با درک خطر انقطاع و گسست شدید و واقعی در جامعه ، دسیسه بزرگ و سازمان یافته از طرف حکومت وقت و حجم توطیه فرا ملی ، فشار برشخص خود را تحمل کرد و کشور را از پرتگاه جنگ داخلی رهایی داد. صبر او برای بسیاری از طرفدارانش غیر قابل درک بود و حالا که از آن روز مدتی میگذرد حلقه های خون سرد (با مغز سرد) معقولیت این تصمیم را بیشتر درک میکنند. فرونشاندن تب کشمکش وجنگ داخلی به مهارت ویژه نیاز دارد.

دوم : طرح و امضای قرارداد حکومت وحدت ملی در عمل نشان داد که قسمت های زیادی از پیروزیی را که از داکتر عبدالله عبدالله گرفته بودند او بصورت غیر مستقیم و با اتکا به قوت مذاکره و دیپلوماسی دوباره بدست آورد. بهترین پیروزی آن است که بدون فیر وکشودن آتش بدست آید.

سوم : تمام خواست های استراتیژیک و عمده حوزه اصلاحات و همگرایی یا به زعم شماری حوزه مقاومت که عبارت اند از تعدیل قانونمند قانون اساسی ، اصلاحات سیستم انتخاباتی ، ایجاد شفافیت و نهادنیه سازی تعادل و موازنه در سیستم یک جانبه کنونی در موافقت نامه سیاسی درج وگنجانیده شده است که بازهم طرح و درج این نکات در موافقت نامه بدون دیدگاه و بصیرت داکتر عبدالله عبدالله امکان پذیر نمی بود. او میتوانست یک موافقت نامه خشک در محور تقسیم کرسی ها را امضا کند و به مسایل عمیق نپردازد کاری که هم به خودش سهل بود و هم جنجال های بعدی را در پی نمی داشت.

چهارم : شماری با ایراد بر عدم تطبیق موافقت نامه حکومت وحدت ملی دوکتور عبدالله عبدالله را متهم به نرمش و سازش غیر ضروری میکنند. خدمت این بخش از منتقدین باید گفت که در طول تاریخ طراحان استراتیژیک کمتر شاهد تطبیق طرح خود بوده اند و بیشتر از خود میراث فکری و راهکار مبارزاتی بجا گذاشته اند. موافقت نامه حکومت وحدت ملی دستاورد بزرگ است زیرا با اتکا بر اراده مردم که از مجرای مذاکره و دپلوماسی از آن نماینده گی و تمثیل شده است در عمل ساختار شخص محور و تک نهاد قدرت را به بصورت نرم و قانونمند به چالش کشیده و تقسیم کرده است. البته تطبیق آن بر میگردد به اینکه طرفین چه مقدار میخواهند بدعت های تاریخ را بشکنند و اینبار امضا کردن را برای بار اول در تاریخ معاصر کشور مفهوم ، محتوا ومشروعیت بدهند. عدم حرمت به تعهد و امضا هیچ گاه برای سیاست مداران داخل و بیرون قدرت اعتبار ملی ایجاد نمیکند و بر نمونه های عهد شکنی تاریخ می افزاید و در نتیجه تحکیم روند دولت ملت را ضعیف ساخته و عقب می اندازد.

پنجم : شماری بر تناقض در سیاست های دوکتور عبدالله عبدالله درمقاطع مختلف اشاره میکنند و او را به نداشتن ثبات در روش متهم می سازند. من خیلی با دید انتقادی به این مساله متوجه بوده ام. برای دوکتور عبدالله عبدالله نه تنها هدف بلکه وسیله نیز مهم و حتی مقدس بوده است. شماری از سیاست مداران برای رسیدن به هدف بزرگ متوسل به وسایل نا مشروع می شوند که نمونه های آن در زنده گی امروز ما کم نیستند. اما داکتر عبدالله عبدالله بخاطر مدیریت وضع و یا رسیده گی به احساسات طرفدارانش گاهی فرصتی را قربانی ساخته است ولی هدف را قربانی نساخته است. در میان " پس از مسعود " ها او یگانه کسی است که توانسته است احساسات طرفداران خویش را گرم نگهدارد ، روحیه دولتمداری و رفتار با وقار در داخل حکومت را پیشه کند و با درس عبرت از تاریخ روابط با دنیای بیرون را دست کم نگیرد . حوصله ای او در مدیریت لایه های مختلف از کسانیکه در محور ایتلاف اش گرد آمده اند حد اقل در میان قشر موجود بارز و یکتا است. حفظ متحدین داخلی یا حد اقل حراست از خواست های استراتیژیک آنها ، مدیریت احساسات و اباورزی از تند روی و در عین حال قرار داشتن در محراق دپلوماسی خارجی در تمام بگیر و بستان های مربوط به افغانستان کار ساده نیست.

