گره مخالفت ها درون افغانستان است
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۱۵    ۱۳۹۶/۶/۲۰ کد خبر: 138501 منبع: پرینت

جنگ افغانستان ریشه داخلی دارد و راه حل نظامی به پایان این بحران کمک نمی کند.

زبیرمحمد حیات رییس کمیته مشترک ستاد ارتش پاکستان می گوید که راه حل جنگ افغانستان در این کشور وجود دارد و ادامه جنگ و طرح فرمول ها برای حل این معضل در بیرون این کشور سودی ندارد.

حیات گفته است که واقعیت امر این است که باید گره مخالفت ها در درون افغانستان گشوده شود و این بحران از داخل این کشور مدیریت شود هیچ کس نمی تواند بخاطر ناکامی در تلاش های مشترک کدام شخص، بنیاد یا کشوری را ملامت کند.

معاون سخنگوی وزارت دفاع ملی در واکنش به اظهارات رییس کمیته مشترک ستاد ارتش پاکستان بیان می کند که منکر شدن از جانب پاکستان امری طبیعی است اما امروز تمام دنیا می فهمد که مراکز تولید و تمویل و تجهیز هراس افکنان در خاک این کشور است.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
زبیرحیات
جنگ افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   هیچ شکی در نقش آمریکا و امپریالیسم در نابسامانی جهانی و نیز افغانستان نمی باشد ولی تمام مصائب را به موجود خارجی نسبت دادن و ندیدن ضعف ها و کاستی ها و پارامترهای دیگر در سقوط همه جانبه ی یک کشور راه چاره ی منطقی برای آزادی و استقلال و آبادانی آن کشور نمی باشد. تا زمانی که خود افغان ها به یک خرد جمعی، همبستگی و اتحاد ملی نرسند و دست از اختلافها و کینه های قومی و مذهبی و فرقه ای برندارند با رفتن آمریکا از افغانستان هم معلوم نیست وضعیت مناسب تری پیش آید. متاسفانه منافع شخصی و فقط به فکر جیب و کلاه خود بودن در بین مردم افغانستان حرف اول را می زند و منافع ملی و جمعی هیچ به حساب نمی آید. چندین و چند سال است که افغان ها فقط راه مهاجرت و ترک وطن را پیش گرفته اند و بجای حرگت جمعی برای مقاومت و مبارزه برای آزادی و استقلال و برپایی حکومتی ملی فقط در فکر خلاصی خود از شرایط موجود و مسئولیت پذیری بوده اند. نقش سازمانهای سیاسی و اجتماعی در این چندین دهه برای آموزش و سازماندهی مردمی و از بین بردن اختلافات و کینه های قومی و مذهبی چه بوده؟ مهاجران افغان چه راه حل و کمکی برای هموطنان داخل افغانستان داشته اند؟ این همه جوان یعنی آینده سازان کشور و مبارزان آینده کشور چرا کشورشان را ترگ می کنند و چرا تحت آموزش سیاسی و سازماندهی برای مقاومت و مبارزه قرار نمی گیرند؟ متاسفانه افغانها در بین ملیت های دیگر کمترین سعی و کوشش را در مبارزه برای ساختن میهن خویش داشته اند و فقط به مهاجرت به عنوان ساده ترین راه و شخصی ترین راه چاره روی آورده اند. مردم و جوانان در ویتنام، آمریکای لاتین ، ایران و عراق و سوریه و دیگر جاها قبل از اینکه به فکر فرار و پناهندگی بوده باشند مبارزه کرده اند و هزاران اعدامی و قربانی و زندانی برای بهبود زندگی ملی خود داده اند و وقتی فقط پای مرگ و زندگی در میان بوده از کشور خارج شده اند و در مهاجرت هم در فکر پیشبرد و بهبود وضعیت گشور خود بوده اند. همین نمونه ی اخیر در کوبانی سوریه که زن و مرد و جوانان با کمترین سلاح اما با اراده و همبستگی و مسئولیت جمعی با داعش جنگیدند و پیروز شدند. این مسئولیت جمعی متاسفانه در بین افغانها کم وجود دارد و آنها تنها منتظرند کسان دیگری برای آنان کاری بکنند و یا در کشورهای دیگر جا بگیرند. با این خروج گسترده ی جوانان از افغانستان که مورد نظر داعش و طالبان و امپریالیسم است باید منتظر وضعیت وخیم تر افغانستان با توجه به کمبود نیروی آینده کار و مقاومت و مبارزه بود……….

