عده ایِ معلوم الحال که تا دیروز و تا پیش از اعلام تعلیق تاریخ تظاهرات توسط جنبش روشنایی، نق می زدند و هیاهو راه انداخته بودند که جنبش روشنایی بازهم مردم و فرزندان مردم را به کشتن می دهد و سران جنبش روشنایی درهای مذاکره را بسته است و آهنگ مخالفت با جنبش روشنایی با استفاده از هرراه و روشی می نواختند و نمونه های از این دست.

بعد از اینکه حکومت در کل و شخص رییس جمهور به صورت ویژه و در بلندترین سطح با ارسالی پیامی با ادبیات کاملا متفاوت از قبل و به صورت کاملا محترمانه و خواهشانه از شورای عالی مردمی خواهان گفتگو رو در رو شد و شورای عالی مردمی هم با درنظرداشت تهدیداتِ بلند و مستند امنیتی تظاهراتِ دوم اسد را به تعلیق انداخت و خواهشِ ریاست جمهوری بخاطر گفتگوی رو در رو را پذیرفت، همین جماعت سویچ بدل کردند و بازهم شروع کردند به تهمت و توهین و افترا.
حال می گویند این ها ترسو بودند و این ها قصد معامله دارند و چرا تظاهرات نکردند؟

برای وضاحت بیشتر در مورد واژه های کاربردی «معامله» و «مذاکره» باید گفت که:
یکم: معامله آن است که در آن عده خواست های شخصی و حزبی و گروهی مطرح کند نه خواست های عمومی و مردمی. آنچه که عده یک سال قبل انجام دادند و از ادرس مردم و به نام مردم برای خود و فرزندان و بستگان و حزب شان چوکی و ریاست و وزارت خواسته بودند. درحالیکه چنین چیزی در مورد مذاکره رو در روی اشرف غنی با اعضای شورای عالی مردمی هیچگاه جایگاهی نداشته و از بنیاد منتفی بوده است.

دوم: معامله آن است که در پشت برده و با عده خاصی صورت می گیرد، نه نمایندگان واقعی مردم و عده زیادی. مثلا سال قبل حتی بر صورت توتاپ نمایندگان حکومت با رهبر یک حزب و یا قایم مقام رهبرحزب برسر خواست های آن حزب گفتگوهای دور از چشم مردم داشتند. اما مذاکره رییس جمهور با اعضای شورای عالی مردمی جنبش روشنایی در حالی که خرد و بزرگ شورای عالی مردمی در جلسه حضور داشتند، شفاف و واضیح بود و خواست های نیز کاملا هویدا و آشکار.

سوم: معامله در صورتی است که مردم هیچ گاه از نتایج آن توسط طرف های معامله آگاه نمی شود. بازهم می شود دور نرفت و سال قبل را مثال زد که عده از یک سال پیش شروع به گفتگوی پنهانی با حکومت کردند ولی هنوز یک سال می گذرد، هیچگاهی و هیچ کدام شان در مورد نتیجه گفتگوی شان چیزی به مردم نگفته اند، مگر اینکه شعور عمومی و بیداری مردم باعث شد همه آمال شان آفتابی شود. این درحالی که چندساعت از مذاکره جنبش روشنایی نمی گذشت که جریان و نتایج مذاکره نکته به نکته از سوی جنبش روشنایی نشر و عمومی شد.

چهارم: معامله آن است که از سوی وجدان عمومی و افکار آزاده قابل قبول قرار نمی گیرد و هرگز حمایت نمی شود. موردی که در مورد معاملات سال قبل تکه داران قومی و دکاندارن حقوق مردم صورت گرفت و با وعده وعید های دروغ و موهومی شان جز رسوایی روسیاهی برای خودشان سودی دیگری در پی نداشت. در صورتی که امروز همه وجدان های حر و بیدار و اگاه از خردگرایی و عقلانیت جویی و از مذاکره رو در روی جنبش روشنایی با رییس جمهور استبقال نموده اند.

پنجم: همین عده ی زبون که تا روز پیش معاملات شرم آور رهبران شان را توجیه و تقدیس می کردند از این ناراحت اند که چرا رییس جمهور با سران جنبش روشنایی مذاکره مستقیم داشته و چرا به خواست های جنبش روشنایی و حرف های مردم وقعِ گذاشته، حتی نگرانند که مبادا حکومت خواست اصلی و بنیادی جنبش روشنایی-که عبور لین برق 500 کیلو ولت از مسیرِ اصلی اش/بامیان-میدان وردک است- را قبول و تأیید نمایند، مساله ای که می تواند برای معامله گران تاریخی سنگین تر واقع شده و معاملات شان را آشکارتر سازد.

