اشرف غنی و حنیف اتمر با مقرری های جدید، فراخوانی جنرال دوستم و آغاز گفتگو با عطا محمدنور و محمد محقق با پادرمیانی انورالحق احدی، معامله پشت پرده با جنبش روشنایی و نیز متقاعد کردن حامیان بین المللی، تصمیم گرفته اند، پست ریاست اجرایی را بر دارند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ ۱۳۹۶/۵/۸ | کد خبر: 136513 | منبع: | پرینت |
در این روز ها حرف های از محافل سیاسی در اینجا و آنجا به گوش می رسد که اشرف غنی و حنیف اتمر هردو با مقرر کردن چهره های سیاسی و فرهنگی گروه های مختلف سیاسی در حکومت، سر و صدایی مبنی بر فراخوانی جنرال دوستم و آغاز گفتگو با عطا محمدنور و حاجی محمد محقق با پادرمیانی انورالحق احدی، معامله پشت پرده باسران جنبش روشنایی، احزاب و نیرو های سیاسی و نیز متقاعد کردن حامیان بین المللی مبنی بر بی ثباتی کشور از دوسره بودن حکومت تصمیم گرفته اند، پست ریاست اجرایی را بر دارند.
گذشته از صدق و کذب این حرف ها ارگ، شورای امنیت ملی و رفتار شخص داکتر عبدالله مقدمات اسقاط طبعی ریاست اجرایی را فراهم کرده است. این مقدمات به صورت مختصر عبارتند از:
۱- معرفی نشدن اپوزیسیون درون حکومتی از سوی رییس اجرایی، که در ذات خود یک نیروی کلان حمایتی و دفعی درون ساختاری داکتر عبدالله برای اقدامات اجرایی وی در حکومت بود.
۲- آشکار شدن ناتوانی عبدالله برای مردم افغانستان و حامیان بیرونی نظام در پیوند به تطبیق خط به خط مواد توافقنامه حکومت وحدت ملی. این کار در نفس خود به حمایت وسیع او از سویی هوادارانش منتج می شد و مزید بر آن اعتبار بین المللی او را به عنوان برنده اصلی انتخابات بلند می برد.
۳- بی توجهی او درعدم اتخاذ یک برنامه کلان عملی با ساز و کارهای مشخص در نسبتی به تعدیل قانون اساسی و...که منجر به بی باوری و ناکارایی وی نزد احزاب، نیروهای سیاسی، تکنوکرات های غیر وابسته به احزاب و جریان های سیاسی و همه ی کسانی انجامید که به مشارکت در سیاست علاقمند بودند و در انتظار تعبیر رویای غیر متمرکز سازی نظام نشسته بودند.
۴- سکوت مرگ بار او در برابر اقدام گستاخانه غنی مبنی بر کنار بردن احمد ضیا مسعود نماینده حکومت ایتلافی وطندار و برادر قهرمان ملی که این آقا با استفاده از محبوبیت او به اینجا رسیده است، بیش از هر زمان دیگر خشم نخبه ها و توده ها را بر انگیخت که تبعات آن بر کسی پوشیده نیست.
۵- سکوت طرفدارانه وی نسبت به قضیه جنرال دوستم که متحد روزهای دشوار واز سنگر داران ضد... است، که خشم حامیان انتخاباتی ترک تبار عبدالله را درپی داشت. هرچند که آنها از نظر سیاسی مخالف دوستم هستند.
۶- مقرر نمودن آدم های بیکاره به حیث مشاور، سپردن پنج پست به یک نفر... و عدم توجه به کدر های جوان و نیمه جوانی که از بیکاری رنج می برند.
۷- رفتار زشت سکرتر های متملق و مردم نشناس و بی ادبش با مردم که از خود و بیگانه را فرق نمی کنند، مردم را از داکتر آزرده خاطر ساخته است.