>>>   Aziz Arianfar
نمایش مسخره انتخابات بار دیگر به صحنه تئاتر سیاسی مملکت خدا داد می آید:
چنین بر می آید که کارزار انتخابات ریاست جمهوری از همین اکنون کلید خورده است. می توان گمان زد که در کل چند اردوگاه در برابر هم آرایش خواهند یافت:
1. شخص اشرف غنی احمدزی تمایل دارد با حمایت خلیلزاد بار دوم نامزد شود و برای یک دوره دیگر رییس جمهور بماند. انتظار می رود در دوره آینده در صورت پیروزی، کرسی ریاست اجرایی را از میان برده، به جای آن یک کرسی معاونیت سوم برای ازبیک ها و تورکی زبانان ایجاد نماید. روشن است برای کرسی معاونت اول یک تاجیک را نامزد خواهد کرد. معاون دوم از تیم خلیلی و به گمان غالب آقای دانش خواهد ماند. در اردوگاه اشرف غنی، اتمر نیز مایل به مطرح کردن خود است. و این در صورتی خواهد بود که هرگاه وضعیت صحی اشرف غنی دیگر اجازه دوام کار را ندهد. نشانه هایی دیده می شود که اشرف غنی از همین اکنون در پس پرده تماس هایی را با نمایندگان ائتلاف دوستم، محقق و عطا آغاز کرده باشد. اعلام آمادگی وی در راه اندازی گفتگوهای همه جانبه با پاکستان هم در همین راستا است. احتمالا امتیازاتی به پاکستان خواهد داد و وعده و وعید هم بسیار خواهد کرد.
2. احتمالا داکتر عبدالله نیز مایل است بار دیگر خود را در انتخابات مطرح کند. اما روشن نیست که تا چه اندازه خواهد توانست حمایت جمعیت و شورای نظار را به سوی خود جلب کند. در صورت کنار آمدن با اشرف غنی احمدزی، به گمان غالب، همانا او معاون اول خواهد بود. نشانه هایی از نزدیکی میان اشرف غنی و داکتر عبدالله در این اواخر به مشاهده می رسد که این گمان را تقویت می کند.
3. کرزی بی چون و چرا یکی دیگر از مدعیان کرسی ریاست جمهوری است. اما چون خودش دیگر شانس ندارد، به گمان بسیار حکمت خلیل، برادر زاده خود را به نمایندگی از خود نامزد خواهد کرد. کرزی از همین اکنون تماس هایی را با نمایندگان شمالیان آغاز کرده است و می خواهد یکی از رهبران شمال، به گمان غالب احمد ضیا مسعود را به عنوان معاون اول خود داشته باشد. رفتن او به خانه احمد ولی مسعود را می توان در همین راستا ارزیابی کرد.
4. آن چه مربوط به جمعیت می شود، تا کنون روشن نیست که چه کسی را نامزد خواهند کرد. اما چند کاندید احتمالی دارند: عطا محمد نور، احمد ضیا مسعود، قانونی و صلاح الدین ربانی. شاید کسی را نامزد کنند . اما در دوره دوم احتمال پیوستن نامزد جمعیت به یکی از دو تیم بسیار بالا است.
گمان غالب این است که مبارزه اصلی میان تیم اشرف غنی و تیم کرزی خواهد بود. سایرین تا لحظات آخر منتظر می مانند تا به گونه نهایی متیقن شوند که کاخ سفید چه کسی را به عنوان رییس جمهور آینده برگزیده است. آن گاه در دقیقه نود به وی خواهند پیوست. اما تا واپسین دم مانور خواهند کرد تا امتیازات بیشتر مادی و مالی به دوست بیاورند. به ویژه دوستم در این بازی زرنگ تر و کهنه کار تر از هرکس دیگری است و در گرفتن امتیازات مالی بیش از دیگران مهارت دارد.
بی چون و چرا انتخابات با چانه زنی های بسیار و داد و ستدها و معاملات فراوان به همراه خواهد بود و باز هم ماه ها به بهانه های گوناگون به تعویق خواهد افتاد و چند ماه را بررسی نتایج آن در بر خواهد گرفت تا یک نتیجه نیمبد به دست آید. صد در صد انتخابات باز هم با تخلفات و تقلبات گسترده به همراه خواهد بود. از همین اکنون اکنون اشرف غنی برنامه تغییر و تبدیل ولسوال ها و علاقه داران را در سرتاسر کشور روی میز دارد.
ناگفته پیداست که چند تاجر و روسپی سیاسی دیگر هم دکان های خود را برای امتیاز گیری و انجام معاملات پرسود باز خواهند کرد. اما در دقایق آخر به یکی از تیم ها خواهند پیوست.
از پیش روشن است که هزینه انتخابات را هم شیوخ مرتجع عرب از منبع دالرهای بادآورده نفتی پرداخت خواهد کرد و خوان چرب و رنگینی گسترده خواهد شد.
روشن نیست که این بازی مسخره دموکراتیک و خندیدن به ریش مردم تا چند و تا کی ادامه خواهد یافت.
باور راسخ دارم تا همین قانون اساسی مسخره و همین ساختار نظام مسخره باشد، انتظار دیگری جز به پرده درآمدن یک نمایش مسخره دیگر به روی صحنه تئاتر مملکت خدا داد نباید داشت.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است