افغانستان با پاکستان در مشکلات جدی مرزی است
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۱۹    ۱۳۹۶/۶/۲۷ کد خبر: 138855 منبع: پرینت

اینکه ما اعلام می کنیم که ما مشکلی با پاکستان نداریم و پاکستان بعضا اعلام می کند که ما مشکلی با افغانستان نداریم این واقعیت ندارد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، سید جواد حسینی سخنگوی جبهه ملی نوین افغانستان در برنامه «نگرش» گفت: اینکه ما اعلام می کنیم که ما مشکلی با پاکستان نداریم و پاکستان بعضا اعلام می کند که ما مشکلی با افغانستان نداریم این واقعیت ندارد. بلکه ما با پاکستان مشکلات جدی داریم. هرازچندگاهی سران افغانستان پیوسته روی مساله خط دیورند اظهار نظر کرده اند و گفته اند که ما این خط را قبول نداریم که این یک مساله کلان است. اینکه افغانستان با پاکستان مشکل مرزی دارد امری بدیهی است.

وی افزود: البته از نظر تاریخی اگر نگاهی بیندازیم می بینیم که افغانستان زبان چندان گویایی در بین این مساله نداشته است. اما از نظر ملی افغانستان می تواند یک بحث بسیار کلان و حیاتی برای افغانستان باشد. اما از نظر حقوقی افغانستان ادعا دارد. با وجودیکه بارها و بارها حکومت افغانستان این مساله را عنوان کرده اما در دنیا یک کشور تابحال پیدا نشده است که از افغانستان حمایت کند. اما از لحاظ ملی برای ما مهم است.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پاکستان
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   نه یک مشکل که مشکل ها

>>>   آنچه در مورد «مرز دیورند» می توان گفت!
حاکمان کشور ما پس از ایجاد پاکستان در ۱۹۴۷ مرز های شرقی و جنوبی را به نام «خط دیورند» نامیده، به بهانه های گوناگون (تحمیلی بودن، صد ساله بودن، عدم پرسش از مردم، عدم توافق مردم و...)، آنرا بی اعتبار دانسته و ادعای ارضی بر نیم خاک پاکستان دارند...
این ادعا در حالیکه بر هیچ بنیاد تاریخی - حقوقی استوار نیست، اساس آنرا زورگویی، برتری خواهی و مصرف داخلی به خاطر ادامه حاکمیت قومی می سازد و بس. زیرا:
* اگر سخن بر سر عدم استقلال امیر عبدالرحمن و امیر حبیب الله است؛ این مرز ها را پس از آنها، شاهان مستقل ایشان یعنی امیرامان الله در معاهدات ۱۹۱۹ و ۱۹۲۱ و بعد نادر شاه در ۱۹۳۰ امضا کرده و به رسمیت شناخته اند!
* اگر سخن بر سر مرز های تحمیلی توسط شخصی به نام «دیورند» است، مرز های بدخشان نیز توسط همین شخص یکجا با مرز های جنوب در یک روز امضا شده است؛ چرا مرز های بدخشان تحمیلی و بی اعتبار خوانده نمی شود؟
* اگر سخن بر سر امضای معاهده با هند برتانوی است که پس از ایجاد کشور پاکستان مدار اعتبار نیست، چرا مرز های شمال (که هند برتانوی با روسیه امضا کرده) پس از ایجاد کشور های تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان بی اعتبار نیست؟
* اگر سخن بر سر خاک های از دست رفته یا ملکیت حاکمان قبلی افغان هاست، چرا فقط نیم پاکستان (تا دریای سند) ادعا می شود، در حالیکه افغان ها روزی در اصفهان و دهلی نیز حاکم بوده اند؟
* اگر سخن بر سر عبور مرز ها از میان اقوام و قبایل افغان در جنوب است، مرز های شمال نیز از قلب اقوام عمدتا تاجیک، ازبیک و ترکمن عبور کرده است. این دلسوزی چرا در مرز های شمال دیده نمی شود؟
* اگر سخن بر سر یکجا شدن اقوام و قبایل هم زبان است، چرا افغان های پاکستان خواهان الحاق افغان های افغانستان با پاکستان نباشند (چون هم اکثریت اند و هم به مراتب پیشرفته تر)؟ اگر همین ادعا های یکجا شدن اقوام هم زبان از جانب تاجیک ها، ازبیک ها و ترکمن ها در شمال مطرح شود، چه برچسب های زده می شود؟
* اگر سخن بر سر فیصله ۱۹۴۹ در مورد لغو معاهدات و مرز های تعین و امضا شده با انگلیس هاست، چرا تنها مرز جنوب مطرح بوده و حرفی بر سر مرز های در شمال، غرب و شرق کشور نیست که انگلیس ها آنرا تعین و امضا کرده اند؟
* اگر سخن بر سر حقوق مردمان باشنده ای مرز ها در تعین مرز هاست، چرا چنین حقی را برای مردمان مرز های دیگر قایل نمی شوند؟
* اگر سخن بر سر عدم پذیرش این مرز ها از طرف «مردمان» باشنده مرز هاست، مرز های دیگر را کدام «مردم» پذیرفته اند؟
* اگر مرز های دیورند را که حد اقل چهار امیر و شاه این کشور امضا کرده، نپذیریم؛ چرا مرز های شمال را که حتی یک حاکم این کشور امضا نکرده، بپذیریم؟
پاسخ پرسش های فوق معلوم است: زور، منطق ندارد!
چون ما در کشوری زندگی می کنیم که «یک بام و چند هوا» دارد... و راه علاج آن هم جز «زور» نمی تواند چیز دیگری باشد؛ و با کمال تاسف، تجربه زندگی نشان می دهد که قبیله به هیچ چیز دیگری جز زور، تمکین نمی کند...
برو قوی شو... که در نظام طبیعت، ضعیف پامال است!
ayar

>>>   Latifi
برادر پشتونم از رهبرانت بپرس که چرا در 200 سال حاکمیت مکتب،پوهنتون، سرک، کلینیک، خط ٱهن، بند برق و معادن رااستخراج نکردند؟چراطفل معصوم پشتون خارباشد؟

>>>   Salim
یک پرسش ساده...
در کشوری که تنها به نام یک قوم یک وزارتخانه باشد و فرهنگ قومی و قبیلوی سده های پیشین را ترویج کند، از وفاق ملی بحث کردند تا چه پیمانه واقع بینانه خواهد بود؟
پ ن: این وزارتخانه یعنی وزارت سرحدات اقوام و قبایل نخست از طرف داود خان در تشکیل یک ریاست بود ولی بعد ها به وزارت ارتقا یافت. قسمت زیاد از بودیجه ملی به این وزارت تخصیص داده میشود.
تمام کارکرد های این وزارت مجهول بوده و تنها به نفع یک قوم خاص پیش میرود. حتا اسناد و مدارک زیاد وجود دارد که نشان دهنده ترویج خشونت و راه اندازی پروژه های جاسوسی و ناامن سازی پاکستان میباشد.
در ضمن این وزارت خطری بزرگ برای حاکمیت ملی و تمامیت ارضی پاکستان میباشد و مداخلات پاکستان در افغانستان را این وزارت مشروعیت میبخشد.
این وزارتخانه این مرکز فساد و جاسوسی باید هرچه زودتر ملغی قرار گیرد.

>>>   که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها !!!
حافظ این شعر را در وصف پشتون و پشتونوال و عشق و علاقه پشاتین دوطرف دیورند نوشته است


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است