سران جنبش به دنبال راه فرار از بن بست
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۱۲    ۱۳۹۶/۵/۲ کد خبر: 136293 منبع: پرینت

گفته می‌شود که سران جنبش روشنایی گفته‌اند که بخاطر مذاکره با دولت، روز دوم اسد به خیابان نمی‌آیند.

پارسال از موضع قدرت با وجود پشتوانه مردمی عظیم و مانور موفق قدرت مردمی، در حالی که دولت در بالاترین سطح التماس به مذاکره می‌کرد، حاضر به قبول مذاکره نشدند و کسانی را که به پای میز مذاکره نشستند، خاین و معامله‌گر تبلیغ کردند. اما امسال از موضع جبن و شکست و در یک وضعیتی که کسی برای‌شان اهمیت قایل نیست، پشت دروازه ارگ خداخدا می‌کنند که دولت ولو نمایشی حاضر به مذاکره شود.
به قول هزاره‌ها، سران جنبش روشنایی مغز خر خورده‌اند.

من باورم نمی‌شود که دولت واقعا حاضر به مذاکره با جنبش روشنایی باشد و چراغ سبز داده باشد، مگر این که ارگ تصمیم گرفته باشند که جنبش روشنایی را با توجه به ائتلاف نجات افغانستان، آلت دست ارگ بسازند.

بدترین پیامد سرکشی یک عده در دوم اسد، تکه‌تکه کردن جامعه هزاره و ضرب صفر کردن ابهت اعتراضات خیابانی هزاره‌ها در کابل بود. حالا در شرایط فعلی از مذاکره با دولت گفتن و آن هم یک‌طرفه و بدون این که طرف دولت چیزی بگوید، تحقیر کردن بیشتر هزاره‌ها است. مسخره و ذلت تمام‌عیار است.

سران جنبش روشنایی میدان را برای خود تنگ می‌بینند و از عهدی که بسته بودند، سخت پشیمان هستند. فقط دنبال یک راه فرار از بن‌بست می‌گردند.

جعفر عطایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنبش روشنایی
رییس جمهور
نظرات بینندگان:

>>>   در جنبش روشنایی 81 نفر مردم خوش باور و بیچاره و بی گناه کشته شدند بناهن شما اقای بهزاد و ناجی و ذولفقار و رحمانی و و غیره و غیره قاتل این مردم بیگناه هستید و باید محکمه و اعدام شوید
بصیر نظری

>>>   Haroon Mutaref
جنبش روشنایی بعد از حادثه المناک و کشتار دسته جمعی جوانان در چوک دهمزنگ ادعا داشت که ما به اسنادی دست یافته ایم که گویا افرادی خاصی در درون نظام در تبانی با استخبارات عربستان سعودی در عقب حمله دوم اسد قرار دارند و حتی از شریک ساختن این اسناد و مدارک با یوناما جهت سپردن آن به دادگاه لاهه نیز خبر می‌دادند و حتی در همان زمان و کش و گیرها خبرهای مبنی بر دست یافتن یوناما به چنین اسنادی از منابع مستقل دیگر نیز حرف و حدیث های به میان آمد .
حالا ما نمیدانیم این قضیه به کجا رسید و سرنوشت این سندها چه شد آیا به یوناما سپرده شد یا خیر؟

>>>   آقای عطای ! آنچه را از متن مقاله شما دریافتم شکایت شما از رهبران درجه دوم جنبش روشنای است مانند احمد بهزاد ،مهدوی غلام حسین ناصری داوود ناجی وغیره اما به نحوه دفاع از رهبران درجه اول مانند استاد ارجمند محمدکریم خلیلی ریئس شورای عالی صلح و ارجمند حاجی محمد محقق معاون اجرائیه آقای عطای امواج فکری شما افقی عمل میکند بدین لحاظ ساحه تحت پوشش شما کوچک و ناچیز است .جنبش روشنای با وجود اینکه سخت ضربه را متحمل شده اما با یک مدیریت قوی در بیشتر از 50کشور صدای عدالت خواهی را مدیریت میکند اگر امروز بخت با متعصبین است فریاد عدالت خواهی خاموش نخواهد شد