۸- گماشتن افراد ضعیف و بلی گوی در نهاد های امنیتی که به تأمین امنیت یک جنازه قادر نیستند و پشت کردن به چهره های شایسته و معروفی که صداقت، شجاعت و پشت کار شان شهره شهر است.
۹- بی پاسخ ماندن رییس جمهور در رابطه به بر کناری خواهر زاده اش« مستور »
۱۰- اجازه نیافتن موترهای حامل او به داخل ارگ از سویی نگهبانان رییس جمهور در روز جنازه سفیر... که شرم آور است.
۱۱- بی توجهی، چکر، مصروف شدن در کارهای بی ارزش، نداشتن دیدگاه روشن در قبال مسایل داخلی و خارجی و در نهایت کلی گویی و پیروی طابق النعل بالنعل از سیاست های غلط رییس جمهور و... به هر دلیلی داکتر عبدالله را از نظرها انداخته است.
به باور من داکتر صاحب عبدالله، حمایت بسترهای طبعی خود را در داخل کشور از دست داده است. اعتبار بین المللی عبدالله کمرنگ شده است. رییس جمهور و تیمش چهره دوم او را دیده اند دیگر از چهره سوم او هم نمی ترسند.
بعید نمی دانم که به اسقاط ریاست اجرایی اقدام نکنند.
رییس جمهور با رییس اجرایی همان بازی را انجام داده است که گرگ با آهو های سرخ و سفید و سیاه آن را انجام داده بود.
داکتر صاحب عبدالله اگر زود از راه نرسد، صدای مردم را نشنود و در برابر بی عدالتی های موجود موضع خود را برای مردم افغانستان با قاطعیت ابلاغ نکند باز همه شاهد خواهیم بود!
محمد مدقق
>>> جناب مدقق!
همه شان چهار تگ ها هستند و شما را بازی میدهند.شما فکر میکنید که این دشمنی ها و اپوزیسیون بودن ها راست است.
یک دوستم را گفته نمیتوانم،باقیمانده همه چهارتگ ها هستند و خود کوزه و خود کوزه گر و خود گل کوزه هستند.
>>> باور کنید اگر خراسان (افغانستان کنونی )در مدت300سال اخیردر دست مردمان اصلی خود یعنی تاجیک وهزاره وازبک بود اکنون از جاپان جلو تر بود .
ولی افسوس این کشور پر افتخار به دست قوم مهاجر پشتون افتاد و.....
طبعاً قوم مهاجر هیچ احساسی نسبت به کشوری که اورا پناه داده ندارد.اینها جز خیانت کاری دیگر برای این وطن نکردند.
>>> «به عموم وزارتها و ریاستهای محترم مستقل جمهوری اسلامی افغانستان!
چنانچه بعضاً به ملاحظه میرسد، در مراسلات رسمی لقب مقام عالی ریاست اجرائیه به گونههای مختلف نگارش یافته است. القاب دقیق جلالتمآب شان به لسانهای دری، پشتو و انگلیسی حسب ذیل به توجه رسانیده میشده و تقاضا به عمل میآید تا القاب مذکور را حین ارسال مراسلات مد نظر داشته ممنون سازند: جلالتمآب محترم دکتور عبدالله عبدالله
رئیس اجرائیه جمهوری اسلامی افغانستان
جلالتمآب دډاکتر عبدالله عبدالله
د افغانستان د اسلامی جمهوریت اجرائیه رئیس
با در نظرداشت مراتب بالا، از وزارت جلیله امور خارجه تقاضا به عمل میآید تا ضمن ارسال یادداشت/ نامه متحدالمال به عموم سفارتهای خارجی، دفاتر سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی مقیم کابل و نمایندگیهای سیاسی – قونسلی ج.ا.ا مقیم خارج، القاب دقیق جلالتمآب رئیس اجرائیه ج.ا.ا را به توجه ایشان رسانیده ممنون سازند.....»
