تاریخ انتشار: ۱۲:۰۱ ۱۳۹۶/۲/۲۱ | کد خبر: 132970 | منبع: | پرینت |
آقایان داکتر اشرف غنی و عبدالله این یاداشت را خاص به شما نوشته ام؛ آیا خبر دارید از شش روز بدینسو دروازه عبور و مرور در سپین بولدک به روی مردم مسدود است. هزاران نفر انتظار اند تا بخاطر مریضی یا مشکلات دیگری که دارند به آن طرف بروند.
اموال تاجران چه وضعیتی دارد بخصوص میوه جات تازه وضعیت جنگ و مهاجرت ها از یک نقطه به نقطه دیگر در ولایت قندز چگونه است سال گذشت در حدود 16 هزار نفر در این سرزمین جان خود را از دست داده اند و در چند ماه اخیر تعداد تلفات تا 11 هزار نفر رسیده است از دست بیکاری همه به فریاد می زنند، از سوی دیگر روزانه صدها نفر کشور را ترک می نمایند.
فساد اداری، دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی در حاکمیت شما به اوج خود رسیده است. در تفاهمات منطقوی و بین المللی سیاست و عملکردهای شما جای مطلوبی ندارد. نه تنها سر تاج عزیز بلکه مشاور شورای امنیت پاکستان گستاخانه افغانستان و قوت های مسلح ما را اخطار می دهد. خاموشی شما چه معنی دارد. عالیجنابان سرنوشت انتخابات معلوم نیست.
گزارش تکان دهنده زندگی مردان، زنان و کودکان افغانستان که هر روز در گوشه و کنار این سرزمین کشته می شوند، مهاجرین داخلی که شب ها را بدون سر پناه در فضای آزاد به صبح می رسانند از حال آنها خبر دارید. وقتی که اجراعات وعده ها و عملکردهای حکومت شما را نگاه می کنم، خدا شاهد است سراسر وجودم غرق در شرم می شود.
اجازه دهید به بهانه این نامه به شما بگویم همه آنان که در این سرزمین و در این دو سال و اندی حاکمیت حکومت وحدت ملی در دولت شما مسوولیتی داشته و دارند در این شرمساری نیز سهمی وافری دارند.
آقایان غنی و عبدالله می دانم که عده ای سیاست باز و چاپلوسان دربار شما اینگونه گزارش ها و خبرها را دستاویزی می نمایند برای گرم کردن تنور بازی های فرساینده سیاسی بخاطر گرفتن مقام و منزلت در حاکمیت.
به شما می گویند خیر و خیرت است. رسانه ها منفی بافی می کنند. حاکمیت شما سرتاسری است. مردم از سیاست های شما تا پای و جان در دفاع قرار دارند شما هم شاید باور کنید اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شب ها در گوشه قبرهای فرزندان به خون خفته خود شب را سحر می کنند.
فرزندان شما در این سرزمین حضور ندارند. شما چه غمی دارید. شما خبر دارید که مادری در ولایت بدخشان که دو فرزندش در حادثه قول اردوی 209 شاهین جام شهادت نوشیده بودند و در زادگاهشان بخاک سپرده شده اند از چندی بدینسو آن مادر پیر شب های سرد استخوان سوز را در گوشه گور فرزندان خود نشسته شب را به صبح می رساند.
شرم بر ما که به شما رای دادیم..
در تاریخ خوانده ایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان می رفته اند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشه ای از درد و رنج مردم را بی واسطه درک کنند. پیشنهاد می دهم لااقل برای چند لحظه بی همراه و ناشناس به میان مردم بروید، کشته نمی شوید. مردم افغانستان آنقدر طالع ندارند در ولایات نمی گویند بروید حداقل در شهر کابل این حرکت را انجام دهید تا ببینند صورت های سرخ از سیلی آبرومندان بی بضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانی شان را برای این سرزمین قربانی داده اند، در چه حالتی اند.
اگر باز ناشدنی است یک روز به گوشه ای در همین شهر سری بزنند یا مخفیانه سوار بر موتری شوید یا آمبولانسی که قرار است بیماری بی رمق را به بیمارستانی می رساند به چشم خود دیده و به گوش خود بشنوید که مردم چگونه دشنام نثار شما می کنند اما خلاصه ای است از وضعیت امروز ما.
چه کسی پاسخگوی این وضعیت و این بحران فراگیر است؟ ما چرا در حاکمیت شما چنین بدبخت شده ایم؟ آیا شرم و حیا، وجدان و آگاهی در حاکمیت شما وجود دارد؟ آیا همچو حکومتی بی سر و سامانی در گوشه ای از دنیا دیده شده است؟ ما از تروریستان گله ای نداریم اما از طرفداران شما که حامیان تروریستان اند سخت دل گیریم.
فکر می کردم که روزهای آخر این حاکمیت خواهد بود اما شنیدم که دو سال دیگر از عمر ننگین این حاکمیت باقی مانده است. نمی دانم چه کنیم کجا برویم. عالیجنابان ما می دانیم در رفتار و گفتار روزمره مان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردی مان از اجتماع. شما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه این سرزمین آموخته اید، این خلاف رفتاری ها را به کودکان مان نیاموزید.
تصور نکنید که مردم تنها نظاره گر و شنونده فراموش کار رنج های هستند که محصول حاکمیت شماست. چه کسی امروز آن درد را فراموش می کند که از بی عدالتی ها در حاکمیت شما زن مظلومی خود را به دار می کشد. این است حقیقت حاکمیت در حکومتداری شما.
احمد سعیدی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است