ششم : تاخت و تاز بر نقطه برخاست و هویت تباری او کم نبوده است. اما در میان این همه کش وگیر تسلیم حلقه های کوچک نگر نشد و پاسخ داد که وقتی من فرزند همین سرزمین هستم ، وقتی افتخار جهاد و مقاومت را دارم مطرح سازی هر مسله دیگر انحراف در اهداف اساسی ماست. او مانند همه شخصیت های کلان تاریخ قسما قربانی تعبیر و تفسیر های ما است.

هفتم : رفتار شخصی او ابعاد تعجب آور وچند بعدی دارد که بر کرزما و جذابیت اش می افزاید. او سلیقه بلند ، تجمل با مفهوم ، خصلت شهری و سویه را دوست دارد اما وقتی با روستایی های کشور یکجا میشود از همه روستایی تر است و چنان در یک کاسه با سه نفر شوربا را یکجا میخورد که گویی نه از کابل است نه داکترطب . من یقین ندارم دست اندازی چند نفر در یک کاسه صحی باشد اما هیچگاهی بر فقر و ومحدودیت های فرهنگی روستاییان کشور به دیده حقارت ندیده و از آنها دوری نجسته است.

هشتم : شماری از سیاست مداران عادت به تند گویی تا مرز توهین ودشنام به حریف خود را دارند. ما میتوانیم دیگ سیاه را به رسم قدیم با ریگ بشقیم که نه دیگ پاک میشود و ساییده هم میشود و یا اینکه آنرا با مایع ظرف شویی پاک بسازیم. او حریف اش را نرم میکوبد که تاثیرش کلان تر است. استفاده از کلمات با وقار در انتقاد و کوبیدن حریف مهارت پسندیده ایست.

نهم : در بحران وارخطا نمیشود. در انفجار تاریخ ۳ جون ۲۰۱۷ هنگام ادای نماز جنازه شهید سالم ایزدیار صحنه را ترک نکرد. جنازه را تا لب گور همراهی کرد. تا آخر ایستاد. برایش گفتند که این دسیسه از طرف ارگ بود که تو را حذف کنند. خون سردی خود را حفظ کرد و در شام همان روز بر خلاف فضا و احساسات حاکم مسایل و مصالح بزرگتر را مدنظر گرفت وتاکید بر وحدت ملی و سلامت کل افغانستان کرد و گفت نباید شکار پیش قضاوت ها شویم. اگر او همصدا با احساست و انتقادات همان روزمیشد شاید بازهم وضعیت افغانستان دگرگون می شد که بهایش را مردم عام می پرداختند.

دهم : مشورت نیک و سالم را می پذیرد. گذشت میکند اما فراموش نه. گاهی که حافظه اش را به آزمایش گرفته ام دیده ام که برخورد نیک اش با کسی یا حلقه ای از روی گذشت و حوصله است نه از روی ضعف وکوتاهی در حافظه.