تنها با در نظرداشت همین یک مورد میتوان فهمید که چرا با گذشت صد سال امروز هم امانالله خان در قلب و ذهن مردم افغانستان جا دارد. او نه به شهرت بل بخاطر ترقی و پیشرفت افغانستان فکر میکرد؛ او دریشیهای ۴۰۰۰ دالری نمیپوشید بلکه از تکه وطنی لباس جور میکرد و اطرافیانش را نیز تشویق میکرد که از محصولات وطنی کار گیرند؛ او با زخمیان حادثات مرگبار عکس یادگاری نمیگرفت بلکه جلو چنین حادثات را گرفته بود.
امانالله خان یگانه شاه عدالتخواه و وطندوست کشور بود که مردم او را تا امروز دوست دارند و نیازی ندارد که به زور بالای ملت تحمیل گردد. بدون اینکه با خرج دههاهزار دالر برایش منابع رسمی پوستر چاپ کرده مراسم نمایشی برگزار کنند، هر سال در روز استقلال افغانستان هزاران تن داوطلبانه به خاطر ادای احترام به آرامگاهش حضور مییابند
ر
>>> محترم شهزاده عبدالله عبدالله بدالله برای روسیه اخطار داده اند که هرگزاجازه نمیدهد برضد مهمان های ترورست ما داغش عملی انجام دهد
>>> مه خو چیزی نه فامیدم!!!!!!!!!!!!
>>> عبدالله یک آدم بی خاصیت است که ازخود هیچگونه تحرک و واکنش درمقابل حوادثی که به وجود آمد نشان نداد، ولذا غنی و تیمش اورا امتحان کرد ودید کاربرد ندارد و اکنون به راحتی می تواند شوتش کنند که عبدالله اصلا فکرش را نمیکرد.
حق جو
>>> بګذارید که عبدالله برای ارایش خود کمی وقت پیدا کند چقدر بخاطر ریاست اجرایه تا وبالا برود عبدالله جان یک مادل است. و برای نمایش اجناس باید وقت داشته باشد
>>> Salam
غنى با تقرر لومپن ها تلاش مى كند تا اقوام غير پشتون را در ميان خود شان چند پارچه كند. اين لومپن ها ابزارى خوبى براى جلوگيرى از انسجام مردم اند.
كرزى اين سياست را با مهارت اجرا كرد و از ظابط تا مارشال لومپن را براى مهار مردم در كنار خود قرار داد، ثمره يى اين بازى ها را داريم اكنون مى بينيم .
>>> Motaref
تقريبا هیچیک از تعیینات و تقرریها در حکومت وحدت ملی، بههدف خدمتگذاری یا مثلا بلندبردن کیفیت ارایه خدمات صورت نگرفته و نمیگیرد. تمام مهرهچینیها و جابجاییها، کاملا سیاسی و هدف غیر از اهداف کمپاینی و انتخاباتی را دنبال نمیکند. دو سال از عمر حکومت وحدت ملی در کشمکش گذشت و دو سال دیگر هم صرف مهرهچینیهای استراتژیک برای انتخاباتی پیشرو خواهد گذشت. در این حکومت، توطیه، دروغ و شرارت زیاد است؛ اما از خدمت بهمردم و تغییر در دسترخوان مردم خبری نیست. سیاستمداران توان و انرژی صددرصدیشان را در امورات سیاسی و کسب قدرت بیشتر صرف میکنند؛ اما کسی حاضر نیست ده درصد وقت و انرژی خود را در جهت بهبود وضعیت مملکت صرف کند. گاهی به این فکر میکنم این مملکت واقعا «به ایله خدا» پیش میرود، و گرنه از این سیاستمداران و مسوولین، آبی گرم نمیشود. حواریون رهبران حکومت با خوشخدمتی فقط بلدند برای ولینعمتشان تربیونسازی کنند و رهبران هم جز لفاظی و حرف، چیزی دیگری بهمردم ندارند. برای همین است که شما رهبران و مسوولین درجه یک حکومت را بیشتر از دفتر و پشت میز کارشان، در فیسبوک و تلویزیون میبینید. البته استثنایی هم وجود دارد؛ اما در کل در این مملکت کسی کار نمیکند. همه حرف میزنند و سیاست بازی میکنند: سیاست برای حفظ کرسی و موقف، سیاست برای بیرونکردن رقیب از دور.
