تاریخ انتشار: ۱۲:۳۵ ۱۳۹۶/۶/۲۷ | کد خبر: 138849 | منبع: | پرینت |
مصطفی رفیع، مهندس برق و اهل افغانستان، با کار برای ارتش آمریکا در افغانستان، زندگی خود را به خطر انداخت. از آنجایی که او با تهدیدِ جدی از سوی طالبان مواجه بود، او و خانوادهاش در ماه جون ۲۰۱۵ با ویزای مهاجرتی به ساکرامانتو در مرکز کالیفرنیا نقل مکان کردند.
بیست روز بعد از رسیدن به آمریکا، او مرده بود.
مصطفی در حالیکه با پسر هفت سالهاش، عمر، در خارج از آپارتمان مخروبهاش دوچرخه سواری میکرد، موتری به او زد و او را کشت. همسرش ملالی، که نه زبان انگلیسی بلد بود و نه از رانندگی چیزی میفهمید، بعد از مرگِ شوهرش سرپرست سه طفل یتیم شد؛ به شمول عمر که در اثر تصادف، شدیدا مجروح شده بود.
داستانِ مصیبتی که بر سر آنها وارد آمده بود و روزِ خاکسپاری، توسط روزنامه محلی “ساکرامانتو بی” به همراه تصویرِ عاطفییی که توسط عکاس پال کیتاگاکی جونیور برداشته شده بود؛ تحت پوشش قرار گرفت. بعد از آن، این داستان ممکن بود خیلی زود از حافظهی عموم پاک شود، اما رِنه بایِرکه همسر پال کیتاگاکی است توسط آن عکس وادار شد که بیشتر در بارهی داستانِ مرگ مصطفی بپردازد. نتایج کارِ وی این هفته در جشنواره عکس “ویزا پورتال تصویر” در پرپینیان فرانسه به نمایش گذاشته شده است.
خانم بایِربا تماس گرفتن به بیمارستان های محل و بعد از چند هفته، به خانم رفیع و شفاخانه مورد نظر برای ثبت داستان آنها دسترسی یافت. خانم بایِر در جامعه افغانی بوده و این را میدانسته که خیلی از افغانهایی که بخاطر کار با خارجیها زندگی خود را در معرض خطر قرار داده بودند، به ساکرامانتو منتقل شده و در مجتمعهای مسکونی، که سازمانهای اسکانِ مجدد برای آنها در نظر گرفته با فقر و خشونت دست و پنجه نرم میکنند. خانم بایِرمیگوید: “بعضی از آنها از شدت ناامیدی، خودکشی را تنها راه آرام شدن میدانسته اند”. او میگوید: “این وضعیت در آمریکا غیر قابل قبول است”.
خانوادههایی را که او و گزارشگرانش استفان مگگنینی دنبال کردهاند، با استرس ناشی از فشار روحی، تفاوتهای فرهنگی و موانع زبانی دست و پنجه نرم میکردهاند. سازمانهای اسکان مجدد تنها برای سه ماه از سوی دولت آمریکا برای حمایت از افغانها بودجه دریافت میکنند و پس از آن افغانها باید خود امور زندگی شان را بدست بگیرند. خانم بایِرمیگوید که افغانهای که زندگی خود را با کار برای دولت آمریکا به خطر انداختهاند، حالا گرفتار یک سیستم پشتیبانی شکسته شدهاند.
خانم بایِرمیگوید: “آنها مهندس، معمار، معلم و داکتر اند. با چمدانی پر از اعتبار و دیپلم به آمریکا آمدهاند اما در اینجا، همهیی آن اعتبار و دیپلم به “هیچ” ترجمه شده اند”. آنها با تقریبا کمترین دستمزد، به عنوان نگهبان، قصاب یا هم معمولا در شیفت شب یک تعمیرگاه آیفون در شاخهیی از فروشگاههای اپل کار میکنند. بسیاری از سوژههای خانم بایِردر مجتمعهای مسکونی سوسک زده و کهنه در محلههای خطرناک زندگی میکنند.
نیویورکتایمز/جیمز استرین
ترجمه: جلیل پژواک
>>> کسانیکه دنیارا بر آخرت ترجیح میدهند با همچنین سرنوشت مبتلا خواهند شد. فکر میکنند که اینجا شاید طالب از آنها سر ببرد، ولی ناخبر ازینکه فرشته مرگ آنجا دنبالش نموده و روحش را میگیرد. بناءً به برادرانیکه میدانند و درک میتوانند توصیه میکنم تا بیشتر ازین به چاپلوسی امریکایی ها فریب نخورند.
>>> سیستم دولت امریکا حتی به عساکر خود که از جنگ باز می گردند و معلول شده اند، کمک متداوم نمی کند، چه رسد به چند تا جاسوس که به نام ترجمان با آنها کار کرده است.