آخر اینکه می دانم شماری بر این نوشته من نیز انتقاد خواهند کرد وناسزا خواهند گفت. از دید مدیریتی ما ملت منفی نگر و نقیصه نگر هستیم. من هیچ شک ندارم که داکتر عبدالله عبدالله مانند هر انسان دیگر محدودیت ها و مشکلاتی را داشته باشد که هیچ انسان از آن عاری نیست. من نه در دولت استم و نه هم معاش بگیر. برای من تا دیروز داکتر صاحب عبدالله عبدالله همسنگر ارشدم بود که از دید رتبه و صلاحیت مافوق ما بود و امروز من حامی اش در سیاست و نقش اش در دولت استم. هیچ نوع خواهش شخصی و سازمانی از او نداشته ایم و نخواهیم داشت زیرا باور داریم که رسالت بزرگی را که ادا میکند به نفع همه ای ماست. در هنگام سفر به مزار یکی از همراهان از من پرسید اگر این طیاره سقوط کند چه خواهد شد. من گفتم که یک روز در تقویم سنبله اضافه خواهد شد و خواهند گفت روز شهادت دوکتور عبدالله عبدالله ویارانش. هرچند شوخی کردم ولی با خود فکر کردم خوب چه خوب است که عادت مثبت نگری در زندگی را ترویج دهیم.

امرالله صالح


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
داکتر عبدالله
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   11 - با اینکه هر روز دروطن جنگ است ده ها سرباز ومردم ملکی شهید میشوند پاکستان خاک مارا قدم بقدم تصرف میکند
فساد وتریاک بیشتر از زمان کرزی شده بیکاری را پرسان نکو ، بازهم داکتر صاحب عبدالله هر روز چاقتر میشود گوئی هیچ مشکلی در وطن نیست صرف دریشی است ومصطفی مستور

>>>   اقای صالح.
اینکه عبدالله قوم تاجیک را به پشتونها فروخت یک واقعیت است. اما خودتان که شریک معاملات اقتصادی سیاسی عبدالله هستید میتوانید از او دفاع کنید. اما شما مردم را فریب داده نمیتوانید. مردم امروز با گزشته کاملا متفاوت است.

>>>   Parwani
خدا کشته را قربانی حساب نکنید!
لطفا از قهرمان سازی های کاذب دست بکشید!
در طول و عرض ریاست اجرایه چیزی بنام پلان و برنامه ی استراتیژک وجود ندارد که حاصل آن دست اورد هایی شمرده شوند که منجر به حمایت کسی از عبدالله گردد.
واقعیت مسلم این است که در تیم اصلاحات و همگرایی نه دیروز قبل از امضا، این ظرفیت وجود داشت که اینده ی تفاهم نامه ی سیاسی را پیش بینی کند و نه هم طی دوسال ظرفیتی ایجاد شد که بتواند برای ریاست اجراییه خط مشی عملی ترسیم کند تا از بحران سر درگمی و بی برنامه گی خارج شود.
بعد از معلق ماندن تفاهم نامه ی سیاسی، ریاست اجراییه روزمره زده و تا امروز در خلای جدی برنامه و خط مشی روشن قرار دارد. این روزمره زدگی منحط ریاست اجراییه و انفغال داکتر عبدالله در راس، طی دونیم سال بیشتر از هر امری مشهود بوده که منجر به مقاطعه های سیاسی با تیم اصلاحات در سراسر کشور گردید.
عده ای در نقش دانای کل میخواهند مردم را اغفال کنند و ماهی مراد خودرا حاصل کنند. واضح ‌است که روی منافع خاص با داکتر عبدالله به توافق رسیده اند حالا برای روپوشی آن تفاهم، توجیه نامه های گمراه کننده می نویسند. قابل تاسف است که اگاهانه میخواهند بخاطر منافع شخصی خود باز هم مهره ی سوخته ای چون عبدالله عبدالله را زنده ساخته و بر شانه های مردم سوار کنند.
لطفا خودرا زیاد زحمت ندهید، مردم افغانستان شعور دارند و در حافظه ی تاریخی خود نقش مخرب و منفعل داکتر عبدالله را از بازی او با رای و اعتماد مردم در دو دور انتخابات، همدستی او در راستای تحمیل هویت قومی فاشیزم بر سایر اقوام در شناسنامه، خویش خوری و خواهرزاده کراسی، ندادن فرمان برای خاکسپاری امیر، تضعیف سیستماتیک ساختار های سیاسی مربوط حوزه مقاومت، غلجایی گرایی، عدم تطبیق مواد تفاهم نامه سیاسی، تقویت پنهانی برنامه های فاشیزم با سکوت های مرگ بار تا ناتوانی های سیاسی او و تفاهم او با ارگ برای قبول معاونیت در دور بعدی آگاهی دارد.