>>> به لطف و یاری خدا که این دولت دو سره در حا ل از بین بردن است تا یک دولت قو ی با ارداه قوی روی کار شود
مگر حالا امریکا نمی خو اهد این دو غلام حلقه به گو ش را از دست دهد
انشا لله که پیش خدا سختی ندارد
>>> بیادرا ازهرنوع حرف های ضدونقیص خود داری کنید ودوعاکنید که خداوند صلح وآرامی را دروطن مظلوم ما هرچه سریع تر بیاورد
ناگفته نباید گذاشت که قبلا یک تبعه غیرافغانستانی بادست .... شان نوشته بودند که اگر افغانستان دردست صاحبان اصلی(تاجیک،اوزبک وهزاره ) می بودند امروزشاهد ترقی میبودیم، کدام صاحبان اصلی ؟همون صاحبان اصلی که بخاطرجوالی گری واردافعانستان شده بودند وهمین قوم پشتون که آنهارا درآغوش گرفته وپناه داده تا امروزبحیث تبعه افغانستان حساب کرده اند.
تاریخ شاهداست که حکومت داکتر صاحب نجیب وطن دوست راهمین مردم پست وقوم گرا وخودفروشان ضعیف ساخته وتوسط کشورهای خارجی ازپادرآورده شد .
راست گفته اند که "مارته په نستوری کی زای مه ورکوی"برای مار درآستین خود جای ندهید .
>>> عبدالحفیظ منصور:
- سیاست مدارانی که میخواهند هویت یک قوم را بر سایر اقوام افغانستان تحمیل نمایند، ناوقت به دنیا آمدند؛ آنها باید در قرون ۱۶ و ۱۷ متولد میشدند.
- ارزش هویت ما نسبت به ریاست اجرائیه مهم تر است.
- ریاست اجرائیه میرود و کلمه افغان میماند، مثلیکه چند وزیر دفاع هم رفتند و سرود ملی ماند.
- سیاستمداران ما نزد ما زیاد گپ میزنند، اما در پشت سر ما نمیدانم خر مهره سر شان دور میدهند یا چی رقم!
ادمین سه
نوید. ننگرهار
>>> برادران پشتون تاریخ طولانی سکونت در افغانستان را ندارند و اینها خود میدانند که قوم مهاجر بنی اسرایل هستند خو و اخلاق شان هم معرف هویت شان است مانند اولاد های یعقوب پیامبر هیچ ترحمی تسبت بخود و دگر اقوام ندارند. یعقوب از فراق یوسف کور شد اما فرزندانش بخاطر تصاحب قدرت کوری پدر را نظاره میکردند اما واقعیت تلخ و ننگین را برای پدر حکایت نمیکرد و قروختن انسان ها را در تاریخ بنیان گذاری نمودند که تا حال برادران پشتون به فروختن خاک و مردم علاقمند هستند و هنوز هم در فکر تجدید این عمل هستند. و صد ها عمل دگر جنگیدن برادران در بین شان چنان بی رحمانه همدیگر را هدف قرار میدهد که گویا چندین نسل است که میخواهد انتقام بگیرند. دروغ مکر و حیله چنان یوسف را از نزد پدر ربودند که با آن همه محبت فراوان یعقوب نسبت به یوسف در گرو مکر فرزندان دگر گیر مانده به دست های خود یوسف را به برادران سپرد وعده شکنی و خلاف ورزی بی حرمتی در قبال پدر از رسم و رواج بنی اسرایل بخاطر کسب قدرت است که تا بحال فرزندان نا خلف این سیستم را پیشه خویش قرار داده و مردم را یکا یک به چاه می اندازد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است