کسی که با شیطان پیمان می بندد، از عاقبت آن هم آگاه ست. دلم فقط برای فرزندان این افراد خون می شود که بی گناه هستند.
>>> افغانهاي عزيز، هيچ وقت در فكر رفتن و زنده گي كردن در هيچ كشور خارجي و خصوصاً غير اسلامي نشويد، در آخر همه چيز را از دست ميدهيد، با وجود قبول زحمات و مشكلات مادي و معنوي بمجرد بالغ شدن اولاد تان درك ميكنيد كه اي كاش در افغانستان از فقر مي مرديم و خو خارج نميرفتيم، اولاد تان را از دست ميدهيد، حتي بعضاً شريك زنده گي هم با شما نميماند، عذاب وجدان حتي صحت إنسان را هم از بين ميرود، و در اخير ميدانيد كه چرا غربي ها اولاد نميآرند، و خوش دارند بجاي اولاد سگ و يا پشكي را نگهدارند كه با آنها درد دل نمايند. اگر باور نداريد از مهاجرين قديمي خارجي پرسان نمائيد.
خداوند همه را در افغانستان آرام و آباد داشته باشد.
مهاجرقديم غرب تباه شده
>>> هیچ کسی ازاجل ورسیدن مرگ شان اطلاع ندارد، پس تا انسان زنده است باید امید داشته باشد. مهاجرت ازکشورمان به سایرکشورها یکی ازراههای بهترشدن وضعیت زندگی وفرار از زیر تیغ طالبان وداعش است. باید برای زندگی خود با عقل وتدبیر پیش رفت که درپیش گرفتن راه مهاجرت یکی ازبهترین گزینه ها ازنظرعقل سلیم میباشد.
حادثه ی تصادفی که برای ایشان اتفاق افتاده صرفا یک اتفاق است که ممکن است برای بسیاری ار افراد خود آمریکانیز واقع شود، آنوقت چه کسی مقصراست؟ اگر برای ایشان همین اتفاق درافغانستان واقع میشد، چه کسی بعد ازآن خدابیامرز ازخانواده اش حمایت میکرد؟ همه وهمه تنها بدبختی های اطفال شانرا نظاره بودند وبس، اتفاقا این وضعیت بدتر ودرد آورتر از وضعیت شان درآمریکابود.
شاید درآمریکا کدام مۇسسه خیریه کمک شان کنند، ولی اگر درافغانستان این اتفاق میافتاد، کدام موسسه اوراحمایت میکرد؟ واگر هم حمایت میکرد بدست اطفال شان نرسیده ودر راه حیف ومیل میشد، چنانچه که ازسالها قبل این رویه وجود داشته ودارد.
جاغوری
>>> Latifi
برادر پشتونم از رهبرانت بپرس که چرا در 200 سال حاکمیت مکتب،پوهنتون، سرک، کلینیک، خط ٱهن، بند برق و معادن رااستخراج نکردند؟چراطفل معصوم پشتون خارباشد؟
>>> غرب اگر برای مردم خودش خوب است برای شرقی این است که اولددت را کلان کنی و با دو دست برایشان بدهی و فراموش کن که زمانی اولاد داشتی مسلمانی را خو بگذار .
شاهد
>>> خوب بودن وانسان وانسانی زندگی کردن هیچ مرزی ندارد، دین اسلام وقوانین آن برخاسته ازفطرت ونهاد پاک آدمی است، ودر این حس درونی، تمام بشر مشترک است، مثلا، راستی خوب است، دروغ بداست، امانت داری خوب وخیانت بد، عدالت خوب، ظلم بد، احترام خوب وبی احترامی بد، علم خوب وجهل بد، تبعیض بد، مساوات خوب، ادب خوب وبی ادبی بد است. صدها موارد دیگری از ارزشها وضدارزشها که منحصربه اسلام نبوده وآنها میان تمام انسانهای دنیا مشترک است.
حال اگردر غرب زندگی کنی این ارزشهای انسانی به مراتب بیشترازکشورهای اسلامی ازجمله افغانستان عمل میشود. اگر درکشورما سنگ ارزشهای اسلامی را به سینه میزنیم، چقدر به آن پابند هستیم؟ قضاوت کنید. همین ارزشهای مشترک درغرب نود فیصد عمل میشود، اگردرغرب مهروعطوفت اسلامی وجود ندارد اماعطوفت انسانی وجود دارد، دلیلش واضح است، چونکه کمکهای انسانی کشورهای غیراسلامی برای افغانستان بیشتراست؟ یاکمکهای کشورهای اسلامی؟
کشورهای غربی بدون چشم داشت وبدون اینکه مارا به مسیحیت یا یهودیت یا بودائیت دعوت کند تنها برای نجات ماکمک میکنند. اما کشورهای اسلامی کمک میکنند که ما همدیگررا نابود کنیم.
جاغوری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است