>>>   Faiq
فاشست قبيله اوغان سازي دارد و عبدالله موج سواري!
سند قوم‌گرایی اداره ‌ی امور و دست نا مرئي قصر سپيدار در آن..!!
عبدالله اگر ملائيكه هم در سياست شود، وي همان عبدالله عوام فريب، موج سوار، شكست خورده، متردد، بي برنامه، بادي گارد و هويت فروش است. كارهاي بزرگ را نبايد از آدم هاي بي هويت و كوچك
توقع داشت!

>>>   قين بخدا داشته باشيد كه من دوبار به عبدالله راي دادم، و خيلي هم طرف دارش بودم، باوجوديكه ميدانستم كه او اوغان است نه تاجيك، اما اين آدم در همين دو بار انتخابات ما را فريب داد و هيچ كاري نكرد، در انتخابات موقف رياست اجراييه را پذيرفت از رياست جمهوري گذشت من گفتم اين آدم اشتباه كرد، بعد از انتخابات همه كاري هاي اين آدم را كه ديدم در رياست اجراييه اين آدم هيچ كاري كرده نتوانست و نخواست بكند، در قسمت كميشنرهاي انتخابات هيج كاري نكرد، در قسمت تامين امنيت وضعيت بدتر شده رفت، اين آدم هيچ چيز نتوانست بكند، برعكس پتلون پوشيد و چكر زد، در قسمت توضع شناسنامه هم هيچ كاري نتوانست، همراه با ارگ پشتونهاي خود شد، در به خاك سپاري امير صاحب هم فكر اوغانهاي خود شد، از دادن فرمان علني سربازد، از تغير قانون اساسي هيج خبري نيست، از اميد برگزاري يك انتخابات شفاف در آيند هيچ خبري نيست، از ديگر سو برادرن پنجشير ما را در مقابل ديگر تاجيك ها هر روز تحريك ميكند و نشان ميدهد كه من از پنجشير هستم، و به مردم پنجشير دشمن تراشي ميكند و هر كس را ميگويد كه دشمن شما است هر كس سر بالا ميكند او ميگويد اين بر ضد مردم پنجشير است، يك تعداد اين مردم هم از ناداني فكر ميكنند او راست ميگويد بر تبل دشمني با ديگر مردم تاجيك ميكوبند، اينها همه شان نتيجه كار اين عبدالله اوغان بچه است، وقتي اين همه گپ را كنار هم ميگذارم ميگويم كه خر اگر باشم پس از اين بگويم عبدالله كاري ميكند يا اميد برايش داشتم.
من به يقين ميگويم براي تان كه او منافع مردم افغانستان بويژه تاجيك ها را اصلن در نظر ندارد، دليلش هم بي وجداني خودش و تاجيك نبودنش است، هر كسي بگويد عبدالله كاري كرده يا ميكند، به خود نيشخند ميزند، احمق است و بس.

