حکایتی تاریخی از زبان عبدالرب رسول سیاف به نقل از جاوید کوهستانی:

بعد از سقوط كابل و عقب نشينى سرانجام مجبور به تاجكستان رسيديم. با گذشت چند ساعت منابع روسى به مسوولان تاجیک اخطار كردند كه سياف و حكمتيار بايد از تاجكستان خارج شوند و يا ما آنها را زندانى مى كنيم.

واقعا بسيار سخت بود و استاد ربانى شهيد به امر صاحب جريان را خبر داد. امر صاحب در داخل بود. اطمينان داد كه نگران نباشيد، راه حل پيدا مى كنم، مسعود شهيد با زحمت زياد ايرانى ها را قانع كرد كه ما هر دو را اقامت دهند و به انتقال ما كمک كنند و من به رفتن ايران مخالف بودم.

فردا عصر وقت ضرب العجل روس ها نزديک مى شد، من به هدايت امر صاحب در يک بال چرخبال عارضه دار بدون اجازه تاجیک ها بعد از اداى نماز با توكل بر خدا بسوى خاک افغانستان پرواز كرديم. اميدى به رسيدن نبود.

هم انجمن عارضه داشت و هم چرخبال داشت كه با نهايت سختى ارتفاع گرفت و من از خلبان(پيلوت) خواستم كه اگر مُرديم كوشش كن در خاک خود باشيم، وقت غروب امو را عبور كرديم با توكل بخدا بجاى مورد نظر و مصون رسيديم.

من فردا با ديدن مسعود از او پرسيدم حكمتيار كجا است و چطور است؟ امر صاحب با لبخند گفت: شما كه پرواز كرديد به داكتر عبدالله وظيفه دادم تا حكمتيار صاحب را در سفارت افغانستان در دوشنبه ببرد و خود تا زمان سفر به ايران همرايش باشد كه خداى ناخواسته روس ها كدام اشتباه نكنند و سفارت محل رسمى و ملكيت ما است و نظر به عرف و قوانين بين المللى كسى حق ورود به آن را ندارد و حكمتيار مع الخير به ايران پرواز كرد.

کد (24)

>>>   آقای سیاف بد تر از گل بیدین است.
ع

>>>   اگر ای قدر دوستی بین شما (ر) و (ل ) ها بود پس 75000 مردم بیگناه کابل را چرا به خاک وخون کشاندید

>>>   پس شریک قاتل مردمم کابل آمرصاحب.....

>>>   امر تان غلام حلقه به ګوش روس بود

>>>   این داستانهای خیالی را برای یک دونفر دیګر بګوید که از افغانستان نباشند. همه. سیاف منافق را میشناسد. که کی است و چی است. اګر مسعود را اینقدر دوست داشتی پس چرا ترور اش کردی مسعود را سیاف کشت نه حکمتیار.

>>>   مار در استین پرورش یافت خدا کند اهلی شده باشد و یا شود.
عبدالرحیم قادری

>>>   کاش همه این رهبران جهادی مانند استاد سیاف صداقت ودانش سیاسی واسلامی میداشتند
ر

>>>   البته كه مسعودوف خو نازدانه شوروى بود!!! جطور كب أو را به زمين بيندازند مسعودوف سال ها به انان از تى جان خدمت كرد بود!!! اين أصلا" يك افشا كرى سيا ف زيرك هست كه مسعود و دار دسته آش را افشا كرد!!!

>>>   اي كاش همه أفراد نهضت قدر وفاداري هاي يكديگر را فراموش نكنند، و بدانند كه نه شرق و نه غرب با اين ها است، و نكوشند يكديگر را جريحدار نمايند، .... با ريش سفيد نشان خوب نيست، دشمنان نهضت إسلامي خواهان بهم انداختن أفراد و شاخه ها است، اي كاش همه شان و همه ما همين سياف را به قيادت نهضت قبول نمائيم، و همه امورات به حساب سابقه و اهليت توزيع شود، در غير آن اين نهضت نوپا بزودي لنگ خواهد شد.

>>>   اينست مردانگى. حالا راكتيار ان روزى را فراموش كرده كه مرغانچه را ١٠٠لگ سرقلفى ميگرفت وميخواهد نجات دهندگان خود را به تمسخر بگيرد. راستى كه شاگرد كرن كار است.
ح ع

>>>   پناه دادن به حكمتيار اشتباه دولت وقت ايران بود، سياف رو نمي دونم، ولي حكمتيار انسان شايسته اي براي مردم خودش و افغانستان نبوده و تا امكان جنگ براي وي باشد به صلح در افغانستان راضي نخواهد بود. اشتباه حكومت هاي افغانستان همين تعامل با همچين افرادي است كه رنگ و بوي قوم گرايي در اين تعامل هم ديده ميشود و امثال حكتيار بايد ترس از ورود به كشورشان را داشته باشند و نه اميد به حضور در ساختار قدرت و لابي ... ايران هم اگر نگران ناراحتي دوستانش در افغانستان نبود كار همچين افرادي را در همان افغانستان به شيوه خودش تمام ميكرد و امان و فرصت به اين جنايتكاران را نمي داد...ايرج - تهران

>>>   ولا آفرین مسعود به راستی گه گفتند که دشمن دانا به از نادان دوست مسعود دشمن راکتیار بود اما چقدر مردی همرایش کرده اگرنه روسها وقت آشش را پخته میکردن
احمد نوید بلخی کانادا

>>>   دوستان گزارشگر وبهتان کاران سرآمد روزگار"
تبلغات ودروغ پراگنی هم از خود حدی دارد.
آفای جاوید کوهستانی گرچه از کار کشته های ریاست امنیت در زمان نظامهای استاد ربانی و طالبان بوداما این گزارش شان سر تا پا حقیقت ندارد.حکمتیار زمانیکه در مزار شریف اقامت داشت وزرات خارجه ایرن از ایشان دعوت بعمل آوربود وهماهنگی این برنامه توسط همایون جریر دامادش انجام یافت .از طرف دیگر اقای سیاف به آثر خواهش اقای مسعود از رقتن به ایران صرف نظر کرد.
طارق پنجشیری
ملبورن کانادا

>>>   این را همه میدانند که این شخص نمک ....هنگام قدرت با مسعود جنگید و هنگام شکست سر خم به وی تسلیم شد.
بمجرد اینکه به ایران رفت، دوباره چرندیاتش را آغاز نمود.

>>>   اقای سیاف جوان مرد و با غیرت است همیشه موضع گیری ثابت داشته مانند دیگران نیست که یک روز قسم میخورد که ضد اشغال هستم ، ضد کفر و الحاد هستم و از همین حرف های مفت. اما مردم نوکران اشغال و الحاد را میبنند که چطور با بی حیایی و دیده درایی در مقابل مردم استاد و بیانیه های داغ ایراد میکنند. چنا نچه گفته اند که :
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش
من از طرز خرامت می شناسم
مردم ترا و بادارانت را خوب می شناسد تو یک پرو‌ژه اجنبی هستی که با تو پلان های خودرا تطبیق میکند از خودت کرده نوکر وفادار نمیتواند پیدا کند.

>>>   این لاف ها وقتگذاشت است؟
واحدی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است