نجفعلی فولادوند

>>>   با این ....وترفند ها نمی توانید یکبار دیگر به چشم ملت خاک بزنید مذاگره بعد از یک معامله صورت میگیرد همه میدانند که شما اراده واختیار ندارید انهای که شمارا به حرکت اورده بود وبرگ ساخت در پی معامله با ارگ امتیاز ومبالغ هنگفت وبزرگ را از خارجی ها گرفته انها معامله کرده اند وبعد شمارا به مذاکره واداشته اند این نوع مذاکره بد تر از هرنوع معامله است میخواهید با این تحلیل های سطحی وبی اساس این ناروای وعیب بزرگ را توجیه نماید دانش وخلیلی ومرادعلی اگر ازاده وبا ارزش میبودند به این مقام ها نمی رسیدند وشمارا نیز دیگران بزگ ساخته معامله نمودند هر چیزی فروشی را دیده بودیم خوب شد که جنبش فروشی راهم مشاهده کردیم
تبنگ چی

>>>   ما می آییم تا سکوت را بشکنیم!
پنجشنبه پنجم اسد رستاخیز تغییر یکبار دیگر به جاده خواهد آمد تا خون پاک رستاخیزیان تغییر برای عدالت را خونخواهی کند. ما با آمدن در جاده بر خواسته های بر حق مردم افغانستان پافشاری خواهیم کرد. بار دیگر بر استعفا غنی و عبدالله، برکناری محمد حنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی، آقای جاهد وزیر امور داخله، معصوم ستانکزی رییس امنیت ملی، تغییر سیاست های امنیتی و همچنان به دادگاه کشیدن قاتلان ما تاکید می کنیم.
تا تغییر نمی ایستیم
رستاخیز تغییر

>>>   اين نوشته را يك سال قبل در همين روز نوشته بودم ؛

خطاب به رهبران جنبش روشنايى ؛
اگر تاجيكان و هم تباران من مانند هزاره ها مدنى بودند و به فرهنگ اعتراض مدنى باور داشتنند و توان داشتم كه يك مليون انسان را به جاده ها بكشانم، جرات مى كردم تا ادعاى تغير نظام را در جهت حاكميت مردم سالار را كنم.
شما دوستان جنبش روشناى اين پوتانسيل را داريد و ثابت كرديد كه حاضر به قربانى دادن هم هستيد، حيف است اگر اين پوتانسيل مليونى و اين قربانى ها را براى اهداف كوچك به كار گيريد، جرات كنيد وتاريخ بنويسيد، اهداف تان را بلند و سياسى مطرح كنيد و براى تغير حاكميت مبارزه كنيد. تكرار مى كنم اگر ما مانند شما مليون ها را دنبال خود داشتيم حال قصر سفيد هم به ما تمكين مى كرد و چند ديوانه و متعصبى توان مقاومت در مقابل جوش مردم را نداشت.

>>>   Najib Salam heeft 2 nieuwe foto's toegevoegd.
هر چند ما براى حرمت به خواست مردم هزاره از باب عدالتخواهى از جنبش روشنايى پشتيبانى كرديم و در پهلوى جنبش تبسم قرار گرفتيم ، اين پشتيبانى از ديد انسانى درست بود ، ولى از ديد سياسى اشتباه، زيرا اين جنبش خواست محلى داشت و براى عدالت سراسرى و اصلاح نظام و تغير سيستم رهبرى در كل مبارزه نمى كرد و ترس وجود داشت كه روزى عدالت خواهى را قربانى خواست هاى محلى كنند ، اكنون رهبران اين جنبش عدالتخواهى را از عقب خنجر زدند و با بد ترين مهره هاى فاشيزم قبيله كنار آمدند .
در آينده معيار پشتيبانى ما از هر جنبشى خواست هاى محلى نخواهد بود، مگر نفى اين حكومت و تغير نظام .

>>>   Muheddin
جنبش روشنایی به سرقدرت گرفتن رهبری با ارگ معامله کرد ارگ وعده داده اند که محقق را از سر راه شما دور می کنم اما ارگ یک تیر دو نشان زد از یکطرف ریشخندی بالای خون شهدا دوم اسد کرد و ابروی جنبش روشنایی پیش مردم از بین برد و دوم نشان داده اند که انتحاری هر لحظ در مهمانخانه ارگ امده است حمله انتحاری هدف شان محقق و برادران هزاره بود

>>>   مرکز بین المللی مطالعات استراتیژیک
جنبش روشنایی حتا اگر تظاهرات را به تعویق انداختند هم کشته و شهید دادند. این بازیی که ارگ به پیش گرفته است. به نفع اقوام غیر افغان نیست. تنها راه صلح و امنیت اتحاد تاجیک، هزاره اوزبیک است.

>>>   به نظرمن اهداف جنبش هرگز درخواست محلی نیست، لازم نیست تا اکثرمردم هزاره بدست طالبان کشته شود تاما اعتراض خودرا درقالب تظاهرات اعلام کنیم، ممکن است یک حادثه تلخ وظلم وتبعیض آشکار زمینه ساز ایجاد جریان ویاجریانات شود مانند شهادت تبسم وهمراهان او، ممانعت لین برق نیز یک ظلم وستم بزرگ وتبعیض ناروا وحتی تحقیرهزاره ها ست، وهمین تصمیم مبغضانه وظلمانه و... باعث جریحه دارشدن قلب هزارها وباعث زنده شدن خاطرات تلخ تبعیض های پادشاهی درگذشته دراذهان این مردم ستمدیده در دنیای 2017 گردید. بایدبدانیم اگر تظاهرات جنبش نبود، سنگ زیربنای تبعیض برای آینده گذاشته میشد، اینها باید بدانند که دیگر هزاره مانند گذشته نیست که ازبزوگوسفند شان مالیات میگرفت وبه قوم خاص ازپشتون میداد تامفت بخورد وعسکری هم نکنند، ایجادجنبش روشنای یک برگ ازتاریخ قوم ماست که باید اهداف ووجه تسمیه آن ثبت شود تا آیندگان ما بدانند که چه ظلمهای تاریخی تا امروز برمردم ما رواداشته شده است.
جاغوری

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است