>>>   Mlat
ﺧﻮﺏ ﺑﺮاﺩﺭاﻥ اﻳﻦ ﭼﻪ ﺣﺎﻝ اﺳﺖ ﺩﺭﻳﻦ ﻭﻃﻦ .ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺳﻲ ﻣﻠﻴﻮﻥ ﻣﺮﺩﻣﻲ ﻛﻲ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻧﺎﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪاﻳﻦ ﺟﻨﮓ ﺭا ﻫﻢ ﭘﺸﺘﻮﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺭاﻩ اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺑﻨﺎﻡ ﻃﺎﻟﺐ ﻭﺑﻬﺎﻧﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺭا ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ.
ﻭﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﭘﺸﺘﻮﻧﻬﺎ ﺩﺫﺩﻱ
ﺗﻌﺴﺐ. ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻗﺮاﺭ د ﻫﺎﻱ ﻣﻠﻴﻮﻥ ﺩاﻟﺮﻱ ﺑﻪ ﭘﺸﺘﻮﻧﻬﺎ و اﻗﻮاﻡ ﺧﻮﺩ
ﺧﻼﺻﻪ ﺩﺭﻳﻦ ﻭﻃﻦ اﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻴﺪاﻧﺶ ﻭﺣﺸﺖ ﺭا اﻧﺪاﺧﺘﻪ اﻧﺪ.ﻭﺑﻼﺧﺮﻩ ﺭاﻩ ﺣﻞ اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺭا ﺷﻤﺎ ﺩﺭﭼﻪﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﺪ ﺑﻨﺪﻩ ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ ﻛﻲ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻓﺪﺭاﻟﻲ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭاﻩ ﺣﻞ اﻳﻦ ﻣﻌﻀﻠﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮﺩ.

>>>   اشرپ غنی بابایشان فرموده:
هیچ اوغان از اوغان دیگر برتر نیست لیکن هر اوغان از غیر اوغان برتر است !
جهالت فاشیزم در اوج خود !

>>>   Parwani
اسناد مکانیزم نهادینه سازی برتری طلبی قومی و تسخیز ساختار های قدرت

>>>   صبور رحیل در تویتر خود نوشته:
"لو رفتن سند قوم گرایی در صفحه تلگرام ارگ، تنها نمایه ی کوچکی از کوه یخی بزرگ قوم گرایی در حکومت کابل است"

بقیه حصص آن کوه بزرگ توطئه علیه سایر اقوام و برتری طلبی در لای شعار های "هیچ افغان از افغان دیگری کم نیست" پنهان مانده.
برملا شدن بقیه حصص آن واضح می سازد که با چه میکانیزم های دیگری و در کدام سطوح، تیم فاشیت ارگ در صدد تحقق برنامه های فاشیستی خویش است.

>>>   درین ملک عجیب مردمانی وجود دارد اگر اهسته رفتار کنی میگویند دبه خایه است و اگر تیز تر رفتار کنی میگیند گام کشاد است پس انسان حیران میماند که بکدام طرز رفتار کنی که طرف قبول همه باشد فحش دادن و ناسزا گفتن برای بعضی ها افتخار و عادت است .

>>>   فکر نمی کنم این بیان از امرالله خان باشد روحیه ای پنجشیری گری ایجاب میکند که او خودرا از عبدالله برتر ومستحق تر میداند وباز امرالله خان نیک میداند که به هیچ صورت نه جنگی در کار بود ونه هم خون ریزی صورت میگرفت از مبرکه ای BM 52همه رعیت وتابع وصد درصد فرمانبردار ومطیع میباشیم دیگر امکان در گیری منتفی میباشد همچنان جناب عبدالله جزءی از برنامه وشامل دسیسه ای اشغال است او را ملت تیاورده دیگران رویکار نموده ازان استفاده ای ابزاری مینمایند مخالفت ها واظهارات اختلافات سلیقوی تمثیل بیش نیست درهمه جا انتحاری پیروز عمل مینماید ولی عبدالله خان را نمیتواند درست هدف بگیرد به این ترفند ها کدامین عقل قانع میگردد وباز به تعقیب حمله ای انتحاری موصوف به کانتی ننتال جهت ادای سخن رانی می رود وبا خاطر ارام کمپاین خودرا به پیش میبرد!!! ودر اینده نیز کسانی را که می اورند عین همان برنامه وتوطیه و.پروگرام است در نظام استخباراتی هیچ کسی اراده واختیار ندارد وبه کسی اجازه نمیدهند مانند کرزی طمطراق نماید از فیض وبرکت چند دوره اشغال وسلطه ای اجانب همین قدر میدانیم که درینجا دموکراسی وانتخابات واپوزیسیون معنی ندارد مگر این که اجنت ها یکی دیگری را نشناسند وهریکی خودرا مقرب درگاه بدانند
تبنگ چی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است