>>>   نویسنده مقاله سخت دراشتباه است، زیرا اگر جنبش مذاکره نکند چه کند؟ اگرشمابجای آنان بودید چه میکردید؟ زمانی که ارگ کمی جان وتوان داشت باقدرت ازتصمیم خود دفاع وسخنان مردم هزاره را بابی اعتنایی کامل پشت گوش انداخت، الآن که درموضع ضعف قرار دارد ودرحالیکه تحت سخت ترین فشارهای احزاب سیاسی وقومی قرار گرفته است ناارشده که به مذاکره تن بدهد، وشاید درین احوال و روزگار تنهایی ازتصمیم خودمنصرف وحق مردم هزاره را بازگرداند، بهترین فرصت برای جنبش وبهترین موقعیت برای طرح این دادخواهی است، اگرچند به غنی نمی شوداعتماد وکرد ولی بهرحال دولت است وباید ازراه های متعارف دادخواهی کرد، گره کزدست گرددباز لازم نیست دندانش، نویسنده گرامی منصفانه قضاوت کنید، مثل یک بچه نازولی نق نزنید،
جاغوری

>>>   این اشخاص از خدا بی خبر صد ها جوان و هموطن مارا به سرکها کشیدند و باعث شهادت شان شدند ، حالا دروازه مذاکره را بادولت باز نمودند. ....شما که چنین قصد ونیت داشتید چرا فرزندان بیگناه مارا به کشتن دادید ، لعنت خدا برشما باد. من از عزیزان داغ دیده دهمزنگ میخواهم که جنایت کارانی که باعث شهادت صد ها جوان عزیزما شدند را باید سارنوالی معرفی کنند و باید به سزای اعمال شان برسند چون هدف شان خدمت به مردم نبوده و فقط به فکر و موقف خود بوده اند این اشخاص منفور مانند احمدبهزاد، مهدوی،عارف رحمانی و بقیه مفسدین که مردم را بخاک و خون کشاندند باید مجازات شوند .
حسین علی مرادی

>>>   آقای عطایی در ابتدا باید برای شما گفت که شما در قرن 21 زندگی دارید در دنیای انترنت و دیجیتال باید جنگ ها کدورت ها نفاق ها دامن زده شود؟ آیاجنبش روشنایی مصلح بودند که حاضر به گفتگو نشد؟ ایا گاهی در دور ترین نقاط افغانستان نه بخاطر زندگی موجود مردم در ان جا بل به خاطر میله و تفریح رفته اید تا زندگی مردم را از نزدیگ دیده باشید؟ آیا هزاران انسان تحصیل کرده که در میدان عدالت خواهی نعش بر زمین شدند توانایی این را نداشت که بداند چرا درمیدان عدالت خواهی میروند؟ و کدام شعار ها را سر میدهد؟ اگر نمیدانستند هم جای افتخار به سران جنبش روشنایی است که از چنین اعتار در بیمن مردم بر خوردا هستند که مردم برایش سر میدهد اگر میدانست پس توحین به علمیت است لطفا دانسته بنویسید یک روز اگر شما اراده تطبیق زندگی مشروع و برابر با حکم خداوند و ٔقرآن خداوند که همانا تقسیم ثروت به شکل مساویانه در بین بنده هایش است اقدام نمایی مطمین باش که تمام مردم افغانستان شما را حمایت خواهد کرد اما لطفا از نوشتن چنین جمله های که در آینده باعث عذاب خود تان شود جلوگیری نماید همه به خواست خود ومفکوره خود به جاده های عدالت خواهی سر کشیدند و دیوانه وار شعار سر دادند که زندگی حق تمام زنده جان ها است به آن باید احترام گردد اگر یک انسان عاقل هستی بایدبرای کسانی که گل را با گلوله جواب دادند نوشته کنی کسانی که رفتند به مراتب از من و شما کرده عاقل بودند و با خون سرخ و شفاف خود برای من و شما درس آزاد بودن و آزاد زیستن را آموخت لقب دادن جهالت بر آنها صعف من و شما را به نمایش میگذارد دنیا به خون شان احترام دارد اما من و شما آنها را جاهل خطاب مینمایم فرق بین جنبش روشنایی و هشت مارچ که صد ها زن در نیویورک بخاطر حق مشروع شان سوختانده شد در چیست؟
امرزه کافران از آنها تجلیل به عمل می آورند اما من و شما آنها را بیچاره خطاب مینمایم و بی خبر از خود امیدوارم با بزرگی تان مرا ببخشید اما من یکی از اقارب شهیدان با وقار بزرگ تاریخ هستم با نوشته شما قلبم سخت در سینه ام تنگی مینماید و مرا مجبور ساخت تا ساعت ها با ارایه دلیل و برهان دوباه برایش آرامش دهم و بگویم و جودم نیز نا آرامی دارد تنها تو نیستی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است